ممکن است مئولین فکر کنند با دادن وام و ایجاد شغل های جدید و پست های من در اوردی موضوع بیکاری حل خواهد شد . ولی اینطور نیست. زیرا بیکاری معلول فرهنگ غلط است. چه فرهنگ مسئولین و چه فرهنگ مردمی. در واقع بیکاری وجود ندارد بلکه این تصور غلط است که فکر می کند بیکاری وجود دارد. یعنی واقعیت این است که هر ایرانی فعال حداقل تا چند شغل را داردولی چون از ابزار های جدیداستفاده می کند قابل رصد برای مسئولین نیست. یکی از نشانه های ان فرار مالیاتی است. از نظر دولت کسی که کار می کند مالیات می دهد! پس چون فراری های مالیاتی ولو اینکه عملا بیشتر از مالیات دهندگان باشند ولی بیکار محسوب می شوند! یا وزارت کار کسی را که بیمه نیست بیکار می داند. در حالیکه انها در امد های زیادی هم دارند و فرار بیمه ای دلیل بیکاری آنها نیست. جوانی که در اینستاگرام درآمد دارد از نظر ما بیکار هست! ولو اینکه درآمدش چنان زیاد باشد که چند هزار نفر دیگر را هم بکار گرفته باشد! یا کسی که در اسنب مشغول بکار است یا دیجی کالا و امثال ان. لذا سادگی مسئولین در این است که نه تنها آن را بیکار می دانند بلکه خود را هم سرزنش می کنند که چرا نتوانسته اند برای انها کار ایجاد کنند. و انها به فضای مجازی پناهنده شدند! پس در واقعیت جهان هستی اشتغال کامل است. در اشتغال کامل ده درصد بیکاری ضروری است زیرا اگر بیکاری وجود نداشته باشد اشتغال هم معنی ندارد. بنا براین مسئولان گوش به فرمان ضد انقلاب و شبکه های معاند و جاسوسان درونی انها نباشند. مثال دیگر اینکه قسمت اعظم اقتصاد ایران توسط اشتغال زیر زمینی اداره می شود. چون سابقه هزاران ساله اقتصاد وتجارت در ایران نشان می دهد اگر اشتغال رو زمینی باشد دشمنان آن را نابود می کنند. بزرگترین بازوی دشمن برای نابودی اشتغال، بانکها هستند. بانکها به بهانه وام وارد جزئیات تولید و توزیع می شوند . و بعد با محاسبات چند برابر بهره و جریمه و دیرکرد، کارگاه یا کارخانه را تعطیل و مدیران فعال آن را زندانی و مصادره اموال می کنند. امکان ندار اشتغالی به بانک متلاقی شده ولی نابود نشده باشد. لذا تولید و توزیع در ایران زیر زمینی است. و مسئولین ساده اندیش آن را اشتغال نمی دانند و حداکثر ان را بیکاری پنهان نامگذاری می کنند! در حالیکه در امد بیش از نیمی از جمعیت فعال از همین راه است. دستفروشان بعنوان نمونه! سلزماندهی و تشکیلات آنها بقدری قوی است که در برابر هر مغزه لا اقل ده برابر دستفروش وجود دارد. و با استفاده از استراتژی دسترسی سریع و ارزانی رقابتی، مشتریان را جذب و بازار را اشباع می کنند. در جامعه ما رسم است اگر کسی می خواهد عروسی کند و یا در مراسم مهمی شرکت کند به بازار رسمی برای خرید مراجعه می کند. والا همه امکانات خود را از دستفروشان و تولید کنندگان بدون پروانه تامین می کنند. زیرا گاهی قیمت ها دهها برابر فرق می کند. اگر یکدست مانتو یا کت و سلوار را در میدان ونک یا میرداماد قیمت کنید خواهید دید دهها برابر همان نوع لباس در عبدل آباد یا دستفروشهای مقابل مغازه ها است. یعنی تورم و دلار و طلا و گرانی اصلا در بازار دست دوم یا دستفروشها تاثیری ندارد. اگر دستفروشها قیمت خود را بالا می برند برای همترازی با بازار دست اول است. ولی اگر مشتری اصرار کند. و بقول معروف چانه بزند متوجه می شود قیمت ها تا یکدهم کاهش می یابد. زیرا دستفروشها نه مالیات می دهند و نه بیمه هستندو نه اجاره محل یا آب و برق و غیره! لذا دربسیار از موارد تبلیغ آنها اینطوری است: قیمت ماهواره ای ۵۰، قیمت بازار ۳۰ولی من به شما ۱۰می دهم! بعنصی از انها جنس خود را خارجی هم معرفی می کنند. مثلا می گویند شخصا از بانه یا بندرعباس یا زاهدان آورده ام و پول دلالی نمی دهم! حتی در برنج و حبوبات و مواد غذای و هم به همین شکل است. مردم حاضرند راه دراز شمال را بروند وسختی ها و هزینه ها بپذیرند تا محصولات را یکدهم قیمت بخرند.
Economic instability is the result of wrong culture
Meolin may think that the issue of unemployment will be solved by giving loans and creating new jobs and my posts in Ordi. But it is not so. Because unemployment is a result of wrong culture. Both the culture of officials and the culture of the people. Actually there is no unemployment but it is a misconception that thinks there is unemployment. That is, the reality is that every active Iranian has at least a few jobs, but because he uses new tools, it cannot be monitored by the authorities. One of its signs is tax evasion. According to the government, the one who works pays taxes! So, even though tax evaders are actually more than taxpayers, they are considered unemployed! Or the Ministry of Labor considers someone who is not insured to be unemployed. While they have a lot of income, and insurance evasion is not the reason for their unemployment. A young man who earns on Instagram is unemployed in our opinion! Even if his income is so high that he has employed several thousand other people! Or someone who is working in Snab, or a digi-kala and the like. Therefore, the simplicity of the officials is that they not only consider it idle, but also blame themselves for not being able to create work for them. And they took refuge in virtual space! So, in the reality of the universe, there is full employment. In full employment, ten percent unemployment is necessary, because if there is no unemployment, employment has no meaning. Therefore, the authorities should not listen to the anti-revolutionary order and the enemy networks and their internal spies. Another example is that most of Iran’s economy is governed by underground employment. Because the history of thousands of years of economy and trade in Iran shows that if the employment is on the ground, the enemies will destroy it. The biggest arm of the enemy to destroy employment are banks. Banks go into the details of production and distribution under the pretext of loans. And then, with multiple calculations of interest, fines and delays, they close down the workshop or factory and imprison its active managers and confiscate the property. It is not possible for a job to be found in the bank but not destroyed. Therefore, production and distribution in Iran is underground. And the simple-minded officials do not consider it as employment and at most call it hidden unemployment! While the income of more than half of the active population comes from this way. Peddlers as an example! Their leadership and organization is so strong that there are at least ten times more peddlers against each core. And by using the strategy of quick access and competitive price, they attract customers and saturate the market. It is customary in our society that if someone wants to have a wedding or participate in an important ceremony, he goes to the official market for shopping. Vala supplies all its facilities from vendors and unlicensed producers. Because sometimes the prices differ dozens of times. If you price the same mantle or coat and salwar in Vanak Square or Mirdamad, you will see that it is dozens of times the same type of clothes in Abdul Abad or the peddlers in front of the shops. It means that inflation, dollar, gold and high prices have no effect at all on the second-hand market or second-hand sellers. If sellers raise their prices, it is to match the first-hand market. But if the customer insists. And as the famous saying goes, if you bargain, you will find that the prices will be reduced by one-tenth. Because peddlers don’t pay taxes, they don’t have insurance, they don’t rent premises or water and electricity, etc.! Therefore, in many of their advertisements, it is like this: the satellite price is 50, the market price is 30, but I will give you 10! Some of them introduce their gender as foreigners. For example, they say that I personally brought it from Baneh or Bandar Abbas or Zahedan and I don’t give broker money! It is the same even in rice, beans and food. People are willing to go the long way to the north and accept the difficulties and costs to buy the products at one-tenth of the price.
عدم الاستقرار الاقتصادی هو نتیجه الثقافه الخاطئه
قد یعتقد میولین أن قضیه البطاله سیتم حلها عن طریق منح القروض وخلق وظائف جدیده ومنشوراتی فی أوردی. ولکنه لیس کذلک. لأن البطاله هی نتیجه ثقافه خاطئه. کل من ثقافه المسؤولین وثقافه الشعب. فی الواقع لا توجد بطاله ولکن من المفاهیم الخاطئه أن هناک بطاله. أی أن الحقیقه هی أن کل إیرانی نشط لدیه على الأقل عدد قلیل من الوظائف ، لکن لأنه یستخدم أدوات جدیده ، لا یمکن للسلطات مراقبتها. ومن علاماته التهرب الضریبی. حسب الحکومه العامل یدفع الضرائب! لذلک ، على الرغم من أن المتهربین من الضرائب هم فی الواقع أکثر من دافعی الضرائب ، إلا أنهم یعتبرون عاطلین عن العمل! أو أن وزاره العمل تعتبر الشخص غیر المؤمن علیه عاطلاً عن العمل. فی حین أن لدیهم الکثیر من الدخل ، والتهرب من التأمین لیس سبب بطالتهم. الشاب الذی یکسب على الإنستغرام عاطل عن العمل برأینا! حتى لو کان دخله مرتفعًا لدرجه أنه وظف عده آلاف من الأشخاص الآخرین! أو شخص یعمل فی سناب ، أو دیجی کالا ونحوه. لذلک ، فإن بساطه المسؤولین هی أنهم لا یعتبرونها عاطله فحسب ، بل یلومون أنفسهم أیضًا لعدم قدرتهم على خلق عمل لهم. ولجأوا إلى الفضاء الافتراضی! لذلک ، فی واقع الکون ، هناک توظیف کامل. فی حاله التوظیف الکامل ، تعد نسبه البطاله عشره فی المائه ضروریه ، لأنه إذا لم تکن هناک بطاله ، فلیس للعماله معنى. لذلک ، لا ینبغی للسلطات أن تستمع إلى النظام المناهض للثوره وشبکات العدو وجواسیسهم الداخلیین. مثال آخر هو أن معظم اقتصاد إیران تحکمه وظائف تحت الأرض. لأن تاریخ الاقتصاد والتجاره فی إیران على مدى آلاف السنین یظهر أنه إذا کانت العماله على الأرض ، فإن الأعداء سیدمرونها. أکبر ذراع للعدو لتدمیر العماله هی البنوک. تدخل البنوک فی تفاصیل الإنتاج والتوزیع بحجه القروض. وبعد ذلک ، مع حسابات متعدده للفوائد والغرامات والتأخیرات ، یغلقون الورشه أو المصنع ویسجن مدیریه النشطین ویصادرون الممتلکات. لا یمکن العثور على وظیفه فی البنک ولکن لا یمکن إتلافها. لذلک ، فإن الإنتاج والتوزیع فی إیران تحت الأرض. والمسؤولون البسطاء لا یعتبرونها عماله ، بل یسمونها بطاله خفیه! بینما یأتی دخل أکثر من نصف السکان النشطین من هذه الطریقه. الباعه المتجولون کمثال! إن قیادتهم وتنظیمهم قویان لدرجه أن هناک ما لا یقل عن عشره أضعاف الباعه المتجولین مقابل کل نواه. وباستخدام استراتیجیه الوصول السریع والسعر التنافسی ، فإنها تجذب العملاء وتشبع السوق. من المعتاد فی مجتمعنا أنه إذا أراد شخص ما إقامه حفل زفاف أو المشارکه فی حفل مهم ، فإنه یذهب إلى السوق الرسمی للتسوق. تقوم Vala بتورید جمیع مرافقها من البائعین والمنتجین غیر المرخصین. لأنه فی بعض الأحیان تختلف الأسعار عشرات المرات. إذا قمت بتسعیر نفس المعطف أو المعطف والسلوار فی میدان فاناک أو میرداماد ، سترى أنه عشرات المرات من نفس نوع الملابس فی عبد العباد أو الباعه الجائلین أمام المحلات التجاریه. وهذا یعنی أن التضخم والدولار والذهب والأسعار المرتفعه لیس لها أی تأثیر على الإطلاق فی سوق السلع المستعمله أو بائعی السلع المستعمله. إذا رفع البائعون أسعارهم ، فسیکون ذلک مطابقًا للسوق المباشر. ولکن إذا أصر العمیل. وکما یقول المثل المشهور ، إذا قمت بالمساومه ، ستجد أن الأسعار ستنخفض بمقدار العُشر. لأن الباعه المتجولین لا یدفعون الضرائب ، ولیس لدیهم تأمین ، ولا یستأجرون المبانی أو الماء والکهرباء ، إلخ! لذلک ، فی کثیر من إعلاناتهم ، یکون الأمر على هذا النحو: سعر القمر الصناعی ۵۰ ، وسعر السوق ۳۰ ، لکننی سأعطیک ۱۰! یقدم بعضهم جنسهم کأجانب. على سبیل المثال ، یقولون إننی أحضرته شخصیًا من بانیه أو بندر عباس أو زاهدان ولا أعطی أموالاً وسیطه! إنه نفس الشیء حتى فی الأرز والفاصولیا والطعام. الناس على استعداد لقطع الطریق الطویل نحو الشمال وقبول الصعوبات والتکالیف لشراء المنتجات بعُشر السعر.
İqtisadi qeyri-sabitlik yanlış mədəniyyətin nəticəsidir
Meolin düşünə bilər ki, işsizlik məsələsi kredit verməklə, yeni iş yerləri yaratmaqla və Ordidəki postlarımla həll olunacaq. Amma belə deyil. Çünki işsizlik yanlış mədəniyyətin nəticəsidir. Həm məmurların mədəniyyəti, həm də xalqın mədəniyyəti. Əslində işsizlik yoxdur, amma işsizliyin olduğunu düşünmək yanlış fikirdir. Yəni reallıq budur ki, hər bir fəal iranlının ən azı bir neçə işi var, lakin o, yeni alətlərdən istifadə etdiyi üçün buna hakimiyyət orqanları tərəfindən nəzarət oluna bilmir. Onun əlamətlərindən biri vergidən yayınmadır. Hökumətə görə, işləyən vergi ödəyir! Deməli, vergidən yayınanlar əslində vergi ödəyicilərindən çox olsalar da, onlar işsiz sayılırlar! Yaxud Əmək Nazirliyi sığortası olmayan şəxsi işsiz hesab edir. Halbuki onların çoxlu gəlirləri var və sığortadan yayınma onların işsiz qalmasının səbəbi deyil. İnstaqramda qazanan gənc bizcə işsizdir! Gəlirləri o qədər yüksək olsa belə, bir neçə min başqa adamı işlə təmin edib! Ya Snabda işləyən biri, ya digi-kala və s. Ona görə də məmurların sadəliyi ondadır ki, bunu nəinki boş hesab edirlər, həm də onlara iş yarada bilmədiklərinə görə özlərini qınayırlar. Və virtual məkana sığındılar! Beləliklə, kainatın reallığında tam məşğulluq var. Tam məşğulluqda on faiz işsizlik lazımdır, çünki işsizlik yoxdursa, məşğulluğun mənası yoxdur. Ona görə də hakimiyyət antiinqilabçı sifarişə və düşmən şəbəkələrinə və onların daxili casuslarına qulaq asmamalıdır. Başqa bir misal, İran iqtisadiyyatının böyük hissəsinin gizli məşğulluqla idarə olunmasıdır. Çünki İranın minlərlə illik iqtisadiyyat və ticarət tarixi göstərir ki, məşğulluq yerdə olsa, düşmənlər onu məhv edəcəklər. İşçiliyi məhv edən düşmənin ən böyük qolu banklardır. Banklar kredit bəhanəsi ilə istehsal və bölgü detallarına girirlər. Sonra da çoxsaylı faiz hesablamaları, cərimələr və gecikmələrlə emalatxananı və ya fabriki bağlayır və onun aktiv müdirlərini həbs edir və əmlakını müsadirə edirlər. Bankda iş tapmaq mümkün deyil, amma məhv olmasın. Buna görə də İranda istehsal və paylama yeraltıdır. Sadə düşüncəli məmurlar isə bunu məşğulluq hesab etmir və ən çoxu gizli işsizlik deyirlər! Halbuki fəal əhalinin yarıdan çoxunun gəliri bu yolla gəlir. Nümunə olaraq alverçilər! Onların rəhbərliyi və təşkilatçılığı o qədər güclüdür ki, hər bir nüvəyə qarşı ən azı on qat daha çox alverçi var. Sürətli giriş və rəqabətli qiymət strategiyasından istifadə edərək, müştəriləri cəlb edir və bazarı doyururlar. Cəmiyyətimizdə belə bir adət var ki, kimsə toy etmək, mühüm mərasimdə iştirak etmək istəyirsə, alış-veriş üçün rəsmi bazara gedir. Vala bütün imkanlarını satıcılardan və lisenziyasız istehsalçılardan təmin edir. Çünki bəzən qiymətlər onlarla dəfə fərqlənir. Vanak Meydanında və ya Mirdamadda eyni mantiya və ya palto və salvara qiymət versəniz, görərsiniz ki, Əbdül-Abadda və ya dükanların qabağındakı alverçilərdə onlarla dəfə eyni tipli paltarlar var. Bu o deməkdir ki, inflyasiyanın, dolların, qızılın və yüksək qiymətlərin nə ikinci əl bazarına, nə də ikinci əl satıcılara heç bir təsiri yoxdur. Satıcılar qiymətlərini artırırlarsa, bu, birinci əldən bazara uyğundur. Amma müştəri təkid edərsə. Və məşhur deyimdə deyildiyi kimi, bazarlıq etsəniz, qiymətlərin onda bir azalacağını görərsiniz. Çünki alverçilər vergi ödəmir, sığortası yoxdur, nə bina icarəyə götürür, nə də su, işıq və s.! Ona görə də bir çox reklamlarında belədir: peyk qiyməti 50, bazar qiyməti 30, amma sizə ۱۰ verəcəm! Bəziləri öz cinsini əcnəbi kimi təqdim edirlər. Məsələn, deyirlər ki, mən şəxsən Banehdən, yaxud Bəndər Abbasdan, ya da Zahedandan gətirmişəm, makler pulu vermirəm! Hətta düyü, lobya və yeməkdə də belədir. İnsanlar şimala doğru uzun yola getməyə hazırdırlar və məhsulları qiymətin onda birində almaq üçün çətinlikləri və xərcləri qəbul edirlər.
