نوشته های مشابه
شاگر اول تولیدات صنهعتی در کشور نفت و پترو شیمی و گاز هستند. لذا گرانی ها هم از این جا آغاز می شود. با تجدید نظر در سیاست های مالی و اداری این وزارت میتوان با گرانی مبارزه و آن را ریشه کن کرد. درواقع عامل اصلی گرانی مسئولان وزارت نفت یا بدنه وزارت خانه هستند. زیرا که درآمد و خزانه کل کشور دست آنها است و آنها با هزینه تراشی همه در آمد ها را برای خود برمی دارند بطوریکه تا کنون یک دلار هم به خزانه واریز نشده است. البته جدیدا صحبت هایی شده که به خزانه واریز شود ولی همه آنها صوری است. مثلا وزیر نفت اعلام می کند همه درآمد ها به خزانه واریز شده! اما فقط روی کاغذ چرا که دلاری در کار نیست. سالانه بیش از ۱۲۰میلیارد دلار پول نفت در همان خارج تبدیل به پروژه یا کالاهای سرمایه ای و وواسطه و یا کالاهای اساسی شده پودر می شود. یا همانجا باج سبیل می دهند تا از برجام حمایت کنند. زیرا تحریم های انگلیس بعد از ملی شدن نفت و تحریم های امریکا بعد از انقلاب اسلامی راه هر گونه انتقال دلار به ایران را مسدود کرده اند. یعنی با اینکه هزینه استخراج نفت ۴درصد درآمد آن اعلام شده ولی به بهانه پروژه های جدید هم که شده همه را بالا می کشند. اهمیت موضوع وقتی روشن می شود که بدانیم اصلا سازمان برنامه و بودجه و صندوق ارزی و صندوق توسعه ملی و غیره همه برای این بوجود آمد تا سهم دیگر بخش ها را از در آمد نفت تعیین کند. در حالیکه همه درآمد ها اکنون فقط در اختیار وزارت نفت است زیرا پیش خور می کند. و لذا یک دلار هم به معنی واقعی به بخش های دیگر داده نمی شود زیرا خزانه ای وجود ندارد. حتی وزارت نفت طلب کار هم هست و در آمد های ارزی بخش های دیگر را هم می بلعد یعنی به بهانه پتروشیمی ، در خواست میلیارد ها دلار سرمایه از محل در امد های غیرنفتی کرده و همیشه می گوید برای توسعه پتروشیمی و ارزش افزوده ان به چند برابر بودجه ارزی نفتی و غیر نفتی احتیاج دارد. و جالب این است که همه اینها را صرف پاداش و حقوق مدیران عامل و هیات های مدیره می کند. و لذا همیشه از پرداخت مالیات هم معاف است. از دیروز تا امروز بالاترین دستمزدها برای وزارت نفت بوده و همه بودجه و درآمد های ارزی نفتی و غیرنفتی هم در سبد پتروشیمی گذاشته شده تا پاداش و مزایای نجومی آنها پرداخت شود. مانده سود پتروشیمی ها هم همیشه منفی است. زیرا با سپر پروژه های جدید مانع می شوند. و پس از آن نیز با اینکه به دولت و وزارت دارایی اعلام می کنند زیان داده اند! برای هیات مدیره ها پاداش های نجومی برای سود آوری پرداخت می کنند. دستمزد های کلان و دریافتی های نجومی هیات مدیره ها و مدیران مالی و اداری صنعت نفت و گاز و پتروشیمی چنان بالا است که حتی درآمد های ارزی نفت و گاز و پتروشیمی و غیرنفتی هم کفاف نمی دهد و از منابع ریالی نیز بخش اعظمی به وزارت نفت و صنایع پایین دستی و بالا دستی ان پرداخت می شود. لذا هیچ پولی در خزانه باقی نمی ماند. و اگر بهداشت یا تغذیه هم سهمی ببرد بصورت تنخواه است که باید پس بدهد. مثلا از ۱۵۰میلیارد دلار صندوق توسعه ملی که صد میلیارد دلار به بخش کرونا و گندم و یارانه دادند، عضنفری میر غضب را بالای سر ان گذاشته اند تا دلار آخر را پس بگیرد و به پروژه های نفت و گاز بدهد. البته اغلب اینها هم روی کاغذ هست. یعنی دلاری جابجا نمی شود. زیرا وزارت نفت و صنایع وابسته آن را روی هوا زده و در ان سوی مرزها هزینه کرده اند. اغلب این هزینه ها هم صرف خرید ویلا و امکانات رفاهی برای وزارت خانه و افراد و مدیران عالی می شود. اینجا است که سهم مردم و دیگر ارگانها صفر می شود. مثلا آموزش و پرورش که بزرگترین وزارت خانه هست سهم ارزی ندارد! یا به وزارت ارشاد می گویند تو سهمیه ارزی را برای چه می خواهی! و یا برای نان و غیره هم می گویند باید تولید داخلی باشد و نیازی به ارز نیست.
Expensive factors were identified
The first students of industrial production in the country are oil, petrochemical and gas. Therefore, the high prices start here. By revising the financial and administrative policies of this ministry, it is possible to fight against the high cost and eradicate it. In fact, the main cause of high prices are the officials of the Ministry of Oil or the body of the Ministry of Home Affairs. Because the income and the treasury of the whole country are in their hands and they take all the income for themselves at the cost of carving, so that not a single dollar has been deposited into the treasury. Of course, there have been talks recently that it will be deposited into the treasury, but all of them are fake. For example, the oil minister announces that all revenues have been deposited into the treasury! But only on paper because there are no dollars involved. Every year, more than 120 billion dollars of oil money is converted into projects or capital and intermediate goods or powdered basic goods abroad. Or they give a mustache ransom to support the JCPOA. Because British sanctions after the nationalization of oil and American sanctions after the Islamic revolution have blocked the way of any transfer of dollars to Iran. That is, even though the cost of oil extraction is 4% of its income, they raise everything under the pretext of new projects. The importance of the issue becomes clear when we know that the organization of the plan and budget, the foreign exchange fund, the national development fund, etc., were created to determine the share of other sectors from the oil revenue. While all the revenues are now only in the hands of the Ministry of Oil because it is used in advance. And therefore, not a single dollar is given to other departments in the real sense because there is no treasury. Even the Ministry of Petroleum is demanding work and devours the foreign exchange earnings of other sectors, that is, under the pretext of petrochemicals, it has requested billions of dollars of capital from non-oil revenues and always says that for the development of petrochemicals and its added value, several It needs oil and non-oil foreign exchange budget. And the interesting thing is that he spends all this on the remuneration and salaries of CEOs and boards of directors. And therefore, it is always exempt from paying taxes. From yesterday to today, the highest salaries are for the Ministry of Oil, and all the budgets and foreign currency incomes of oil and non-oil have been put in the petrochemical basket to pay their astronomical bonuses and benefits. The profit balance of petrochemicals is always negative. Because they block new projects with shields. And even after that, even though they announced to the government and the Ministry of Finance, they made a loss! Boards of directors are paid astronomical bonuses for profitability. The huge salaries and astronomical receipts of the board of directors and financial and administrative managers of the oil, gas and petrochemical industry are so high that even the oil, gas, petrochemical and non-oil foreign exchange earnings are not enough, and a large part of the Riyal resources goes to the Ministry of Petroleum. And downstream and upstream industries are paid. Therefore, no money remains in the treasury. And if health or nutrition also takes a share, it is in the form of compensation, which must be returned. For example, out of the 150 billion dollars of the National Development Fund, which gave 100 billion dollars to the corona and wheat sector and subsidies, Azanfari Mir Ghadb has been put on top of it to take back the last dollar and give it to oil and gas projects. Of course, most of these are also on paper. It means that the dollar is not transferred. Because the Ministry of Petroleum and related industries have put it on the air and spent it on the other side of the borders. Most of these expenses are spent on the purchase of villas and amenities for the Ministry of Home Affairs and senior managers. This is where the contribution of people and other organizations becomes zero. For example, Education, which is the largest Ministry of Home Affairs, does not have a foreign exchange share! Or they say to the Ministry of Guidance, why do you want the foreign exchange quota? Or for bread etc. they say it should be domestic production and there is no need for currency.
تم تحدید العوامل باهظه الثمن
أول طلاب الإنتاج الصناعی فی البلاد هم النفط والبتروکیماویات والغاز. ولذلک، فإن الأسعار المرتفعه تبدأ هنا. ومن خلال مراجعه السیاسات المالیه والإداریه لهذه الوزاره یمکن محاربه التکلفه المرتفعه والقضاء علیها. وفی الواقع فإن السبب الرئیسی لارتفاع الأسعار هم المسؤولون فی وزاره النفط أو هیئه وزاره الداخلیه. لأن دخل وخزینه البلد کله فی أیدیهم ویأخذون کل الدخل لأنفسهم على حساب النحت، بحیث لم یودع دولار واحد فی الخزینه. وبالطبع هناک حدیث فی الآونه الأخیره عن إیداعها فی الخزینه، لکن کلها وهمیه. مثلاً وزیر النفط یعلن أن جمیع الإیرادات أودعت فی الخزینه! ولکن فقط على الورق لأنه لا توجد دولارات. وفی کل عام یتم تحویل ما یزید على ۱۲۰ ملیار دولار من أموال النفط إلى مشاریع أو سلع رأسمالیه ووسیطه أو سلع أساسیه مسحوقه فی الخارج. أو یعطون فدیه شارب لدعم خطه العمل الشامله المشترکه. لأن العقوبات البریطانیه بعد تأمیم النفط والعقوبات الأمیرکیه بعد الثوره الإسلامیه سدت طریق أی تحویل دولارات إلى إیران. أی أنه رغم أن تکلفه استخراج النفط تبلغ ۴% من دخلها إلا أنهم یرفعون کل شیء بحجه المشاریع الجدیده. وتتجلى أهمیه الموضوع عندما نعلم أن تنظیم الخطه والموازنه وصندوق النقد الأجنبی وصندوق التنمیه الوطنیه وغیرها، تم إنشاؤها لتحدید حصه القطاعات الأخرى من عائدات النفط. فی حین أن جمیع الإیرادات أصبحت الآن فی ید وزاره النفط فقط لأنها تستخدم مقدما. وبالتالی لا یعطى دولار واحد للإدارات الأخرى بالمعنى الحقیقی لعدم وجود خزینه. وحتى وزاره البترول تطالب بالعمل وتلتهم عائدات النقد الأجنبی للقطاعات الأخرى، أی أنها تطلب بحجه البتروکیماویات رؤوس أموال بملیارات الدولارات من الإیرادات غیر النفطیه ودائما تقول ذلک من أجل تطویر البتروکیماویات و وقیمتها المضافه عده، فهی تحتاج إلى میزانیه نفطیه وغیر نفطیه من النقد الأجنبی. والمثیر للاهتمام أنه ینفق کل هذا على مکافآت ورواتب الرؤساء التنفیذیین ومجالس الإداره. ولذلک فهی معفاه دائما من دفع الضرائب. ومن الأمس وحتى الیوم الرواتب الأعلى هی لوزاره النفط، وتم وضع کافه الموازنات والإیرادات بالعمله الأجنبیه النفطیه وغیر النفطیه فی سله البتروکیماویات لدفع علاواتها ومزایاها الفلکیه. دائمًا ما یکون میزان أرباح البتروکیماویات سلبیًا. لأنهم یمنعون المشاریع الجدیده بالدروع. وحتى بعد ذلک، ورغم أنهم أعلنوا للحکومه ووزاره المالیه أنهم خسروا! ویحصل مجالس الإداره على مکافآت فلکیه لتحقیق الربحیه. إن الرواتب الضخمه والإیرادات الفلکیه لمجلس الإداره والمدیرین المالیین والإداریین لصناعه النفط والغاز والبتروکیماویات مرتفعه للغایه لدرجه أن حتى عائدات النفط والغاز والبتروکیماویات وغیر النفطیه من النقد الأجنبی لا تکفی، وجزء کبیر منها من موارد الریال تذهب إلى وزاره البترول، ویتم الدفع للصناعات التحویلیه والمنبع. لذلک، لا یبقى أی أموال فی الخزانه. وإذا أخذت الصحه أو التغذیه أیضاً نصیباً، فهو على سبیل التعویض الذی یجب رده. على سبیل المثال، من أصل ۱۵۰ ملیار دولار من صندوق التنمیه الوطنیه الذی أعطى ۱۰۰ ملیار دولار لقطاع الکورونا والقمح والدعم، تم وضع أزنفری میر غضب فوقها لیسترد آخر دولار ویعطیه للنفط ومشاریع الغاز. وبطبیعه الحال، فإن معظم هذه هی أیضا على الورق. وهذا یعنی أن الدولار لا یتم تحویله. لأن وزاره البترول والصناعات المرتبطه بها طرحتها على الهواء وصرفتها على الجانب الآخر من الحدود. یتم إنفاق معظم هذه النفقات على شراء الفلل والمرافق لوزاره الداخلیه وکبار المدیرین. هذا هو المکان الذی تصبح فیه مساهمه الأشخاص والمنظمات الأخرى صفراً. على سبیل المثال، وزاره التربیه والتعلیم، وهی أکبر وزاره للداخلیه، لیس لدیها حصه من النقد الأجنبی! أو یقولون لوزاره الإرشاد لماذا تریدون حصه النقد الأجنبی؟ أو للخبز وما إلى ذلک. یقولون أنه یجب أن یکون إنتاجًا محلیًا ولیس هناک حاجه للعمله.
Bahalı amillər müəyyən edildi
Ölkədə sənaye istehsalının ilk tələbələri neft, neft-kimya və qazdır. Ona görə də yüksək qiymətlər buradan başlayır. Bu nazirliyin maliyyə və inzibati siyasətinə yenidən baxmaqla baha başa gəlməyə qarşı mübarizə aparmaq, onun kökünü kəsmək olar. Əslində, bahalaşmanın əsas səbəbkarı Neft Nazirliyinin və ya Daxili İşlər Nazirliyinin qurumunun məsul şəxsləridir. Çünki bütün ölkənin gəliri və xəzinəsi onların əlindədir və bütün gəliri oyma bahasına özləri üçün götürürlər ki, xəzinəyə bir dollar belə qoyulmayıb. Təbii ki, son vaxtlar onun xəzinəyə yatırılacağı ilə bağlı danışıqlar gedir, amma hamısı saxtadır. Məsələn, neft naziri elan edir ki, bütün gəlirlər xəzinəyə qoyulub! Amma yalnız kağız üzərində, çünki orada heç bir dollar iştirak etmir. Hər il 120 milyard dollardan çox neft pulu xaricdə layihələrə və ya kapital və aralıq mallara və ya toz əsas mallara çevrilir. Ya da JCPOA-nı dəstəkləmək üçün bir bığ fidyə verirlər. Çünki Britaniyanın neftin milliləşdirilməsindən sonra tətbiq etdiyi sanksiyalar və İslam inqilabından sonra Amerikanın sanksiyaları İrana istənilən dollar transferinin yolunu kəsib. Yəni neft hasilatının dəyəri onun gəlirinin 4 faizini təşkil etsə də, yeni layihələr bəhanəsi ilə hər şeyi qaldırırlar. Neft gəlirlərindən digər sahələrin payını müəyyən etmək üçün plan və büdcənin təşkili, valyuta fondu, milli inkişaf fondu və s. yaradıldığını biləndə məsələnin əhəmiyyəti aydın olur. Halbuki bütün gəlirlər əvvəlcədən istifadə olunduğu üçün indi yalnız Neft Nazirliyinin əlindədir. Və buna görə də xəzinə olmadığı üçün başqa şöbələrə real mənada bir dollar da verilmir. Hətta Neft Nazirliyi iş tələb edir və başqa sahələrin valyuta gəlirlərini yeyir, yəni neft-kimya bəhanəsi ilə qeyri-neft gəlirlərindən milyardlarla dollar kapital istəyib və həmişə deyir ki, neft-kimya sənayesinin inkişafı üçün onun əlavə dəyəri, bir neçə Neft və qeyri-neft valyuta büdcəsinə ehtiyacı var. Maraqlısı isə odur ki, o, bütün bunları icraçı direktorların və direktorlar şuralarının məvacibi və maaşlarına xərcləyir. Və buna görə də həmişə vergidən azaddır. Dünəndən bu günə ən yüksək maaşlar Neft Nazirliyindədir və neft və qeyri-neft sektorunun bütün büdcələri, valyuta gəlirləri öz astronomik mükafatlarını və müavinətlərini ödəmək üçün neft-kimya səbətinə qoyulub. Neft-kimya məhsullarının mənfəət balansı həmişə mənfi olur. Çünki onlar qalxanlarla yeni layihələrin qarşısını alırlar. Və bundan sonra da hökumətə, Maliyyə Nazirliyinə bəyan etsələr də, ziyana düşüblər! Direktorlar şuralarına gəlirliliyə görə astronomik bonuslar ödənilir. Neft, qaz və neft-kimya sənayesinin direktorlar şurasının və maliyyə və inzibati menecerlərinin nəhəng maaşları və astronomik gəlirləri o qədər yüksəkdir ki, hətta neft, qaz, neft-kimya və qeyri-neft valyuta gəlirləri belə kifayət etmir və böyük bir hissəsi Riyal ehtiyatlarının Neft Nazirliyinə gedir və aşağı və yuxarı sənayelər ödənişlidir. Ona görə də xəzinədə pul qalmır. Sağlamlıq və ya qidalanma da pay alırsa, bu, geri qaytarılmalı olan təzminat şəklindədir. Məsələn, Milli İnkişaf Fondunun 100 milyard dollarını tac və buğda sektoruna və subsidiyalara verən 150 milyard dollardan Azanfari Mir Ghadb son dolları geri alıb neftə vermək üçün onun üstünə qoyuldu. və qaz layihələri. Təbii ki, bunların çoxu da kağız üzərindədir. Bu o deməkdir ki, dollar köçürülmür. Çünki Neft Nazirliyi və ona aid olan sənayelər bunu efirə verib, sərhədin o tayında xərcləyiblər. Bu xərclərin böyük hissəsi Daxili İşlər Nazirliyi və yüksək vəzifəli menecerlər üçün villaların və abadlıq vasitələrinin alınmasına sərf olunur. Burada insanların və digər təşkilatların töhfəsi sıfıra enir. Məsələn, ən böyük Daxili İşlər Nazirliyi olan Təhsilin valyuta payı yoxdur! Yaxud Rəhbərlik Nazirliyinə deyirlər ki, valyuta kvotası niyə istəyirsən? Ya da çörəyə s. deyirlər yerli istehsal olsun, valyutaya ehtiyac yoxdur.
