نوشته های مشابه
تحلیل اقتصادی یا سیاسی انواع و اقسام روشها دارد شاید بتوان گفت به تعداد انسانهای متفکر روش های تحلیل وجود دارد! لذا ما از سال ۱۳۴۸ به تنظیم و دسته بندی آن اقدام نمودیم. در ان سال با استفاده از کلکسیون تمبر که باب روز بود تحلیل تاریخ و سیاسی و اقتصادی ارائه نموده و کلکسیون تمبر را مجموعه ای گرانبها در تحلیل ها معرفی شد( مجله دختران و پسران موسسه اطلاعات) بعد از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰ آنها را بعنوان تحلیل مکتبی تدوین و منتشر در مجله جوانان شد. در سالهای ۱۳۵۹ در مدرسه عالی شهید مطهری تدریس و بالاخره در روزنامه جهان اسلام در ۴شماره تحت عنوان تحلیگران سیاسی کیستند؟ درج گردید. باید دانست یکی از روشهای دسته بندی تحلیل ها، تحلیل ریاضی یا عددی است که اکنون به ان می پردازیم: تحلیل یکتا یا یگانه و تحلیل سیاسی توحیدی مثلا در بازی ایران و انگلیس باید گفت با یک برنامه ساده برخورد دو بازکن ایرانی همه برنامه های جام جهانی بهم ریخت! این امر برمبنای اصل (لا موثر فی الوجود الا الله) در فلسفه می باشد. در این حالت اختیارات خود را هم تقدیم خدا می کنیم(توکلت علی الله) لذا همه چیز با یک عدد شروع و به یک راه حل خاتمه می یابد (انا لله و انا الیه راجعون) اما ایرانیها بر ان افزوده اند و تحلیل دوگانه یا ثنویت را پایه گذاری کرده اند. اهورا و اهریمن، نور و تاریکی از ابداعات ایرانی ها است. آنها فرشته و شیطان را که زیر مجموعه خدا(تحلیل یکا پرستی) است به خدا و مقابل خدا(اهورا و اهریمن) تبیدل و لذا دشمنی برای خدا آفریدند نه برای بشر یا فرشتگان که زیر مجموعه باشد. لذا تحلیل های انها فوری بر دو تقسیم می شود که تحلیل برمبنای تضاد هم گفته می شود. مثلا می گویند ما باید ضد امریکایی باشیم! و هرچه آمریکا انجام داد برعکس آن عمل کنیم. در اینصورت کمونیست ها از ما بهتر خواهند شد! زیرا ذاتی انها ضد امپریالیستی است. اشتباه بزرگ این تحلیل آن است که مجبوریم همیشه آمریکا را تقویت کنیم تا بماند! زیرا اگر او نباشد با چه کسی مبارزه خواهیم کرد و یا چه کسی را دشمن معرفی خواهیم نمود؟ مثل رینگ بوکس تا یکی زمین می خورد، او را بلند می کنند و آب و چای می دهند! یا در کشتی طرف وقتی زمین می خورد می گوید بلند شو! زیرا دوئل لازمه وجود دونفر است. اما واقعیت این است اگر کسی زمین خورد دیگری را قهرمان اعلام کنند.در حالیکه تحلیل یکتایی می گوید: دشمن را از بین ببرید تا زمین از ان خدا باشد و بس حتی یک صدم درصد هم غیر خدایی باشد شرک محسوب می شود. و پیامبر این کار را انتقال از جهاد اصغر به جهاد اکیر نام نهاد زیرا نیازی نیست دشمن خارجی همیشه وجود داشته باشد. باید کار انها تمام شود تا ما به دشمن داخلی خود(نفس اماره، غرور و ظلم) بپردازیم. تخلیل های سه گانه یا تثلیث نیز از اروپا نشات گرفته می گویند تشکیلات فراماسونها سه به سه بوده! و برای مقام الهی پدر و پسر و روح القدس را پذیرفته اند. در ایران هم برخی ها شعار نه شرقی و نه غربی دادند یا جهان سوم را مطرح و یا خود را راه سوم و خط سوم خواندن. البته تا موقعی که خدا را در نظر بگیریم مانعی نیست، ولی وقتی این شعار جای خدا را گرفت! مثل زن زندگی آزادی که اثری از خدا در ان نیست! شرک محسوب می شود. و بزرگترین ایران آن حفظ دوجناح قبلی است. یعنی شوروی که از بین رفت شعار نه شرقی و نه غربی رنگ باخت. ولی اینها روسیه را جای شوروی تقویت کردند تا بالاخره آمریکا دشمنی داشته باشد و ایران هم نه شرقی و نه غربی بگوید! اگر از تحلیل یکتا، دوبینال، تریپل(پاسکال خیام) بگذریم، به تحلیل چهار و پنج پایه و گاهی به تحلیل ۲۵۰پایه ای هم می رسیم. همه اینها فقط برای این است که اصل فلسفی لاموثر فی الوجود را زیر پا بگذاریم. و خداوند را از ندگی خود پاک کنیم. فرضا برای تحلیل بودجه آمریکا! متخصصین بودجه معادله ۲۵۰۰مجهولی طرح کرده اند.
Unique analysis
Economic or political analysis has all kinds of methods, perhaps it can be said that there are as many analytical methods as there are thinking people! Therefore, we started to organize and categorize it since 1348. In that year, using the stamp collection, which was trending, he presented historical, political and economic analysis, and the stamp collection was introduced as a precious collection in the analyzes (Girls and Boys Magazine of the Information Institute) after the Islamic Revolution in 1360, they were introduced as A school analysis was compiled and published in the youth magazine. In 1359, he taught at Shahid Motahari High School and finally in Jahan Islam newspaper in issue 4 under the title “Who are the political analysts?” was inserted It should be known that one of the methods of categorizing analyzes is mathematical or numerical analysis, which we are now dealing with: single or single analysis and monotheistic political analysis, for example, in the game between Iran and England, it should be said that with a simple program, two Iranian openers will face all the programs of the cup. The world is messed up! This matter is based on the principle (La Mhatir Fi Al-Wujud Ila Allah) in philosophy. In this case, we submit our authority to God (trust in Allah), so everything starts with a number and ends with a solution (Ana Allah and Ana Aliyeh Rajjoon), but the Iranians have added to it and the dual analysis or duality have founded Ahura and Ahriman, light and darkness are the inventions of Iranians. They turned the angel and the devil, which are under God’s set (analysis of monotheism), into God and against God (Ahura and Ahriman) and therefore they created an enemy for God, not for humans or angels who are under it. Therefore, their analysis is immediately divided into two, which is also called analysis based on contrast. For example, they say that we should be anti-American! And do the opposite of what America did. In this case, the communists will be better than us! Because their nature is anti-imperialist. The big mistake of this analysis is that we always have to strengthen America to stay! Because if he is not there, who will we fight with or whom will we introduce as an enemy? Like a boxing ring, one of them falls down, they pick him up and give him water and tea! Or in the other ship, when he falls down, he says get up! Because a duel requires two people. But the reality is that if someone falls to the ground, they declare the other a hero. While the one-sided analysis says: destroy the enemy so that the earth belongs to God, and if even one hundred percent is not God, it is considered shirk. And the Prophet called this work the transition from Jihad Asghar to Jihad Akhir because there is no need for a foreign enemy to always exist. Their work must be finished so that we can deal with our internal enemy (self-righteousness, pride and oppression). The triple trinity or trinity originated from Europe, they say that the formation of the Freemasons was three by three! And they have accepted the Father, the Son and the Holy Spirit for the divine position. In Iran, some people chanted neither east nor west, or called the third world, or called themselves the third way and the third line. Of course, as long as we consider God, it is not an obstacle, but when this slogan took the place of God! Like a woman’s life of freedom, there is no trace of God in it! It is considered shirk. And the biggest Iran is maintaining the previous two sides. That is, when the Soviet Union disappeared, the slogan of neither East nor West lost its color. But they strengthened Russia instead of the Soviet Union so that finally America has an enemy and Iran says neither East nor West! If we skip the single, binary, triple (Pascal Khayyam) analysis, we will reach four and five base analysis and sometimes even 250 base analysis. All this is just to violate the philosophical principle of efficacy. and cleanse God from our sins. Supposedly to analyze the American budget! Budget specialists have proposed an equation of 2500 unknowns.
تحلیل فرید
یحتوی التحلیل الاقتصادی أو السیاسی على جمیع أنواع الأسالیب ، وربما یمکن القول إن هناک العدید من الأسالیب التحلیلیه مثل الأشخاص المفکرین! لذلک بدأنا فی تنظیمها وتصنیفها منذ عام ۱۳۴۸٫ فی ذلک العام ، وباستخدام مجموعه الطوابع التی کانت رائجه ، قدم تحلیلاً تاریخیًا وسیاسیًا واقتصادیًا ، وتم تقدیم مجموعه الطوابع کمجموعه ثمینه فی التحلیلات (مجله البنات والبنین لمعهد المعلومات) بعد الثوره الإسلامیه فی عام ۱۳۶۰ ، تم تقدیمهم کتحلیل مدرسی تم تجمیعه ونشره فی مجله الشباب. عام ۱۳۵۹ ، درس فی ثانویه الشهید مطهری وأخیراً فی جریده جهان إسلام فی العدد الرابع تحت عنوان من هم المحللون السیاسیون؟ تم إدخاله یجب أن نعلم أن إحدى طرق تصنیف التحلیلات هی التحلیل الریاضی أو العددی ، والذی نتعامل معه الآن: التحلیل الفردی أو الفردی والتحلیل السیاسی التوحید ، على سبیل المثال ، فی اللعبه بین إیران وإنجلترا ، یجب أن یقال: ببرنامج بسیط ، سیواجه اثنان من المباریات الإیرانیه کل برامج الکأس ، العالم أفسد! وهذا الأمر مبنی على أصل الفلسفه. فی هذه الحاله نسلم سلطتنا إلى الله (توکلنا على الله) فیبدأ کل شیء برقم وینتهی بحل (أنا الله وآنا علییه رججون) ولکن الإیرانیین أضافوا إلیه والتحلیل الثنائی أو الثنائی لدیهم تأسست أهورا وأهریمان ، النور والظلام من اختراعات الإیرانیین. لقد حولوا الملاک والشیطان ، اللذین تحت حکم الله (تحلیل التوحید) ، إلى الله وضد الله (أهورا وأهرمان) ، وبالتالی خلقوا عدوًا لله ، ولیس للبشر أو الملائکه الذین تحته. لذلک ، یتم تقسیم تحلیلهم على الفور إلى قسمین ، وهو ما یسمى أیضًا التحلیل على أساس التباین. على سبیل المثال ، یقولون إننا یجب أن نکون معادین لأمریکا! وافعلوا عکس ما فعلته أمریکا. فی هذه الحاله سیکون الشیوعیون أفضل منا! لأن طبیعتهم معادیه للإمبریالیه. الخطأ الکبیر فی هذا التحلیل هو أنه یتعین علینا دائمًا تقویه أمریکا للبقاء! لأنه إذا لم یکن هناک ، فمن سنقاتل أو مع من سنقدم کعدو؟ مثل حلبه الملاکمه ، یسقط أحدهم ویحمله ویعطیه الماء والشای! أو فی السفینه الأخرى عندما یسقط یقول انهض! لأن المبارزه تتطلب شخصین. لکن الحقیقه هی أنه إذا سقط أحدهم على الأرض ، فإنهم یعلنون الآخر بطلاً ، بینما یقول التحلیل الأحادی الجانب: دمر العدو حتى تکون الأرض لله ، وحتى لو لم تکن مائه بالمائه هی الله ، فهی کذلک. یعتبر شرک. وقد سمى النبی هذا العمل بالانتقال من جهاد أصغر إلى الجهاد الآخر لأنه لا داعی لوجود عدو أجنبی على الدوام. یجب أن ینتهی عملهم حتى نتمکن من التعامل مع عدونا الداخلی (البر الذاتی ، الکبریاء والقسوه). الثالوث الثلاثی أو الثالوث نشأ من أوروبا ، یقولون أن تشکیل الماسونیین کان ثلاثه فی ثلاثه! وقد قبلوا الآب والابن والروح القدس من أجل المکانه الإلهیه. فی إیران ، بعض الناس لم یهتفوا شرقًا ولا غربًا ، أو أطلقوا على أنفسهم اسم العالم الثالث ، أو أطلقوا على أنفسهم اسم الطریق الثالث والخط الثالث. طبعا ما دمنا نعتبر الله لیس عائقا ولکن عندما أخذ هذا الشعار مکان الله! مثل حریه المرأه ، لا أثر لله فیها! یعتبر شرکا. وإیران الأکبر هی التی تحافظ على الجانبین السابقین. أی عندما اختفى الاتحاد السوفیاتی ، فقد شعار لا الشرق ولا الغرب لونه. لکنهم عززوا روسیا بدلاً من الاتحاد السوفیتی بحیث أصبح لأمریکا أخیرًا عدو وإیران تقول لا الشرق ولا الغرب! إذا تخطینا التحلیل الفردی والثنائی والثلاثی (باسکال خیام) ، فسنصل إلى أربعه وخمسه تحلیل أساسی وأحیانًا ۲۵۰ تحلیلًا أساسیًا. کل هذا مجرد انتهاک لمبدأ الفعالیه الفلسفی. ویطهر الله من خطایانا. یفترض لتحلیل المیزانیه الأمریکیه! اقترح خبراء المیزانیه معادله ۲۵۰۰ مجهول.
Analizë unike
Analiza ekonomike apo politike ka lloj-lloj metodash, ndoshta mund të thuhet se ka po aq metoda analitike sa njerëz që mendojnë! Prandaj, filluam ta organizojmë dhe kategorizojmë që në vitin 1348. Në atë vit, duke përdorur koleksionin e pullave, i cili ishte trend, ai prezantoi analiza historike, politike dhe ekonomike, dhe koleksioni i pullave u prezantua si një koleksion i çmuar në analizat (Revista e vajzave dhe djemve të Institutit të Informacionit) pas Revolucionit Islamik në ۱۳۶۰, u prezantuan si Një analizë e shkollës u përpilua dhe u botua në revistën e të rinjve. Në vitin 1359 dha mësim në shkollën e mesme Shahid Motahari dhe më në fund në gazetën Jahan Islam në numrin 4 me titullin “Kush janë analistët politikë?” ishte futur Duhet ditur se një nga metodat e kategorizimit të analizave është analiza matematikore ose numerike, me të cilën tani kemi të bëjmë: analiza e vetme ose e vetme dhe analiza politike monoteiste, p.sh., në lojën mes Iranit dhe Anglisë, duhet thënë se. me një program të thjeshtë dy hapës iranianë do të përballen me të gjitha programet e kupës.Bota është ngatërruar! Kjo çështje bazohet në parimin (La Mhatir Fi El-Wuxud Ila Allah) në filozofi. Në këtë rast, ne ia dorëzojmë autoritetin tonë Zotit (besimit në Allahun), kështu që gjithçka fillon me një numër dhe përfundon me një zgjidhje (Ana Allah dhe Ana Aliyeh Rajjoon), por iranianët i kanë shtuar asaj dhe analizën e dyfishtë ose dualitetin e kanë themeluar Ahura dhe Ahriman, drita dhe errësira janë shpikjet e iranianëve. Ata e kthyen engjëllin dhe djallin, të cilët janë nën grupin e Zotit (analiza e monoteizmit), në Zot dhe kundër Zotit (Ahura dhe Ahriman) dhe për këtë arsye krijuan një armik për Zotin, jo për njerëzit apo engjëjt që janë nën të. Prandaj, analiza e tyre ndahet menjëherë në dysh, e cila quhet edhe analizë e bazuar në kontrast. Për shembull, thonë se duhet të jemi antiamerikanë! Dhe bëni të kundërtën e asaj që bëri Amerika. Në këtë rast komunistët do të jenë më të mirë se ne! Sepse natyra e tyre është antiimperialiste. Gabimi i madh i kësaj analize është se ne gjithmonë duhet ta forcojmë Amerikën për të qëndruar! Sepse nëse ai nuk është aty, me kë do të luftojmë apo kë do të prezantojmë si armik? Si një ring boksi, njëri prej tyre bie, e marrin dhe i japin ujë dhe çaj! Ose në anijen tjetër kur bie, thotë ngrihu! Sepse një duel kërkon dy persona. Por realiteti eshte se nese dikush bie ne toke e shpallin tjetrin hero, ndersa analiza e njeanshme thote: shkaterroni armikun qe toka te jete e Zotit dhe nese edhe njeqind perqind nuk eshte Zot eshte konsiderohet shirk. Dhe Profeti e quajti këtë punë kalimi nga Xhihad Asgar në Xhihad Akhir sepse nuk ka nevojë që një armik i huaj të ekzistojë gjithmonë. Puna e tyre duhet të përfundojë në mënyrë që ne të mund të përballemi me armikun tonë të brendshëm (vetëdrejtësinë, krenarinë dhe mizorinë). Triniteti i trefishtë ose triniteti e ka origjinën nga Europa, thonë se formimi i masonëve ka qenë tre me tre! Dhe ata kanë pranuar Atin, Birin dhe Frymën e Shenjtë për pozitën hyjnore. Në Iran, disa njerëz nuk këndonin as lindje as perëndim, ose e quanin botën e tretë, ose e quanin veten rruga e tretë dhe vija e tretë. Natyrisht, përderisa ne e konsiderojmë Zotin, nuk është pengesë, por kur ky slogan zuri vendin e Zotit! Ashtu si jeta e lirisë e një gruaje, nuk ka asnjë gjurmë të Zotit në të! Konsiderohet shirk. Dhe Irani më i madh po ruan dy palët e mëparshme. Domethënë, kur Bashkimi Sovjetik u zhduk, slogani i as Lindjes dhe as Perëndimit humbi ngjyrën e tij. Por ata e forcuan Rusinë në vend të Bashkimit Sovjetik që më në fund Amerika të ketë armik dhe Irani të thotë as Lindje as Perëndim! Nëse e anashkalojmë analizën e vetme, binare, të trefishtë (Pascal Khayyam), do të arrijmë analizën katër dhe pesë bazë dhe ndonjëherë edhe analizën 250 bazë. E gjithë kjo është vetëm për të shkelur parimin filozofik të efikasitetit. dhe pastroje Zotin nga mëkatet tona. gjoja për të analizuar buxhetin amerikan! Specialistët e buxhetit kanë propozuar një ekuacion prej 2500 të panjohurash.
