نوشته های مشابه
مریم خلیل زاده خبرنگار ماهین نیوز در مصاحبه با دکتر ماهین ;
چرا موضوع انفجار زمین و از بین رفتن خورشید در قران با افعال مجهول به کار برده شده؟ مثلا می فرماید اذا زلزلت الارض وقتی در زمین زلزله اختصاصی روی دهد: یعنی احتمال اینکه کس دیگری جز خدا این کار را انجام دهد داده می شود! وقتی که خورشید کور می شود(اذا الشمس کورت) یا (اذالسماء انفطرت) لذا اگر خداوند قصد چنین کاری داشت می فرمود وقتی من خورشید را نابود کنم و زمین را به هم بریزم و آسمان را سوراخ کنم! اینکه علمای کلام و منطق و تفسیر چه نگاشته اند به نظر من از روی آن به سادگی عبور کرده اند و یا این ضمیر مجهول را به خود خدا برگردانده اند. البته نهایت سلسله علت و معلولی به خدا می رسد در این شکی نیست. اما اسباب و واسطه ها هم در کارند. ضمن اینکه خداوند در بسیاری از ایات هم اشاره به شیاطین و تیراندازی انها می کند.(رجوما للشیطاطین) بازهم اگر این شیاطین را غیر انسان بدانیم راه دوری رفته ایم. زیرا شیاطین غیر انسانی مادی نیستند و قدرت بر اجرای منویات مادی اعم از تولید یا تخریب ندارند. در روز قیامت شیطان به بشر می گوید مگر من مجبورت کردم؟ آنها فقط در دلها وسوسه می کنند و علم کاذب و یا مخرب را به انسان منتقل می کنند. لذا عالم ماده از شر شیطان در امان است. همانطور که اشاره شده که تیرهای شیطان بطور کلی دفع می شود و زمین از ان محافظت می گردد. لذا در تفسیر قران یک اشتباه بزرگی وجود دارد که ما به زبان خودمان و به خواسته خودمان آن را تفسیر می کنیم در حالیکه باید بکوشیم تا زبان خدا را بفهمیم. البته یاد گیری عربی خوب است ولی فقط شکلی و ساختاری است. ما باید بدانیم منظور خدا از ارسال قران چیست؟ خداوند خودش بارها آن را نازل کرده یعنی در حد فهم ما آن را پایین آورده تبدیل به کلمات قابل فهم نموده است ولی انسان هم باید خود را بالا ببرد. نه اینکه او هم آن را پایین تر بکشاند. تفسیر اگر کشف القناع باشد یعنی انسان نیز باید سعی کند خود را بالا بکشد. اما اغلب مفسرین آن را پایین کشیده تابه سطح فکر عوام نزدیکتر شود. وقتی که خداوند می فرماید( یسبح لله ما فی السماوات والارض) این موضوع فقط با دید از بالا قابل تفسیر است. مثل کسی که در بالکن یکی از ساختمانهای کنار اتوبان نشسته، او از رفت و آمد ماشین ها برداشت دیگری دارد تا آن کس که در داخل یک خود رو نشسته! کسی که در داخل خودرو هست تمام سعی و کوشش می کند تا زودتر از اتوبان خارج شود، ولی کسی که آن بالا نشسته اتوبان را یک امر دائمی می بیند. لذا مرگ از نظر انسان داخل اتو مبیل تمام شدن اتوبان است، در حالیکه اتوبان هیچگاه تمام نمی شود به قول ترکیه ای ها(عمر بیتر ، یول بیتمز) عمر تمام می شود ولی راه پایانی ندارد. قیامت هم به این دو دیدگاه تفسیر متفاوت دارد. از نظر تاریخ و جامعه ما قیامت آخرالزمان است یعنی همه چیز تمام می شود ولی از دیدگاه خداوندی خلقت ادامه دارد و کهکشانها روبه ازدیاد است و از بین رفتن یک خورشید و یک زمین امری عادی و طبیعی است چناکه هزاران خورشید و هزاران زمین بوجود آمدند و از بین رفته اند و به سیاهچاله های کهکشانی سپرده شده اند. هدف از ارسال رسل و وجود ائمه طاهرین هم همین است که ادبیات مردم به ادبیات خدا نزدیک شود لذا تفسیری که ائمه از قران دارند باید اصل واقع شود در حالیکه مردم ترجیح می دهند به تفسیر های پیامبر وائمه توجه نکنند. وقتی پیامبر می فرماید برادرم جبرائیل نزد من آمد و سوره تطهیر را آورد، چند نفر ان را قبول کردند؟ فوت پیامبر نشان داد فقط اهل بیت بودند
One of the signs of the apocalypse
Why is the subject of the explosion of the earth and the destruction of the sun used in the Qur’an with indefinite verbs? For example, he says that if there is an earthquake, when a specific earthquake occurs on the ground, it means that there is a possibility that someone other than God will do this! When the sun becomes blind (Aza al-Shams Kort) or (Aza al-Samaa Infitrat), therefore, if God had intended such a thing, He would have said, “When I destroy the sun, destroy the earth, and pierce the sky!” What scholars of theology, logic, and interpretation have written, in my opinion, they have simply passed over it, or they have returned this unknown pronoun to God himself. Of course, the ultimate chain of cause and effect goes to God, there is no doubt about this. But means and intermediaries are also used. In addition, God refers to the devils and their shooting in many verses. Because non-human devils are not material and do not have the power to implement material requirements, either production or destruction. On the Day of Resurrection, Satan will say to mankind, “Did I force you?” They only tempt people’s hearts and convey false or destructive knowledge to people. Therefore, the world of matter is safe from the evil of Satan. As mentioned, the devil’s arrows are generally repelled and the earth is protected from them. Therefore, there is a big mistake in the interpretation of the Qur’an that we interpret it in our own language and according to our own wishes, while we should try to understand the language of God. Of course, learning Arabic is good, but it is only formal and structural. We should know what God means by sending the Qur’an. God himself has revealed it many times, that is, he has lowered it to the extent of our understanding and turned it into understandable words, but man must also raise himself. Not that he would drag it down either. If interpretation is the discovery of persuasion, it means that man should also try to lift himself up. But most of the commentators have lowered it to be closer to the level of common people’s thinking. When God says (Glory be to God for us in the heavens and the earth), this issue can only be interpreted from above. Like a person who sits on the balcony of a building next to the highway, he has a different perception of the movement of cars than the person who sits inside one! The person inside the car makes every effort to get out of the freeway as soon as possible, but the person sitting on top sees the freeway as a permanent thing. Therefore, from the point of view of the person inside the car, death is a vehicle for the end of the highway, while the highway never ends, according to Turkish sayings (Omar Biter, Yul Bitmez), life ends, but the road has no end. Qayamat has different interpretations to these two views. From the point of view of history and our society, the resurrection is the end of time, which means that everything will end, but from God’s point of view, creation continues and the galaxies are increasing, and the loss of one sun and one earth is a normal and natural thing, because thousands of suns and thousands of earths were created and have been destroyed and deposited into galactic black holes. The purpose of sending messengers and the existence of pure imams is that the people’s literature should be closer to the literature of God, so the interpretation of the Qur’an by the imams should be the original, while people prefer not to pay attention to the interpretations of the Prophet and the Imams. When the Prophet said, “My brother Gabriel came to me and brought Surah Tathir, how many people accepted it?” The death of the Prophet showed that they were only Ahl al-Bayt
واحده من علامات نهایه العالم
لماذا تم استخدام موضوع انفجار الأرض وهلاک الشمس فی القرآن بأفعال غیر محدده؟ على سبیل المثال ، یقول إنه فی حاله حدوث زلزال ، عند حدوث زلزال معین على الأرض ، فهذا یعنی أن هناک احتمالًا أن یقوم شخص آخر غیر الله بذلک! لما عمى الشمس (عزه الشمس قرط) أو (عزه السماء إنفترات) فلو قصد الله مثل هذا لقال: (لما دمرت الشمس دمر الأرض وأثقب الأرض). سماء!” ما کتبه علماء اللاهوت والمنطق والتفسیر ، فی رأیی ، لقد تجاوزوه ببساطه أو أعادوا هذا الضمیر المجهول إلى الله نفسه. بالطبع ، فإن السلسله النهائیه من السبب والنتیجه تذهب إلى الله ، ولا شک فی ذلک. ولکن یتم استخدام الوسائل والوسطاء أیضًا. بالإضافه إلى أن الله یشیر إلى الشیاطین وإطلاقهم فی آیات کثیره. لأن الشیاطین غیر البشریه لیست مادیه ولیس لدیها القدره على تنفیذ المتطلبات المادیه ، سواء الإنتاج أو التدمیر. فی یوم القیامه ، یقول الشیطان للبشر: هل أرغمتکم؟ إنهم یغریون القلوب فقط وینقلون المعرفه الزائفه أو المدمره للناس. لذلک ، فإن عالم الماده فی مأمن من شر الشیطان. کما ذکرنا من قبل ، فإن سهام الشیطان تصد بشکل عام والأرض محمیه منها. لذلک ، هناک خطأ کبیر فی تفسیر القرآن أننا نفسره بلغتنا ووفقًا لرغباتنا ، بینما یجب أن نحاول فهم لغه الله. بالطبع ، تعلم اللغه العربیه جید ، لکنه شکلی وبنیوی فقط. یجب أن نعرف ما یعنیه الله بإرسال القرآن. لقد أعلنها الله نفسه مرات عدیده ، أی أنه خفضها إلى مستوى فهمنا وحوّلها إلى کلمات مفهومه ، ولکن یجب على الإنسان أیضًا أن یرفع نفسه. لا یعنی أنه سیجرها إلى أسفل أیضًا. إذا کان التفسیر هو اکتشاف الإقناع ، فهذا یعنی أن على الإنسان أیضًا أن یحاول رفع نفسه. لکن معظم المعلقین خفضوها لتکون أقرب إلى مستوى تفکیر عامه الناس. عندما یقول الله (سبحان الله لنا فی السماوات والأرض) ، لا یمکن تفسیر هذه المسأله إلا من فوق. مثل الشخص الذی یجلس على شرفه مبنى مجاور للطریق السریع ، لدیه تصور لحرکه السیارات یختلف عن الشخص الذی یجلس داخلها! یبذل الشخص الموجود داخل السیاره قصارى جهده للخروج من الطریق السریع فی أسرع وقت ممکن ، ولکن الشخص الجالس فی الأعلى یرى أن الطریق السریع شیء دائم. لذلک من وجهه نظر الشخص الموجود داخل السیاره الموت هو وسیله لنهایه الطریق السریع ، بینما الطریق السریع لا ینتهی أبدًا بحسب الأقوال الترکیه (عمر بیطیر ، یول بتمیز) ، تنتهی الحیاه ، لکن الطریق انتهى. لا نهایه. القیامات لها تفسیرات مختلفه لهاتین الرأیین. من وجهه نظر التاریخ ومجتمعنا ، القیامه هی نهایه الزمان ، أی أن کل شیء سینتهی ، ولکن من وجهه نظر الله ، یستمر الخلق ، وتتزاید المجرات ، وفقدان شمس واحده وأرض واحده. هو شیء طبیعی وطبیعی ، لأن آلاف الشموس وآلاف من الأرض قد تکونت وتحطمت وترسبت فی الثقوب السوداء المجریه. الغرض من إرسال الرسل ووجود الأئمه الطاهرین هو أن تکون أدب الناس أقرب إلى أدب الله ، فیکون تفسیر القرآن من قبل الأئمه هو الأصل ، بینما یفضل الناس عدم الالتفات إلى الأدب. تفاسیر النبی والأئمه. عندما قال النبی: جاءنی أخی جبرائیل وأتى بسوره تثیر ، کم من الناس قبلها؟ أظهر موت النبی أنهم کانوا فقط أهل البیت
Salah satu tanda kiamat
Mengapa subjek ledakan bumi dan kehancuran matahari digunakan dalam Al-Qur’an dengan kata kerja tak tentu? Misalnya, dia mengatakan bahwa jika ada gempa bumi, ketika gempa tertentu terjadi di tanah, itu berarti ada kemungkinan bahwa orang lain selain Tuhan akan melakukan ini! Ketika matahari menjadi buta (Aza al-Shams Kort) atau (Aza al-Samaa Infitrat), oleh karena itu, jika Tuhan menghendaki hal seperti itu, Dia akan berfirman, “Ketika Aku menghancurkan matahari, menghancurkan bumi, dan menembus bumi. langit!” Apa yang telah ditulis oleh para sarjana teologi, logika, dan interpretasi, menurut pendapat saya, mereka hanya melewatinya atau telah mengembalikan kata ganti yang tidak diketahui ini kepada Tuhan sendiri. Tentu saja, rantai sebab akibat yang paling akhir adalah milik Tuhan, tidak ada keraguan tentang hal ini. Tetapi sarana dan perantara juga digunakan. Selain itu, Tuhan mengacu pada setan dan penembakan mereka dalam banyak ayat. Karena iblis non-manusia bukanlah material dan tidak memiliki kekuatan untuk melaksanakan kebutuhan material, baik produksi maupun penghancuran. Pada Hari Kebangkitan, Setan akan berkata kepada umat manusia, “Apakah aku memaksamu?” Mereka hanya menggoda hati dan menyampaikan pengetahuan palsu atau merusak kepada orang-orang. Oleh karena itu, dunia materi aman dari kejahatan setan. Seperti disebutkan, panah Setan umumnya ditolak dan bumi dilindungi dari mereka. Oleh karena itu, ada kesalahan besar dalam penafsiran Al-Qur’an bahwa kita menafsirkannya dalam bahasa kita sendiri dan menurut keinginan kita sendiri, sedangkan kita harus berusaha memahami bahasa Tuhan. Tentu saja, belajar bahasa Arab itu baik, tetapi hanya formal dan struktural. Kita harus tahu apa maksud Allah dengan menurunkan Al-Qur’an. Tuhan sendiri telah mengungkapkannya berkali-kali, yaitu, Dia telah menurunkannya ke tingkat pemahaman kita dan mengubahnya menjadi kata-kata yang dapat dimengerti, tetapi manusia juga harus mengangkat dirinya sendiri. Bukan berarti dia akan menyeretnya ke bawah juga. Jika interpretasi adalah penemuan persuasi, berarti manusia juga harus berusaha mengangkat dirinya sendiri. Namun sebagian besar penafsir telah menurunkannya agar lebih mendekati taraf pemikiran orang awam. Ketika Allah berfirman (Maha Suci Allah bagi kita yang di langit dan di bumi), persoalan ini hanya bisa ditafsirkan dari atas. Seperti orang yang duduk di balkon sebuah gedung di sebelah jalan raya, dia memiliki persepsi yang berbeda tentang pergerakan mobil daripada orang yang duduk di dalamnya! Orang yang berada di dalam mobil berusaha semaksimal mungkin untuk keluar dari jalan bebas hambatan secepat mungkin, tetapi orang yang duduk di atas melihat jalan bebas hambatan sebagai hal yang permanen. Oleh karena itu, dari sudut pandang orang di dalam mobil, kematian adalah kendaraan untuk ujung jalan raya, sedangkan jalan raya tidak pernah berakhir, menurut pepatah Turki (Omar Biter, Yul Bitmez), kehidupan berakhir, tetapi jalan telah tidak ada habisnya. Qayamat memiliki interpretasi yang berbeda terhadap dua pandangan ini. Dari sudut pandang sejarah dan masyarakat kita, kebangkitan adalah akhir zaman, yang berarti semuanya akan berakhir, tetapi dari sudut pandang Tuhan, penciptaan terus berlanjut dan galaksi bertambah, dan hilangnya satu matahari dan satu bumi. adalah hal yang wajar dan alami, karena ribuan matahari dan ribuan bumi diciptakan dan telah dihancurkan dan diendapkan ke dalam lubang hitam galaksi. Tujuan pengiriman rasul dan keberadaan imam yang murni adalah agar sastra umat lebih dekat dengan sastra Allah, sehingga tafsir al-Qur’an oleh para imam harus yang asli, sedangkan orang lebih memilih untuk tidak memperhatikan al-Qur’an. tafsir Nabi dan Imam. Ketika Nabi berkata, “Saudaraku Jibril datang kepadaku dan membawa Surah Tathir, berapa banyak orang yang menerimanya?” Kematian Nabi menunjukkan bahwa mereka hanyalah Ahl al-Bayt
