نوشته های مشابه
هرکس هم در صراط است برای کمک به مسافر است تا زودتر از این راه عبور کند. و اگر زاد و توشه کم دارد از ان برگیرد. به همین جهت نباید خود را در محصورات ذهنی آنها اسیر کرد.باید دانشمندان و علما را مانندپله های یک نردبان دانست که صاحب اصلی این پله ها خدا است و این نردبان برای رفتن بالا و رسیدن به خداست()شاید یکی از دلایل عدم ظهور صاحب الزمان همین باشد که مردم تصور می کنند او قادر متعال است. همه چیز به دست او حل می شود. ونیازی به خدا نخواهد بود. در حالیکه معصومین خود گفته اند که آنها وسیله ای برای رسیدن به خدا هستند. اگر راننده ای که از وسیله نقلیه برای سکونت استفاده کند چه انتظاری برای رسیدن داریم؟ ما باید خود را به درجه ای برسانیم که از علی ع هم عبور کنیم! زیرا علی دروازه علم است. کسی بر دروازه سکونت نمی کند بلکه از ان عبور می کند. لذا طبق روایت، برای رسیدن به شهر علم، باید از دروازه آن عبور کنیم. نه اینکه محو تماشای دروازه شویم. به همین جهت حضرت علی خودشان فرمودند که دو کس یا دوگروه به خاطر من به جهنم می روند: یکی آنان که مرا اذت کردند و دیگری آنان که درباره من غلو کردند و تا حد خدایی بالا بردند. لذا برای سلوک در صراط خدا. و سیر در این مسیر نباید متوقف شد. تا اینکه فانی در ذات الهی شد. فنا فی الله لازمه اش عبور از غیر خدا است. غیر از خدا هر چه باشد مهم نیست. زیرا خداوند به پیامبر می فرماید اگر جذبه و رحمت من نبود مردم از تو پراکنده می شدند.( ) . لذا است که در سیر و سلوک عارفانه باید دقت کنیم که در راه نمانیم. کودک نیز در مراحل رشد خود از همه باید عبور کند: ابتدا پدر و مادر برای کودک خداوند محسوب می شود. او را روزی رسان خود می داند. واز همه قویتر. سپس با گرایش به معلم از پدر و مادر خود عبور می کند. بعد با جذبه همسالان خود از معلم و پدر و مادر دوری می کند. و بالاخره دانشگاه و استاد و بعد هم انبیا الهی و ائمه. اما نهایت این امر لا اله الا هو باید باشد. یعنی ذهن انسان باید آنقدر بزرگ شود که خدا در ان تجلی کند.. و از همه نردبانها بالا رفته باشد. البته این به معنی ان نیست که پل های پشت سر را خراب کند و پله های نردبان را بشکند. بلکه باعطوفت و مهربانی از همه آنها تشکر کند و از اینکه او را به خدا رسانده اند ممنون باشد. به همین دلیل وقتی پیامبر نظر حضرت علی را در مورد همسرش فاطمه می پرسد: ایشان می گوید: همسرم یار خوبی برای من در جهت رسیدن به خداست. یعنی با اینکه حضرت فاطمه زیبایی مجسم خداوند است و در برخی از روایات برتر از پیامبرو علی هست()مو جب نمی شود که علی ع در جذبه فاطمه متوقف شود. بلکه از او بعنوان یک براق که سرعت بیشتری دارد استفاده می کند تا به خدا برسد. اما کفران نعمت هم نمی کند و پشت پا به همه نمی زند. بلکه در عشق بازی با او هم کم نمی گذارد. زیرا کههردو ذوب شده در خدا هستند.اصولا اصل بقای زندگی زناشویی در همین است. یعنی اگر که جوانی بخاطر زیبایی یا ثروت با همسر خود ازدواج کند، می داند که زیبایی به یک تب بند است و ثروت به یک شب(دزدی). لذا دوامی در کار نیست. اما اگر هر دو بخاطر خدا با هم ازدواج کنند، خداوند جذبه و علقه ای بین آنها می افکند که برای همیشه با هم باشند حتی در روز قیامت از او سوال می کنند برای رهایی از تنهایی با چه کسی همنشین می شوی و او ترجیح می دهد با همین همسر خود باشد. در بسیاری از روایات هم آمده، کسانیکه به حرف پیامبر اعتقاد داشته باشند در اخرت نیز همنشین او هستند. زیرا پیامبر در جذبه و شوق به خدا از همه بالاتر بود و در شب معراج از نردبانها و طبقات بهشت به سرعت بالا رفت تاجاییکه جبرائیل هم عقب نشینی کرد و گفت: اینجا محل مراجعه منهم نیست. و روز قیامت حضرت فاطمه شیعیان خود را چنان جذب می کند چون مرغی که دانه بر می چیند.
Melting in non-God
Everyone is in Sarat to help the traveler to cross this road as soon as possible. And if he has little wealth, take it from him. For this reason, you should not be trapped in their mental enclosures. You should consider scientists and scholars as the steps of a ladder, the main owner of these steps is God, and this ladder is for climbing up and reaching God (perhaps one of the reasons for the lack of appearance of the owner). As long as people think that he is almighty. Everything will be solved by him. And there will be no need for God. While the innocents themselves have said that they are a means to reach God. If a driver who uses the vehicle for residence, what can we expect to arrive? We have to reach the level of crossing Ali! Because Ali is the gate of knowledge. No one dwells at the gate but passes through it. Therefore, according to the narration, to reach the city of knowledge, we must pass through its gate. Not to lose sight of the gate. For this reason, Hazrat Ali himself said that two people or two groups will go to hell because of me: one is those who hurt me, and the other is those who exaggerate about me and exalted me to the level of a god. Therefore, to walk in the path of God. And the march in this direction should not be stopped. until he became mortal in divine nature. Annihilation by Allah is necessary to pass through other than God. It doesn’t matter what it is other than God. Because God says to the Prophet, if it were not for my love and mercy, people would have dispersed from you. That’s why we should be careful not to get lost in the path of mysticism. A child must go through all stages of his development: first, parents are considered God for the child. He considers him as his provider. and stronger than all Then he passes his parents by becoming a teacher. Then, attracted by his peers, he avoids teachers and parents. And finally the university and the professor and then the divine prophets and imams. But the end of this should be la ilaha ila ho. That is, the human mind should be so big that God manifests in it.. and has climbed all the ladders. Of course, this does not mean that he will destroy the bridges behind his head and break the steps of the ladder. Rather, he should thank all of them with affection and kindness and be thankful that they brought him to God. For this reason, when the Prophet asked Hazrat Ali’s opinion about his wife Fatima, he said: My wife is a good helper for me in reaching God. That is, even though Hazrat Fatimah is the beauty of God’s embodiment and in some hadiths she is superior to the Prophet and Ali, it does not mean that Ali stopped being attracted to Fatimah. Rather, he uses him as a shiny that has a faster speed to reach God. But infidels do not give blessings and do not turn their backs on everyone. But he does not stop playing with her in love. Because both of them are melted in God. This is basically the principle of survival of married life. That is, if a young man marries his wife for beauty or wealth, he knows that beauty is like a fever and wealth is like a night (theft). Therefore, it is not permanent. But if both of them get married for the sake of God, God will create a bond between them so that they will be together forever. Even on the Day of Resurrection, they will ask Him who you will be with to get rid of loneliness, and He will prefer it. Be with your wife. It is mentioned in many hadiths that those who believe in the words of the Prophet will be his companions in the afterlife. Because the Prophet was above all others in his passion and enthusiasm for God, and on the night of ascension, he quickly climbed the ladders and floors of heaven, until Gabriel also retreated and said: This is not the place of refuge for me. And on the Day of Judgment, Hazrat Fatima will attract her Shiites like a hen picking seeds.
الذوبان فی غیر الله
الجمیع موجود فی سارات لمساعده المسافر على عبور هذا الطریق فی أسرع وقت ممکن. وإذا کان لدیه القلیل من الثروه ، خذها منه. لهذا السبب لا یجب أن تکون محاصرًا فی أحضانهم الذهنیه ، بل یجب أن تعتبر العلماء والعلماء درجات سلم ، والمالک الرئیسی لهذه الخطوات هو الله ، وهذا السلم هو للصعود والوصول إلى الله (ربما یکون أحد هذه الدرجات). أسباب قله ظهور المالک) .. طالما یظن الناس أنه قدیر. کل شیء سوف یحل بواسطته. ولن تکون هناک حاجه إلى الله. بینما قال الأبریاء أنفسهم أنهم وسیله للوصول إلى الله. إذا کان السائق الذی یستخدم السیاره للإقامه ، فماذا یمکن أن نتوقع وصوله؟ علینا أن نصل إلى مستوى معبر علی! لأن علی هو بوابه العلم. لا أحد یسکن عند البوابه ولکنه یمر من خلالها. لذلک وبحسب الروایه ، لکی نصل إلى مدینه المعرفه ، یجب أن نمر من بابها. لا یغیب عن بالنا البوابه. لهذا السبب ، قال حضره علی نفسه إن شخصین أو مجموعتین سیذهبان إلى الجحیم بسببی: أحدهما هو من آذانی ، والآخر هو أولئک الذین یبالغون فیّ ویرفعوننی إلى مرتبه الإله. لذلک نسلک فی سبیل الله. والمسیره فی هذا الاتجاه لا ینبغی أن تتوقف. حتى أصبح فانیًا فی الطبیعه الإلهیه. لا بد من إباده الله فی غیر الله. لا یهم ما هو غیر الله. لأن الله قال للنبی لولا حبی ورحمتی لتفرق الناس عنک. لهذا السبب یجب أن نکون حریصین على عدم الضیاع فی طریق التصوف. یجب أن یمر الطفل بجمیع مراحل نموه: أولاً ، یعتبر الوالدان إلهًا للطفل. یعتبره مزوده. وأقوى من الجمیع ثم یمر بوالدیه لیصبح مدرسًا. ثم ، یجتذب من قبل أقرانه ، یتجنب المعلمین وأولیاء الأمور. وأخیراً الجامعه والأستاذ ثم الأنبیاء والأئمه. لکن نهایه هذا یجب أن تکون لا إله إلا هو. أی أن عقل الإنسان یجب أن یکون کبیرًا لدرجه أن الله یظهر فیه .. وصعد جمیع السلالم. بالطبع هذا لا یعنی أنه سیدمر الجسور خلف رأسه ویکسر درجات السلم. بل ینبغی له أن یشکرهم جمیعًا بحنان ولطف وأن یکون شاکراً لأنهم أتوا به إلى الله. لهذا السبب ، عندما سأل الرسول عن رأی حضره علی فی زوجته فاطمه ، قال: زوجتی هی مساعد جید لی فی الوصول إلى الله. أی ، على الرغم من أن حضره فاطمه هی جمال تجسید الله وفی بعض الأحادیث کانت أعلى من النبی وعلی ، فهذا لا یعنی أن علی توقف عن الانجذاب إلى فاطمه. بدلا من ذلک ، یستخدمه باعتباره لامعًا لدیه سرعه أکبر للوصول إلى الله. لکن الکفار لا یبارکون ولا یدیرون ظهورهم للجمیع. لکنه لا یتوقف عن اللعب معها فی الحب. لأن کلاهما ذاب فی الله ، وهذا أساسًا هو مبدأ بقاء الحیاه الزوجیه. أی: إذا تزوج الشاب زوجته من أجل الجمال أو الثروه فهو یعلم أن الجمال کالحمى والثروه مثل اللیل (السرقه). لذلک ، فهی لیست دائمه. ولکن إذا تزوجا فی سبیل الله ، فإن الله سیخلق رابطًا بینهما لیکونا معًا إلى الأبد ، وحتى یوم القیامه سیسألانه من تکونین لتتخلصی من الوحده ، ویفضلها کن مع زوجتک. وقد ورد فی کثیر من الأحادیث أن المؤمنین بکلام النبی سیکونون أصحابه فی الآخره. لأن الرسول کان فوق کل الآخرین فی شغفه وحماسته لله ، وفی لیله الصعود سرعان ما صعد سلالم وأرضیات السماء ، حتى تراجع جبریل أیضًا وقال: هذا لیس مکان ملجأ لی. وفی یوم القیامه ، تجتذب حضره فاطمه الشیعه مثل الدجاجه فی قطف البذور.
Allah olmayanda ərimək
Səyyahın bu yolu tez keçməsinə kömək etmək üçün hamı Saratdadır. Əgər sərvəti azdırsa, ondan al. Bu səbəbdən onların əqli çəpərlərində qapanmamalısan.Alimləri, alimləri bir nərdivan pillələri hesab etməlisən, bu pillələrin əsas sahibi Allahdır və bu nərdivan yuxarı qalxıb Allaha çatmaq üçündür (bəlkə də sahibinin görünməməsinin səbəbləri).İnsanların onun qüdrət sahibi olduğunu düşündüyü müddətcə. Hər şey onun tərəfindən həll olunacaq. Və Allaha ehtiyac qalmayacaq. Günahsızların özləri Allaha çatmaq üçün bir vasitə olduqlarını demişlər. Əgər nəqliyyat vasitəsini yaşayış üçün istifadə edən sürücü, biz nə gözləyə bilərik? Əlini keçmək səviyyəsinə çatmalıyıq! Çünki Əli elmin qapısıdır. Heç kim darvazada yaşamır, ancaq oradan keçir. Ona görə də rəvayətə görə elm şəhərinə çatmaq üçün onun qapısından keçməliyik. Darvazanın gözünü itirməmək üçün. Bu səbəbdən də Həzrət Əli özü deyirdi ki, mənim ucbatından iki nəfər və ya iki qrup cəhənnəmə gedəcək: biri məni incidənlər, digəri isə mənim haqqımda şişirdərək məni tanrı dərəcəsinə ucaldanlardır. Ona görə də Allah yolunda getməyə. Və bu istiqamətdə yürüş dayandırılmamalıdır. o, ilahi təbiətdə fani olana qədər. Allah tərəfindən yox olmaq, Allahdan başqasından keçmək lazımdır. Onun Allahdan başqa nə olduğu önəmli deyil. Çünki Allah Peyğəmbərə deyir ki, əgər mənim sevgim və mərhəmətim olmasaydı, insanlar səndən dağılışardılar. Ona görə də diqqətli olmalıyıq ki, mistisizm yolunda azmayaq. Uşaq öz inkişafının bütün mərhələlərini keçməlidir: birincisi, valideynlər uşaq üçün Tanrı sayılırlar. Onu öz təminatçısı hesab edir. və hamıdan güclüdür Daha sonra müəllim olmaqla valideynlərini də keçib gedir. Sonra həmyaşıdları tərəfindən cəlb olunaraq müəllimlərdən və valideynlərdən qaçır. Və nəhayət universitet və professor, sonra da ilahi peyğəmbərlər və imamlar. Amma bunun sonu la ilahə ila ho olmalıdır. Yəni insan ağlı o qədər böyük olmalıdır ki, Allah onda təcəlli etsin.. və bütün pilləkənləri qalxıb. Təbii ki, bu o demək deyil ki, o, başının arxasındakı körpüləri dağıdacaq, nərdivanların pillələrini qıracaq. Əksinə, onların hamısına mehribanlıqla, mehribanlıqla təşəkkür etməli və onu Allah dərgahına gətirdikləri üçün şükr etməlidir. Bu səbəbdən Peyğəmbər Hz.Əlinin həyat yoldaşı Fatimə haqqındakı fikrini soruşduqda buyurdu: “Həyat yoldaşım Allaha çatmaqda mənim üçün yaxşı köməkçidir. Yəni, Həzrət Fatimə Allahın mücəssəməsinin gözəlliyi olsa da və bəzi hədislərdə Peyğəmbərdən və Əlidən üstün olsa da, bu o demək deyil ki, Əli Fatiməyə cəlb olunmağı dayandırıb. Əksinə, ondan Allaha çatmaq üçün daha sürətli sürətə malik bir parlaq kimi istifadə edir. Amma kafirlər nemət verməzlər və hamıdan üz döndərməzlər. Lakin o, onunla sevgi ilə oynamaqdan əl çəkmir. Çünki hər ikisi Allahda əriyib.Bu, əsas etibarilə evlilik həyatının sağ qalma prinsipidir. Yə’ni bir cavan arvadını gözəllik və ya var-dövlət üçün evləndirirsə, bilir ki, gözəllik qızdırma kimi, zənginlik isə gecə (oğurluq) kimidir. Buna görə də daimi deyil. Amma əgər hər ikisi Allah rizası üçün evlənsələr, Allah onların arasında əbədi bir əlaqə yaradacaq ki, onlar sonsuza qədər bir yerdə olsunlar.Hətta Qiyamət günü tənhalıqdan qurtulmaq üçün kiminlə birlikdə olacağını Ondan soruşacaqlar. O da bunu üstün tutacaq.Arvadınla ol. Peyğəmbərin sözlərinə iman gətirənlərin axirətdə ona yoldaş olacağı bir çox hədislərdə qeyd olunur. Çünki Peyğəmbər Allaha olan şövq və şövqdə hamıdan üstün idi və merac gecəsi sürətlə cənnətin nərdivan və mərtəbələrinə qalxdı, ta ki Cəbrayıl da geri çəkilib dedi: Bu, mənim sığınacaq yerim deyil. Qiyamət günü isə Həzrət Fatimə toxum yığan toyuq kimi şiələrini özünə cəlb edəcək.
