نوشته های مشابه
شهید آوینی نمی دانم از کجا فهمید که راز خون را شهدا میدانند؟ اما حرف بزرگی است ایا خون سیدالشهدا پایمال شد و یا جوشید و جهان را گرفت؟ بنده در کودکی از یکی از مداحان شنیدم وقتی خون حسین و یارانش ریخته شد خداوند این خونها را بالابرد. در مسیر بردن قطره هابی از این روی زمین می چکید که همان محل مساجد بنا میشود! یعنی زمین از خون شهیدان اینطور نگهداری میکند اکنون این روایت را جایی ندیدم ولی مطمئن هستم که درست است. زیرا راز خون را شهدا می دانند و شهدا زنده هستند. مهمترین شهدا حضرت امام حسین علیه السلام است که راز خون او امروز افشا میشود و راهپیمایی اربعین ثمره این است. همانطور که ازادی خرمشهر را شاعر نتیجه پر ثمر شدن :خون شهید جهان آرا و دوستانش میداند. وقتی جنگ عاشورا مغلوبه شد، همه شهیدان به زیر تیغ رفته و سر مبارکشان جدا شد. گاه تا ۹۲تن را گفته اند که فردای عاشورا بدستور ابن سعد انجام شد. تا همانطور که شمر سر مبارک امام حسین را برید و با خود برد تا جایزه بگیرد. بغیر از سر مبارک امام حسین سرهای دیگری نیز بریده و به سر نیزه ها نصب کردند، تا همراه اسرا به دمشق اعزام شوند این سرها شاید همان یازده نفری باشد که: در سوریه یکجا دفن شدند. و محل زیارت عاشقان است. اما ۶۱تا۸۰نفر دیگر بین سران تقسیم شد تا با خود به ولایت هایشان ببرند! که نشان پیروزی و اعلامیه پایان شورش خارجی باشد امام سجاد همیشه به یاد این سرهای بریده بود و به دنبال راهی می گشت تا این سرهای مبارک به بدن هایشان متصل شوند. لذا برنامه ریزی دقیق کرد. بطوریکه میتوان مغز تشکیلاتی دانست. زیرا در ظاهر با هیچیک از قیام ها مشارکت نکرد. چه قیام توابین یا قیام مختار بلکه از فرزندان خود خواست تا به همه جا بروند، و این سرهای مبارک را ازاد کرده و درمکان مناسبی دفن شوند. چون شرایط کاملا امنیتی بود. لذا اغلب این سر های مبارک در همان ولایات دفن شدند. و ما امروز شاهد این مرقد های مطهر هستیم که به امامزادگان مشهورند. با سازماندهی امام سجاد و مبارزات زید ابن علی ع . همه جهان آن روز تحت زعامت امام سجاد بود. دعای امام سجاد برای مرزداران به همین دلیل است. که نقش تشکیلاتی در ایجاد ارتش سری داشت که دشمنان حتی قادر به کشف این شبکه نبودند. مثلا برخی ها بصورت خیار فروش! برای فروش میوه به خدمت امام می رسیدند. و یا در بسیاری از جاها تفویض اختیار یا تقسیم کار فرموده بود. بطوریکه با جمله های کوتاهی از انان حمایت می کرد. مثلا در مورد کیسانیه یا زیدیه که بوسیله عمو و پسذش شیوع یافته بود. فرمودند: هرکس امر را ما را زنده کند و انتقام خون شهدای ما را بگیرد مورد تایید است. چون گروهی پیدا شدند که گفتند بعد از امام حسن و امام حسین، امامت به برادر ناتنی انها یعنی محمد حنفیه میرسد که به کیسانیه معروف شدند. برخی نیز می گفتند زید بزرگتر از امام باقر است و نوبت امامت اوست. و زیدیه را ایجاد کردند. و امام سجاد به دلایل تشکیلاتی و امنیتی نه آنان را تایید می کرد و نه تکذیب. به همین دلیل در قتل عام کربلا و بعد از قتل عام مدینه وجان سالم بدر برد تا کار تشکیلاتی را ادامه دهد. امام سجاد برای سازماندهی افراد از اشک و دعا استفاده می کرد. مثلا کسی که گوسفندی را سر می برید از او می پرسید آیا اب داده است؟ و به این بهانه گریه می کرد و پیام خود را در حین به آن مسئول تشکیلاتی منتقل می نمود. به همین دلیل امروزه ما مداحی را یک رسانه و تشکیلات قوی در سطح جهان می دانیم. یا همانطور که اشاره شد با دعا به مرزداران پیام می داد. که بدانند که جهان وسیع آن موقع با امام سجاد ارتباط تشکیلاتی دارند.البته کسانی هم بودند که سوء استفاده می کردند. مثلا عباسیان به دفاع از خاندان نبوت با بین امیه می جنگیدند. ولی وقتی به قدرت رسیدند خود را وارث پیامبر(عباس عموی پیامبر بود) نامیدند و براریکه قدرت تکیه کردند.
the secret of blood
Martyr Avini, I don’t know how he learned that martyrs know the secret of blood? But it is a big issue, did the blood of the martyrs get trampled or did it boil and take over the world? When I was a child, I heard from one of the preachers that when the blood of Hussain and his companions was shed, God raised these bloods. On the way to pick up a drop of love, it drips from the ground where mosques are built! This is how the earth preserves the blood of the martyrs. Because martyrs know the secret of blood and martyrs are alive. The most important martyr is Hazrat Imam Hussain (peace be upon him), the secret of his blood is revealed today, and the Arbaeen procession is the result of this. As the poet sees the freedom of Khorramshahr as the result of fruitfulness: the blood of martyr Jahanara and his friends. When the war of Ashura was defeated, all the martyrs were beheaded and their blessed heads were cut off. Sometimes up to 92 people have been told that it was done on the day after Ashura according to Ibn Saad. As Shammar cut off Imam Hussain’s head and took it with him to get a reward. Apart from the holy head of Imam Hossein, other heads were also cut off and mounted on the heads of spears, so that they could be sent to Damascus with the captives. These heads may be the eleven people who were buried together in Syria. And it is a place of pilgrimage for lovers. But another 61 to 80 people were divided among the leaders to take with them to their provinces! Imam Sajjad always remembered these severed heads and was looking for a way to connect these blessed heads to their bodies. Therefore, he planned carefully. So that it can be considered as an organizational brain. Because apparently he did not participate in any of the uprisings. Whether it is the uprising of Tawabin or the uprising of Mukhtar, he asked his children to go everywhere, and free these blessed heads and bury them in a suitable place. Because the conditions were completely secure. Therefore, most of these blessed heads were buried in the same provinces. And today we witness these holy shrines which are known as Imamzadegan. With the organization of Imam Sajjad and the campaigns of Zayd Ibn Ali (AS). The whole world was under the leadership of Imam Sajjad that day. Imam Sajjad’s prayer for border guards is for this reason. which played an organizational role in creating a secret army that the enemies were not even able to discover this network. For example, some sell cucumbers! They came to Imam’s service to sell fruit. Or, in many places, he had said delegation or division of work. As he supported them with short sentences. For example, in the case of Kisaniyyah or Zaidiyyah, which was spread by his uncle and his successors. They said: Whoever revives our cause and avenges the blood of our martyrs is approved. Because a group was found who said that after Imam Hassan and Imam Hossein, the Imamate will go to their half-brother Muhammad Hanafiyah, who became known as Kisaniyyah. Some also said that Zayd is older than Imam Baqir and it is his turn to become Imam. And they created Zaidiyyah. Imam Sajjad neither confirmed nor denied them due to organizational and security reasons. For this reason, he survived the massacre of Karbala and after the massacre of Madinah to continue his organizational work. Imam Sajjad used tears and prayers to organize people. For example, a person who heads a sheep asks him if he has watered. And he was crying under this pretext and while conveying his message to that organizational official. For this reason, today we consider madahadi as a strong media and organization in the world. Or, as mentioned, he would send a message to the border guards by praying. To know that the vast world at that time had an organizational relationship with Imam Sajjad. Of course, there were also those who abused. For example, the Abbasids fought against the Umayyads to defend the Prophet’s family. But when they came to power, they called themselves the heirs of the Prophet (Abbas was the uncle of the Prophet) and relied on the authority.
سر الدم
الشهید أفینی لا أدری کیف علم أن الشهداء یعرفون سر الدم؟ لکنها قضیه کبیره ، فهل دهست دماء الشهداء أم غلی واستولت على العالم؟ عندما کنت طفلاً سمعت من أحد الدعاه أنه لما سفک دم الحسین ورفاقه رفع الله هذا الدم. فی الطریق لالتقاط قطره حب ، تقطر من الأرض حیث تُبنى المساجد! هکذا تحفظ الارض دماء الشهداء. لأن الشهداء یعرفون سر الدم والشهداء أحیاء. أهم شهید هو الإمام الحسین (علیه السلام) ، سر دمه نزل الیوم ، وموکب الأربعین نتیجه ذلک. کما یرى الشاعر حریه خرمشهر نتیجه الإثمار: دماء الشهید جهانارا وأصدقائه. عندما هُزمت حرب عاشوراء ، قُطعت رؤوس کل الشهداء وقطع رؤوسهم المبارکه. فی بعض الأحیان قیل لما یصل إلى ۹۲ شخصًا أن ذلک تم فی الیوم التالی لعاشوراء وفقًا لابن سعد. کما قطع شمّر رأس الإمام الحسین وأخذها معه لیحصل على مکافأه. وباستثناء رأس الإمام الحسین ، قُطعت رؤوس أخرى ورکبت على رؤوس الرماح لإرسالها إلى دمشق مع الأسرى. وهی مکان حج للعشاق. لکن تم تقسیم ۶۱ إلى ۸۰ شخصًا بین القاده لیأخذوا معهم إلى مقاطعاتهم! یتذکر الإمام سجاد دائما هذه الرؤوس المقطوعه ویبحث عن طریقه لربط هذه الرؤوس المبارکه بأجسادهم ، والتی ستکون علامه على النصر وإعلان نهایه التمرد الأجنبی. لذلک ، خطط بعنایه. بحیث یمکن اعتباره بمثابه دماغ تنظیمی. لأنه على ما یبدو لم یشارک فی أی من الانتفاضات. سواء کانت انتفاضه توابین أو انتفاضه مختار ، فقد طلب من أبنائه الذهاب إلى کل مکان ، وتحریر هذه الرؤوس المبارکه ودفنها فی مکان مناسب. لأن الظروف کانت آمنه تمامًا. لذلک دفن معظم هؤلاء الرؤوس المبارکه فی نفس المقاطعات. والیوم نشهد هذه العتبات المقدسه المعروفه باسم إمامزادغان. مع تنظیم الإمام السجّاد وحملات زید بن علی علیه السلام. کان العالم کله تحت قیاده الإمام سجاد فی ذلک الیوم. صلاه الإمام السجّاد لحرس الحدود لهذا السبب. التی لعبت دورًا تنظیمیًا فی إنشاء جیش سری لم یتمکن الأعداء حتى من اکتشاف هذه الشبکه. على سبیل المثال ، یبیع البعض الخیار! جاءوا لخدمه الإمام لبیع الفاکهه. أو ، فی أماکن کثیره ، قال التفویض أو تقسیم العمل. کما دعمهم بجمل قصیره. على سبیل المثال فی قضیه الکیسانیه أو الزیدیه التی انتشرها عمه وخلفاؤه. قالوا: من أحیا قضیتنا وانتقم لدماء شهدائنا صادق. لأنه تم العثور على جماعه قالت إن الإمامه بعد الإمام الحسن والإمام الحسین ستذهب إلى أخیهم غیر الشقیق محمد حنفیه الذی أصبح یعرف بالکسانیه. وقال البعض أیضا إن زید أکبر سنا من الإمام باقر وحان دوره أن یصبح إماما. وخلقوا الزیدیه. ولم یؤکدها الإمام سجاد أو ینفیها لأسباب تنظیمیه وأمنیه. لهذا السبب نجا من مجزره کربلاء وبعد مجزره المدینه المنوره لیواصل عمله التنظیمی. استخدم الإمام سجاد الدموع والصلاه لتنظیم الناس. على سبیل المثال ، یسأله الشخص الذی یرأس شاه إذا کان قد سقى. وکان یبکی بهذه الذریعه وهو ینقل رسالته لذلک المسؤول التنظیمی. لهذا السبب ، فإننا نعتبر الیوم مداهدی وسیله إعلامیه ومنظمه قویه فی العالم. أو ، کما ذکرنا ، یرسل رساله إلى حرس الحدود بالصلاه. أن نعرف أن العالم الواسع فی ذلک الوقت کان له علاقه تنظیمیه مع الإمام سجاد ، وطبعا کان هناک من یسیء إلیه. على سبیل المثال ، حارب العباسیون ضد الأمویین للدفاع عن آل بیت النبی. لکن عندما وصلوا إلى السلطه ، أطلقوا على أنفسهم اسم ورثه النبی (کان عباس عم النبی) واعتمدوا على السلطه.
qan sirri
Şəhid Avini, bilmirəm o hardan öyrənib ki, şəhidlər qanın sirrini bilir? Amma böyük məsələdir, şəhidlərin qanı tapdalandı, yoxsa qaynayıb dünyanı zəbt etdi? Mən uşaq olanda vaizlərdən birindən eşitdim ki, Hüseyn və onun yoldaşlarının qanı töküləndə Allah bu qanları qaldırdı. Bir damla sevgi götürmək yolunda məscidlərin tikildiyi yerdən damcılayır! Torpaq şəhidlərin qanını belə qoruyur. Çünki şəhidlər qanın sirrini bilir və şəhidlər yaşayır. Ən mühüm şəhid Həzrət İmam Hüseyndir (əleyhissalam), onun qanının sirri bu gün açılır və Ərbəin yürüşü də bunun nəticəsidir. Necə ki, şair Xürrəmşəhr azadlığını bərəkətin nəticəsi kimi görür: şəhid Cahanarənin və dostlarının qanı. Aşura müharibəsi məğlub olanda bütün şəhidlərin başları kəsildi və mübarək başları kəsildi. Bəzən 92 nəfərə qədər insana İbn Sədə görə bunun Aşuradan sonrakı gün edildiyi bildirilir. Necə ki, Şəmmar İmam Hüseynin başını kəsib savab almaq üçün özü ilə apardı. İmam Hüseynin pak başından başqa digər başlar da kəsilib nizə başlarına taxılmışdı ki, əsirlərlə birlikdə Şama göndərilsin.Bu başlar Suriyada bir yerdə dəfn edilən on bir nəfər ola bilər. Və aşiqlərin ziyarət yeridir. Lakin daha 61-80 nəfəri özləri ilə əyalətlərinə aparmaq üçün liderlər arasında bölündülər! İmam Səccad həmişə bu kəsilmiş başları xatırlayır və bu mübarək başları bədənlərinə birləşdirmək üçün yol axtarırdı. Buna görə də diqqətlə planlaşdırırdı. Belə ki, onu təşkilati beyin kimi qəbul etmək olar. Çünki görünür, o, qiyamların heç birində iştirak etməyib. İstər Təvabin üsyanı olsun, istərsə də Muxtar qiyamı, övladlarından xahiş edirdi ki, hər yerə getsinlər, bu mübarək başları azad edib münasib yerdə basdırsınlar. Çünki şərait tam təhlükəsiz idi. Ona görə də bu mübarək başların çoxu eyni vilayətlərdə dəfn edilmişdir. Biz bu gün İmamzadə kimi tanınan bu müqəddəs ziyarətgahların şahidi oluruq. İmam Səccadın təşkilatçılığı və Zeyd İbn Əlinin (ə) yürüşləri ilə. Həmin gün bütün dünya İmam Səccadın rəhbərliyi altında idi. İmam Səccadın sərhədçilərə etdiyi dua da bu səbəbdəndir. gizli ordunun yaradılmasında təşkilati rol oynayan düşmənlər bu şəbəkəni belə kəşf edə bilmədilər. Məsələn, bəziləri xiyar satır! Onlar meyvə satmaq üçün İmamın xidmətinə gəldilər. Yaxud da bir çox yerdə nümayəndə heyəti və ya iş bölgüsü demişdi. Necə ki, onları qısa cümlələrlə dəstəklədi. Məsələn, əmisi və xələfləri tərəfindən yayılan Kisaniyyə və ya Zeidiyyə məsələsində. Dedilər: Kim bizim davamızı dirildərsə və şəhidlərimizin qanının intiqamını alarsa, bəyənilmişdir. Çünki İmam Həsən və İmam Hüseyndən sonra imamətin Kisaniyyə adı ilə tanınan ögey qardaşları Məhəmməd Hənəfiyyəyə gedəcəyini deyən bir qrup tapıldı. Bəziləri də deyirdilər ki, Zeyd İmam Baqirdən böyükdür və imamlıq növbəsi onundur. Onlar Zeydiyyəni yaratdılar. İmam Səccad təşkilati və təhlükəsizlik baxımından onları nə təsdiq, nə də təkzib etdi. Bu səbəbdən də Kərbəla qətliamından və Mədinə qırğınından sonra təşkilatçılıq işini davam etdirmək üçün sağ qalıb. İmam Səccad göz yaşları və dualarla insanları təşkilatlandırırdı. Məsələn, qoyuna başçılıq edən adam ondan soruşur ki, suvarmısanmı? Və bu bəhanə ilə və mesajını həmin təşkilat məmuruna çatdırarkən ağlayırdı. Bu səbəbdən bu gün biz mədahədi dünyada güclü media və təşkilat hesab edirik. Yaxud da qeyd olunduğu kimi, dua edərək sərhədçilərə xəbər verirdi. Bilmək ki, o dövrdə geniş dünyanın İmam Səccadla təşkilati əlaqəsi var idi.Təbii ki, sui-istifadə edənlər də oldu. Məsələn, Abbasilər Peyğəmbərin ailəsini müdafiə etmək üçün Əməvilərə qarşı vuruşdular. Amma hakimiyyətə gəldikdən sonra özlərini Peyğəmbərin varisləri adlandırıb (Abbas peyğəmbərin əmisi idi) hakimiyyətə arxalanırdılar.
