#اینفوتبیان | خونه متری چند؟
🔸 قیمت هر متر مسکن نوساز در محلههای مختلف تهران
🗓 تاریخ: ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
@TebyanOnline
متن پیام تشکر خانواده ی مرحوم رسول (مرسل )برندک
من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق
با سلام و احترام،
اینک که دست طبیعت، بهار زندگی ما را به خزان بدل کرد و گل سر سبد زندگی ما را به دیار باقی برد و ما را در ماتم و سوگ ابدی نشاند،
به حکم ادب و وظیفه شناسی،
از همه همشهریان، دوستان، آشنایان و اقوام عزیز ،
که بازماندگان را در تحمل این مصیبت بزرگ ، یاری نمودند و با حضور خود در مراسم تشییع وتدفین و یادبود و یا با ارسال پیامک ،تماس تلفنی ، و…ما را مورد مرحمت قرار دادند،
صمیمانه تشکر و قدردانی میکنیم .
حضورتان ،مرهمی بر قلب داغدارمان بود،
امید که در شادیهایتان جبران کنیم.
ازطرف خانواده ی برندک
@mahinkandim👈👈👈
👆
#کانال_جامع_اطلاع_رسانی_ماهین
امروزتان خوشرنگ ❤️
🌸مطمئن باش همون جوری که
🌺بر اثر یه اتفاق همه چی رو
🌸از دست میدیم یه بار هم
🌺بر حسب اتفاق همه چی رو
🌸بدست میاریم
🌺امیدوارم خیلی زود
🌸به دست بیاری همهی
🌺اون چیـزایــی رو کـــه
🌸ناخواسته از دست دادی
🤗
امروزتان خوشرنگ ❤️
🌸مطمئن باش همون جوری که
🌺بر اثر یه اتفاق همه چی رو
🌸از دست میدیم یه بار هم
🌺بر حسب اتفاق همه چی رو
🌸بدست میاریم
🌺امیدوارم خیلی زود
🌸به دست بیاری همهی
🌺اون چیـزایــی رو کـــه
🌸ناخواسته از دست دادی
🤗
از ابلیس پرسیدند؛ چرا از ایران فرار کردی؟
در پاسخ گفت : مهارتهای دزدی؛ ریا ؛ربا؛ اختلاس؛ دلالی؛ کلاهبرداری؛حیله گری؛ دروغ و رشوه خواری را به آنها آموختم و بوسیله اینها کاخ و ماشین و مزرعه و ویلا خریدند و ساختند و بر روی آنها نوشتند :
هذا من فضل ربی …😐😂😂
نمک نشناسها منکر من شدند … !😂
.
اگر فقرا جایی جمع شوند میشود باند
اگر پولدارها جایی جمع شوند میشود جلسه○
اگر فقیر دزدی کند میشود سرقت
اگرثروتمند دزدی کند میشود اختلاس●
#التماس_تفکر
میگویند روزی مردی بازرگان خری را به زور میکشید، تا به دانایی رسید…
دانا پرسید: چه بر دوش خَر داری که سنگین است و راه نمی رود؟
مرد بازرگان پاسخ داد: یک طرف گندم و طرف دیگر ماسه…
دانا پرسید: به جایی که میروی ماسه کمیاب است؟
بازرگان پاسخ داد: خیر، به منظور حفظ تعادل طرف دیگر ماسه ریختم…
دانا ماسه را خالی کرد و گندم را به دوقسمت تقسیم نمود و به بازرگان گفت: حال خود نیز سوار شو و برو به سلامت…
بازرگان وقتی چند قدمی به راحتی با خَر خود رفت، برگشت و از دانا پرسید: با این همه دانش چقدر ثروت داری؟
دانا گفت: هیچ…
بازرگان شرایط را به شکل اول باز گرداند و گفت: من با نادانی خیلی بیشتر از تو دارم، پس علم تو مال خودت و شروع کرد به کشیدن خَر و رفت…
این واقعیت جامعه ماست!