خانه / غزنه تا غزه / تغییر ترکیب جمعیتی ایران

تغییر ترکیب جمعیتی ایران

دو حوزه برای تغییر ترکیب جمعیتی ایران فعال است که باعث شده در این چهل سال ترکیب جمعیتی ایران تغییرات فاحشی داشته باشد. مثلا در قبل از انقلاب همه کارگرها و فعله ها از ترک ها و آذری ها بود ولی امروزه همه افغانی یا پاکستانی هستند. این از یکسو یعنی تغییر جریان مهاجرت در سرزمین آریایی و از سوی دیگر یعنی توزیع جمعیت فعال ایران در سراسر جهان برای یکنواختی حکومت های آن کشورها. به عبارت دیگر در سالهای اولیه انقلاب آذری ها توانستند در عرصه قدرت ظاهر شوند و به قول برخی ها بدون خون ریزی ایران را فتح کردند. اما به تدریج قدرت از غرب ایران یعنی تبریز و اردبیل و همدان و قزوین به سوی شرق ایران یعنی رفسنجان و خراسان و سمنان رفت. لذا ترکیب جمعیت به معنی ترکیب سیاسی یا توزیع قدرت در سطح کشور هم هست. حوزه دوم در تغییر ترکیب جمعیتی ایران، کاهش زاد و ولد شیعیان و جایگزینی ان با بردران اهل سنت که تا چند فرزند و چند همسری هم جایزه می گیرند. مسیر جریان ترکیب جمعیت یا سیر مهاجرات و نقشه کلی توزیع جمعیت هم به شکل زیر است: ابتدا و قبل از انقلاب، ازآذربایجان و غرب کشور هجوم به تهران و شهرهای مرکزی بود. اما با انقلاب اسلامی تغییر جهت داد و به سمت ترکیه و قبرس و اروپا و آمریکا کشیده شد. بعد از انقلاب اسلامی جایگزینی نیروهای فعال فارس زبان از جمله افغان و پاکستان از سوی این دو کشور به خراسان و بعد به تهران آغاز شد. البته به شهر های غربی ایران و حتی نفوذ به عراق و سوریه هم ادامه یافت. فلسفه حضور ایرانیان در خارج و مخصوصا در کشورهای غربی با هدف صدور انقلاب بود. و همین هدف با پذیرش جمعیت جایگزین دنبال می شد. یعنی قدرت مسلط فرهنگی ایران به قدری قوی بود که هم خروج جمعیت و ورود جمعیت هر دو به رشد فرهنگی انقلاب و جهانشمولی ان کمک کرد. به این معنی که افغانهای حاضر در ایران و چه ایرانی های حاضر در غرب هیچکدام ایرانی بودن خود را انکار نکردند و به وطن ایرانی علاقه داشتند. چون افغانی های مقیم ایران نه تنها مایل به برگشت به ملیت قبلی خود نیستند بلکه خود را ایرانی می دانند. و به سرعت زبان پارسی را جایگزین پشتو تاجیک یا اردو کرده اند. و ایرانی هایی که به غرب رفته اند نیز ملیت خود را فراموش نکرده حتی در صورت داشتن پست و مقام خود را ایرانی معرفی می کنند که مثلا فلان ایرانی شهردار یا شورای شهر کجا شده است. م اغلب از در امد های خود بخش اعظمی را برای خانواده در ایران می فرستند و یا به صورت خیریه کمک می کنند مانند پرفسور سمیعی که در آلمان ساکن است ولی در ایران هم درس می دهد و یا بیمارستان می سازد. این امر در شمال و جنوب ایران نیز بطور یکنواخت در حال توزیع است. یعنی تا قبل از انقلاب همه اعراب و شیخ نشینها دوست داشتند وارد ایران شوند و از شمال نیز آرزوی روس ها دست یافتن به دریاهای گرم از طریق ایران بود ولی بعد از انقلاب ترکیب جمعیتی انها هم معکوس شد. شیخ نشین ها به امارات تغییر وضع دادند و ایرانی ها برای کار و اشتغال به آنجا هجوم بردند. و دانشگاهها و بسیار از مراکز رسویه هم به تسخیر ایرانی ها در آمد. به همین جهت حرف افرادی مثل علی مطهری که ایران از اقمار روسیه می خواند اشتباه است و همانطور که سخنگوی وزارت خارجه گفت ما برای خود ابر قدرتیم واقمار کسی نیستیم. برای ما تفاوتی ندارد اکراین یا روسیه چرا که در هردو به اندازه کافی ایرانی داریم. بین ترکیه و امارات هم تفاوتی نیست زیرا بسیاری از املاک و مستغلات(خانه و مغازه) در ترکیه یا امارات توسط ایرانی ها خریداری شده و همین امر به اقتصاد آنان کمک کرده است.

Changing the demographic composition of Iran

There are two areas for changing the demographic composition of Iran, which has caused drastic changes in the demographic composition of Iran in these forty years. For example, before the revolution, all workers and traders were Turks and Azeris, but today all are Afghans or Pakistanis. On the one hand, this means changing the flow of migration in the Aryan land, and on the other hand, it means distributing the active population of Iran around the world for the uniformity of the governments of those countries. In other words, in the early years of the revolution, the Azeris were able to appear in power and, as some say, conquered Iran without bloodshed. But gradually the power went from the west of Iran, ie Tabriz, Ardabil, Hamedan and Qazvin to the east of Iran, ie Rafsanjan, Khorasan and Semnan. Therefore, population composition also means political composition or distribution of power in the country. The second area is in changing the demographic composition of Iran, reducing the birth rate of Shiites and replacing it with Sunni brothers who receive awards up to several children and multiple wives. The route of population composition or migration and the general plan of population distribution is as follows: At the beginning and before the revolution, there was an invasion of Tehran and central cities from Azerbaijan and the west of the country. But with the Islamic Revolution, it changed direction and was drawn to Turkey, Cyprus, Europe and the United States. After the Islamic Revolution, the replacement of active Persian-speaking forces, including Afghans and Pakistanis, by these two countries began in Khorasan and then in Tehran. Of course, it continued to the western cities of Iran and even to Iraq and Syria. The philosophy of the presence of Iranians abroad, especially in Western countries, was to export the revolution. And this goal was pursued by accepting an alternative population. In other words, the dominant cultural power of Iran was so strong that both the departure and the arrival of the population contributed to the cultural growth of the revolution and its universality. This means that neither the Afghans present in Iran nor the Iranians present in the West denied being Iranian and were interested in the Iranian homeland. Because Afghans living in Iran not only do not want to return to their previous nationality, but also consider themselves Iranians. They quickly replaced Persian Pashto or Urdu with Persian. And Iranians who have gone to the West have not forgotten their nationality, even if they have a position, they introduce themselves as Iranians, for example, where an Iranian mayor or city council has become. They often donate a large portion of their income to their families in Iran or donate to charity, such as Professor Samiei, who lives in Germany but also teaches in Iran or builds a hospital. This is evenly distributed in the north and south of Iran. That is, before the revolution, all Arabs and sheikhdoms wanted to enter Iran, and from the north, the Russians wished to reach the warm seas through Iran, but after the revolution, their population composition was reversed. The sheikhdoms relocated to the UAE and the Iranians invaded there for work and employment. And the universities and many dissertation centers were conquered by the Iranians. That is why people like Ali Motahari, who calls Iran a satellite of Russia, are wrong, and as the Foreign Ministry spokesman said, we are a superpower for ourselves and we are not anyone’s moon. It does not matter to us Ukraine or Russia because we have enough Iranians in both. There is no difference between Turkey and the UAE because many real estates (houses and shops) in Turkey or the UAE have been bought by Iranians and this has helped their economy.

تغییر الترکیبه الدیموغرافیه لإیران

هناک مجالان لتغییر الترکیبه الدیموغرافیه لإیران ، مما تسبب فی تغییرات جذریه فی الترکیبه الدیموغرافیه لإیران فی هذه الأربعین عامًا. على سبیل المثال ، قبل الثوره ، کان جمیع العمال والتجار من الأتراک والأذریین ، لکنهم الیوم أفغان أو باکستانیون. من ناحیه ، هذا یعنی تغییر تدفق الهجره فی الأراضی الآریه ، ومن ناحیه أخرى ، یعنی توزیع السکان النشطین فی إیران حول العالم من أجل توحید حکومات تلک البلدان. بعباره أخرى ، فی السنوات الأولى للثوره ، کان الأذریون قادرین على الظهور فی السلطه ، وکما یقول البعض ، غزا إیران دون إراقه دماء. لکن القوه انتقلت تدریجیاً من غرب إیران ، أی تبریز وأردبیل وهمدان وقزوین إلى شرق إیران ، أی رفسنجان وخراسان وسمنان. لذلک ، فإن الترکیبه السکانیه تعنی أیضًا التکوین السیاسی أو توزیع السلطه فی البلاد. المجال الثانی هو تغییر الترکیبه الدیموغرافیه لإیران ، وخفض معدل الموالید لدى الشیعه واستبدالها بالإخوه السنه الذین یحصلون على جوائز تصل إلى عده أطفال وزوجات متعددین. مسار التکوین السکانی أو الهجره والخطه العامه لتوزیع السکان على النحو التالی: فی بدایه الثوره وقبلها ، کان هناک غزو لطهران والمدن المرکزیه من أذربیجان وغرب البلاد. لکن مع الثوره الإسلامیه ، غیرت اتجاهها وانجذبت إلى ترکیا وقبرص وأوروبا والولایات المتحده. بعد الثوره الإسلامیه ، بدأ استبدال القوات الناطقه بالفارسیه ، بما فی ذلک الأفغان والباکستانیون ، بهاتین الدولتین فی خراسان ثم فی طهران. طبعا استمرت فی المدن الغربیه لإیران وحتى العراق وسوریا. کانت فلسفه وجود الإیرانیین فی الخارج ، خاصه فی الدول الغربیه ، هی تصدیر الثوره. وقد تم السعی وراء هذا الهدف من خلال قبول مجموعه بدیله من السکان. بعباره أخرى ، کانت القوه الثقافیه المهیمنه لإیران قویه لدرجه أن رحیل السکان ووصولهم ساهموا فی النمو الثقافی للثوره وعالمیتها. وهذا یعنی أنه لا الأفغان الموجودون فی إیران ولا الإیرانیون الموجودون فی الغرب ینفون کونهم إیرانیین وکانوا مهتمین بالوطن الإیرانی. لأن الأفغان الذین یعیشون فی إیران لا یریدون العوده إلى جنسیتهم السابقه فحسب ، بل یعتبرون أنفسهم إیرانیین أیضًا. سرعان ما استبدلوا الفارسیه الباشتو أو الأردیه بالفارسیه. والإیرانیون الذین ذهبوا إلى الغرب لم ینسوا جنسیتهم ، حتى لو کان لدیهم منصب ، فهم یقدمون أنفسهم على أنهم إیرانیون ، على سبیل المثال ، حیث أصبح رئیس بلدیه أو مجلس مدینه إیرانی. غالبًا ما یتبرعون بجزء کبیر من دخلهم لعائلاتهم فی إیران أو یتبرعون للجمعیات الخیریه ، مثل الأستاذ سامی ، الذی یعیش فی ألمانیا ولکنه أیضًا یدرّس فی إیران أو یبنی مستشفى. یتم توزیعها بالتساوی فی شمال وجنوب إیران. أی قبل الثوره ، أراد کل العرب والمشیخات دخول إیران ، ومن الشمال أراد الروس الوصول إلى البحار الدافئه عبر إیران ، لکن بعد الثوره ، انعکس تکوینهم السکانی. انتقلت المشیخات إلى الإمارات وغزوها الإیرانیون للعمل والتوظیف. وغزا الإیرانیون الجامعات والعدید من مراکز الأطروحات. لهذا السبب یخطئ أناس مثل علی مطهری ، الذی یصف إیران بقمر روسیا ، وکما قال المتحدث باسم وزاره الخارجیه ، نحن قوه عظمى لأنفسنا ولسنا قمر أحد. لا یهمنا أوکرانیا أو روسیا لأن لدینا ما یکفی من الإیرانیین فی کلیهما. لا فرق بین ترکیا والإمارات لأن العدید من العقارات (المنازل والمحلات التجاریه) فی ترکیا أو الإمارات العربیه المتحده تم شراؤها من قبل الإیرانیین وهذا ساعد اقتصادهم.

Тағйир додани таркиби демографии Эрон

Барои таѓйир додани таркиби демографии Эрон ду самт мављуд аст, ки дар ин чил сол боиси таѓйироти шадид дар таркиби демографии Эрон шудааст. Масалан, пеш аз революция хамаи коргарону савдогарон турку озарй буданд, вале имруз хама афгонхо ва ё покистонихо мебошанд. Ин аз як сӯ ба маънии тағйири ҷараёни муҳоҷират дар сарзамини ориёиҳо ва аз сӯи дигар ба маънии тақсими ҷамъияти фаъоли Эрон дар саросари ҷаҳон барои яксонии ҳукуматҳои он кишварҳост. Яъне дар солхои аввали инкилоб озарихо тавонистанд сари хокимият пайдо шаванд ва чунон ки баъзехо мегуянд, Эронро бе хунрезй забт карданд. Аммо тадриҷан қудрат аз ғарби Эрон, яъне Табрез, Ардабил, Ҳамадон ва Қазвин ба шарқи Эрон, яъне Рафсанҷон, Хуросон ва Семнон рафт. Аз ин рӯ, таркиби аҳолӣ маънои таркиби сиёсӣ ё тақсимоти қудрат дар кишварро дорад. Бахши дуввум, тағйири таркиби демографии Эрон, коҳиши мизони таваллуди шиъаҳо ва ҷойгузини он бо бародарони суннимазҳаб, ки то чанд кӯдак ва занҳои сершумор мегиранд. Рохи таркиби ахоли ё мухочират ва плани умумии таксимоти ахолй чунин аст: Дар ибтидо ва пеш аз инкилоб аз Озарбойчон ва гарби кишвар ба Техрон ва шахрхои марказй хамла ба амал омад. Аммо бо инқилоби исломӣ он самташро дигар кард ва ба Туркия, Кипр, Аврупо ва Амрико ҷалб шуд. Пас аз инқилоби исломӣ ҷойгузини нерӯҳои фаъоли форсизабон, аз ҷумла афғонҳо ва покистониҳо ба ин ду кишвар дар Хуросон ва сипас дар Теҳрон оғоз шуд. Албатта, то шаҳрҳои ғарбии Эрон ва ҳатто ба Ироқу Сурия идома дод. Фалсафаи ҳузури эрониҳо дар хориҷ, ба хусус дар кишварҳои ғарбӣ, содироти инқилоб буд. Ва ин маќсад тавассути ќабули ањолии алтернативї пеш гирифта шуд. Ба ибораи дигар, ќудрати фарњангии Эрон ба он ќадар ќавї буд, ки њам рафтан ва њам омадани ањолї ба афзоиши фарњангии инќилоб ва умумибашарии он мусоидат мекард. Ин ба он маъност, ки на афғонҳое, ки дар Эрон ҳузур доранд ва на эрониёни дар Ғарб ҳузурдошта эрони буданро инкор намекарданд ва ба ватани Эрон таваҷҷӯҳ доштанд. Зеро афғонҳои муқими Эрон на танҳо намехоҳанд ба шаҳрвандии қаблии худ баргарданд, балки худро эронӣ медонанд. Онҳо ба зудӣ забони пашту ё урдуи форсиро бо форсӣ иваз карданд. Ва эрониҳое, ки ба Ғарб рафтаанд, миллати худро фаромӯш накардаанд, ҳатто агар мавқеъ дошта бошанд ҳам, худро эронӣ муаррифӣ мекунанд, масалан, шаҳрдори ё шӯрои шаҳрии Эрон куҷо шудааст. Онҳо аксар вақт як бахши аъзами даромади худро ба хонаводаҳои худ дар Эрон медиҳанд ё ба созмонҳои хайрия, ба мисли профессор Самиӣ, ки дар Олмон ба сар мебарад, аммо дар Эрон омӯзгорӣ мекунад ё бемористон месозад. Он дар шимол ва ҷануби Эрон баробар паҳн шудааст. Яъне пеш аз инќилоб њамаи арабњо ва шайхњо мехостанд ба Эрон ворид шаванд ва аз шимол русњо мехостанд тавассути Эрон ба бањри гарм бирасанд, вале пас аз инќилоб таркиби ањолии онњо баръакс шуд. Шайххо ба Аморати Муттаҳидаи Араб кучиданд ва эрониҳо барои кор ва шуғл ба онҷо ҳамла карданд. Ва донишгоҳҳо ва бисёре аз марказҳои диссертатсионӣ аз ҷониби эрониҳо забт карда шуданд. Ин аст, ки афроде мисли Алии Мутаҳарӣ, ки Эронро моҳвораи Русия мехонанд, иштибоҳ мекунанд ва тавре сухангӯи вазорати хориҷа гуфтааст, мо барои худ абарқудрат ҳастем ва моҳи касе нестем. Барои мо Украинаву Русия фарқ надорад, зеро дар ҳарду мо ба қадри кофӣ эрониҳо дорем. Байни Туркия ва Имороти Муттаҳидаи Араб ҳеҷ тафовуте нест, зеро бисёре аз амволи ғайриманқул (хонаҳо ва мағозаҳо) дар Туркия ё АМА аз ҷониби эрониҳо харида шудаанд ва ин ба иқтисоди онҳо кӯмак кардааст.

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

راه قدس باز شد بیا تا برویم

ومع هجمات حزب الله والقسام، فُتحت الطریق إلى القدس أمام الناس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *