نوشته های مشابه
زباله گردی ثروت است یا نشانه فقر؟ دشمنان ما از حماقت خود در تناقض گفتاری گیر می کنند! یکی از انها مسئله زباله گردی است که آن را نشانه فقر در ایران می دانند. و لی در دیگر کشورها آن را طلای کثیف می نامند. یک مسئله را نمی توانند انکار کنند که باید حتما در زباله چیزی باشد که ارزش تا کمر خم شدن را پیدا کند. لذا برای این کار شهر داری ها حقوق می دهند. سازمان بازیافت شهرداری بخش اعظم در امد شهرداری را تامین می کند. زیرا زبالها را تفکیک و ان ها را در چرخه مصرف می برد. مثلا زباله های چوبی از نوع زباله های خشک حتی اگر بصورت هیزم هم فروخته شود سود آور است./ چه رسد به اینکه معمولا مردم سالی یکبار مبل و اثاث خانه جوبی را عوض می کنند. دیگر مثل گذشته نیست که عروس با یک کمد بیاید و با همان کمد هم دفن شود! اغلب این زباله ها پرحجم و کم قیمت هستند. یکدست مبل که به گرانترین قیمت خریداری می شود بعد از یکسال باید دستمزد مامور شهرداری یا بازیافت را هم بپردازند تا آن را حمل کند. و انها هم اکثرا برای مصارف هیزم و یا پودر درخت استفاده می کنند در قدیم پودر چوب یا خاک اره را با آرد نان قاطی می کردند. و مردم هم که در فشار بودند ان را می خریدند. ولی امروز آرد سوبسید دار از خاک اره هم ارزانتر است و کسی آن را انجام نمی دهد. حتی قدیم ها ارد ذرت یا نخود و امثال آن را هم استفاده می کردند الان هیچکدام سوبسید گندم را ندارد. سالانه ۱۲۰میلیارد دلار سوبسید نان مردم است. ولی مردم از گران شدن نان استقبال می کنند. و به همین جهت هیچکس نان ساده و به قیمت دولتی نمی خرد. غالبا نان کنجدی و یا حتی نان های سبوس دار و نان جو می خرند. که نانوا دو برابر حساب می کند. براساس آخرین آمار ۱۵درصد نان دور ریز می شود. یعنی مردم علاوه براینکه نان گرانتر می خرند و آن را مصرف می کنند و اضافات آن را در یخچال می گذارند ولی با اینحال غذای ۱۵میلیون نفر در زباله دان ها ریخته می شود. زباله گردها این مقدار نان را سه قسمت می کنند! اگر بصورت بسته بندی و تمیز باشد خودشان مصرف می کنند. و اگر غیر بسته باشد آن را به گاوداریها می فروشند تا در غذای طیور و پروار بندی استفاده کنند. و قسمت غیر قابل استفاده را هم به نان خشکی ها و ضایعاتی ها می فروشند تا استفاده های دیگر بکنند. لذا یک کسب و کار پر رونق وجود دارد که سوبسید دولت برای نان را به جیب می زند. در مصرف آب و برق و گاز و تلفن هم به همین شکل است. دور ریز های الکترونیکی دارای طلا هستند. و و لوازم خانگی فلزات سنگین دارند. و حتی لوازم خودرویی میتواند با کمی تعمیرات به بازار عودت شود. لباس و کفش و منسوجات هم مثل ضایعات چوبی با اینکه به گرانترین قیمت خریداری می شود. ولی به محض اینکه یک بار مصرف می شود بعنوان دیده شده آن را در زباله ها می گذارند. برخی از این لباس ها که بسته بندی شده در بیرون در گذاشته میشود میتواند در بازار کهنه فروشها برای فروش عرضه شود. اما هرچه می گذرد بازار کهنه فروش ها هم بی مشتری می شوند زیرا مردم آنقدر دارند که به این لباس ها اهمیت نمی دهند. و این نشان می دهد که زباله گردی همان استخراج طلای کثیف است. زیرا زباله گردها بر دو دسته اند: یا آن را بعنوان شغل انتخاب کرده و بعد از کار حمام گرفته و پولهای خود را می شمارند. و یا اینکه جاسوس هستند و در این کسوت امده اند که شناسایی نشوند و راحت بتوانند آمار تحرکات شهری را گزارش دهند. و اغلب انها از اعضای طالبان هستند که از عبدالحمید در تهران توزیع شده اند. در واقعه اخیر درگیری مرز شرقی دیده شد که این زباله گردها شایع کردند طالبان امریکا را شکست داده ایران که چیزی نیست! و حتی گفتند که طالبان به تهران می اید و به هیچکس رحم نمی کند. همانطور که براحتی افغانستان را گرفتند. و یا در قسمت غرب ایران چطور بعنوان کولبر(حمال فردی ) سلاح های ترور را به ایران وارد کردند و فخری زاده را شهید نمودند.
littering
Is littering wealth or a sign of poverty? Our enemies are stuck in the contradiction of speech due to their stupidity! One of them is the problem of littering, which is considered a sign of poverty in Iran. And in other countries they call it dirty gold. One thing they cannot deny is that there must be something in the garbage that is worth bending to the waist. Therefore, municipalities pay for this work. Municipal recycling organization provides most of the municipality’s income. Because it separates the wastes and takes them in the consumption cycle. For example, dry waste wooden waste is profitable even if it is sold as firewood. Not to mention that people usually change their sofas and furniture once a year. It is not like the past that the bride comes with a closet and is buried with the same closet! Most of these wastes are bulky and low in price. A piece of furniture that is bought at the most expensive price, after one year, they have to pay the wages of the municipal or recycling agent to transport it. And they mostly use it for firewood or tree powder. In the old days, wood powder or sawdust was mixed with bread flour. And people who were under pressure bought it. But today subsidized flour is cheaper than sawdust and no one does it. Even in the old days, they used corn or chickpea flour and the like, now none of them have the wheat subsidy. 120 billion dollars a year is a subsidy for people’s bread. But people welcome the increase in the price of bread. And that’s why no one buys plain bread at the government price. They often buy sesame bread or even wholemeal bread and barley bread. that the baker counts twice. According to the latest statistics, 15% of bread is thrown away. That is, besides the fact that people buy more expensive bread and consume it and put the excess in the refrigerator, but still, the food of 15 million people is thrown into the garbage dumps. Garbage collectors divide this amount of bread into three parts! If it is packaged and clean, they consume it themselves. And if it is not packed, they sell it to cattle farms to use in poultry feed and fattening. And the unusable part is sold to dry bread and scraps to make other uses. Therefore, there is a thriving business that pockets the government subsidy for bread. It is the same in the consumption of water, electricity, gas and telephone. Electronic circuits contain gold. And household appliances have heavy metals. And even car accessories can be returned to the market with a little repair. Clothes, shoes and textiles are like wood scraps, although they are bought at the most expensive price. But as soon as it is used once, they put it in the trash. Some of these clothes, which are packed outside, can be offered for sale in the flea market. But as time goes by, the second-hand market also loses customers because people have so much that they don’t care about these clothes. And this shows that scavenging is the mining of dirty gold. Because there are two categories of garbage collectors: either they choose it as a job and take a bath after work and count their money. Or that they are spies and have come in this guise so that they are not detected and can easily report the statistics of urban movements. And most of them are Taliban members who were distributed from Abdul Hamid in Tehran. In the recent incident of the eastern border conflict, it was seen that these garbage collectors spread rumors that the Taliban had defeated America, which is nothing! And they even said that the Taliban will come to Tehran and will not show mercy to anyone. As they easily took Afghanistan. Or in the western part of Iran, how they brought terror weapons into Iran as a kolbar (individual carrier) and martyred Fakhrizadeh.
القمامه
هل نفایات الثروه أم علامه على الفقر؟ أعداؤنا عالقون فی تناقض الکلام بسبب غبائهم! إحداها مشکله رمی القمامه التی تعتبر علامه على الفقر فی إیران. وفی بلدان أخرى یسمونه الذهب القذر. الشیء الوحید الذی لا یمکنهم إنکاره هو أنه یجب أن یکون هناک شیء فی القمامه یستحق الانحناء حتى الخصر. لذلک ، تدفع البلدیات مقابل هذا العمل. توفر منظمه إعاده التدویر البلدیه معظم دخل البلدیه. لأنه یفصل النفایات ویأخذها فی دوره الاستهلاک. على سبیل المثال ، تعتبر النفایات الخشبیه الجافه مربحه حتى لو تم بیعها کحطب ، ناهیک عن أن الناس عاده ما یغیرون أرائکهم وأثاثهم مره واحده فی السنه. لیس مثل الماضی أن العروس تأتی بخزانه وتدفن بنفس الخزانه! معظم هذه النفایات ضخمه ومنخفضه السعر. قطعه أثاث یتم شراؤها بأغلى سعر ، بعد عام واحد ، یتعین علیهم دفع أجر البلدیه أو وکیل إعاده التدویر لنقلها. وکانوا یستخدمونه فی الغالب فی الحطب أو مسحوق الشجر.وفی الأیام الخوالی ، کان مسحوق الخشب أو نشاره الخشب یخلط مع دقیق الخبز. والناس الذین کانوا تحت الضغط اشتروه. لکن الدقیق المدعوم الیوم أرخص من نشاره الخشب ولا أحد یفعل ذلک. حتى فی الأیام الخوالی ، کانوا یستخدمون دقیق الذره أو دقیق الحمص وما شابه ، والآن لا یحصل أی منهم على دعم القمح. ۱۲۰ ملیار دولار سنویا هی دعم خبز الناس. لکن الناس یرحبون بزیاده سعر الخبز. ولهذا لا یشتری أحد خبزًا عادیًا بسعر الحکومه. غالبًا ما یشترون خبز السمسم أو حتى خبز القمح الکامل وخبز الشعیر. أن الخباز یعد مرتین. وفقًا لآخر الإحصاءات ، یتم التخلص من ۱۵٪ من الخبز. هذا بالإضافه إلى حقیقه أن الناس یشترون خبزًا باهظ الثمن ویستهلکونه ویضعون الفائض فی الثلاجه ، ولکن مع ذلک ، یتم إلقاء طعام ۱۵ ملیون شخص فی مقالب القمامه. جامعی القمامه یقسمون هذه الکمیه من الخبز إلى ثلاثه أجزاء! إذا کانت معبأه ونظیفه ، فإنهم یستهلکونها بأنفسهم. وإذا لم تکن معبأه یبیعونها لمزارع الماشیه لاستخدامها فی أعلاف الدواجن وتسمینها. ویباع الجزء غیر القابل للاستعمال للخبز الجاف والخرده لاستخدامات أخرى. لذلک ، هناک عمل مزدهر یضع فی جیوب الدعم الحکومی للخبز. وهو نفس الشیء فی استهلاک الماء والکهرباء والغاز والهاتف. الدوائر الإلکترونیه تحتوی على الذهب. والأجهزه المنزلیه بها معادن ثقیله. وحتى إکسسوارات السیاره یمکن إرجاعها إلى السوق بقلیل من الإصلاح. الملابس والأحذیه والمنسوجات مثل قصاصات الخشب ، على الرغم من أنها تباع بأغلى سعر. ولکن بمجرد استخدامها مره واحده ، یضعونها فی سله المهملات. یمکن عرض بعض هذه الملابس ، المعبأه بالخارج ، للبیع فی سوق السلع المستعمله. ولکن مع مرور الوقت ، یفقد سوق السلع المستعمله العملاء أیضًا لأن الناس لدیهم الکثیر لدرجه أنهم لا یهتمون بهذه الملابس. وهذا یدل على أن الکسح هو تعدین الذهب القذر. لأن هناک فئتین من جامعی القمامه: إما أن یختاروها کوظیفه ثم یأخذون حمامًا بعد العمل ویحسبون أموالهم. أو أنهم جواسیس وقد جاءوا فی هذا المظهر بحیث لا یتم اکتشافهم ویمکنهم بسهوله الإبلاغ عن إحصائیات الحرکات الحضریه. ومعظمهم أعضاء فی طالبان وزعوا من عبد الحمید فی طهران. فی حادثه صراع الحدود الشرقیه الأخیره ، شوهد أن جامعی القمامه هؤلاء ینشرون شائعات عن هزیمه طالبان لأمریکا ، وهذا لا شیء! بل قالوا إن طالبان ستأتی إلى طهران ولن ترحم أحداً. کما استولوا بسهوله على أفغانستان. أو فی الجزء الغربی من إیران ، کیف أدخلوا أسلحه الإرهاب إلى إیران ککولبار (ناقله فردیه) واستشهدوا فخری زاده.
zibil atmaq
Zibil atmaq sərvətdir, yoxsa yoxsulluq əlaməti? Düşmənlərimiz öz axmaqlıqlarına görə söz ziddiyyətində ilişib qalıblar! Bunlardan biri də İranda yoxsulluğun əlaməti sayılan zibil problemidir. Başqa ölkələrdə isə buna çirkli qızıl deyirlər. Bir şeyi inkar edə bilmirlər ki, zibilin içində belinə qədər əyilməyə dəyər nəsə olmalıdır. Ona görə də bu işlərin pulunu bələdiyyələr ödəyir. Bələdiyyənin gəlirinin böyük hissəsini bələdiyyə təkrar emal təşkilatı təmin edir. Çünki o, tullantıları ayırır və istehlak dövrünə aparır. Məsələn, quru tullantı taxta tullantıları odun kimi satılsa belə sərfəlidir.Artıq onu demirəm ki, insanlar adətən ildə bir dəfə divan və mebellərini dəyişirlər. Keçmişə bənzəmir ki, gəlin şkafla gəlib, eyni şkafla basdırılır! Bu tullantıların əksəriyyəti həcmlidir və qiyməti aşağıdır. Ən baha qiymətə alınan mebel parçası bir ildən sonra onu daşımaq üçün bələdiyyənin və ya təkrar emal agentinin maaşını ödəməlidir. Və daha çox odun və ya ağac tozu üçün istifadə edirlər.Əvvəllər odun tozu və ya yonqar çörək unu ilə qarışdırılırdı. Və təzyiq altında olan insanlar onu alırdılar. Amma bu gün subsidiya olunan un yonqardan ucuzdur və bunu heç kim etmir. Hətta köhnə vaxtlarda qarğıdalı və ya noxud unu və bu kimi şeylərdən istifadə edirdilər, indi heç birində buğda subsidiyası yoxdur. İldə ۱۲۰ milyard dollar xalqın çörəyinə verilən subsidiyadır. Amma insanlar çörəyin qiymətinin qalxmasını müsbət qarşılayır. Və ona görə də heç kim dövlət qiymətinə adi çörək almır. Onlar tez-tez küncüt çörəyi, hətta kəpək çörəyi və arpa çörəyi alırlar. çörəkçi iki dəfə sayar. Son statistikaya görə çörəyin 15 faizi zibilliyə atılır. Yəni insanların daha bahalı çörəyi alıb istehlak etməsi və artıqlığını soyuducuya qoyması bir yana, amma yenə də ۱۵ milyon insanın yeməyi zibilliklərə atılır. Zibil yığanlar bu qədər çörəyi üç yerə bölürlər! Əgər qablaşdırılıb təmizdirsə, özləri istehlak edirlər. Qablaşdırılmadıqda isə quş yemi və kökəltmədə istifadə etmək üçün mal-qara təsərrüfatlarına satırlar. Yararsız hissəsi isə başqa məqsədlər üçün quru çörək və qırıntılara satılır. Ona görə də dövlətin çörəyə verdiyi subsidiyanı cibinə qoyan biznes inkişaf edir. Su, işıq, qaz və telefon sərfiyyatında da belədir. Elektron sxemlərin tərkibində qızıl var. Məişət cihazlarında isə ağır metallar var. Hətta avtomobil aksesuarları da bir az təmirlə bazara qaytarıla bilər. Geyim, ayaqqabı və tekstil ən baha qiymətə alınsa da, ağac qırıntıları kimidir. Amma bir dəfə istifadə olunan kimi zibil qutusuna atırlar. Çöldə qablaşdırılan bu paltarların bəziləri bit bazarında satışa çıxarıla bilər. Amma zaman keçdikcə ikinci əl bazarı da müştərilərini itirir, çünki insanlar o qədər çox şeyə sahibdirlər ki, bu paltarlara əhəmiyyət vermirlər. Bu isə onu göstərir ki, zibilçilik çirkli qızılın çıxarılmasıdır. Çünki zibil yığanların iki kateqoriyası var: ya bunu iş kimi seçib işdən sonra çimib, pullarını sayırlar. Yaxud da casusdurlar və bu qiyafədə gəliblər ki, aşkarlanmasınlar və şəhər hərəkətlərinin statistikasını rahatlıqla çatdırsınlar. Onların əksəriyyəti Tehranda Əbdül Həmiddən paylanmış Taliban üzvləridir. Bu yaxınlarda baş verən şərq sərhədi münaqişəsində göründü ki, bu zibil yığanlar Talibanın Amerikanı məğlub etdiyi barədə şayiələr yayırlar, bu heç nə deyil! Və hətta dedilər ki, Taliban Tehrana gələcək və heç kimə rəhm etməyəcək. Necə ki, onlar Əfqanıstanı asanlıqla ələ keçirdilər. Yaxud İranın qərbində kolbar (fərdi daşıyıcı) kimi terror silahlarını İrana necə gətirdilər və Fəxrizadəni şəhid etdilər.
