خانه / جشنواره / تعداد کشته های آمریکایی بیشتر شده
راز افقی و عمودی! پس از موشک باران ایران که تلفات انسانی نداشت، تعدادی از فرماندهان و سربازان شورش کرده و: خواستار خروج از پایگاه بودند. با مانع شدن افسران ضد اطلاعاتی، جنگ داخلی ایجاد شد و تا کنون هزار نفر کشته شدند، و اجساد آنها با چندین سورتی پرواز به تل آویو منتقل گردیده. بنابر گزارش خبرنگار ماهین نیوز ساعت س در پایگاه: عین السد خاموشی خورده و همگی به پناهگاهها رفته بودند. و دستگاهها همگی چراغ خاموش بودند، تا هر گونه حمله هوایی را گمراه کنند. البته بخش ستاد فرماندهی یا دستگاههای ردیاب مشغول بودند. آنها احتمال حمله نمی دادند زیرا که: منافقین گفته بودند ایران انتقام نمی گیرد، و اگر هم بخواهد کاری بکند پدافند های عراقی، مانع آن می شوند. رئیس مجلس عراق هم قول داده بود در صورت اطلاع از حمله، خبر دهد. علاوه بر اینکه با اعتماد به قول اپوزیسیون، فکر می کردند ایران در حال فروپاشی است، و بر سر حمله به توافق نمی رسند! و آمریکا می تواند با بمب افکن ها و پهباد های خود، بصورت پیشگیرانه برخی پایگاههای موشکی ایران را بزند. لذا پایگاه در آرامش کامل بود و فرمانده با لحن همیشگی، به سربازان فحاشی می کرد، و انها را مانند مرغ! بسوی لانه کیش می داد. وی می گفت حتی یک سرباز هم نباید کشته شود، تا فرضیه افقی عمودی سید حسن نصرالله دروغ در بیاید. ضمن اینکه بر روی طرحی کار می کردند تا: سید حسن نصرالله را هم مثل سردار قاسم سلیمانی، با راکت بزنند. البته جنب و جوشی در بین سربازان بود، همه از فرمانده می خواستند زودتر از پایگاه خارج، و به کشور خود برگردند. فرمانده تعداد زیادی از انها را هم بازاداشت کرده بود. براساس این گزارش، وقتی موشک ها به پایگاه عین السد اصابت کرد. سربازان خوشحال شدند! فکر کردند که ایرانی ها حمله کرده اند، لذا به دنبال ایرانی ها می گشتند، تا تسلیم شوند! به نظر آنها ایران آنها را دستگیر، و بعد آزاد می کرد و مانند تفنگداران دریایی، برای همیشه از خدمت در نظام معاف می شدند! اما آتش و دود آنها را متوجه فرمانده کرد که می گفت: کسی در اطراف پایگاه انتظار انها را نمی کشد، بلکه هوایی

تعداد کشته های آمریکایی بیشتر شده

راز افقی و عمودی!
راز افقی و عمودی!

پس از موشک باران ایران که تلفات انسانی نداشت، تعدادی از فرماندهان و سربازان شورش کرده و: خواستار خروج  از پایگاه بودند. با مانع شدن افسران ضد اطلاعاتی،  جنگ داخلی ایجاد شد و تا کنون هزار نفر کشته شدند، و اجساد آنها با چندین سورتی پرواز به تل آویو منتقل گردیده. بنابر گزارش خبرنگار ماهین نیوز ساعت س در پایگاه: عین السد خاموشی خورده و همگی به پناهگاهها رفته بودند. و دستگاهها همگی چراغ خاموش بودند، تا هر گونه حمله هوایی را گمراه کنند. البته بخش ستاد فرماندهی یا دستگاههای ردیاب مشغول بودند. آنها احتمال حمله نمی دادند زیرا که: منافقین گفته بودند ایران انتقام نمی گیرد، و اگر هم بخواهد کاری بکند پدافند های عراقی، مانع آن می شوند. رئیس مجلس عراق هم قول داده بود در صورت اطلاع از حمله، خبر دهد. علاوه بر اینکه با اعتماد به قول اپوزیسیون، فکر می کردند ایران در حال فروپاشی است، و بر سر حمله به توافق نمی رسند! و آمریکا می تواند با بمب افکن ها و پهباد های خود، بصورت پیشگیرانه برخی پایگاههای موشکی ایران را بزند. لذا پایگاه در آرامش کامل بود و فرمانده با لحن همیشگی، به سربازان فحاشی می کرد، و انها را مانند مرغ! بسوی لانه کیش می داد. وی می گفت حتی یک سرباز هم نباید کشته شود، تا فرضیه افقی عمودی سید حسن نصرالله دروغ در بیاید. ضمن اینکه بر روی طرحی کار می کردند تا: سید حسن نصرالله را هم مثل سردار قاسم سلیمانی، با راکت بزنند. البته جنب و جوشی در بین سربازان بود، همه از فرمانده می خواستند زودتر از پایگاه خارج، و به کشور خود برگردند. فرمانده تعداد زیادی از انها را هم بازاداشت کرده بود. براساس این گزارش، وقتی موشک ها به پایگاه عین السد اصابت کرد. سربازان خوشحال شدند! فکر کردند که ایرانی ها حمله کرده اند، لذا به دنبال ایرانی ها می گشتند، تا تسلیم شوند! به نظر آنها ایران آنها را دستگیر، و بعد آزاد می کرد و مانند تفنگداران دریایی، برای همیشه از خدمت در نظام معاف می شدند! اما آتش و دود آنها را متوجه فرمانده کرد که می گفت: کسی در اطراف پایگاه انتظار انها را نمی کشد، بلکه هوایی و موشکی است. سربازان که دیگر تصمیم خود را گرفته بودند، به سوی ستاد رفتند تا فرمانده را بکشند. اما گارد ویژه جلوی انها را گرفت، و چون سلاح نداشتند، همه آنها را به رگبار یشت. سروصدا توجه مردم را جلب کرده بود، ولی محافظان خارجی از همه می خواستند که برگردند. لذا هیچ خبرنگار از بیرون نمی توانست داخل شود. فقط تعدادی افراد، که دوربین یا موبایل هوشمند داشتند، برخی صحنه ها را دریافت و ارسال کردند. ساعتها درگیری وجود داشت، و تا صبح ادامه یافت. هیچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده، فقط می خواستند فرار کنند. خبر به ترامپ رسید وی وحشت زده مصاحبه خود را قطع کرد، و گفت بعدا بیانیه صادر می کند. صبح خبر اوردند که دو پایگاه و جلوی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد هم، مورد حمله قرار گرفته. لذا از انها کمکی نمی شد خواست. از اینرو با هماهنگی با نتاینیاهو، تعداد چند فقره پرواز سی ۱۳۰ مستقیم به تل آویو برای کشته ها، و بیمارستان آمریکایی های بغداد برقرار شد. کشته شده ها را منتقل کردند، ولی بدون حضور خبرنگاران و عکاسان! خبرنگاری از جروزالیزم پست بود که سماجت می کرد! تا اینکه توانست چند سورتی را بشمارد، اما این خبر مورد توجه قرار نگرفت، زیرا ترامپ گفته بود: بگویند همه چیز خوب است، و خواستار صلح می باشد. گرچه برخی مقامات از کشته شدند چند نفر محدود، سخن به میان آوردند ولی هیچکس فکر نمی کرد: تلفات اینهمه سنگین باشد، سپاه ایران مطمئن بود که یک نفر را هم نکشته، بلکه فقط ادوات را از کار انداخته. وبهای آن را آف کرده!

The horizontal and vertical secret!

After the Iranian rain missile with no casualties, a number of commanders and soldiers rebelled and demanded to leave the base. With the obstruction of counter-intelligence officers, a civil war erupted and thousands of people were killed, and their bodies transported to Tel Aviv with multiple flights. According to the Mahin News reporter at the base: Ein al-Sadr was shut down and everyone had gone to the shelters. And the devices were all off lights to mislead any air strikes. Of course, the headquarters or tracking devices were busy. They were not likely to attack because: The hypocrites had said Iran would not take revenge, and if it wanted to do anything, the Iraqi defenses would block it. The Speaker of the Iraqi parliament also promised to report the attack if he was informed. In addition to trusting the opposition, they thought Iran was collapsing, and they would not agree on an attack! And the US, with its bombers and drones, could preemptively strike some Iranian missile bases. So the base was in complete peace, and the commander would constantly insult the soldiers, and treat them like chickens! She was going to the nest. He said that not a single soldier should be killed in order to lie on the vertical horizon of Sayyed Hassan Nasrallah. While working on a plan to: rocket Sayyed Hassan Nasrallah, like Commander Qassem Suleimani. Of course, there was a stir among the troops, all wanting the commander to leave the base sooner rather than later, to return home. The commander had retaken many of them. According to the report, the missiles hit the base of Ain al-Sadr. The soldiers were happy! They thought the Iranians had attacked, so they were looking for the Iranians to surrender! In their opinion, Iran would arrest them, and then release them and, like the Marines, would be permanently exempted from service in the military! But the fire and smoke made them aware of the commander saying that no one around the base was waiting for them but air and missiles. The soldiers, who had already made their decision, went to the headquarters to kill the commander. But the Special Guard stopped them, and because they had no weapons, they all fell into a barrage. The noise had attracted the attention of the people, but foreign guards wanted everyone to come back. So no reporter could come in from outside. Only a few people, with a camera or smart phone, received and sent some scenes. There were hours of conflict, and it continued until morning. Nobody knew what was going on, they just wanted to run away. The news reached Trump that he frightened to interrupt his interview, saying he would issue a statement later. The two bases and the front of the US Embassy in Baghdad’s Green Zone were also attacked in the morning. So they couldn’t be helped. Thus, in coordination with Netanyahu, a number of C-130 direct flights to Tel Aviv for the dead were established and the American Hospital in Baghdad established. They transported the dead, but without reporters and photographers! There was a reporter of low-key journalism who was stubborn! Until he was able to count a few sorts, but the news was ignored because Trump had said: “Everything is fine, and he wants peace.” Although some officials were killed by a limited number of people, some spoke, but no one thought: the casualties were so heavy, the IRGC was certain that it had not killed anyone, but only deployed equipment. The webs have it off!

السر الأفقی والرأسی!

بعد صاروخ المطر الإیرانی دون وقوع إصابات ، تمرد عدد من القاده والجنود وطالبوا بمغادره القاعده. مع عرقله ضباط مکافحه المخابرات ، اندلعت حرب أهلیه وقتل الآلاف من الناس ، ونقل جثثهم إلى تل أبیب مع رحلات متعدده. وفقًا لمراسل ماهین نیوز بالقاعده: تم إغلاق عین الصدر وذهب الجمیع إلى الملاجئ. وکانت الأجهزه جمیعها مضاءه من أجل تضلیل أی غارات جویه. بالطبع ، کان المقر أو أجهزه التتبع مشغوله. لم یکن من المرجح أن یهاجموا لأن: المنافقون قالوا إن إیران لن تنتقم ، وإذا أرادت فعل أی شیء ، فإن الدفاعات العراقیه ستحجبها. کما وعد رئیس البرلمان العراقی بالإبلاغ عن الهجوم إذا أُبلغ بذلک. بالإضافه إلى الثقه فی المعارضه ، ظنوا أن إیران تنهار ، وأنهم لن یوافقوا على الهجوم! والولایات المتحده ، بقاذفاتها وطائراتها بلا طیار ، یمکنها ضرب بعض قواعد الصواریخ الإیرانیه بشکل استباقی. کانت القاعده فی سلام تام ، وکان القائد یهین الجنود باستمرار ، ویعاملهم مثل الدجاج! کانت ذاهبه إلى العش. وقال إنه لا ینبغی قتل جندی واحد من أجل الاستلقاء على الأفق العمودی للسید حسن نصر الله. أثناء العمل على خطه ل: صاروخ السید حسن نصر الله ، مثل القائد قاسم سلیمانی. بالطبع ، کان هناک ضجه بین القوات ، وکلهم یریدون للقائد مغادره القاعده عاجلاً ولیس آجلاً ، للعوده إلى دیارهم. استعاد القائد العدید منهم. وفقا للتقریر ، أصابت الصواریخ قاعده عین الصدر. کان الجنود سعداء! ظنوا أن الإیرانیین قد هاجموا ، لذلک کانوا یبحثون عن الإیرانیین للاستسلام! فی رأیهم ، ستعتقلهم إیران ، ثم تطلق سراحهم ، ومثل المارینز ، ستُعفى بشکل دائم من الخدمه فی الجیش! لکن النار والدخان جعلهما على درایه بالقائد قائلاً إنه لا یوجد أحد حول القاعده ینتظرهم سوى الهواء والصواریخ. ذهب الجنود ، الذین اتخذوا قرارهم بالفعل ، إلى المقر لقتل القائد. لکن الحرس الخاص أوقفهم ، ولأنهم لم یکن لدیهم أسلحه ، سقطوا جمیعهم فی وابل. لقد جذبت الضوضاء انتباه الناس ، لکن الحراس الأجانب أرادوا أن یعود الجمیع. لذلک لا یمکن لأی مراسل أن یأتی من الخارج. فقط عدد قلیل من الناس ، مع کامیرا أو هاتف ذکی ، تلقوا بعض المشاهد وأرسلوها. کانت هناک ساعات من الصراع ، واستمرت حتى الصباح. لا أحد یعلم ما الذی یجری ، لقد أرادوا الهرب. وصلت الأخبار إلى ترامب أنه خائف من مقاطعه مقابلته ، وقال إنه سیصدر بیانًا فی وقت لاحق. کما تعرضت القاعدتان وأمام السفاره الأمریکیه فی المنطقه الخضراء ببغداد لهجوم فی الصباح. لذلک لا یمکن مساعدتهم. وهکذا ، وبالتنسیق مع نتنیاهو ، تم إنشاء عدد من الرحلات الجویه المباشره من طراز C-130 إلى تل أبیب للموتى وأنشأ المستشفى الأمریکی فی بغداد. لقد نقلوا الموتى ، لکن بدون مراسلین ومصورین! کان هناک مراسل للصحافه المنخفضه المستوى الذی کان عنیدًا! حتى تمکن من حساب بعض الأنواع ، ولکن تم تجاهل الأخبار لأن ترامب قال: “کل شیء على ما یرام ، ویرید السلام”. على الرغم من أن بعض المسؤولین قد قُتلوا على أیدی عدد محدود من الأشخاص ، إلا أن بعضهم تحدث ، لکن لم یفکر أحد: کانت الخسائر کبیره للغایه ، لکن الحرس الثوری الإیرانی کان متأکداً من أنه لم یقتل أحداً ، ولکنه نشر المعدات فقط. شبکات لها قباله!

El secreto horizontal y vertical!

Después del misil de lluvia iraní sin víctimas, varios comandantes y soldados se rebelaron y exigieron abandonar la base. Con la obstrucción de los oficiales de contrainteligencia, estalló una guerra civil y miles de personas murieron, y sus cuerpos fueron transportados a Tel Aviv con múltiples vuelos. Según el periodista de Mahin News en la base: Ein al-Sadr fue cerrado y todos habían ido a los refugios. Y todos los dispositivos estaban apagados para desviar cualquier ataque aéreo. Por supuesto, la sede o los dispositivos de rastreo estaban ocupados. No era probable que atacaran porque: los hipócritas habían dicho que Irán no se vengaría, y si quería hacer algo, las defensas iraquíes lo bloquearían. El presidente del parlamento iraquí también prometió informar el ataque si se le informaba. ¡Además de confiar en la oposición, pensaron que Irán se estaba derrumbando, y no estarían de acuerdo con un ataque! Y Estados Unidos, con sus bombarderos y drones, podría atacar preventivamente algunas bases de misiles iraníes. ¡Entonces la base estaba en completa paz, y el comandante insultaba constantemente a los soldados y los trataba como gallinas! Ella iba al nido. Dijo que ni un solo soldado debería ser asesinado para mentir en el horizonte vertical de Sayyed Hassan Nasrallah. Mientras trabajaba en un plan para: lanzar cohetes a Sayyed Hassan Nasrallah, como el comandante Qassem Suleimani. Por supuesto, hubo una conmoción entre las tropas, todos queriendo que el comandante abandonara la base más temprano que tarde, para regresar a casa. El comandante había retomado muchos de ellos. Según el informe, los misiles alcanzaron la base de Ain al-Sadr. ¡Los soldados estaban felices! Pensaban que los iraníes habían atacado, ¡así que estaban buscando que los iraníes se rindieran! En su opinión, Irán los arrestaría y luego los liberaría y, como los marines, ¡quedarían permanentemente exentos del servicio militar! Pero el fuego y el humo les hicieron darse cuenta del comandante diciendo que nadie alrededor de la base los estaba esperando excepto aire y misiles. Los soldados, que ya habían tomado su decisión, fueron al cuartel general para matar al comandante. Pero la Guardia Especial los detuvo, y como no tenían armas, todos cayeron en una barrera. El ruido había atraído la atención de la gente, pero los guardias extranjeros querían que todos volvieran. Así que ningún reportero podría venir desde afuera. Solo unas pocas personas, con cámara o teléfono inteligente, recibieron y enviaron algunas escenas. Hubo horas de conflicto, y continuó hasta la mañana. Nadie sabía lo que estaba pasando, solo querían huir. La noticia llegó a Trump de que temía interrumpir su entrevista, diciendo que emitiría una declaración más tarde. Las dos bases y el frente de la Embajada de los Estados Unidos en la Zona Verde de Bagdad también fueron atacados por la mañana. Entonces no pudieron ser ayudados. Por lo tanto, en coordinación con Netanyahu, se establecieron varios vuelos directos C-130 a Tel Aviv por los muertos y se estableció el Hospital Americano en Bagdad. ¡Trasladaron a los muertos, pero sin reporteros y fotógrafos! ¡Había un periodista de periodismo discreto que era terco! Hasta que pudo contar algunas cosas, pero la noticia fue ignorada porque Trump había dicho: “Todo está bien y quiere la paz”. Aunque algunos funcionarios fueron asesinados por un número limitado de personas, pero nadie pensó: las bajas fueron tan grandes, el IRGC estaba seguro de que no había matado a nadie, sino que solo había desplegado equipo. ¡Las webs lo tienen apagado!

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

چرا و چگونه ترامپ را بکشیم

Why and how to kill Trump Here, techniques are taught that you can kill Trump easily and with your bare hands. The first thing is to know the chakras. There are seven points on the body that will kill a person with a strong blow of the index finger. It can be strengthened to kill Trump whenever you see him

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *