نوشته های مشابه
برای شناخت شبکه تولید و توزیع و مصرف در اقتصاد امپراطور جهانی جمهوری اسلامی ایران باید بدانیم که این امپراتوری دارای سه طبقه شبکه توزیع است که بحش اول آن درون زا بوده و مخفی است و مورد مطالعه قرار نگرفته است. و آن شبکه دستفروشان است. سبکه دستفروشان حتی رئیس جمهور هم به ایران تحویل داده است و آقای شهید رجایی با افتخار تمام می گفت من یک دستفروش ساده بودم و کاسه و بشقاب می فروختم. تقریبا میتوان گفت این شبکه همه جمعیت فعال ایران را در بر می گیرد. و هرکس با تلفن خود یا با حضور خود و یا سفارش، در شبکه هست و مایحتاج خود را از ان تهیه می کند. و چون شبکه دستفروشان به شبکه مخفی تولید زیر زمینی متصل هستند لذا تمام نیازهای جامعه را تامین می کنند. افراد جامانده از این شبکه بسیار کم هستند لذا می بینیم شبکه توزیع طبقه دوم و سوم با ورشکستگی عمر خود را به سر می برند. خود شما وقتی در مترو هستید یا در خیابان، مشاهده می کنید انواع و اقسام مایحتاج شما در دسترس شما است آنهم به نصف قیمت. لذا دست خالی به خانه نمی روید. فقط مسئولین هستند که به پیشکار خود می گویند که فلان فروشگاه تعاونی و مال ها مراجه کنند و همه چیز بخرند و کارت بکشند! لذا طبقه دوم یا میانی شبکه توزیع در امپراطوری فعلی ایران، مجبورند قاچاق کنند و کشورهای همسایه را تامین نمایند. چون شبکه دستفروشان آنقدر سرمایه ندارد که چنین کاری بکند و طقه سوم توزیع هم آن را غیر قانونی می داند. لذا شبکه میانی توزیع را معمولا افراد دوتابعیتی مانند پیله وران یا کولبر ها انجام می دهند. پیله وران در مرزهای ایران ساکن هستند و گذرنامه پیله وری دارند زیرا در انطرف مرز بستگانی دارند که کالاها را تحویل می گیرند. البته در کردستان آنها را کولبر می گویند و در جنوب ته لنجی! طبق قانون امپراطوری ایران کسانیکه در فاصله ۲۵کیلومتری مرزی زندگی می کنند هم سهمیه دارند و هم گذرنامه برای عبور ومرور آنهم فقط در همان محدوده. این کالاها باید از تولیدکنندگان متوسط باشد زیرا تولید کنندگان مخفی یا زیر زمینی سرمایه برای تولید انبوه ندارند که قابلیت صادرات داشته باشد تولید کنندگان انبوه هم به واسطه بیمه و مالیات و بهره بانکی که پرداخت می کنند نمی توانند کالای قابل رقابت تولید و پخش کنند. اما شبکه های پخش های عمده یا طبقه سوم شبکه توزیع در امپراطوری ایران باید فقط نگاه صادراتی داشته باشند. آنها با وام و کمک های دولتی تاسیس می شوند و تا آخر هم دولتی باقی می مانند مانند ایران خودرو زیرا که پرداخت بهره بانکی همه سرمایه های انها را می بلعد. حتی دولت و سازمان های بازنشستگی هم بر اثر بهره های بانکی به سن قاعدگی رسیده اند. یعنی در آمد های آنها هزینه هایشان را نمی پوشاند. و از کمک دولت بی نیاز نمی شوند. در واقع مالیات مردم صرف دادن بهره های بانکی می شود. با تمام این کارشکنی ها اقتصاد ایران قدرتمندانه پیش می رود و در سه بخش زیر زمینی بازار داخل را اشباع می کند و در بخش میانی و بازار همسایه ها را تامین مایحتاج می کند و در بخش دولتی به آمریکا و اروپا و چین و روسیه کمک مالی و فنی می کند. همه اختلاس ها در شبکه دولتی است و هدف همه اختلاس ها هم اروپا و آمریکا است. یعنی آنها برای اقتصاد خود مثل گذشته نیاز به کمک مالی ایران دارند و چون تحریم هست به صورت دزدی و قاچاق و مخفیانه از ایران می برند.کانال آنها هم تحصیلکرده های اروپا و آمریکا هستند که نفوذ می کنند و در یک ثانیه سویچ کرده و حسابهای ایران را خالی و به حسابهای بانکی سوئیس و امریکا و کانادا واریز می کنند. و مردم دنیا می دانند که بدون کمک مالی ایران مانند فروش رایگان نفت (نفت را می خرند و پولش را به بهانه تحریم نمی دهند) هیچ کشور در جهان ادامه حیات ندارد. لذا اگر می خواهند دولت هایشان دزدی نکنند باید در اعتصابات شرکت کنند و شعار الله اکبر بدهند
Understanding the economy of the Iranian empire
To understand the production, distribution and consumption network in the economy of the world empire of the Islamic Republic of Iran, we must know that this empire has three layers of distribution network, the first part of which is endogenous and hidden and has not been studied. And that network is peddlers. Even the president has delivered the style of peddlers to Iran, and Mr. Shahid Rajaei proudly said that I was a simple peddler and sold bowls and plates. It can almost be said that this network includes all the active population of Iran. And everyone is on the network with their phone or with their presence or order and gets their needs from it. And because the network of peddlers is connected to the secret underground production network, they provide all the needs of the society. There are very few survivors of this network, so we see that the distribution network of the second and third floors is going bankrupt. When you are in the subway or on the street, you see that all kinds of necessities are available to you at half the price. Therefore, you will not go home empty-handed. It is only the officials who tell their employees to go to a cooperative store and buy everything and draw cards! Therefore, the second or middle layer of the distribution network in the current empire of Iran is forced to smuggle and supply the neighboring countries. Because the network of peddlers does not have enough capital to do such a thing and the third tier of distribution also considers it illegal. Therefore, the middle distribution network is usually carried out by people with dual citizenship, such as Pilevaran or Colbert. The cocoons live on the borders of Iran and have cocooning passports because they have relatives on the other side of the border who deliver the goods. Of course, in Kurdistan they are called Kolbar and in the south Te Lanji! According to the law of the Empire of Iran, those who live within 25 kilometers of the border have both a quota and a passport to pass through that area only. These goods must be from average producers because secret or underground producers do not have capital for mass production that can be exported. Mass producers cannot produce and distribute competitive goods due to the insurance, taxes and bank interest they pay. But the major broadcast networks or the third tier of the distribution network in the Iranian Empire should only have an export perspective. They are established with loans and government aid and remain state-owned until the end, like Iran Khodro, because the payment of bank interest consumes all their funds. Even the government and pension organizations have reached the age of menstruation due to bank interest. That is, their income does not cover their expenses. And they don’t need government help. In fact, people’s taxes are used to pay bank interest. Despite all these disruptions, Iran’s economy is moving forward powerfully and saturates the domestic market in three underground sectors, supplies necessities to neighboring markets in the middle sector, and provides financial aid to America, Europe, China, and Russia in the government sector. And technical. All embezzlement is in the government network and the target of all embezzlement is Europe and America. That is, they need Iran’s financial aid for their economy as before, and because there is an embargo, they take from Iran in the form of theft, smuggling and secretly. Iran is empty and deposited into Swiss, American and Canadian bank accounts. And the people of the world know that without Iran’s financial assistance, such as the free sale of oil (they buy oil and don’t give their money under the pretext of sanctions), no country in the world can survive. Therefore, if they want their governments not to steal, they should participate in strikes and chant Allahu Akbar
فهم اقتصاد الإمبراطوریه الإیرانیه
لفهم شبکه الإنتاج والتوزیع والاستهلاک فی اقتصاد الإمبراطوریه العالمیه لجمهوریه إیران الإسلامیه ، یجب أن نعلم أن هذه الإمبراطوریه لها ثلاث طبقات من شبکه التوزیع ، الجزء الأول منها داخلی وخفی ولم تتم دراسته. . وهذه الشبکه هی الباعه المتجولون. حتى الرئیس قام بتسلیم أسلوب الباعه المتجولین إلى إیران ، وقال السید شهید رجائی بفخر إننی کنت بائع متجول بسیط وأبیع الأطباق والأطباق. یمکن القول تقریبًا أن هذه الشبکه تضم جمیع السکان النشطین فی إیران. والجمیع على الشبکه بهواتفهم أو بحضورهم أو بأمرهم ویحصلون منها على احتیاجاتهم. ولأن شبکه الباعه المتجولین مرتبطه بشبکه الإنتاج السریه تحت الأرض ، فإنهم یوفرون جمیع احتیاجات المجتمع. هناک عدد قلیل جدًا من الناجین من هذه الشبکه ، لذلک نرى أن شبکه التوزیع فی الطابقین الثانی والثالث تفلس. عندما تکون فی مترو الأنفاق أو فی الشارع ، ترى أن جمیع أنواع الضروریات متوفره لک بنصف السعر. لذلک ، لن تعود إلى المنزل خالی الوفاض. المسؤولون فقط هم من یأمرون موظفیهم بالذهاب إلى متجر تعاونی وشراء کل شیء وسحب البطاقات! لذلک ، فإن الطبقه الثانیه أو الوسطى من شبکه التوزیع فی الإمبراطوریه الحالیه لإیران مجبره على التهریب وإمداد الدول المجاوره. لأن شبکه الباعه المتجولین لیس لدیها رأس مال کافٍ للقیام بمثل هذا الشیء ، کما أن الطبقه الثالثه من التوزیع تعتبرها غیر قانونیه. لذلک ، عاده ما یتم تنفیذ شبکه التوزیع الوسطى من قبل أشخاص یحملون جنسیه مزدوجه ، مثل Pilevaran أو Colbert. تعیش الشرانق على حدود إیران ولدیها جوازات سفر شرنقه لأن لدیهم أقارب على الجانب الآخر من الحدود یقومون بتسلیم البضائع. طبعا فی کردستان یطلق علیهم کولبار وفی الجنوب یسمون تی لانجی! وفقًا لقانون الإمبراطوریه الإیرانیه ، فإن أولئک الذین یعیشون على بعد ۲۵ کیلومترًا من الحدود لدیهم حصه وجواز سفر للمرور عبر تلک المنطقه فقط. یجب أن تکون هذه السلع من منتجین عادیین لأن المنتجین السریین أو السریین لا یملکون رأس مال للإنتاج الضخم یمکن تصدیره ، ولا یستطیع المنتجون بالجمله إنتاج وتوزیع السلع التنافسیه بسبب التأمین والضرائب والفوائد المصرفیه التی یدفعونها. لکن شبکات البث الرئیسیه أو الطبقه الثالثه من شبکه التوزیع فی الإمبراطوریه الإیرانیه یجب أن یکون لها منظور تصدیری فقط. یتم تأسیسها بقروض ومساعدات حکومیه وتبقى مملوکه للدوله حتى النهایه ، مثل إیران خودرو ، لأن دفع الفوائد المصرفیه یستهلک کل أموالها. حتى الحکومه ومؤسسات التقاعد بلغت سن الحیض بسبب الفوائد المصرفیه. أی أن دخلهم لا یغطی نفقاتهم. وهم لا یحتاجون إلى مساعده الحکومه. فی الواقع ، تُستخدم ضرائب الناس لدفع الفوائد المصرفیه. على الرغم من کل هذه الاضطرابات ، فإن الاقتصاد الإیرانی یتقدم بقوه ویشبع السوق المحلیه فی ثلاثه قطاعات تحت الأرض ، ویورد الضروریات للأسواق المجاوره فی القطاع الأوسط ، ویقدم مساعدات مالیه لأمریکا وأوروبا والصین وروسیا فی القطاع الحکومی. تقنی. کل الاختلاس فی الشبکه الحکومیه والهدف من کل الاختلاس اوروبا وامریکا. أی أنهم بحاجه إلى مساعده إیران المالیه لاقتصادهم کما فی السابق ، ولأن هناک حظرًا یأخذونها من إیران فی صوره سرقه وتهریب وسریه ، إیران فارغه ومودعه فی حسابات بنکیه سویسریه وأمریکیه وکندیه. وتعلم شعوب العالم أنه بدون مساعده إیران المالیه ، مثل البیع الحر للنفط (یشترون النفط ولا یتبرعون بأموالهم بذریعه العقوبات) ، لا یمکن لأی دوله فی العالم البقاء على قید الحیاه. لذلک ، إذا کانوا یریدون من حکوماتهم ألا تسرق ، فعلیهم المشارکه فی الإضرابات وتردید الله أکبر
Têgihîştina aboriya împaratoriya Îranê
Ji bo têgihiştina şebekeya berhemanîn, belavkirin û xerckirinê di aboriya împaratoriya cîhanî ya Komara Îslamî ya Îranê de, divê em zanibin ku ev împaratoriya sê tebeqeyên şebekeya belavkirinê heye, ku beşa yekem a wê endogen û veşartî ye û nehatiye lêkolîn kirin. . Û ew şebek firoşkar in. Heta serokatî jî şêwaza firoşyariyê radestî Îranê kiriye û birêz Şehîd Receyî bi serbilindî gotiye ku ez firoşkarekî sade me û tas û tas difirotim. Hema mirov dikare bibêje ku ev şebek hemû nifûsa çalak a Îranê dihewîne. Û her kes bi telefona xwe yan jî bi hebûna xwe yan jî emrê xwe li ser torê ye û pêdiviyên xwe jê distîne. Û ji ber ku şebekeya bazirganan bi tora hilberandina nepenî ya binerd ve girêdayî ye, ew hemî hewcedariyên civakê peyda dikin. Ji vê şebekeyê gelek kêm kes rizgar bûne, lewra em dibînin ku tora belavkirina qatên duyemîn û sêyem ber bi îflasê ve diçe. Dema ku hûn li metroyê an jî li kolanê bin, hûn dibînin ku her cûre hewcedarî bi nîv biha ji we re peyda dibin. Ji ber vê yekê hûn ê dest vala neçin malê. Tenê karbidest in ku ji karmendên xwe re dibêjin herin dikanek kooperatîfê û her tiştî bikirin û qertan bikişînin! Ji ber vê yekê qata duyem an navîn a tora belavkirinê di împaratoriya niha ya Îranê de neçar e ku bi qaçaxî û dabînkirina welatên cîran. Ji ber ku şebekeya firoşkaran têra sermaya karekî wiha nake û pileya sêyem a belavkirinê jî neqanûnî dibîne. Ji ber vê yekê, tora belavkirina navîn bi gelemperî ji hêla mirovên xwedan hemwelatîbûna dualî ve, wekî Pilevaran an Colbert, tê meşandin. Kokên li ser sînorên Îranê dijîn û xwedî pasaporta kozikê ne, ji ber ku xizmên wan li aliyê din ê sînor hene ku kelûpelan digihînin wan. Helbet li Kurdistanê jê re dibêjin kolber û li başûr jî dibêjin Te Lancî! Li gorî yasaya Împaratoriya Îranê, kesên ku 25 kîlometran dûrî sînor dimînin, hem kota û hem jî pasaporta wan heye ku tenê ji wê deverê derbas bibin. Divê ev kelûpel ji hilberînerên navîn bin, ji ber ku hilberînerên nepenî û nepenî ji bo hilberîna girseyî ne xwedî sermaye ne ku dikare were hinardekirin, hilberînerên girseyî ji ber sîgorte, bac û faîza bankê ku didin, nikarin hilberên reqabetê hilberînin û belav bikin. Lê şebekeyên sereke yên weşanê yan jî pileya sêyem a tora belavkirinê li Împaratoriya Îranê divê tenê xwedî perspektîfek hinardekirinê bin. Ew bi deyn û alîkariyên hikûmetê têne damezrandin û heta dawiyê wek Îran Khodro di bin milkê dewletê de dimînin, ji ber ku dayîna faîza bankê hemû pereyên wan dixwe. Heta dewlet û saziyên teqawidiyê ji ber faîza bankeyan gihîştine temenê mêtîngeriyê. Yanî hatina wan têra lêçûnên wan nake. Û hewcedariya wan bi alîkariya hikûmetê nîne. Bi rastî jî bacên xelkê ji bo dayîna faîza bankeyan tê bikaranîn. Tevî van hemû aloziyan, aboriya Îranê bi hêz ber bi pêş ve diçe û di sê beşên jêrzemînê de bazara navxwe têr dike, di sektora navîn de pêdiviyên bazarên cîran dabîn dike û di sektora hikûmetê de alîkariya darayî dide Amerîka, Ewropa, Çîn û Rûsyayê. teknîkî. Hemû desteserkirin di şebekeya hikûmetê de ye û armanca hemû desteseriyan Ewropa û Amerîka ye. Yanî ji bo aboriya xwe wek berê pêwîstiya wan bi alîkariya aborî ya Îranê heye û ji ber ku ambargo heye, bi dizî, qaçaxçîtî û bi dizî ji Îranê distînin, Îran vala ye û di hesabê bankên Swîsre, Amerîka û Kanadayê de tê razandin. Û xelkê cîhanê jî dizanin ku bêyî alîkariya aborî ya Îranê, wek firotina belaş a petrolê (neftê dikirin û pereyên xwe bi behaneya dorpêçan nadin), ti welatekî cîhanê nikare bijî. Ji ber vê yekê, ger dixwazin hikûmetên wan diziyê nekin, bila beşdarî grevên xwe bibin û sirûda Allahû Ekber bidin
