نوشته های مشابه
عصر ترور پایان یافت
قرن گذشته به مدد حضور ملکه تروریست بریتانیا به عصر ترور معرفی شده است و امید می رود چارلز سوم بتواند مانع این جنگ ها و خونریزی ها شود چرا که امپراطوری بریتانیا برای توهم قدرت همه مخالفان را از پای در می اورد. بعد از پیروزی در جنگ جهانی دوم امریکا را بعنوان بازوی اصلی و روسیه بعنوان بازوی چپ او به قلع و قمع مخالفان پرداختند. و با صلح مسلح تروریسم را رواج داده و انقلاب و کودتاهای بیشماری را سازماندهی کردند.
عصر ترور پایان یافت
قرن گذشته به مدد حضور ملکه تروریست بریتانیا به عصر ترور معرفی شده است و امید می رود چارلز سوم بتواند مانع این جنگ ها و خونریزی ها شود چرا که امپراطوری بریتانیا برای توهم قدرت همه مخالفان را از پای در می اورد. بعد از پیروزی در جنگ جهانی دوم امریکا را بعنوان بازوی اصلی و روسیه بعنوان بازوی چپ او به قلع و قمع مخالفان پرداختند. و با صلح مسلح تروریسم را رواج داده و انقلاب و کودتاهای بیشماری را سازماندهی کردند. لذا میتوان گفت که قدرتمند ترین زن تاریخ بوده و تا لحظه مرگش از فروپاشی بریتانیا جلوگیری کرد. البته بعد از انقلاب اسلامی ایران با رویکرد دوگانه سعی داشت توازن خود را حفظ کند از یکسو خود را سادات نامید و برای علمای شیعه جایگاه خاصی منظور نمود که در ایران بعنوان شیبعه انگلیسی معروف شده و با سید صادق شیرازی هماهنگ بود. گرچه پذیرفتن و مداوای علمای بزرگی مثل ایت الله خویی و سیستانی و مهدوی کنی نیز به اشاره او بود. از سوی دیگر با راه اندازی شبکه پر خرج رادیو بی بی سی فارسی و حمایت همه جانبه از ان سعی در تحقیر و از میدان به در کردن شیعه ایرانی داشت. علاقه او به جانشینی از امپراطوری بزرگ ایران به حدی بود که تمام جزئیات ایران انقلابی را پیگیری و حتی خرابی یک فاضلاب در تهران را هم گزارش می کرد. در تقابل با سیاست های جمهوری اسلامی ایران همیشه طرف آمریکایی را می گرفت. ولی در عمل راهکارهای وسیعی در مقابل جمهوری اسلامی قرار می داد و جزو اولین تحریم شکنان بود. به توصیه او آلمان و فرانسه نیز رفتار دوگانه درپیش گرفتند، دولتهای آنها کاملا پیرو آمریکا بودند و در برجام هم مواضع آمریکا را دنبال می کردند. ولی بخش خصوصی یا ملت و تجار آنها دائما در تحریم شکنی نقش موثر داشتند. بطوریکه هیچگاه روابط فرهنگی و اقتصادی ایران و غرب تابع سیاست گذاران نبوده و پذیرش دانشجو و اعزام گردشگر روال طبیعی داشته است. میتوان گفت انگلیس در دوران او هیچگاه ایران را استعمار نکرد بلکه درسطوح بالا رایزنی داشت فقط به این قصد که شیعه انگلیسی را تقویت کرده و مرکزیت را از قم و نجف به ناتینگهام ببرد. نماد شیر ایرانی در آرم و پرچم های انگلیس خود شاهد است که آنها برای ایران احترام فوق العاده قائل بودند و آرزو داشتند جانشین خوبی برای تمدن بزرگ ایرانی باشند. به همین دلیل شیخ فضل الله نوری را از بین می بردند ولی محمد بهبانی ها را که پلوی انگلیسی می خوردند تقویت می نمودند. حتی بسیاری از جاسوسان خود را برای حوزه علمیه می فرستادند. چون عمق فرهنگ ایران را نشانه گرفته بودند. یکی از دلایل عرب تبار بودن ملکه این است که بر تجزیه بخشهای عرب نشین ایران بیشتر تاکید داشت از جمله جدا کردن شیخ نشینهای ایران و تبدیل آنها به امارات و امیر نشین بود. بحرین نیز از همین سیاست از ایران جدا شد زیرا مدعی بودند آنها عرب هستند و شیخ خزعل هم می خواست خوزستان را تجزیه کند و همه اینها به مدد انگلیس بود. به تاریخ شیخ نشینهای خلیج فارس یا قمه الخلیج نگاه کنید تا ۴۰سال پیش یعنی حتی بعد از انقلاب اسلامی بیایان خشک خالی بودند که به اعراب ملخ خور شهرت داشتند. ولی به کمک انگلیس و شیعه انگلیسی همه آنها اباد شدند و در مقابل شهر های مرکزی ایران خودنمایی کردند. آنها در تجزیه ایران و الحاق به خودشان لحظه ای تردید نمی کردند حتی بعد از انقلاب اسلامی بعنوان بنادر ازاد یا مناطق ازاد بخشهای مهمی از ایران را مستقل کردند که تابع گمرکات و مالیاتی ایران نبودند. البته با ورود مجلس و تعیین سازمان و رئیس ایرانی برای انها تا حدودی حظر تجزیه بر طرف شد ولی افراد مناطق ازاد بیشتر خود را وابسته به بیرون می دانند. تا داخل ایران. و ادارات ایرانی را مزاحم کسب و کار خود می دانند. و اگر دقت نظر مسئولین نباشد آنها نیز مانند بحرین و امارات از ایران جداخواهند شد
The era of terror is over
The last century has been introduced to the age of terror thanks to the presence of the British terrorist queen, and it is hoped that Charles III will be able to prevent these wars and bloodshed, because the British Empire destroys all opponents for the illusion of power. After the victory in the Second World War, they used America as the main arm and Russia as the left arm to destroy the opposition. And with armed peace, they spread terrorism and organized countless revolutions and coups. Therefore, it can be said that she was the most powerful woman in history and she prevented the collapse of Britain until the moment of her death. Of course, after the Islamic revolution, Iran tried to maintain its balance with a dual approach. On the one hand, it called itself Sadat and assigned a special position to Shia scholars, who became known as English Shiba’a in Iran and was in harmony with Seyyed Sadegh Shirazi. Although accepting and treating great scholars such as Ayatollah Khoei, Sistani and Mahdavi Kenny was also a reference to him. On the other hand, by setting up the expensive BBC Persian radio network and supporting it with all its support, it tried to humiliate and exclude Iranian Shia from the field. His interest in succeeding the great empire of Iran was so great that he followed all the details of revolutionary Iran and even reported the breakdown of a sewer in Tehran. In opposition to the policies of the Islamic Republic of Iran, he always took the American side. But in practice, he used broad strategies against the Islamic Republic and was among the first sanctions breakers. According to his advice, Germany and France also took a double action, their governments were completely following America and they also followed America’s positions in the JCPOA. But the private sector or the people and their businessmen always played an effective role in breaking sanctions. Thus, the cultural and economic relations between Iran and the West have never been subordinated to policy makers, and accepting students and sending tourists has been a normal routine. It can be said that England never colonized Iran during his time, but consulted at high levels only with the intention of strengthening British Shia and moving centralism from Qom and Najaf to Nottingham. The symbol of the Iranian lion in the British emblem and flags shows that they had great respect for Iran and wished to be a good successor to the great Iranian civilization. For this reason, they destroyed Sheikh Fazlullah Nouri, but Muhammad strengthened the Behbanis who ate English rice. Even many spies sent themselves to the seminary. Because they targeted the depth of Iranian culture. One of the reasons for the queen’s Arab descent is that she emphasized the division of the Arab-dominated parts of Iran, including separating the sheikhdoms of Iran and turning them into emirates and amirships. Bahrain also separated from Iran with the same policy because they claimed they were Arabs and Sheikh Khazal also wanted to divide Khuzestan and all this was with the help of England. Look at the history of the sheikhs of the Persian Gulf or Khome Al-Khalij until 40 years ago, that is, even after the Islamic Revolution, there were empty dry bays that were known as locust-eating Arabs. But with the help of the British and British Shia, they were all built and showed off in front of the central cities of Iran. They did not hesitate for a moment to divide Iran and annex it to themselves, even after the Islamic Revolution, they made important parts of Iran independent as free ports or free zones, which were not subject to Iran’s customs and taxes. Of course, with the entry of the Majlis and the appointment of the Iranian organization and president, the prohibition of secession was lifted for them to some extent, but the people of the free zones consider themselves to be dependent on the outside. to the inside of Iran And they consider Iranian offices as a nuisance to their business. And if the authorities are not careful, they will be separated from Iran like Bahrain and UAE
لقد انتهى عصر الإرهاب
لقد دخل القرن الماضی إلى عصر الإرهاب بفضل وجود الملکه البریطانیه الإرهابیه ، ومن المؤمل أن یتمکن تشارلز الثالث من منع هذه الحروب وإراقه الدماء ، لأن الإمبراطوریه البریطانیه تدمر کل المعارضین من أجل وهم القوه. . بعد الانتصار فی الحرب العالمیه الثانیه ، استخدموا أمریکا کذراع رئیسی وروسیا کذراع یسرى لتدمیر المعارضه. وبالسلام المسلح نشروا الإرهاب ونظموا ثورات وانقلابات لا حصر لها. لذلک یمکن القول إنها کانت أقوى امرأه فی التاریخ وحالت دون انهیار بریطانیا حتى لحظه وفاتها. بالطبع بعد الثوره الإسلامیه حاولت إیران الحفاظ على توازنها من خلال نهج مزدوج ، فمن ناحیه أطلقت على نفسها اسم السادات وخصصت مکانه خاصه لعلماء الشیعه الذین أصبحوا معروفین بالشیعه الإنجلیزیه فی إیران وکانوا فی انسجام مع سید صادق الشیرازی. على الرغم من قبول ومعامله علماء کبار مثل آیه الله الخوئی والسیستانی ومهدوی کینی کان أیضًا إشاره إلیه. من ناحیه أخرى ، من خلال إنشاء شبکه إذاعه البی بی سی الفارسیه باهظه الثمن ودعمها بکل ما تقدمه من دعم ، حاولت إذلال الشیعه الإیرانیین واستبعادهم من المیدان. کان اهتمامه بخلافه الإمبراطوریه العظیمه لإیران کبیرًا لدرجه أنه تابع کل تفاصیل إیران الثوریه ، بل إنه أبلغ عن انهیار مجاری فی طهران. فی معارضه سیاسات الجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه ، کان دائمًا یقف إلى جانب الولایات المتحده. لکن من الناحیه العملیه ، استخدم استراتیجیات واسعه ضد الجمهوریه الإسلامیه وکان من بین أول الذین انتهکوا العقوبات. وفقًا لنصیحته ، اتخذت ألمانیا وفرنسا أیضًا إجراءً مزدوجًا ، حیث کانت حکومتا البلدین تتبعان أمریکا تمامًا کما اتبعتا مواقف أمریکا فی خطه العمل الشامله المشترکه. لکن القطاع الخاص أو الشعب ورجال الأعمال لعبوا دائمًا دورًا فعالاً فی کسر العقوبات. وبالتالی ، فإن العلاقات الثقافیه والاقتصادیه بین إیران والغرب لم تخضع أبدًا لصانعی السیاسات ، وکان قبول الطلاب وإرسال السیاح أمرًا عادیًا. یمکن القول أن إنجلترا لم تستعمر إیران أبدًا فی عهده ، لکنها استشارتها على مستویات عالیه فقط بهدف تقویه الشیعه البریطانیین ونقل المرکزیه من قم والنجف إلى نوتنغهام. یدل رمز الأسد الإیرانی فی الشعار البریطانی وأعلام بریطانیا على احترامهم الکبیر لإیران وتمنى أن تکون خلیفه جیداً للحضاره الإیرانیه العظیمه. لهذا السبب دمروا الشیخ فضل الله نوری ، لکن محمد عزز البهبان الذین کانوا یأکلون الأرز الإنجلیزی. حتى أن العدید من الجواسیس أرسلوا أنفسهم إلى الحوزه. لأنهم استهدفوا عمق الثقافه الإیرانیه. ومن أسباب النسب العربی للملکه أنها شددت على تقسیم المناطق التی یسیطر علیها العرب فی إیران ، بما فی ذلک فصل مشیخات إیران وتحویلها إلى إمارات وأمیرات. کما انفصلت البحرین عن إیران بنفس السیاسه لأنهم زعموا أنهم عرب وأن الشیخ خزعل أراد أیضًا تقسیم خوزستان وکان کل هذا بمساعده إنجلترا. انظر إلى تاریخ شیوخ الخلیج الفارسی أو خوم الخلیج حتى ۴۰ عامًا ، أی حتى بعد الثوره الإسلامیه ، کانت هناک خلجان جافه فارغه کانت تُعرف باسم العرب آکله الجراد. ولکن بمساعده الشیعه البریطانیین والبریطانیین ، تم بناؤها جمیعًا وعرضها أمام المدن المرکزیه فی إیران. لم یترددوا للحظه فی تقسیم إیران وضمها لأنفسهم ، حتى بعد الثوره الإسلامیه ، جعلوا أجزاء مهمه من إیران مستقله کموانئ حره أو مناطق حره ، لم تکن خاضعه للجمارک والضرائب الإیرانیه. طبعا بدخول المجلس وتعیین المنظمه والرئیس الایرانی رفع حظر الانفصال عنهم الى حد ما لکن ابناء المناطق الحره یعتبرون انفسهم معتمدین على الخارج. إلى داخل إیران وهم یعتبرون المکاتب الإیرانیه مصدر إزعاج لأعمالهم. وإذا لم تکن السلطات حذره ، فسیتم فصلها عن إیران مثل البحرین والإمارات
Tá ré na sceimhle thart
Tá an chéid seo caite tugtha isteach in aois na sceimhlitheoireachta a bhuíochas do láithreacht banríon sceimhlitheoireachta na Breataine, agus táthar ag súil go mbeidh Séarlas III in ann na cogaí agus an doirteadh fola seo a chosc, toisc go scriosann Impireacht na Breataine gach comhraic le haghaidh an illusion na cumhachta. . Tar éis an bua sa Dara Cogadh Domhanda, d’úsáid siad Meiriceá mar phríomh-lámh agus an Rúis mar an lámh chlé chun an freasúra a scrios. Agus le síocháin armtha, scaip siad sceimhlitheoireacht agus d’eagraigh siad réabhlóidí agus coups gan áireamh. Mar sin, is féidir a rá gurbh í an bhean is cumhachtaí sa stair í agus chuir sí cosc ar thitim na Breataine Bige go dtí nóiméad a báis. Ar ndóigh, tar éis an réabhlóid Ioslamach, rinne an Iaráin iarracht a cothromaíocht a choinneáil le cur chuige dé.Ar thaobh amháin, thug sí Sadat air féin agus sannadh post speisialta do scoláirí Shia, ar tugadh Béarla Shiba’a orthu san Iaráin agus a bhí i. dul le Seyyed Sadegh Shirazi. Cé gur tagairt dó freisin ba ea glacadh agus caitheamh le scoláirí móra ar nós Ayatollah Khoei, Sistani agus Mahdavi Kenny. Ar an láimh eile, trí ghréasán raidió costasach BBC Peirsis a bhunú agus tacaíocht a thabhairt dó lena thacaíocht go léir, rinne sé iarracht Shia na hIaráine a náiriú agus a eisiamh ón bpáirc. Ba mhór an tsuim a bhí aige in impireacht mhór na hIaráine a chur i gcomharbacht air gur lean sé sonraí uile na hIaráine réabhlóideach agus gur thuairiscigh sé fiú briseadh séarach i Tehran. I gcoinne bheartais Phoblacht Ioslamach na hIaráine, ghlac sé taobh Mheiriceá i gcónaí. Ach go praiticiúil, bhain sé úsáid as straitéisí leathana i gcoinne na Poblachta Ioslamach agus bhí sé ar cheann de na chéad bhriseoirí smachtbhannaí. De réir a chomhairle, rinne an Ghearmáin agus an Fhrainc beart dúbailte freisin, bhí a rialtais ag leanúint go hiomlán ar Mheiriceá agus lean siad seasaimh Mheiriceá sa JCPOA freisin. Ach bhí ról éifeachtach i gcónaí ag an earnáil phríobháideach nó ag na daoine agus a lucht gnó maidir le smachtbhannaí a bhriseadh. Mar sin, níor cuireadh an caidreamh cultúrtha agus eacnamaíoch idir an Iaráin agus an tIarthar faoi smacht lucht déanta beartas riamh, agus ba ghnáthghnáthamh é glacadh le mic léinn agus turasóirí a sheoladh. Is féidir a rá nár choilínigh Sasana riamh an Iaráin le linn a chuid ama, ach go ndeachaigh siad i gcomhairle ag leibhéil arda amháin agus é ar intinn Shia na Breataine a neartú agus an lárchas a aistriú ó Qom agus Najaf go Nottingham. Léiríonn siombail leon na hIaráine i bhfeathal agus bratacha na Breataine go raibh meas mór acu ar an Iaráin agus gur mhian leo a bheith ina comharba maith ar mhórshibhialtacht na hIaráine. Ar an ábhar sin, scrios siad Sheikh Fazlullah Nouri, ach neartaigh Muhammad na Behbanis a d’ith rís Béarla. Chuir fiú go leor spiairí iad féin chuig an seimineár. Toisc gur dhírigh siad ar dhoimhneacht chultúr na hIaráine. Ceann de na cúiseanna atá le ghinealach Arabach na banríona ná gur leag sí béim ar dheighilt na gcodanna san Iaráin a bhfuil ceannas na nArabach orthu, lena n-áirítear sheikhdoms na hIaráine a scaradh agus iad a iompú ina n-emirates agus amirships. Scar Bairéin ón Iaráin leis an bpolasaí céanna freisin toisc gur mhaígh siad gur hArabaigh iad agus bhí Sheikh Khazal ag iarraidh Khuzestan a dheighilt freisin agus tharla sé seo go léir le cabhair Shasana. Breathnaigh ar stair sheikhs Murascaill na Peirse nó Khome Al-Khalij go dtí ۴۰ bliain ó shin, is é sin, fiú tar éis na Réabhlóide Ioslamaí, bhí bánna tirime folmha ann ar a dtugtaí hArabaigh a d’ith lócais. Ach le cabhair ó Shia na Breataine agus na Breataine, tógadh iad go léir agus léirigh siad os comhair cathracha lárnacha na hIaráine. Ní raibh aon leisce orthu ar feadh nóiméad an Iaráin a scaradh agus í a chur i gceangal leo féin, fiú tar éis na Réabhlóide Ioslamaí, rinne siad codanna tábhachtacha den Iaráin neamhspleách mar shaorchalafoirt nó mar shaorchriosanna, nach raibh faoi réir custaim agus cánacha na hIaráine. Ar ndóigh, le hiontráil an Majlis agus le ceapadh eagraíocht agus uachtarán na hIaráine, baineadh an toirmeasc ar an scaradh dóibh go pointe áirithe, ach measann muintir na saorchriosanna iad féin a bheith ag brath ar an taobh amuigh. go dtí an taobh istigh den Iaráin Agus measann siad oifigí na hIaráine mar núis dá ngnó. Agus mura bhfuil na húdaráis cúramach, beidh siad scartha ón Iaráin cosúil le Bairéin agus UAE
