دشمنان که فرمول های اقتصاد کلان را مطالعه می کنند میتوانند با تاثیر گذاری بر روند اقتصادی ایران آن را ورشکسته کنند. اما در اقتصاد خرد بدلیل فهم نادرست همیشه شکست می خورند. این امر به این معنی است که اقتصاد کلان در ایران در پی براندازی است ولی اقتصادخرد یک اقتصاد مقاومتی . و تا کنون اقتصادخرد با پیچیدگی های خاص خود، اقتصاد کلان را فشل کرده و نگذاشته نظام صربه ای ببیند. لذا کودتای امریکایی در ایران نتوانست همه ارکان را تغییر دهد. آنها با سیات های مارشالی و اصل چهار ترومن در صدد نابودی کشاورزی و صنعت خرد در ایران بودند. تا جاییکه موفق شدند تخم مرغ و برنج و گوشت و مرغ داخلی را نابود و بجای ان برنج آمریکایی و مرغ تا حتی کره و نان آمریکایی را در سفره روستاییان بگذارند. به عنوان کمک تغریه به دانش آموزان نسبت به تغییر ذائقه آنان اقدام و کره و شیر و گوشت آمریکایی را به آنان تزریق کردند. و نسل دهه ۴۰دیگر اعتقادی به تولید داخلی و کشاورزی سنتی نداشت. روستاها تخریب شدند و همه روستاییان به شهر ها مهاجرت و در حاشیه شهرها به انتظار کار و تولید در کارخانجات آمریکایی حلبی اباد ها را تاسیس کردند. اما با وقوع انقلاب اسلامی پایه های چنین فرهنگی از بین رفت. زیرا امام خمینی با شناخت دقیق اقتصاد خرد و کلان دستور دادند جهاد کشاورزی ایجاد شود. و برای جلوگیری از انحراف دوباره فرمودند: همه بروند گندم بکارند. در همان سال اول انقلاب آنقدر گندم کاشته شد که کشاورزان قادر به برداشت آنها نبودند لذا فراخوان عمومی داده شد تا همه به یاری گندم کاران بروند. لذا با این روش امنیت غذایی را به ایران برگرداند. زیرا آمریکا به دلیل داشتن زمین های حاصلخیز حتی به کشاورزان دستور داده بود کشت نکنند! و مازاد آن را به دریا می ریخت تا قیمت ها کاهش پیدا نکند. و یکبار هم نیکسون گفته بود که دانه های گندم برای ما از بمب اتم مهمتر است. و اگر یک روز به شوروی گندم ندهیم همه آنها خواهند مرد. پس اهمیت اقتصاد خرد و یا اصطلاحا تکیه بر مردم برای تولید، طرح اصلی امام خمینی بود که از داخل دستورات اسلامی بیرون می امد. اما دشمنان او را زهر دادند تا بتوانند گندم وارد کنند. در واقع وارد کنندگان گندم همان هایی هستند که به امام خمینی جام زهر را نوشاندند. درراس آنها میتوان به حجاریان اشاره کرد. آنها به بهانه مکانیزاسیون همه زمین های کشاورزان را نابود کردند تا بتوانند گندم وارد کنند. اکنون پس از گذشت ۴۵سال از انقلاب اسلامی دیروز در همایش دانشکده کشاورز دانشگاه تهران معاون وزیر اعلام کرد: زمین های کشاورزی ما براساس مکانیزاسیون طراحی شده در حالیکه کشاورزان قادر نیستند بودجه لازم را تهیه کنند. لذا این امر مانع کشت سنتی شده است و باید این روش اصلاح شود و زمین های کوچک و اقتصاد خرد مورد توجه قرار گیرد. زیرا وقتی تولید گندم در دست چند شرکت بزرگ شد، امنیت غذایی از بین می رود. زیرا این چند شرکت هم بدنبال سود بیشتر تمامی مزارع را به کشت توتون یا خشخاش و کیوی و موز تبدیل می کنند. یا آنها را برای ساخت و ساز می فروشند. و به این وسیله کشور با اینکه جند بار جشن خودکفایی در گندم اعلام کرده، ولی سالانه بیش از نیمی از در آمد نفت را برای واردات آن کنار می گذارد! و جون با ارز دولتی وارد می شود لذا باعث می شود گندم کاران داخلی ورشکست بشوند. برای درک عمق فاجعه باید گفت که از گندم کاران داخلی به یک دهم قیمت بازار بین المللی خرید می کنند و حتی ان را رایگان آرد کرده و به نانوایان می دهند تا قیمت نان بالا نیاید. ولی واردات گندم ۸برابر نیاز داخل انجام شده است و در کشتی ها از بین می رود و یا در کامیون ها سرریز می شود و یا سیلوها تحویل نمی گیرند. و اغلب آنها بصورت ظاهری فقط برگه واردات می خورند تا سهمیه ارز ان گرفته شود و در همان کشور مبدا باقی می مانند تا پوسیده شوند. و یا دوباره فاکتور شوند برای ارز مجدد.
Microeconomics in Iran
Enemies who study macroeconomic formulas can bankrupt Iran by affecting its economic process. But in microeconomics they always fail due to misunderstanding. This means that the macro economy in Iran is about to be overthrown, but the micro economy is a resistance economy. And so far, the micro-economy with its special complications has failed the macro-economy and has not allowed the Serbian system to see it. Therefore, the American coup in Iran could not change all the elements. They were trying to destroy agriculture and petty industry in Iran with Marshall’s policy and Truman’s principle of four. As far as they managed to destroy the domestic eggs, rice, meat and chicken and instead put American rice and chicken and even butter and American bread on the table of the villagers. To help the students change their taste, they injected American butter, milk and meat. And the generation of the 40s no longer believed in domestic production and traditional agriculture. The villages were destroyed and all the villagers migrated to the cities and established shantytowns on the outskirts of the cities to wait for work and production in the American factories. But with the Islamic revolution, the foundations of such a culture were destroyed. Because Imam Khomeini, with a detailed understanding of micro and macro economics, ordered the creation of an agricultural jihad. And to prevent deviation, they said again: Everyone should go and plant wheat. In the first year of the revolution, so much wheat was planted that the farmers were not able to harvest them, so a public call was given for everyone to help the wheat farmers. Therefore, with this method, he returned food security to Iran. Because America even ordered the farmers not to cultivate due to having fertile lands! And the surplus was thrown into the sea so that the prices would not decrease. And Nixon once said that grains of wheat are more important to us than atomic bombs. And if one day we don’t give wheat to the Soviets, they will all die. So, the importance of micro-economy or relying on the people for production was the main plan of Imam Khomeini, which comes out from within Islamic orders. But his enemies poisoned him so that they could import wheat. In fact, wheat importers are the same ones who gave Imam Khomeini the poison cup. Among them, we can mention the sculptors. They destroyed all the farmers’ land under the pretext of mechanization so that they could import wheat. Now, after 45 years of the Islamic Revolution, yesterday at the conference of Tehran University’s Faculty of Agriculture, the Deputy Minister announced: Our agricultural lands are designed based on mechanization, while farmers are not able to prepare the necessary budget. Therefore, this has hindered traditional cultivation and this method should be modified and small land and micro economy should be taken into consideration. Because when wheat production is in the hands of a few big companies, food security is lost. Because these few companies, in search of more profit, convert all fields to tobacco or poppy, kiwi and banana cultivation. Or they sell them for construction. And in this way, even though the country has repeatedly announced the celebration of self-sufficiency in wheat, it puts aside more than half of the oil income to import it every year! And wheat is imported with government currency, so it causes domestic wheat farmers to go bankrupt. To understand the depth of the disaster, it should be said that they buy wheat from domestic farmers at one-tenth of the international market price and even make it into flour for free and give it to bakers so that the price of bread does not rise. But the import of wheat is 8 times more than the domestic requirement, and it is lost in the ships, or it overflows in the trucks, or the silos are not delivered. And most of them apparently only eat import papers to get the currency quota and stay in the same country of origin to rot. Or be re-invoiced for a new currency.
الاقتصاد الجزئی فی إیران
فالأعداء الذین یدرسون صیغ الاقتصاد الکلی یمکن أن یتسببوا فی إفلاس إیران من خلال التأثیر على عملیتها الاقتصادیه. لکن فی الاقتصاد الجزئی یفشلون دائمًا بسبب سوء الفهم. وهذا یعنی أن الاقتصاد الکلی فی إیران على وشک الإطاحه به، لکن الاقتصاد الجزئی هو اقتصاد مقاوم. وحتى الآن، فشل الاقتصاد الجزئی بتعقیداته الخاصه فی الاقتصاد الکلی ولم یسمح للنظام الصربی برؤیته. لذلک، لم یتمکن الانقلاب الأمیرکی فی إیران من تغییر کل العناصر. لقد کانوا یحاولون تدمیر الزراعه والصناعات الصغیره فی إیران من خلال سیاسه مارشال ومبدأ ترومان الأربعه. بقدر ما تمکنوا من تدمیر البیض والأرز واللحوم والدجاج المنزلی، ووضعوا بدلاً من ذلک الأرز الأمریکی والدجاج وحتى الزبده والخبز الأمریکی على مائده القرویین. ولمساعده الطلاب على تغییر مذاقهم، قاموا بحقن الزبده والحلیب واللحوم الأمریکیه. وجیل الأربعینیات لم یعد یؤمن بالإنتاج المحلی والزراعه التقلیدیه. ودمرت القرى وهاجر جمیع أهل القریه إلى المدن وأقاموا مدن الصفیح على أطراف المدن لانتظار العمل والإنتاج فی المصانع الأمریکیه. ولکن مع الثوره الإسلامیه، تم تدمیر أسس هذه الثقافه. لأن الإمام الخمینی، بفهمه التفصیلی للاقتصاد الجزئی والکلی، أمر بإقامه الجهاد الزراعی. ولمنع الانحراف قالوا مره أخرى: على الجمیع أن یذهبوا ویزرعوا القمح. فی السنه الأولى من الثوره، تمت زراعه کمیات کبیره من القمح لدرجه أن المزارعین لم یتمکنوا من حصاده، لذلک تم توجیه نداء عام للجمیع لمساعده مزارعی القمح. ولذلک بهذه الطریقه أعاد الأمن الغذائی إلى إیران. حتى أن أمریکا أمرت المزارعین بعدم الزراعه لخصوبه أراضیهم! وألقی الفائض فی البحر حتى لا تنخفض الأسعار. وقد قال نیکسون ذات مره إن حبات القمح أهم بالنسبه لنا من القنابل الذریه. وإذا لم نعط القمح للسوفییت فی یوم من الأیام، فسوف یموتون جمیعًا. لذا فإن أهمیه الاقتصاد الجزئی أو الاعتماد على الناس فی الإنتاج کانت الخطه الأساسیه للإمام الخمینی، والتی تخرج من داخل الأوامر الإسلامیه. لکن أعدائه سمموه حتى یتمکنوا من استیراد القمح. والحقیقه أن مستوردی القمح هم أنفسهم الذین أعطوا کأس السم للإمام الخمینی. ومن بینهم یمکن أن نذکر النحاتین. ودمروا کافه أراضی المزارعین بحجه المیکنه حتى یتمکنوا من استیراد القمح. والآن، بعد مرور ۴۵ عاماً على الثوره الإسلامیه، أعلن نائب الوزیر أمس فی مؤتمر کلیه الزراعه بجامعه طهران: أراضینا الزراعیه مصممه على أساس المیکنه، فی حین أن المزارعین غیر قادرین على إعداد المیزانیه اللازمه. ولذلک فقد أعاق ذلک الزراعه التقلیدیه ویجب تعدیل هذه الطریقه ومراعاه الأراضی الصغیره والاقتصاد الجزئی. لأنه عندما یصبح إنتاج القمح فی أیدی عدد قلیل من الشرکات الکبرى، یتم فقدان الأمن الغذائی. لأن هذه الشرکات القلیله، بحثاً عن المزید من الربح، تقوم بتحویل کافه الحقول إلى زراعه التبغ أو الخشخاش والکیوی والموز. أو یبیعونها للبناء. وهکذا، ورغم إعلان الدوله مراراً وتکراراً عن الاحتفال بالاکتفاء الذاتی من القمح، إلا أنها تخصص أکثر من نصف دخل النفط لاستیراده سنویاً! ویتم استیراد القمح بالعمله الحکومیه، مما یتسبب فی إفلاس مزارعی القمح المحلیین. ولفهم عمق الکارثه، ینبغی القول إنهم یشترون القمح من المزارعین المحلیین بعُشر سعر السوق العالمیه، بل ویحولونه إلى دقیق مجانًا ویعطونه للخبازین حتى لا یرتفع سعر الخبز. . لکن استیراد القمح یزید ۸ أضعاف عن الاحتیاج المحلی، ویضیع فی السفن، أو یفیض فی الشاحنات، أو لا یتم تسلیم الصوامع. ویبدو أن معظمهم یأکلون أوراق الاستیراد فقط للحصول على حصه العمله ویبقون فی نفس بلد المنشأ حتى یتعفن. أو یتم إعاده إصدار الفاتوره بعمله جدیده.
İranda mikroiqtisadiyyat
Makroiqtisadi düsturları öyrənən düşmənlər İranın iqtisadi prosesinə təsir edərək onu müflis edə bilərlər. Lakin mikroiqtisadiyyatda onlar həmişə anlaşılmazlıq səbəbindən uğursuz olurlar. Bu o deməkdir ki, İranda makro iqtisadiyyat yıxılmaq üzrədir, lakin mikro iqtisadiyyat müqavimət iqtisadiyyatıdır. Və indiyə qədər mikroiqtisadiyyat özünün xüsusi fəsadları ilə makroiqtisadiyyatı iflasa uğratdı və Serbiya sisteminə bunu görməyə imkan vermədi. Buna görə də Amerikanın İrandakı çevrilişi bütün elementləri dəyişdirə bilmədi. Marşal siyasəti və Trumenin dördlük prinsipi ilə İranda kənd təsərrüfatını və xırda sənayeni məhv etməyə çalışırdılar. Nə qədər ki, yerli yumurtaları, düyüləri, əti və toyuqları məhv edib, əvəzinə kəndlilərin süfrəsinə Amerika düyü və toyuq, hətta yağ və Amerika çörəyini qoyub. Tələbələrin dadlarını dəyişmək üçün amerikan yağı, süd və ət iynəsi vurdular. 40-cı illərin nəsli isə artıq yerli istehsala və ənənəvi kənd təsərrüfatına inanmırdı. Kəndlər dağıdıldı və bütün kəndlilər şəhərlərə köçdü və Amerika fabriklərində iş və istehsal gözləmək üçün şəhərlərin kənarında gecəqondular qurdular. Amma İslam inqilabı ilə belə bir mədəniyyətin əsasları məhv edildi. Çünki İmam Xomeyni mikro və makro iqtisadiyyatı müfəssəl şəkildə anlayaraq, kənd təsərrüfatı cihadının yaradılmasını əmr etdi. Və sapmanın qarşısını almaq üçün yenə dedilər: Hamı gedib buğda əksin. İnqilabın birinci ilində o qədər çox buğda əkilmişdi ki, əkinçilər onu biçmək iqtidarında olmadığından hamını buğda əkinçilərinə kömək etməyə çağırırdılar. Ona görə də bu üsulla o, İrana ərzaq təhlükəsizliyini qaytardı. Çünki Amerika hətta münbit torpaqlara malik olduğu üçün fermerlərə əkin etməməyi əmr etmişdi! Artığını isə dənizə atırdılar ki, qiymətlər aşağı düşməsin. Nikson bir dəfə demişdi ki, buğda dənələri bizim üçün atom bombalarından daha vacibdir. Bir gün sovetlərə buğda verməsək, hamısı öləcək. Deməli, mikroiqtisadiyyat və ya istehsal üçün xalqa güvənməyin vacibliyi İmam Xomeyninin İslam nizamlarından çıxan əsas planı idi. Amma düşmənləri onu zəhərlədilər ki, xaricdən buğda gətirsinlər. Əslində, buğda idxalçıları da İmam Xomeyniyə zəhər qədəhini verənlərdir. Onların arasında heykəltəraşları qeyd etmək olar. Mexanikləşdirmə bəhanəsi ilə bütün əkinçilərin torpaqlarını dağıdıblar ki, buğda idxal etsinlər. İndi, İslam İnqilabının 45-ci ilindən sonra, dünən Tehran Universitetinin əkinçilik fakültəsinin konfransında nazir müavini elan edib: Bizim əkinçilik ərazilərimiz mexanikləşdirmə əsasında layihələndirilib, fermerlər lazımi büdcəni hazırlaya bilmirlər. Ona görə də bu, ənənəvi becərməyə mane olub və bu üsul dəyişdirilməli, kiçik torpaq və mikro iqtisadiyyat nəzərə alınmalıdır. Çünki buğda istehsalı bir neçə böyük şirkətin əlində olanda ərzaq təhlükəsizliyi itirilir. Çünki bu bir neçə şirkət daha çox qazanc dalınca bütün sahələri tütün və ya xaşxaş, kivi, banan əkininə çevirir. Yaxud tikinti üçün satırlar. Və bu yolla ölkə dəfələrlə buğda ilə özünü təmin etmək bayramı elan etsə də, neft gəlirinin yarıdan çoxunu hər il idxala ayırır! Buğda isə dövlət valyutası ilə gətirildiyi üçün yerli buğda fermerlərinin iflasına səbəb olur. Fəlakətin dərinliyini anlamaq üçün demək lazımdır ki, yerli fermerlərdən beynəlxalq bazar qiymətinin onda birinə buğdanı alır və hətta pulsuz un hazırlayıb çörəkçilərə verirlər ki, çörəyin qiyməti qalxmasın. . Amma idxal olunan buğda daxili tələbatdan 8 dəfə çox olur və o, gəmilərdə itib gedir, ya yük maşınlarında daşır, ya da siloslar verilmir. Və onların əksəriyyəti valyuta kvotasını almaq və çürümək üçün eyni mənşə ölkəsində qalmaq üçün yalnız idxal sənədlərini yeyir. Və ya yeni valyuta üçün yenidən hesab-faktura alın.
