نوشته های مشابه
پیاده روی اربعین امری برنامه ریزی شده و یا براساس خواسته های قشر خاصی نبوده بلکه امری دفعی و حادثی بوده است که با رفتن صدام آغاز شد و بلافاصله سرعت گرفت و رشد یافت و لذا حرکتی خودجوش است که نیاز به برنامه ریزی و مخصوصا اینده نگری دارد تا از حالت دفعی بودن و تصورات جزیره ای خارج شود. بطور طبیعی سال دیگر افراد بیشتری خواهند آمد و سالهای دیگر هم همینطور زیرا تا کنون فعالیت های متوقف کننده هیچ نتیجه ای نداشته بلکه تبلیغی برای ادامه آن شده است. بطور مثال از همان ابتدا پیاده روی را عامل بیماریهای واگیر دار معرفی کردند و سرما خوردگی و آنفلوآنزا و حصثه و وبا را تبلیغ کردند تا مردم بترسند و به پیاده روی اربعین نروند. بعد دیدند که فایده ندارد و هرسال بیشتر می شوند گروه داعش را بوجود آوردند که به قصد تخریب کربلا و کشتار زائران فعالیت نمودند و سامرا را تخریب و تا نزدیکی های بغداد هم آمدند. اما حشد الششعبی ایجاد شد و مانع آنها گردید.بعد از داعش که قصد شیعه سنی کردن هم داشتند به سوی درگیری های شیعه، شیعه رفتند. و گروه مقتدی صدر را برعلیه ایرانی ها و هوادارن ایران شوراندند. این واقعه دقیقا از زمانی شروع شد که مقتدا صدر به عربستان رفت و دستور تجزیه مرجعیت را دریافت نمود. تا جاییکه خود را رقیب آیت الله سیستانی و ایت الله خامنه ای تصور نمود. و با حمایت مالی عربستان توانست قدرت سیاسی نیز به دست آورد. به دستور عربستان الکاظمی نیز با او هماهنگ شد تا بتوانند مجلس و ریاست جمهوری را اشغال نمایند. اما هجوم مردم به کربلا بدون توجه به غائله صدر، نشان داد که این توطئه نیز سازگار نیست و مردم همچنان باشوق و شور حسینی در حال برگزاری مراسم هستند و کشورهای جدیدی هم به آن اضافه شده اند. مخصوصا اینکه زمزمه حسینیه شدن کاخ سفید هم بر زبانها افتاد. زیرا در روز عاشورا مردم آمریکا به سرعت خود را به کاخ سفید رسانده و در انجا دستجات عزاداری را برقرار کردند. و این مسئله برای اربعین هم اتفاق خواهد افتاد. البته باید اصالتا ایرانی و سنی است. ولی مخالفتی با حسینیه شدن ندارد زیرا به این موضوع اعتراضی نکرد. طبیعتا اینهمه گسترش برای پیاده روی اربعین خواست هیچ حکومتی نیست زیرا که مانند بیت کوین حاکمیت ها را مادیده گرفته و روال خود را طی می کند. از این رو باید یک متولی مشخصی داشته باشد که با روند رو به افزایش ان موافق باشد. مراجع تقلید قم و نجف در این خصوص هماهنگی دارند ولی برنامه ریزی و اینده نگری ندارند. زیرا آن را خودجوش می دانند و نمیتوانند تاکید کنند که سال بعد هم مردم بیشتر بیایند. زیرا امکانات دولتها در اختیار انها نیست. لذا باید راه جایگزین پیدا کرد: در روایات و اصول اسلامی راه جایگزین راه مکه است. یعنی باید کاری کرد که سال بعد سرریز جمعیت به سوی خانه خدا باشد. زیرا پیاده روی اصلی برای خانه خدا است. و چون آل سعود مانع می شود مردم به کربلا می روند. تا نزدیکتر باشند. و اگر راه کربلا به قدس یا کعبه باز شود طبیعتا ارزش قبلتین، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد زیرا زیارت امام حسین هم به دستورات الهی است و انبیا و اولیا است. طبیعی است که آل سعوئ نمی تواند مقاومت کند زیرا هرکاری که توانسته تا کنون انجام داده و جز کشتن زائران راه دیگری ندارد و آنهم بلا توجیه است زیرا هیچیک از زائران مسلح نیستند و برای شهادت هم آماده اند. این را از زیارت کربلا یاد گرفته اند. امام حسین ع هنرش همین بود که خود و خانواده خود و بستگان و یارانش را به کشتن داد تا یزیدیان برکعبه حکومت نکنند. اولین قیام مردمی بعد از شهادت امام حسین هم ازاد کردن کعبه بود. و زبیریان در حمایت از امام حسین ع و شهدای کربلا مکه را آزاد کردند. و با مختار نیز همکاری نمودند. تا تمامی قاتلان را را به سزای اعمال خود برسانند. امروز نیز زائرین کربلا وظیفه دارند خانه خدا را آماده کنند
The future of Arbaeen
The Arbaeen walk was not planned or based on the demands of a certain group, but it was a sudden and accidental event that started with Saddam’s departure and immediately accelerated and grew, so it is a spontaneous movement that requires planning and especially foresight. To get out of the state of rejection and insular ideas. Naturally, more people will come next year and the same in other years because so far the stopping activities have not had any results, but have become an advertisement for their continuation. For example, from the very beginning, walking was introduced as the cause of contagious diseases, and they promoted colds, flu, measles, and cholera so that people would be afraid and not go for Arbaeen walking. Then they saw that it was useless and every year they got more and more, they created the ISIS group, which worked with the intention of destroying Karbala and killing pilgrims, and they destroyed Samarra and came to the vicinity of Baghdad. But Hashd al-Sha’abi was created and prevented them. After ISIS, who had the intention of converting Shia to Sunni, Shia went to Shia conflicts. And Moqtada Sadr’s group is against Iranians and Iranian supporters. This incident started exactly when Muqtada Sadr went to Saudi Arabia and received the order to divide the authority. To the extent that he imagined himself as a rival of Ayatollah Sistani and Ayatollah Khamenei. And with the financial support of Saudi Arabia, he was able to gain political power. At the order of Saudi Al-Kazemi, he also coordinated with him so that they could occupy the parliament and the presidency. However, the influx of people to Karbala, regardless of Ghaela Sadr, showed that this conspiracy is also not compatible, and people are still holding ceremonies with Bashouq and Shur Hosseini, and new countries have also been added to it. Especially, the rumor of the White House becoming a Hosseini was also heard. Because on the day of Ashura, the people of America quickly reached the White House and made mourning gestures there. And this issue will also happen for Arbaeen. Of course, he must be of Iranian and Sunni origin. But he has no objection to becoming a Hosseini because he did not object to this issue. Naturally, this much expansion for the Arbaeen walk is not the desire of any government because, like Bitcoin, it has materialized the governments and follows its own routine. Therefore, it must have a specific trustee who agrees with its increasing trend. The Taqlid authorities of Qom and Najaf are coordinated in this regard, but they do not have planning and foresight. Because they consider it spontaneous and they cannot emphasize that more people will come next year. Because the facilities of the governments are not at their disposal. Therefore, an alternative way must be found: in Islamic traditions and principles, the alternative way is the way of Mecca. It means that one should do something so that next year the population overflows towards God’s house. Because the main walk is for the house of God. And because Al Saud prevents people from going to Karbala. to be closer And if the road from Karbala to Quds or Kaaba is opened, naturally, the value of Qiblatin will be considered more because Imam Hussain’s pilgrimage is also according to divine orders, and it is for prophets and saints. It is natural that the Al-Sau’i cannot resist because they have done everything they could so far and they have no other way but to kill the pilgrims and that is without justification because none of the pilgrims are armed and they are ready to be martyred. They learned this from visiting Karbala. Imam Hussain’s art was that he killed himself and his family and his relatives and friends so that the Yazidis would not rule the Kaaba. The first popular uprising after the martyrdom of Imam Hussein was to liberate the Kaaba. And Zubairyan freed Makkah in support of Imam Hussain (a.s.) and the martyrs of Karbala. And they also cooperated with Mukhtar. to punish all the murderers for their actions. Even today, the pilgrims of Karbala have the duty to prepare the house of God
مستقبل الأربعین
مسیره الأربعین لم تکن مخططه أو مبنیه على مطالب جماعه معینه ، لکنها کانت حدثا مفاجئا وعرضا بدأ برحیل صدام ثم تسارعت وتطورت على الفور ، لذا فهی حرکه عفویه تتطلب التخطیط وخاصه بعد النظر. من حاله الرفض والأفکار الانعزالیه. بطبیعه الحال ، سیأتی المزید من الأشخاص فی العام المقبل ونفس الشیء فی السنوات الأخرى لأنه حتى الآن لم تسفر أنشطه التوقف عن أی نتائج ، ولکنها أصبحت إعلانًا لاستمرارها. على سبیل المثال ، منذ البدایه ، تم إدخال المشی على أنه سبب للأمراض المعدیه ، وقاموا بالترویج لنزلات البرد والإنفلونزا والحصبه والکولیرا حتى یخاف الناس ولا یذهبون للمشی فی الأربعین. ثم رأوا أنه لا جدوى منه وفی کل عام یزدادون أکثر فأکثر ، أنشأوا تنظیم داعش الذی عمل بنیه تدمیر کربلاء وقتل الحجاج ، ودمروا سامراء ووصلوا إلى محیط بغداد. لکن الحشد الشعبی تم إنشاؤه ومنعهم ، فبعد داعش ، الذی کان ینوی تحویل الشیعه إلى سنه ، ذهب الشیعه إلى صراعات الشیعه. وجماعه مقتدى الصدر ضد الإیرانیین وأنصار إیران. بدأ هذا الحادث بالضبط عندما ذهب مقتدى الصدر إلى السعودیه وتلقى الأمر بتقسیم السلطه. لدرجه أنه تصور نفسه على أنه منافس لآیه الله السیستانی وآیه الله خامنئی. وبدعم مالی من المملکه العربیه السعودیه ، تمکن من الوصول إلى السلطه السیاسیه. بأمر من السعودی الکاظمی نسق معه أیضا لیتمکنوا من شغل البرلمان والرئاسه. إلا أن تدفق الناس إلى کربلاء بغض النظر عن غیله الصدر أظهر أن هذه المؤامره غیر متوافقه أیضًا ، ولا یزال الناس یقیمون احتفالات مع باشوق وشور حسینی ، کما أضیفت إلیها دول جدیده. على وجه الخصوص ، سُمعت أیضًا شائعه عن تحول البیت الأبیض إلى حسینی. لأنه فی یوم عاشوراء ، وصل شعب أمریکا بسرعه إلى البیت الأبیض وأقاموا إیماءات حداد هناک. وهذا الأمر سیحدث أیضًا للأربعین. بالطبع یجب أن یکون من أصل إیرانی وسنی. لکن لیس لدیه اعتراض على أن یصبح حسینی لأنه لم یعترض على هذه القضیه. بطبیعه الحال ، فإن هذا التوسع الکبیر فی مسیره الأربعین لیس رغبه أی حکومه لأنه ، مثل بیتکوین ، نجح فی تجسید الحکومات واتباع روتینها الخاص. لذلک ، یجب أن یکون لها وصی معین یتفق مع اتجاهها المتزاید. سلطات التقالید فی قم والنجف منسقه فی هذا الصدد ، لکن لیس لدیها تخطیط وبصیره. لأنهم یعتبرونها عفویه ولا یمکنهم التأکید على أن المزید من الناس سیأتون العام المقبل. لأن مرافق الحکومات لیست تحت تصرفهم. لذلک ، یجب إیجاد طریقه بدیله: فی التقالید والمبادئ الإسلامیه ، الطریقه البدیله هی طریق مکه. هذا یعنی أنه یجب على المرء أن یفعل شیئًا حتى یتدفق السکان فی العام المقبل نحو بیت الله. لأن المسیره الرئیسیه لبیت الله. ولأن آل سعود یمنع الناس من الذهاب إلى کربلاء. لتقترب وإذا تم فتح الطریق من کربلاء إلى القدس أو الکعبه ، فمن الطبیعی أن تکون قیمه القبلتین أکبر لأن حج الإمام الحسین هو أیضًا وفقًا للأوامر الإلهیه ، وهو للحج للأنبیاء والقدیسین. من الطبیعی أن لا یستطیع السعودی المقاومه لأنهم فعلوا کل ما فی وسعهم حتى الآن ولیس لدیهم سبیل آخر سوى قتل الحجاج وهذا بلا مبرر لأن لا أحد من الحجاج مسلح ومستعد لذلک. استشهد. لقد تعلموا ذلک من زیاره کربلاء. کان فن الإمام الحسین أنه قتل نفسه وعائلته وأقاربه وأصدقائه حتى لا یحکم الإیزیدیون الکعبه. کانت أول انتفاضه شعبیه بعد استشهاد الإمام الحسین هی تحریر الکعبه. وحرر الزبیریان مکه دعما للإمام الحسین (ع) وشهداء کربلاء. کما تعاونوا مع مختار. لمعاقبه القتله على أفعالهم. حتى الیوم ، على حجاج کربلاء واجب تهیئه بیت الله
Masa depan Arbaeen
Jalan Arbain tidak direncanakan atau atas tuntutan kelompok tertentu, tetapi merupakan peristiwa yang tiba-tiba dan tidak disengaja yang diawali dengan kepergian Saddam dan segera dipercepat dan berkembang, sehingga merupakan gerakan spontan yang memerlukan perencanaan dan terutama kejelian. keluar dari keadaan penolakan dan ide-ide picik. Wajar saja, tahun depan akan lebih banyak orang yang datang dan tahun-tahun yang sama karena selama ini penghentian kegiatan itu belum membuahkan hasil, melainkan menjadi iklan kelanjutannya. Misalnya, sejak awal, jalan kaki diperkenalkan sebagai penyebab penyakit menular, dan mereka mempromosikan pilek, flu, campak, dan kolera sehingga orang takut dan tidak pergi jalan kaki Arbain. Kemudian mereka melihat bahwa itu tidak berguna dan setiap tahun mereka mendapat lebih banyak, mereka menciptakan kelompok ISIS, yang bekerja dengan tujuan menghancurkan Karbala dan membunuh para peziarah, dan mereka menghancurkan Samarra dan datang ke sekitar Baghdad. Tapi Hashd al-Sha’abi diciptakan dan mencegah mereka.Setelah ISIS, yang berniat mengubah Syiah ke Sunni, Syiah pergi ke konflik Syiah. Dan kelompok Moqtada Sadr menentang Iran dan pendukung Iran. Kejadian ini bermula tepat ketika Muqtada Sadr pergi ke Arab Saudi dan menerima perintah untuk membagi kekuasaan. Sampai-sampai dia membayangkan dirinya sebagai saingan Ayatollah Sistani dan Ayatollah Khamenei. Dan dengan dukungan keuangan dari Arab Saudi, ia mampu memperoleh kekuasaan politik. Atas perintah Saudi Al-Kazemi, dia juga berkoordinasi dengannya agar bisa menduduki parlemen dan kursi kepresidenan. Namun, masuknya orang ke Karbala, terlepas dari Ghaela Sadr, menunjukkan bahwa konspirasi ini juga tidak cocok, dan orang-orang masih mengadakan upacara dengan Bashouq dan Shur Hosseini, dan negara-negara baru juga telah ditambahkan ke dalamnya. Terutama, rumor Gedung Putih menjadi Hosseini juga terdengar. Karena pada hari Asyura, orang-orang Amerika dengan cepat mencapai Gedung Putih dan membuat gerakan berkabung di sana. Dan masalah ini juga akan terjadi pada Arbaeen. Tentu saja, dia harus berasal dari Iran dan Sunni. Tapi dia tidak keberatan menjadi Hosseini karena dia tidak keberatan dengan masalah ini. Tentu saja, perluasan jalan Arbaeen sebanyak ini bukanlah keinginan pemerintah mana pun karena, seperti Bitcoin, ia telah mewujudkan pemerintah dan mengikuti rutinitasnya sendiri. Oleh karena itu, ia harus memiliki wali khusus yang setuju dengan tren yang meningkat. Otoritas Taqlid Qom dan Najaf dikoordinasikan dalam hal ini, tetapi mereka tidak memiliki perencanaan dan pandangan ke depan. Karena mereka menganggapnya spontan dan mereka tidak bisa menekankan bahwa lebih banyak orang akan datang tahun depan. Karena fasilitas pemerintah tidak mereka miliki. Oleh karena itu, jalan alternatif harus ditemukan: dalam tradisi dan prinsip Islam, jalan alternatif adalah jalan Mekah. Artinya, seseorang harus melakukan sesuatu agar tahun depan penduduknya melimpah menuju rumah Tuhan. Karena jalan utama adalah untuk rumah Tuhan. Dan karena Al Saud mencegah orang pergi ke Karbala. untuk lebih dekat Dan jika jalan dari Karbala ke Quds atau Ka’bah dibuka, tentu nilai kiblat akan lebih diperhitungkan karena haji Imam Husain juga sesuai dengan perintah Ilahi, dan itu untuk para nabi dan wali. Wajar jika Al-Sau’i tidak bisa melawan karena mereka telah melakukan semua yang mereka bisa sejauh ini dan mereka tidak punya cara lain selain membunuh para peziarah dan itu tanpa pembenaran karena tidak ada peziarah yang bersenjata dan mereka siap untuk dibunuh. mati syahid. Mereka belajar ini dari mengunjungi Karbala. Seni Imam Husain adalah bahwa ia membunuh dirinya sendiri dan keluarganya dan kerabat dan teman-temannya sehingga Yazidi tidak akan memerintah Ka’bah. Pemberontakan populer pertama setelah kesyahidan Imam Hussein adalah untuk membebaskan Ka’bah. Dan Zubairyan membebaskan Mekah untuk mendukung Imam Hussain (a.s.) dan para martir Karbala. Dan mereka juga bekerja sama dengan Mukhtar. untuk menghukum semua pembunuh atas tindakan mereka. Bahkan saat ini, para peziarah Karbala memiliki tugas untuk mempersiapkan rumah Tuhan
