نوشته های مشابه
خیلی ها ادعا می کنند که امام خمینی با وعده آب و برق مجانی رای جمع کرد! در حالیکه اصلا اینطور نبود و گرایش مردم به انقلاب و امام خمینی پایه اقتصادی نداشت. حتی اگر زیربنای اقتصادی داشت از سوی انقلابیون رد می شد و آن را یک نظریه مارکسیستی و ضد اسلامی می دانستند. مثلا گروه پیکار یا حزب توده در ان زمان شعار های رادیکال اقتصادی می دادند و لذا باید محبوبیت بیشتری می داشتند. شعار مام، مسکن و آزادی در مقابل استقلال ازادی جمهوری اسلامی بود. حتی مردم جمهوری اسلامی نمی گفتند بلکه حکومت اسلامی می گفتند همان چیزی که شهید نواب صفوی شعارش را می داد و یا سردار جنگل برای اولین بار در شمال آن را اجرا کرد. امام خمین هم اگر شعارهایی اقتصادی می داد برای این بود که مدیرانی چون شهید بهشتی داشت و میدانست درست عمل می کنند. می گویند وقتی امام خمینی فرمود: اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم، شهید بهشتی همه مدیران بازرگانی و اقتصادی را فراخواند و دستور داد کلیه سیلوهای آرد و برنج و گندم پر شود و برای چند سال ذخیره کنند. لذا واردات گندم به سرعت انجام شد و ذخایر تکمیل شد. چون آنها دزد و اختلاس گر نبودند بودجه دولت هم زیاد بود و مرحوم شهید رجایی با گونی اسکناس ها را حمل و حقوق رزمندگان و مدیران را پرداخت می کرد.. در این جا بود که دشمن حمله را آغاز کرد و این بزرگواران را شهید کرد. لذا یک گروه دزد و ترسیده مانند مهندس موسوی و بهزاد نبوی و تاج زاده مسئولیت ها را پر کردند و چنین شد که الان می بینیم. من دقیقا یادم هست که بنام برنامه ریزی و خزانه داری همه ثروتها را دریک جا جمع کردند تا سرقت و اختلاس آنها راحت تر باشد. زیرا خزانه داری در اسلام حرام است. ولی انها بنام ستاد بسیج اقتصادی همه چیز را از دسترس مردم خارج کرده و به انها کوپنی دادند که هرگز کالا نمی شد! و مردم ناچار بودند آنها را بفروشند و از تولیدات زیر زمینی کالا تهیه نمایند. این بود که یک حرکت مردمی در مقابل حرکت دولتی شکل گرفت. و اقتصاد زیر زمینی یا مردمی ایجاد شد. کالاهای اساسی با ارز دولتی خریداری می شد و در کشتی ها می پوسید و یا بعلت هزینه دموراژ دوباره به صادر می گردید و یا پس داده می شد. اما مردم به دستور امام خمینی گندم می کاشتند و آن را بین خود تقسیم می کردند. با تسلط این قوم ترسیده و دزد به تمامی ارگانها، تمامی اقتصاد هم زیر زمینی شد و توزیع هم به شکل غیر رسمی یعنی دستفروشی در امد. دولت برای مبارزه با این اقتصادمقاومتی و زیر زمینی برنامه های زیادی داشت و آن را بعنوان بیکاری پنهان مورد نکوهش و محدود سازی قرار می داد. در حالیکه شهید رجایی افتخار می کرد دستفروش بوده ولی بهزاد نبوی آن را ضد اقتصادی و بیکاری پنهان یا کوپن فروشی نامگذاری می کرد و با آن مبارزه می نمود. دستفروشی در همه دنیا بعنوان بازار ثانویه یا دست دوم مطرح و تصویب شده است ما در دوران فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس می خواندیم که حتی بازار بورس هم توسط بازار دست دومی ها اداره می شود زیراآنموقع موبایل و کامپیوتر نبود که وال استریت بتواند خود را با بازارهای بورس جهانی هماهنگ کند! معمولا در پایان روز نماد ها را می بستند و در ابتدای روز بعدتا انتشار روزنامه ها قیمت معلوم نبود. در حالیکه در بازار ثانویه بورس نیویورک افراد با اشاره دست و سر سریعا اخبار را به هم می رساندند قیمت ها لحظه ای و بقول ما آنلاین بود. و با ارزش تر بود.
Why was water and electricity not free?
Many claim that Imam Khomeini gathered votes by promising free water and electricity! While this was not the case at all and the people’s tendency towards the revolution and Imam Khomeini had no economic basis. Even if it had an economic basis, it was rejected by the revolutionaries and they considered it a Marxist and anti-Islamic theory. For example, Pikar group or Tudeh Party were giving radical economic slogans at that time and therefore they should have been more popular. Mam’s slogan was housing and freedom in front of independence and freedom of the Islamic Republic. Even the people of the Islamic Republic did not say, but the Islamic government said the same thing that the Martyr Nawab Safavi used to say or Sardar Jangal implemented it for the first time in the north. If Imam Khomein gave economic slogans, it was because he had managers like Shahid Beheshti and he knew that they were doing the right thing. It is said that when Imam Khomeini said: If the war lasts for twenty years, we will stand, Martyr Beheshti called all the commercial and economic managers and ordered all silos of flour, rice and wheat to be filled and stored for several years. Therefore, the import of wheat was carried out quickly and the reserves were completed. Because they were not thieves and embezzlers, the government’s budget was also large, and the late Shahid Rajaei used to carry the bills with a sack and pay the salaries of the soldiers and administrators.. It was here that the enemy started the attack and martyred these nobles. Therefore, a group of thieves and cowards like Engineer Mousavi, Behzad Nabavi and Tajzadeh filled the responsibilities and it happened as we see now. I remember exactly that in the name of planning and treasury, they collected all the wealth in one place so that it would be easier to steal and embezzle them. Because treasury is forbidden in Islam. But in the name of Basij Economic Headquarters, they took everything out of people’s reach and gave them a coupon that would never be sold! And people had to sell them and buy goods from underground production. It was that a people’s movement was formed against the government’s movement. And the underground or popular economy was created. Basic goods were bought with government currency and rotted in the ships, or were re-exported or returned due to the cost of demurrage. But according to Imam Khomeini, people planted wheat and divided it among themselves. With the dominance of this fearful and thieving people over all the organs, the entire economy became underground and the distribution became informal, i.e. peddling. The government had many plans to fight against this resistance and underground economy and condemned and limited it as hidden unemployment. While Shahid Rajaei was proud of being a peddler, Behzad Nabavi called it anti-economic and hidden unemployment or coupon selling and fought against it. Second-hand selling has been proposed and approved all over the world as a secondary or second-hand market. During my postgraduate studies at Tarbiat Modares University, we read that even the stock market is governed by the second-hand market because at that time there were no mobile phones and computers that Wall Street could use Global stock markets coordinate! Usually, at the end of the day, the symbols are closed, and at the beginning of the next day, the price was not known until the publication of the newspapers. While in the secondary market of the New York Stock Exchange, people were quickly sharing the news with their hands and heads, the prices were instantaneous, and according to us, they were online. And it was more valuable.
لماذا لم یکن الماء والکهرباء مجانیین؟
یزعم کثیرون أن الإمام الخمینی جمع الأصوات بوعده بالمیاه والکهرباء مجانًا! بینما لم یکن هذا هو الحال على الإطلاق ، ولم یکن لاتجاه الشعب للثوره وللإمام الخمینی أساس اقتصادی. حتى لو کان لها أساس اقتصادی ، فقد رفضها الثوار واعتبروها نظریه مارکسیه ومعادیه للإسلام. على سبیل المثال ، کانت مجموعه بیکار أو حزب توده یطلقون شعارات اقتصادیه رادیکالیه فی ذلک الوقت ، وبالتالی کان ینبغی أن یکونوا أکثر شعبیه. کان شعار مام السکن والحریه أمام استقلال وحریه الجمهوریه الإسلامیه. حتى أهل الجمهوریه الإسلامیه لم یقلوا ، لکن الحکومه الإسلامیه قالت نفس الشیء الذی کان الشهید نواب صفوی یقوله أو نفذه سردار جنجال لأول مره فی الشمال. إذا أعطى الإمام الخمینی شعارات اقتصادیه ، فذلک لأن لدیه مدیرین مثل شهید بهشتی وکان یعلم أنهم یفعلون الشیء الصحیح. یقال عندما قال الإمام الخمینی: إذا استمرت الحرب عشرین سنه ، سنقف ، دعا الشهید بهشتی جمیع المدیرین التجاریین والاقتصادیین وأمر بتعبئه جمیع صوامع الدقیق والأرز والقمح وتخزینها لعده سنوات. لذلک ، تم استیراد القمح بسرعه وتم الانتهاء من الاحتیاطیات. ولأنهم لم یکونوا لصوصًا ومختلسین ، کانت میزانیه الحکومه کبیره أیضًا ، وکان المرحوم شهید رجائی یحمل الفواتیر بکیس ویدفع رواتب الجنود والإداریین .. وهنا بدأ العدو الهجوم واستشهد. هؤلاء النبلاء. لذلک قامت مجموعه من اللصوص والجبناء مثل المهندس موسوی وبهزاد نبوی وتاج زاده بتولی المسؤولیات وحدث ما نراه الآن. أتذکر بالضبط أنهم ، باسم التخطیط والخزینه ، قاموا بجمع کل الثروه فی مکان واحد لتسهیل سرقتها واختلاسها. لأن الخزانه حرام فی الإسلام. لکن باسم مقر الباسیج الاقتصادی ، أزالوا کل شیء عن متناول الناس وأعطوهم قسیمه لن تُباع أبدًا! وکان على الناس بیعها وشراء البضائع من الإنتاج تحت الأرض. کان ذلک بسبب تشکیل حرکه شعبیه ضد حرکه الحکومه. وتم إنشاء الاقتصاد السری أو الشعبی. تم شراء السلع الأساسیه بالعمله الحکومیه وتعفن فی السفن ، أو أعید تصدیرها أو إعادتها بسبب تکلفه غرامات التأخیر. لکن الناس زرعوا الحنطه بأمر الإمام الخمینی وقسموها فیما بینهم. مع هیمنه هذا الشعب الخائف واللصوص على جمیع الأعضاء ، أصبح الاقتصاد بأکمله تحت الأرض وأصبح التوزیع غیر رسمی ، أی البیع المتجول. کان لدى الحکومه العدید من الخطط لمحاربه هذه المقاومه والاقتصاد السری وأدانته وحصرته على أنه بطاله خفیه. بینما کان شهید رجائی فخورًا بکونه بائع متجول ، وصفه بهزاد نبوی بأنه مناهض للاقتصاد والبطاله الخفیه أو بیع الکوبون وحاربها. تم اقتراح البیع المباشر والموافقه علیه فی جمیع أنحاء العالم کسوق ثانوی أو ثانوی.أثناء دراستی العلیا فی جامعه تربیه مدارس ، قرأنا أنه حتى سوق الأوراق المالیه یحکمها سوق السلع المستعمله لأنه فی ذلک الوقت لم تکن هناک هواتف محموله وأجهزه کمبیوتر یمکن لوول ستریت أن تستخدم تنسیق أسواق الأسهم العالمیه! عاده ، فی نهایه الیوم ، یتم إغلاق الرموز ، وفی بدایه الیوم التالی ، لم یکن السعر معروفًا حتى صدور الصحف. أثناء تواجدهم فی السوق الثانویه لبورصه نیویورک ، کان الناس یشارکون الأخبار بسرعه بأیدیهم ورؤوسهم ، وکانت الأسعار فوریه ، ووفقًا لنا ، کانوا متصلین بالإنترنت. وکان أکثر قیمه.
Чому вода та електрика не були безкоштовними?
Багато хто стверджує, що Імам Хомейні зібрав голоси, пообіцявши безкоштовну воду та електрику! Тоді як це було зовсім не так і схильність народу до революції та імама Хомейні не мала економічної основи. Навіть якщо вона мала економічну основу, вона була відкинута революціонерами, і вони вважали її марксистською та антиісламською теорією. Наприклад, група «Пікар» чи партія «Туде» тоді висували радикальні економічні гасла, тому вони мали бути більш популярними. Гаслом Мама було житло та свобода перед незалежністю та свободою Ісламської Республіки. Навіть люди Ісламської Республіки не сказали, але ісламський уряд сказав те саме, що казав мученик Наваб Сафаві або Сардар Джангал вперше втілив це на півночі. Якщо Імам Хомейн давав економічні гасла, це було тому, що він мав таких менеджерів, як Шахід Бехешті, і він знав, що вони роблять правильні речі. Кажуть, що коли імам Хомейні сказав: «Якщо війна триватиме двадцять років, ми вистоїмо», мученик Бехешті викликав усіх комерційних і економічних менеджерів і наказав заповнити всі силоси борошна, рису та пшениці та зберігати їх протягом кількох років. Тому швидко здійснили імпорт пшениці і вичерпали резерви. Оскільки вони не були злодіями та казнокрадами, бюджет уряду також був великим, і покійний Шахід Раджаї носив рахунки з мішком і платив зарплату солдатам і адміністраторам.. Саме тут ворог почав атаку і загинув ці дворяни. Тому група злодіїв і боягузів, таких як інженер Мусаві, Бехзад Набаві та Таджзаде, взяла на себе відповідальність, і це сталося, як ми бачимо зараз. Я точно пам’ятаю, що в ім’я планування та казначейства вони зібрали всі багатства в одному місці, щоб було легше їх красти та привласнювати. Тому що скарбниця в ісламі заборонена. Але від імені економічного штабу Басіджа вони прибрали все, що було недоступне для людей, і дали їм купон, який ніколи не продадуть! І людям доводилося їх продавати і купувати товари підпільного виробництва. Це було те, що утворився народний рух проти урядового руху. І було створено підпільне або народне господарство. Основні товари були куплені за державну валюту та згнили на кораблях, або були реекспортовані чи повернуті через витрати на простой. Але люди за наказом імама Хомейні посадили пшеницю і розділили її між собою. З пануванням цього страшного і злодійкуватого народу над усіма органами вся економіка опинилася в підпіллі, а розподіл став неофіційним, тобто торгівлею. Уряд мав багато планів боротьби з цим опором і підпільною економікою і засуджував і обмежував це як приховане безробіття. У той час як Шахід Раджаї пишався тим, що він торговець, Бехзад Набаві називав це антиекономічним і прихованим безробіттям або продажем купонів і боровся проти цього. Продаж секонд-хенду було запропоновано та схвалено в усьому світі як вторинний або секонд-хенд ринок. Під час мого навчання в аспірантурі в Університеті Тарбіат Модарес ми читали, що навіть фондовий ринок регулюється ринком секонд-хенду, тому що в той час не було мобільних телефонів і комп’ютерів, якими міг би скористатися Уолл-стріт. Глобальні фондові ринки координують! Зазвичай в кінці дня символи закриваються, а на початку наступного дня ціна не була відома до виходу газет. Тоді як на вторинному ринку Нью-Йоркської фондової біржі люди швидко ділилися новинами руками та головами, ціни були миттєвими, а за нашими словами – онлайн. І це було дорожче.
