نوشته های مشابه
چرا مسئولین در همان دوران انقلاب و زمان قبل از ان منجمد شده اند؟ برای آنها فقط مردم مانند همان سالها فقیرند و از ان هم بدتر شده اند کمیته امداد می گوید: ما اول انقلاب فقط ۲میلیون تحت پوشش داشته ایم ولی الان چهار میلیون و بلکه بیشتر شده اند. و اگر هر خانوار را فقیر را ۵نفر حساب کنیم چیزی حدود ۲۰میلیون نفر با حقوق و کمک کمیته امدا زندگی می گذرانند و بقیه هم یا تحت پوشش اداره بیکاری و بهزیستی و امثال آن هستند. حتی حقوق دولت به کارکنان کمک معیشتی محسوب می شود زیرا ۹۵درصد افراد زیر خط فقر کارکنان دولت و کاگران هستند. آنوقت جالب است که همین ها می گویند همه ایران باید عضور موسسات خیریه باشند و به کمیته امداد کمک کنند تا تنظیم گری خودش را درست انجام دهد. پس اینجا یک تناقض کلی در ذهن مسئولین هست: گرانی و تورم ناشی از گرسنگی مردم می دانند. در حالیکه گرانی و تورم درست نقطه عکس رکود است.. و اینها در ذهنشان تناقض را حل کرده و می گویند رکود تورمی. کمیته امداد می گوید با وام اشتغال مددجویان را توانمند ساخته و به تولید کننده تبدیل کرده ایم ولی باید برای محصولات آنان بازاریابی شود. آنها نمی دانند بازار یابی یعنی ایجاد مصرف جدید و بالابردن سطح اسراف. اصول بازاریابی همین است که براساس نظریات کینز و نئوکینزی باید مردم هر روز یک دست لباس عوض کنند! هر ماه یک اتومبیل و هر سال یک حانه و هر هفته هم زنهای حود را عوض کنند! و این موضوع خنده دار نیست بلکه گریه دارد زیرا دقیقا عمل می شود. و طبق آمار طلاق هرسال افزایش می یابد. زیرا تنوع در مصرف و حرص و آز زیاد به مسائل زناشویی هم سرایت پیدا می کند. بازاریابی بود که سیگار و نوشابه و آدامس و .. را جزو ضروریات زندگی کرده است. اگر بازار یابی نبود مردم سیگار را می خواستند چکار؟ آیا گرسنگی انها را برطرف می کند یا تشنگی و آیا اگر سیگار نکشند می میرند؟ آدامس از نان شب واجب تر شده و عموما فکر می کنند اگر گرسنه هم باشند باید سیگار و آدامس را ترک نکنند. بازار یابی بود که بجای آجیل و نقل و نبات، حالا بچه ها چیپس و پفک می خورند. یک طرف دیگر بازاریابی این است که تولید به حد اشباع رسیده و همه بازار ها اشباع هستند و باید بازار های جدیدی ایجاد کرد. می بینید هر تناقض اشکاری به راحتی قابل توجیه است. زیرا دروغگویان کم حافظه هستند یادشان می رود که قبلا درست برعکس این حرف را می زدند. نمایندگان مجلس و دولت جز سیاهنمایی کاری نمی کنند! از یکسو منطقه خود را فاقد هر گونه امکانات و اشتغال و مسکن می دانند. و از سوی دیگر از انها انتظار دارند که هزینه های سنگین تبلیغات را بپردازند. آنها یادشان می رود که یک روزی گفته اند که مردم محروم و گرسنه هستند و زیر بار تورم کمرشان خم شده. زیرا بلافاصله می گویند: مردم اسراف نکنید! سازمان آب آمار می دهد که مصرف آب سرانه ایران به وضع خطرناکی رسیده! سازمان برق می گوید مصرف برق در ایران شش برابر متوسط دنیا است.یا اداره گاز می گوید. ملت ۹۰میلیونی ایران به اندازه کل جمعیت چین گاز مصرف می کنند. لابد همه این مصرف ها هم برای خنده است؟ و از زور گرسنگی گاز می خورند؟! و از فرط فقر و بی چیزی آب تصفیه شده در استخرشان می ریزند. و از فرط گرانی یک ویلا در شمال یک خانه در خارج و یک خانه در شهر دارند ولی برای ثبت نام در مسکن مهر هم مدارک لازم را تهیه کرده اند. کافی است یک پیمایش صورت گیرد: به تمام واحد های مسکونی کمیته امداد و بنیاد مسکن و مسکن مهر سر بزنند و ببینند که مالکین همان متصرفین نیستند. و کسی که با هزار فحش و بد و بیراه مدارک دریافت مسکن را تهیه کرده بلافاصله آن را فروخته و به خارج رفته است. البته هدف انها این است که به مستمندان کشورهای دیگر کمک کنند. و آنها را واجب تر از خودشان می دانند. اینهمه ایثار ستودنی است.
Why don’t they believe?
Why are the officials frozen during the revolution and the time before it? For them, the people are just as poor as they were in those years, and they have become even worse. The relief committee says: At the beginning of the revolution, we only had 2 million people covered, but now they have increased to 4 million and even more. And if we count 5 poor people in each household, about 20 million people are living with the salaries and assistance of Amda Committee, and the rest are either covered by the unemployment and welfare department and the like. Even government salaries to employees are considered as livelihood assistance because 95% of people below the poverty line are government employees and workers. It is interesting then that they say that all of Iran should be members of charity organizations and help the relief committee to properly regulate itself. So, there is a general contradiction in the minds of the officials: the people know that high prices and inflation are caused by hunger. While high prices and inflation are the exact opposite of recession. The aid committee says that we have empowered the clients with employment loans and turned them into producers, but their products must be marketed. They do not know that marketing means creating new consumption and raising the level of extravagance. The principles of marketing are that according to Keynes and Neo-Keynesian theories, people should change clothes every day! Change a car every month, a bar every year, and change wives every week! And this is not funny, but crying because it is done exactly. And according to divorce statistics, it increases every year. Because diversity in consumption and greed spreads to marital issues. It was marketing that made cigarettes, soft drinks, chewing gum, etc. among the necessities of life. What if people wanted cigarettes if there was no marketing? Will they be satisfied with hunger or thirst and will they die if they don’t smoke? Gum has become more obligatory than night bread and generally people think that even if they are hungry, they should not give up smoking and chewing gum. It was marketing that instead of nuts and sweets, now children eat chips and puffs. Another side of marketing is that production has reached saturation and all markets are saturated and new markets must be created. You see, any apparent contradiction is easily justified. Because liars have poor memory, they remember that they used to say the exact opposite. Parliamentarians and the government do nothing but blackmail! On the one hand, they consider their region as lacking any facilities, employment and housing. And on the other hand, they expect them to pay heavy advertising costs. They remember that one day they said that people are deprived and hungry and their backs are bent under the weight of swelling. Because they immediately say: People, don’t waste! The water organization reports that Iran’s per capita water consumption has reached a dangerous situation! The electricity organization says that electricity consumption in Iran is six times the world average, or the gas administration says. Iran’s 90 million people consume as much gas as the entire population of China. Are all these usages for fun? And they bite because of hunger?! And because of extreme poverty and nothing, they pour purified water in their pool. And because of the high price, they have a villa in the north, a house outside and a house in the city, but they have also prepared the necessary documents to register in Mehr housing. It is enough to conduct a survey: visit all the residential units of the Relief Committee and the Housing and Housing Foundation and see that the owners are not the same as the occupants. And the one who prepared the housing documents with a thousand curses and bad words immediately sold it and went abroad. Of course, their goal is to help the poor in other countries. And they consider them more obligatory than themselves. All this sacrifice is commendable.
لماذا لا یؤمنون؟
ولماذا تم تجمید المسؤولین أثناء الثوره وما قبلها؟ بالنسبه لهم ، کان الناس فقراء کما کانوا فی تلک السنوات ، وقد ازدادوا سوءًا. تقول لجنه الإغاثه: فی بدایه الثوره ، کان لدینا ۲ ملیون شخص فقط ، لکنهم الآن زادوا إلى ۴ ملیون بل وأکثر. وإذا أحصینا ۵ فقراء فی کل أسره ، فإن حوالی ۲۰ ملیون شخص یعیشون برواتب ومساعده لجنه عمدا ، والباقی إما مشمولون بدائره البطاله والرعایه الاجتماعیه وما شابه ذلک. حتى رواتب الموظفین الحکومیه تعتبر بمثابه مساعده لکسب العیش لأن ۹۵٪ من الأشخاص الذین یعیشون تحت خط الفقر هم موظفون حکومیون وعمال. من المثیر للاهتمام إذن أنهم یقولون إن کل إیران یجب أن تکون أعضاء فی منظمات خیریه وأن تساعد لجنه الإغاثه فی تنظیم نفسها بشکل صحیح. إذن ، هناک تناقض عام فی أذهان المسؤولین: یعرف الناس أن الجوع هو سبب ارتفاع الأسعار والتضخم. فی حین أن الأسعار المرتفعه والتضخم هو عکس الرکود تمامًا. تقول لجنه المساعده إننا قمنا بتمکین العملاء من خلال قروض التوظیف وتحویلهم إلى منتجین ، ولکن یجب تسویق منتجاتهم. إنهم لا یعرفون أن التسویق یعنی خلق استهلاک جدید ورفع مستوى الإسراف. مبادئ التسویق هی أنه وفقًا لنظریات Keynes و Neo-Keynesian ، یجب على الناس تغییر الملابس کل یوم! تغییر سیاره کل شهر ، شریط کل عام ، وتغییر الزوجات کل أسبوع! وهذا لیس مضحکا بل بکاء لأنه یتم بالضبط. وبحسب إحصائیات الطلاق تزداد کل عام. لأن التنوع فی الاستهلاک والجشع ینتشر إلى القضایا الزوجیه. کان التسویق هو الذی جعل السجائر والمشروبات الغازیه والعلکه وغیرها من ضروریات الحیاه. ماذا لو أراد الناس السجائر إذا لم یکن هناک تسویق؟ هل سیشبعون بالجوع أو العطش ویموتون إذا لم یدخنوا؟ أصبحت العلکه أکثر إلزامیه من خبز اللیل ، ویعتقد الناس عمومًا أنه حتى لو کانوا جائعین ، فلا ینبغی لهم الإقلاع عن التدخین ومضغ العلکه. کان التسویق هو أنه بدلاً من المکسرات والحلویات ، یأکل الأطفال الآن رقائق البطاطس والنفخات. جانب آخر من التسویق هو أن الإنتاج قد وصل إلى مرحله التشبع وجمیع الأسواق مشبعه ویجب إنشاء أسواق جدیده. ترى ، أی تناقض واضح یمکن تبریره بسهوله. لأن الکذابین یعانون من ضعف الذاکره ، فإنهم یتذکرون أنهم اعتادوا أن یقولوا العکس تمامًا. البرلمانیون والحکومه لا یفعلون شیئاً سوى الابتزاز! من ناحیه أخرى ، یعتبرون أن منطقتهم تفتقر إلى المرافق والتوظیف والسکن. ومن ناحیه أخرى ، یتوقعون منهم دفع تکالیف إعلانیه باهظه. یتذکرون أنهم قالوا ذات یوم إن الناس محرومون وجائعون وأن ظهورهم تنحنی تحت وطأه التورم. لأنهم یقولون على الفور: أیها الناس ، لا تضیعوا! منظمه المیاه تعلن أن استهلاک الفرد من المیاه فی إیران وصل إلى وضع خطیر! تقول منظمه الکهرباء إن استهلاک الکهرباء فی إیران یبلغ سته أضعاف المتوسط العالمی ، أو تقول إداره الغاز. یستهلک سکان إیران البالغ عددهم ۹۰ ملیون نسمه نفس قدر استهلاک سکان الصین من الغاز. هل کل هذه الاستخدامات للمتعه؟ وهم یعضون من الجوع ؟! وبسبب الفقر المدقع ولا شیء ، یصبون الماء النقی فی برکتهم. وبسبب الثمن الباهظ لدیهم فیلا فی الشمال ومنزل بالخارج ومنزل فی المدینه ، لکنهم أیضًا أعدوا المستندات اللازمه للتسجیل فی مساکن مهر. یکفی إجراء مسح: زیاره جمیع الوحدات السکنیه التابعه للجنه الإغاثه ومؤسسه الإسکان والإسکان والتأکد من أن الملاک لیسوا مثل الساکنین. ومن أعد وثائق الإسکان بألف لعنه وکلام بذیء باعها على الفور وخرج إلى الخارج. بالطبع ، هدفهم هو مساعده الفقراء فی البلدان الأخرى. وهم یعتبرونها واجبه أکثر من أنفسهم. کل هذه التضحیه جدیره بالثناء.
Niyə inanmırlar?
İnqilabda və ondan əvvəlki dövrdə məmurlar niyə dondurulur? Onlar üçün xalq o illərdə olduğu kimi yoxsuldur və daha da pisləşib.Yardım komitəsi deyir: İnqilabın əvvəlində bizdə cəmi 2 milyon insan əhatə olunurdusa, indi onlar 4-ə çatıb. milyon və daha çox. Və hər evdə ۵ kasıbı hesablasaq, təxminən 20 milyon insan Amda Komitəsinin maaşı və yardımı ilə yaşayır, qalanları isə ya işsizlik və rifah şöbəsi və sair tərəfindən əhatə olunur. Hətta dövlət işçilərinə verilən maaşlar dolanışıq yardımı hesab olunur, çünki yoxsulluq həddində olan insanların 95%-i dövlət qulluqçuları və işçilərdir. Maraqlıdır ki, o zaman deyirlər ki, bütün İran xeyriyyə təşkilatlarının üzvü olmalıdır və yardım komitəsinin özünü düzgün tənzimləməsinə kömək etməlidir. Deməli, məmurların düşüncəsində ümumi bir ziddiyyət var: xalq bilir ki, bahalaşma, inflyasiya aclıqdan qaynaqlanır. Yüksək qiymətlər və inflyasiya tənəzzülün tam əksidir. Yardım komitəsi deyir ki, biz müştəriləri iş kreditləri ilə gücləndirmişik və onları istehsalçıya çevirmişik, lakin onların məhsulları bazara çıxarılmalıdır. Onlar bilmirlər ki, marketinq yeni istehlak yaratmaq və israfçılığın səviyyəsini yüksəltmək deməkdir. Marketinqin prinsipləri ondan ibarətdir ki, Keyns və Neokeynsçi nəzəriyyələrə görə insanlar hər gün paltar dəyişdirməlidirlər! Hər ay maşın, hər il bar, hər həftə arvad dəyişin! Və bu gülməli deyil, amma ağlayır, çünki bu, tam olaraq edilir. Boşanma statistikasına görə isə hər il artır. Çünki istehlakdakı müxtəliflik və tamah evlilik məsələlərinə yayılır. Məhz marketinq siqareti, sərinləşdirici içkiləri, saqqızları və s.-ni həyat ehtiyacları sırasına çıxarırdı. Marketinq olmasaydı, insanlar siqaret istəsəydilər? Aclıqdan, susuzluqdan doyacaqlar, siqaret çəkməsələr öləcəklərmi? Saqqız gecə çörəyindən daha vacib hala gəlib və ümumiyyətlə insanlar ac qalsalar belə siqareti və saqqızı atmamalı olduqlarını düşünürlər. Bu marketinq idi ki, indi uşaqlar qoz və şirniyyat əvəzinə çips və puf yeyirlər. Marketinqin digər tərəfi odur ki, istehsal doymağa çatıb və bütün bazarlar doyub və yeni bazarlar yaradılmalıdır. Görürsünüz, hər hansı aşkar ziddiyyət asanlıqla əsaslandırılır. Yalançıların yaddaşı zəif olduğu üçün əvvəllər bunun tam əksini dediklərini xatırlayırlar. Millət vəkilləri və hökumət şantajdan başqa heç nə etmir! Onlar bir tərəfdən öz bölgələrini heç bir şəraiti, məşğulluğu və yaşayış yeri olmayan hesab edirlər. Digər tərəfdən, onlardan böyük reklam xərcləri ödəmələrini gözləyirlər. Yadındadırlar ki, bir gün deyirdilər ki, insanlar aclıqdan məhrumdurlar, şişin ağırlığından belləri əyilib. Çünki dərhal deyirlər: İnsanlar, israf etməyin! Su təşkilatı bildirir ki, İranın adambaşına düşən su istehlakı təhlükəli həddə çatıb! Elektrik enerjisi təşkilatı deyir ki, İranda elektrik istehlakı dünya üzrə orta göstəricidən 6 dəfə çoxdur, yaxud qaz administrasiyası deyir. İranın 90 milyon əhalisi Çinin bütün əhalisi qədər qaz istehlak edir. Bütün bu istifadələr əyləncə üçündür? Və aclıqdan dişləyirlər?! Və həddindən artıq yoxsulluq və heç bir şey olmadığı üçün hovuzlarına təmizlənmiş su tökürlər. Və qiymət baha olduğu üçün şimalda villası, çöldə evi və şəhərdə evi var, amma Mehr yaşayış evində qeydiyyatdan keçmək üçün lazımi sənədləri də hazırlayıblar. Bir sorğu keçirmək kifayətdir: Yardım Komitəsinin və Mənzil və Mənzil Fondunun bütün yaşayış məntəqələrinə baş çəkin və ev sahiblərinin sakinlərlə eyni olmadığını görün. Mənzilin sənədlərini min qarğışla, pis sözlə hazırlayan isə dərhal satıb xaricə gedib. Təbii ki, onların məqsədi başqa ölkələrdəki yoxsullara kömək etməkdir. Və onları özlərindən daha vacib hesab edirlər. Bütün bu fədakarlıq təqdirəlayiqdir.
