شهریارارسی:
سلام بنده ارژنگ ارسی هستم سال پنجاه سه توسط ساواک به خاطر فعالیت سیاسی دستگیر شد م حدود شش ماه درکمیته مشترک ساواک درسلول انفرادی بودم واسه سالدر زندان قصر زندانی بودم .آقای ثابت راسخ هم سلولی بودیم .پرونده دربنیاد شهید شهرستان نقده تکمیل نمودم .آنها پرونده را فرستادن به تهران قسمت پذیرش امور ایثارگران.حدود چهار و پنج ماه هنوز خبری نیست
احمد ، خ فراهانی:
سلام
هر کسی در این گروه زندگینامه ی خود و ماجرای زندانش را از سیر تا پیاز درج کند
تا در تاریخ بماند
محمدرضا ع ح:
دوستان عزیز این گروه ، گروه رسمی کانون برای مسائل داخلی و اخبار کانون می باشد لطفا مطالب گرانقدر دیگر را در سایر گروهها قرار دهید
احمد ماهینی:
سلام بنده سید احمد حسینی ماهینی هستم در سال ۵۲وارد دانشگاه تهران رشته مدیریت شدم و در درس توسعه اقتصادی تیوری جنگ تمدنها را ارایه دادم پدر سال۵۷سه شبهای قدر پای تخته در مسجد الهادی سخنرانی کردم که نوارهای ان نزد هادی غفاری موجود است بعد توسط ساواک دستگیر و اول شهریور به کمیته منتقل شدم و سه ماه انفرادی بازجویی شدم و عکس پرونده ام در سالن موزه عبرتها هست
در سال ۵۶هم میدان وثوق کتابفروشی بزرگی داشتم وقتی چهل هزار تا فاطمه فاطمه است را خریدم ساواک به مغازه ریخت وپهفت نفر از پرسنل را همراه من به کمیته برد یکی از اعضا سمپات مجاهدین بود یکی هم گروه ابوذر من خودم مستقل و امپراتور بودم الان دستگیر شدم و بعد از مدتی زندان قصر فرستادند در قرنطینه با این الله زاده ربانی شیرازی همبند بودیم
در سال ۵۸موقع اعلام موجودیت سازمان مجاهدین انقلاب قبل از بنی صدر توسط محمد منتظر قایم همکلاسی ام به تریبون دعوت شدم در اینجا اعلام کردم گروه ابوذر برای خود سهمی نمی خواهد و از مجاهدین خلق خواستم از جک ارم بر روی بچه های ابوذر خود داری کنم چون طالب به نهاوند رفته بود پدر جبهه هم شهید شد
در بند عمومی مرا خوب تحویل گرفتند مخصوصا میثمی به بحث های مدیریتی من علاقه داشت