نوشته های مشابه
تشنگی درد مشترک
حضرت علی دنیا را تقسیم بندی کرده و یک پنجم آن را دریا ساخته است.آب مهریه حضرت فاطمه بوده است ولی امام حسین ع تشنه لب شهید شد! این داستان سر عجیبی را بیان می کند که به موضوع حقابه امروز ما هم مربوط می شود. موضوع از لورنس عربستان شروع می شود. براساس طرح جدید لورنس قرار بود که انگلستان با اعراب برعلیه ایران متحد شوند. لذا حاشیه جنوبی خلیج فارس باید از ایران جدا می شد. و ایران ضعیف تر می گردید. لذا آل سعود حتی سفیر انگلیس را مسلمان کرد! در فیلم پادشاه شن ها، به سفیر انگلیس می گوید با مسلمان شدن شما بهتر می توانیم ایران را ضعیف کنیم. تمامی این فعالیت ها در اصل برای ان بود که ابهای شیرین ایران را به عربستان برسانند. و آبهای گرم را به روسیه. تا ایران از دو طرف پاره شده از بین برود. پطر کبیر در روسیه در ارزوی دست یافتن به آبهای گرم خلیج فارس به کشور گشایی مشغول شد و تا نزدیکی های زنجان جلو آمد که گلستان جایی بود در زنجان که عهده نامه ای نوشته شد در انجا و همه فتوحات را به انها واگذار کرد. از جنوب هم انگلیس تمامی شیخ نشینها را اشغال کرد و در آبادان و بوشهر و چند جای دیگر پایگاه نظامی زد و تا نزدیکی های شیراز رسید. آمریکا هم با دکتر میلسپو در تهران به دنبال نفوذ در وسط این دو بود. که مبارزات مردم ایران اجازه بیشتر نداد. اما بهر حال نقشه این بود که ایران را سه قسمت کنند. ولایحه مربوطه را هم به مجلس بردند. این طرح کلی چند طرح زیربنایی هم داشت از جمله با توجه به تونل مانش که از زیر دریا زده می شد تصمیم انها این بود که در مسجد سلیمان و جاخای دیگر چاههایی زده شود تا آب رود دز و امثال آن را از زیر دریای خلیج فارس به عربستان بفرستند. یعنی قبل از اینکه شظالعرب به خلیج فارس بریزد و نمک گیر شود آن را منتقل نمایند. که براثر حفاری به نفت می رسند. نفت دارای سه طبقه بود که طبقه پایین آن آب شور بود و طبقه بالا گاز و طبقه وسط هم مایه کثیف و بدبو! ویلیام ناکس مامور بستن قرار داد میشود. اما حفاری ها همچنان ادامه می یابد. مبارزات مردمی برای ملی کردن نفت باعث می شود آنها نتوانند حفاری ها را ادمه دهند لذا انتقال اب شیرین ایران هم مسدود می شود. لذا هم پطر کبیر از دستیابی به ابهای گرم باز می ماند و هم انگلیس از انتقال آب شیرین به عربستان. در اینجا هم پیمان سعد اباد وارد می شود و اروند را به عراق واگذار می کند. در حالیکه قبل از رضاشاه، سلیمانیه و بخش های زیادی از بستر و آنسوی دجله وفرات متعلق به ایران بود. با پیمان سعد آباد اروند ظاهر نصف می شود. و چون مانند هیرمند قرارداد ها کلی بوده لذا حقابه ایران هم مسدود می شود. جالب است که کلیه این حقابه ها در زمان رضاشاه واگذار شد یک روند کلی داشت و آن اینکه ایران را مانند امام حسین تشنه لب نگهدارند تا کشته شود. یعنی وقتی از راه جنگ نمی توانستند مقابل حضرت عباس و دیگران بایستند، راه اب ها را بستند تا تشنگی انها را از پا در اورد. در پیمان سعد اباد هم دقیقا همینطور عمل شده. وقتی نتوانستند ایران را به سه منطقه نفوذ خودشان تقسیم کنند.رضاشاه هم مثل عمر سعد دستور داد تا آبها به دیگران واگذار شود. و ایران تشنه لب همچون اربابش حسین ع شهید شود. البته چون آنها علی را تنها گذاشته بودند این تشنگی هم تاثیر خود را گذاشت. و حضرت عباس برای آوردن اب برای کودکان خود را به دل دشمن زد. اما در زمان ما مردم علی را تنها نگذاشته اند. لذا باید حضر آب شکسته شود. یکی از راههای شکستن حصر آب همین چاههای ژرف است. که البته دشمن در اینجا هم حاضر است و به بهانه های محیط زیستی و غیره مانع بهره برداری ان می شود. راههای دیگر نیمه چاهها یا چاههای نیمه عمیق است که باید در محاذی یا موازات رود های واگذار شده حفاری شود تا با استفاده از مبهم بودن پیمان سعد آباد، حقابه ایران از تراوایی زمین گرفته شود. یعنی چاهها از اب هیرمند یا اروند و اترک و ارس تامین می شوند.
joint pain thirst
Hazrat Ali divided the world and made one fifth of it a sea. Water was the dowry of Hazrat Fatima, but Imam Hussain (AS) was martyred! This story tells a strange story that is also related to our current issue. The topic begins with Lawrence of Arabia. According to Lawrence’s new plan, England was supposed to unite with the Arabs against Iran. Therefore, the southern edge of the Persian Gulf had to be separated from Iran. And Iran is getting weaker. Therefore, Al Saud even converted the British ambassador to Islam! In the movie King of Sands, he tells the British ambassador that we can weaken Iran better by converting you to Islam. All these activities were originally to bring fresh Iranian water to Saudi Arabia. And warm waters to Russia. so that Iran is torn from two sides and destroyed. In Russia, Peter the Great began to explore the country in the hope of reaching the warm waters of the Persian Gulf, and he went to the vicinity of Zanjan, where Golestan was a place in Zanjan, where he wrote a letter and entrusted all the conquests to them. From the south, the British occupied all the Sheikhs and established military bases in Abadan, Bushehr and several other places and reached the vicinity of Shiraz. America was looking for influence in the middle of these two with Dr. Millspo in Tehran. The struggles of the Iranian people did not allow more. However, the plan was to divide Iran into three parts. They also took the relevant bill to the parliament. This general plan also had several infrastructure plans, including considering the Manche tunnel that was built from under the sea, their decision was to build wells in Suleiman Mosque and other Jakhas to send water from the Dez River and the like to Saudi Arabia from under the sea of the Persian Gulf. That is, they should transport it before Shazal-Arab flows into the Persian Gulf and gets stuck in salt. which reach oil due to drilling. The oil had three floors, the bottom floor was salt water, the top floor was gas, and the middle floor was dirty and smelly! William Knox is assigned to close the contract. But the excavations continue. The people’s struggle for the nationalization of oil makes them unable to stop drilling, so the transfer of fresh Iranian water is also blocked. Therefore, both Peter the Great is prevented from getting hot water and England from transferring fresh water to Saudi Arabia. This is where the Saad Abad treaty comes in and leaves Arvand to Iraq. While before Reza Shah, Sulaymaniyah and many parts of Bastar and beyond the Tigris and Euphrates belonged to Iran. With the agreement of Saad Abad, Arvand Zahir is halved. And because, like Hirmand, the contracts are general, therefore Iran’s rights are also blocked. It is interesting that all these titles were handed over during Reza Shah’s time, and that was to keep Iran thirsty until he was killed, just like Imam Hossein. That is, when they could not stand in front of Hazrat Abbas and others due to war, they blocked the way of water to quench their thirst. Exactly the same was done in the Saad Abad agreement. When they failed to divide Iran into three areas of their influence, Reza Shah, like Omar Saad, ordered that the waters be handed over to others. And Iran is thirsty to be martyred like its master Hussein. Of course, because they had left Ali alone, this thirst had its effect. And Hazrat Abbas hit the enemy’s heart to bring water for the children. But in our time, people have not left Ali alone. Therefore, it should be broken in the presence of water. One of the ways to break the water barrier is deep wells. Of course, the enemy is present here and prevents its exploitation due to environmental reasons and so on. Other ways are semi-deep wells or semi-deep wells that must be dug in front of or parallel to the ceded rivers in order to use the vagueness of the Saad Abad Agreement to take Iran’s right to the land. That is, the wells are supplied with water from Hirmand or Arvand, Etrak and Ares.
آلام المفاصل العطش
قسّم حضره علی العالم وجعل خُمسه بحرًا ، وکان الماء مهر حضره فاطمه ، واستشهد الإمام الحسین (ع)! تحکی هذه القصه قصه غریبه مرتبطه أیضًا بقضیتنا الحالیه. یبدأ الموضوع مع لورنس العرب. وفقًا لخطه لورانس الجدیده ، کان من المفترض أن تتحد إنجلترا مع العرب ضد إیران. لذلک ، کان لا بد من فصل الحافه الجنوبیه للخلیج الفارسی عن إیران. وإیران تزداد ضعفا. لذلک قام آل سعود حتى بإسلام السفیر البریطانی! فی فیلم ملک الرمال ، قال للسفیر البریطانی إنه یمکننا إضعاف إیران بشکل أفضل بتحویلک إلى الإسلام. کل هذه الأنشطه کانت فی الأصل لجلب المیاه الإیرانیه العذبه إلى المملکه العربیه السعودیه. والمیاه الدافئه لروسیا. حتى تنقسم إیران من جانبین وتدمر. فی روسیا ، بدأ بطرس الأکبر فی استکشاف البلاد على أمل الوصول إلى المیاه الدافئه للخلیج الفارسی ، وذهب إلى محیط زنجان ، حیث کان جولستان مکانًا فی زنجان ، حیث کتب رساله وعهد إلیها بکل الفتوحات. ومن الجنوب احتل البریطانیون جمیع المشایخ وأقاموا قواعد عسکریه فی عبادان وبوشهر وعده أماکن أخرى ووصلوا إلى محیط شیراز. کانت أمریکا تبحث عن نفوذ وسط هذین الأمرین مع الدکتور میلسبو فی طهران. لم تسمح نضالات الشعب الإیرانی بالمزید. ومع ذلک ، کانت الخطه تقسم إیران إلى ثلاثه أجزاء. کما رفعوا مشروع القانون ذی الصله إلى البرلمان. کان لهذه الخطه العامه أیضًا العدید من خطط البنیه التحتیه ، بما فی ذلک النظر فی نفق مانشی الذی تم بناؤه من تحت سطح البحر ، وکان قرارهم هو حفر الآبار فی مسجد سلیمان وجاهاس أخرى لإرسال میاه نهر دز وما شابه ذلک من تحت بحر الخلیج الفارسی إلى المملکه العربیه السعودیه. أی ، یجب علیهم نقلها قبل أن تتدفق شزال العرب إلى الخلیج الفارسی وتعلق فی الملح. التی تصل إلى النفط بسبب الحفر. کان الزیت مکونًا من ثلاثه طوابق ، وکان الطابق السفلی عباره عن ماء مالح ، وکان الطابق العلوی غازًا ، وکان الطابق الأوسط متسخًا ورائحته کریهه! تم تعیین William Knox Darcy لإغلاق الصفقه. لکن الحفریات مستمره. نضال الناس من أجل تأمیم النفط یجعلهم غیر قادرین على وقف الحفر ، وبالتالی یتم منع نقل المیاه الإیرانیه العذبه. لذلک ، تم منع کل من بطرس الأکبر من الحصول على الماء الساخن وإنجلترا من نقل المیاه العذبه إلى المملکه العربیه السعودیه. هذا هو المکان الذی تأتی فیه معاهده سعد أباد وتترک أرفاند للعراق. بینما قبل رضا شاه والسلیمانیه وأجزاء کثیره من بسطر وما وراء نهری دجله والفرات کانت تابعه لإیران. بموافقه سعد آباد ، أرفند زاهر نصف. ولأن العقود ، مثل هیرماند ، عامه ، فإن حقوق إیران محظوره أیضًا. اللافت أن کل هذه الألقاب تم تسلیمها فی عهد رضا شاه ، وکان ذلک لإبقاء إیران عطشى حتى مقتله ، تمامًا مثل الإمام الحسین. أی عندما لم یتمکنوا من الوقوف أمام حضره عباس وآخرین بسبب الحرب ، قاموا بإغلاق طریق المیاه لإرواء عطشهم. بالضبط نفس الشیء حدث فی اتفاق سعد آباد. عندما فشلوا فی تقسیم إیران إلى ثلاث مناطق من نفوذهم ، أمر رضا شاه ، مثل عمر سعد ، بتسلیم المیاه للآخرین. وإیران متعطشه للاستشهاد مثل سیدها الحسین. بالطبع ، لأنهم ترکوا علی وشأنه ، کان لهذا العطش تأثیره. وضرب حضره عباس قلب العدو لیجلب الماء للأطفال. لکن فی عصرنا ، لم یترک الناس علی وحده. لذلک یجب کسرها فی وجود الماء. إحدى طرق کسر حاجز المیاه هی الآبار العمیقه. طبعا العدو موجود هنا ویمنع استغلاله لأسباب بیئیه ونحو ذلک. من الطرق الأخرى الآبار شبه العمیقه أو الآبار شبه العمیقه التی یجب حفرها أمام الأنهار المتنازل عنها أو موازیه لها من أجل استخدام غموض اتفاقیه سعد آباد لانتزاع حق إیران فی الأرض. أی أن الآبار تزود بالمیاه من هیرماند أو أروند وإیتراک وآریس.
birgə ağrı susuzluq
Həzrət Əli dünyanı bölüb beşdə birini dəniz etdi.Su Həzrət Fatimənin cehizi idi, amma İmam Hüseyn (ə) şəhid oldu! Bu hekayə bizim indiki məsələmizlə də bağlı olan qəribə bir əhvalatdan bəhs edir. Mövzu Ərəbistanlı Lourenslə başlayır. Lourensin yeni planına görə, İngiltərə İrana qarşı ərəblərlə birləşməli idi. Buna görə də Fars körfəzinin cənub kənarı İrandan ayrılmalı idi. İran isə getdikcə zəifləyir. Buna görə də Al Səud hətta İngiltərə səfirini İslama çevirdi! “Qum kralı” filmində Britaniya səfirinə deyir ki, biz sizi İslamı qəbul etməklə İranı daha yaxşı zəiflədə bilərik. Bütün bu fəaliyyətlər əvvəlcə Səudiyyə Ərəbistanına təzə İran suyunun gətirilməsi idi. Rusiyaya isti sular. ki, İran iki tərəfdən qoparılıb məhv olsun. Rusiyada Böyük Pyotr Fars körfəzinin ilıq sularına çatmaq ümidi ilə ölkəni kəşf etməyə başladı və Gülüstan Zəncanın bir yeri olduğu Zəncan ətrafına getdi və məktub yazıb bütün fəthləri onlara tapşırdı. İngilislər cənubdan bütün Şeyxləri işğal edərək Abadan, Buşəhr və bir neçə başqa yerdə hərbi bazalar quraraq Şiraz ətrafına çatdılar. Amerika Tehranda Dr Millspo ilə bu ikisinin ortasında təsir axtarırdı. İran xalqının mübarizələri bundan artığına imkan vermədi. Lakin plan İranı üç yerə bölmək idi. Onlar müvafiq qanun layihəsini də parlamentə aparıblar. Bu baş planın bir sıra infrastruktur planları da var idi, o cümlədən dənizin altından tikilmiş Manş tunelini nəzərə alaraq, onların qərarı, Fars körfəzi dənizinin altından Dez çayının və bənzərlərinin suyunu Səudiyyə Ərəbistanına göndərmək üçün Süleyman məscidində və digər Caxalarda quyular tikmək idi. Yəni, Fars körfəzinə tökülməmiş, duza batmamış daşımalıdırlar. qazma nəticəsində neftə çatır. Yağın üç mərtəbəsi, alt mərtəbəsi duzlu su, üst mərtəbəsi qaz, orta mərtəbəsi isə çirkli və iyli idi! Müqaviləni bağlamaq üçün William Knox Darcy təyin olunur. Lakin qazıntılar davam edir. Xalqın neftin milliləşdirilməsi uğrunda mübarizəsi onları qazma işlərini dayandırmaq iqtidarında deyil, ona görə də təmiz İran suyunun nəqli də əngəllənir. Beləliklə, həm Böyük Pyotrun isti su alması, həm də İngiltərənin Səudiyyə Ərəbistanına şirin su ötürməsinin qarşısı alınır. Burada Saad Abad müqaviləsi işə girir və Ərvəndi İraqa buraxır. Rza şahdan əvvəl Süleymaniyyə, Bastarın bir çox hissələri və Dəclə və Fəratın o tayları İrana məxsus idi. Saad Abadın razılığı ilə Ərvənd Zahir iki dəfə azalır. Və Hirmand kimi müqavilələr ümumi olduğuna görə İranın da hüquqları bloklanır. Maraqlıdır ki, bütün bu titullar Rza şahın zamanında verilib və bu, İmam Hüseyn kimi İranı öldürülənə qədər susuz saxlamaq idi. Yəni müharibə səbəbindən Həzrət Abbasın və başqalarının qarşısında dayana bilməyəndə susuzluqlarını yatırmaq üçün suyun yolunu kəsdilər. Saad Abad müqaviləsində də məhz belə edilmişdi. İranı öz təsir dairələrində üç yerə bölə bilməyəndə Rza şah da Ömər Səad kimi suların başqalarına verilməsini əmr etdi. İran isə öz ağası Hüseyn kimi şəhid olmağa təşnədir. Təbii ki, Əlini tək buraxdıqları üçün bu susuzluq öz təsirini göstərdi. Həzrət Abbas isə düşmənin ürəyinə vurdu ki, uşaqlara su gətirsin. Amma bizim dövrümüzdə insanlar Əlini tək qoymayıblar. Buna görə də suyun varlığında qırılmalıdır. Su baryerini qırmağın yollarından biri də dərin quyulardır. Təbii ki, burada düşmən mövcuddur və ekoloji səbəblərdən onun istismarının qarşısını alır və s. Digər yollar isə İranın torpaq hüququnu almaq üçün Səad Abad müqaviləsinin qeyri-müəyyənliyindən istifadə etmək üçün verilən çayların qarşısında və ya onlara paralel qazılmalı olan yarı dərin quyular və ya yarı dərin quyulardır. Yəni quyulara su Hirmand və ya Ərvənd, Etrak və Aresdən verilir.
