دنیایی که در آن مردم دنبال راهی بودند تا خودکشی کنند و از این زندگی نکبتی راحت شوند چه شد که اینهمه جان دوست شدند؟ افرادی که از تر اینکه مبادا از گرسنگی بمیرند! به فروشگاهها هجوم می برند یا از ترس اینکه کرونا نگیرند الکل صنعتی یا وایتکس می خورند! یا آنقدر به خود ماسک می زنند تا خفه می شوند و یا از مواد ضدعفونی کننده بقدری به دستان خود می مالند که پوستشان کنده می شود ویا خیابان ها و باغچه را ضد عفونی می کنند و گل ها را در الکل نگهداری می کنند! اینهمه اسلام توصیه می کرد حجاب را رعایت کنید پوشه بزنید و روسری سر کنید یا روزی ۵بار حداقل دست و صورت خود را بشویید همه را مسخره می کردند حالا باید اینطور با افراط همه بدن خود را گان بپوشانند! صورت خود را ماسک بزنند و برچشمان عینک یا محافظ قرار بدهند. آنها موجودی را که از شدت بزرگ بودن دیده نمی شد! مسخره می کردند و می گفتند تا خدا را نبینیم قبول نمی کنیم! حالا ازچیزی که کوچکترین موجود زنده نیا است و آن را از شدت کوچکی نمی توان دید می ترسند و نه تنها آن را قبول می کنند بلکه به دیگران هم اعتراض می کنند که چرا درمقابل این موجود ویروسی زانو نمی زنند! و تسلیم نمی شوند.