خانه / غزنه تا غزه / تحول در فقر پژوهی

تحول در فقر پژوهی

سیاست مداران وقت پژوهش و تخقیق ندارند لذا براساس پژوهش دیگران تصمیم می گیرند و اگر این پژوهشها منعکس کننده تحولات روز نباشند تصمیم گیری سیاستمداران فاجعه آمیز خواهد شد. این امر به واقعیت نوستالوژی را جایگزین درست اندیشی و نظریه پردازی علمی می کند. چنانکه تفاوتی بین زمان شاه و زمان جمهوری اسلامی دیده نخواهد شد. این خواست دشمنان است که هیچ تفاوتی بین رژیم شاه و رژیم آخوندی نبینند و لذا بدنبال تشدید عواملی باشند که به نظرشان به سقوط شاه انجامید تا بتوانند جمهوری اسلامی را هم به لبه پرتگاه بکشانند. متاسفانه پژوهشگران جمهوری اسلامی هم برمدار آنها حرکت کرده و همچنان بر نوستالژی احساسی بجای تفکر منطقی اصرار دارند. بطور مثال حاشیه نشینی در شهر ها را یکی از عوامل سقوط شاه می دانند! برخی ها معتقدند درست از زمانیکه تهران نقشه جامع پیدا کرد و محدوده ۲۵ساله برای ان تعیین شد، شمارش معکوس رژیم ستمشاهی تحت عنوان مبارزه طبقاتی آغاز شد. و مردم تهران و کلانشهر ها به دو دسته داخل محدوده و خارج از محدوده تقسیم شدند. افراد داخل محدوده همه امکانات را دریافت می کردند وافراد خارج از محدوده حتی از آب و برق و دیگر زیر ساخت ها محروم می ماندند. آنهم محرومیتی ساختاری و قانونی. یعنی عمدا به مناطق خارج از محدوده امکانات نمی دادند که آنها مجبور به بازگشت به روستاها شوند. ولی انها تصور دیگری داشتند. و لذا آن را ظلم به خود دانسته و برعلیه ظلم قیام کردند. وانقلاب بنام انقلاب پا برهنه ها مشهور شد. یا بنی صدر در کتاب اقتصاد توحیدی و دیگر سخنرانی های خود گفته بود تورم و گرانی به حدی رسیده بود که باید انقلاب می شد. و لذا دیدگاه فقر پژوهی انها مستندا به انقلاب توده ها و سرنگونی حکومت ها میخکوب شده بود. از این رو انقلابیون حاکم با وحشت تمام از فقر و محرومیت یاد می کردند و خود رادر معرض سرنگونی می دیدند. اما موضوع اصلا این نبود. و انقلاب هم برای پابرهنه ها نبود، نقش بازار و صنایع و کارگران و تحصیلکردگان داخل و خارج بی بدیل بود. اگر تعارف را تئوری بدانیم بازنده فقر پژوهی هستیم و ممکن است از آنسوی بام سقوط کنیم. یعنی دچار تفریط شده و به فقر، با اهمیت یک موتور محرکه تاریخ نگاه کنیم. در حالیکه موتور محرکه تاریخ حق و باطل است. از نظر اسلام اگر موتور محرکه تاریخ فقر باشد یعنی زیربنا اقتصاد است و خدا فراموش شده! در حالیکه این انقلاب، انقلابی بانام خدا بوده است و این افراد نا دانسته به کفر و الحاد رسیده اند و انقلاب را هم مادی و اقتصادی می دانند. و دلیل چهل سال مقاومت مردم در برابر تحریم ها و فقر  همین است که آنها بخاطر شکم و زیر شکم انقلاب نکردند. و قراردادن آنها در ردیف انقلاب های مادی، خیانت به این مردم است. امام خمین خوب این موضوعات را طرح کرد. فرمود اقتصاد مال خر است. یعنی حیوان وقتی گرسنه می شود جفتک می اندازد. مردم هم که گرسنه شدند انقلاب می کنند. در حالیکه فقر مایه افتخار پیامبر است. و به همین جهت مردم او را دوست داشتند. همه رهبران وقتی انقلاب می کنند به فقر افتخار می کنند، بعد که پیروز شدند یادشان می رود. و می خواهند یک شبه همه چیز داشته باشند. لذا با یک مطالعه در بین مردم امروز کسی فقیر به معنی زمان شاه نیست. چون همه مردم با کد ملی یارانه می گیرند، بسته معیشتی می گیرند و برخی هم بسته های حمایتی دیگر. افراد زیر خط امروز کارمندان و کارگرانی هستند که حقوق پایه می گیرند. و ما فقر مطلق نداریم. و علت اینکه خط فقر خیلی بالا هست برای این  است که حقوق های نجومی بیش از حد انتظار است و میانگین را بالا می برد. طبق جدول منتشره متوسط حقوق های دریافتی۱۰۰میلیون شد

Transformation in Poverty Research

Politicians do not have time for research and investigation, so they make decisions based on the research of others, and if these researches do not reflect the current developments, the decisions of politicians will be catastrophic. This really replaces nostalgia with scientific reasoning and theorizing. As there will be no difference between the time of the Shah and the time of the Islamic Republic. It is the wish of the enemies that they do not see any difference between the Shah’s regime and the clerical regime, and therefore seek to intensify the factors that they believe led to the fall of the Shah so that they can drag the Islamic Republic to the brink. Unfortunately, the scholars of the Islamic Republic have also moved on with them and continue to insist on emotional nostalgia instead of logical thinking. For example, suburbanization in cities is considered one of the causes of the fall of the king! Some believe that the countdown to the oppressive regime, called the class struggle, began just as soon as Tehran found a comprehensive plan and a 25-year limit was set for it. And the people of Tehran and the metropolises were divided into two groups inside and outside the area. People inside the area received all the facilities and people outside the area were deprived of even water, electricity and other infrastructure. That is structural and legal deprivation. That is, they deliberately did not allow the out-of-bounds areas to be forced to return to the villages. But they had a different idea. Therefore, they considered it as oppression and rebelled against oppression. The revolution became known as the Barefoot Revolution. Or Bani Sadr had said in his book on monotheistic economics and in his other speeches that inflation and inflation had reached such a level that a revolution had to take place. And so their view of poverty research was based on the mass revolution and the overthrow of governments. Hence, the ruling revolutionaries spoke in horror of poverty and deprivation and saw themselves in danger of being overthrown. But that was not the point at all. And the revolution was not for the barefoot; the role of the market and the industries and the workers and the educated inside and outside was irreplaceable. If we consider compliments as a theory, we are a loser in poverty research and we may fall from the roof. That is, to look at poverty and poverty as the driving force behind history. While the driving force of history is right and wrong. According to Islam, if the driving force is the history of poverty, it means that it is the foundation of the economy and God has been forgotten! While this revolution has been a revolution in the name of God, and these people have unknowingly reached infidelity and atheism, and they also consider the revolution material and economic. And the reason for the forty years of resistance of the people against sanctions and poverty is that they did not make a revolution because of the belly and the belly. And to place them in the ranks of material revolutions is to betray these people. Imam Khomeini well raised these issues. He said the economy belongs to the donkey. That is, the animal buckles when it is hungry. People who are hungry are making a revolution. While poverty is the pride of the Prophet. And that’s why people loved him. All leaders are proud of poverty when they make a revolution; they are remembered after they are victorious. And they want to have everything overnight. Therefore, according to a study among the people today, no one is poor meaning the time of the king. Because all people receive subsidies with the national code, receive subsistence packages and some receive other support packages. The people below the line today are employees and workers who receive basic salaries. And we do not have absolute poverty. And the reason the poverty line is so high is that astronomical wages are higher than expected and raise the average. According to the published table, the average salary received was 100 million

التحول فی بحوث الفقر

السیاسیون لیس لدیهم وقت للبحث والاستقصاء ، لذلک یتخذون قراراتهم بناءً على بحث الآخرین ، وإذا لم تعکس هذه الأبحاث التطورات الحالیه ، فإن قرارات السیاسیین ستکون کارثیه. هذا فی الحقیقه یستبدل الحنین بالتفکیر العلمی والتنظیر. حیث لن یکون هناک فرق بین زمن الشاه وزمن الجمهوریه الإسلامیه. یرغب الأعداء فی ألا یروا أی فرق بین نظام الشاه ونظام الملالی ، وبالتالی یسعون إلى تکثیف العوامل التی یعتقدون أنها أدت إلى سقوط الشاه حتى یتمکنوا من جر الجمهوریه الإسلامیه إلى حافه. ولسوء الحظ ، فقد واصل علماء الجمهوریه الإسلامیه معهم أیضًا ، واستمروا فی الإصرار على الحنین العاطفی بدلاً من التفکیر المنطقی. على سبیل المثال ، تعتبر الضواحی فی المدن أحد أسباب سقوط الملک! یعتقد البعض أن العد التنازلی للنظام القمعی ، المسمى بالصراع الطبقی ، بدأ بمجرد أن عثرت طهران على خطه شامله وتم وضع حد لها لمده ۲۵ عامًا. وانقسم أهل طهران والمدن إلى مجموعتین داخل المنطقه وخارجها. حصل الأشخاص داخل المنطقه على جمیع المرافق وحُرم الأشخاص خارج المنطقه حتى من الماء والکهرباء والبنیه التحتیه الأخرى. هذا هو الحرمان الهیکلی والقانونی. أی أنهم تعمدوا عدم السماح بإرغام المناطق الخارجه على العوده إلى القرى. لکن لدیهم فکره مختلفه. لذلک اعتبروا ذلک ظلمًا وتمردًا على الظلم. أصبحت الثوره معروفه باسم ثوره حافی القدمین. أو أن بنی صدر قال فی کتابه عن الاقتصاد التوحیدى وفی خطاباته الأخرى أن التضخم والتضخم وصل إلى مستوى لا بد من حدوث ثوره فیه. ولذا فإن وجهه نظرهم فی أبحاث الفقر کانت مبنیه على الثوره الجماهیریه والإطاحه بالحکومات. ومن هنا تحدث الثوار الحاکمون فی فزع من الفقر والحرمان ورأوا أنفسهم فی خطر الانقلاب. لکن لم یکن هذا هو الهدف على الإطلاق. ولم تکن الثوره حفاه ، فکان دور السوق والصناعات والعمال والمتعلمین فی الداخل والخارج لا غنى عنه. إذا اعتبرنا المجاملات نظریه ، فإننا خاسرون فی أبحاث الفقر وقد نسقط من السطح. أی أن ننظر إلى الفقر والفقر على أنهما القوه الدافعه وراء التاریخ. فی حین أن القوه الدافعه للتاریخ هی الصواب والخطأ. فی الإسلام ، إذا کانت القوه الدافعه هی تاریخ الفقر ، فهذا یعنی أنه أساس الاقتصاد وقد نسی الله! بینما کانت هذه الثوره ثوره بسم الله ، وقد وصل هؤلاء دون علم منهم إلى الکفر والإلحاد ، کما أنهم یعتبرون الثوره مادیه واقتصادیه. وسبب الأربعین سنه من مقاومه الشعب للعقوبات والفقر أنهم لم یقوموا بثوره بسبب البطن والبطن. ووضعهم فی صفوف الثورات المادیه هو خیانه لهؤلاء الناس. أثار الإمام الخمینی هذه القضایا بشکل جید. قال الاقتصاد ملک الحمار. أی أن الحیوان یلتوی عندما یکون جائعاً. الجیاع یصنعون ثوره. بینما الفقر هو فخر الرسول. ولهذا أحبه الناس. یفخر جمیع القاده بالفقر عندما یقومون بثوره ، ویتم تذکرهم بعد أن ینتصروا. ویریدون الحصول على کل شیء بین عشیه وضحاها. لذلک ، وفقًا لدراسه بین الناس الیوم ، لا یوجد أحد فقیر بمعنى زمن الملک. لأن جمیع الأشخاص یتلقون إعانات مع القانون الوطنی ، ویتلقون حزم الکفاف وبعضهم یتلقون حزم دعم أخرى. الأشخاص تحت الخط الیوم هم موظفون وعمال یتقاضون رواتب أساسیه. ولیس لدینا فقر مطلق. والسبب فی ارتفاع خط الفقر هو أن الأجور الفلکیه أعلى من المتوقع وترفع المتوسط. وبحسب الجدول المنشور ، کان متوسط ​​الراتب المقبوض ۱۰۰ ملیون

د غربت په څیړنه کې بدلون

سیاستوال د څېړنې او څېړنې لپاره وخت نه لری، نو د نورو د څېړنو پر بنسټ پرېکړې کوی، او که دا څېړنې د اوسنیو پرمختګونو انعکاس ونه کړی، د سیاستوالو پرېکړې به ناورین وی. دا واقعیا د ساینسی استدلال او تیوری کولو سره د نوستالیا ځای نیسی. لکه څنګه چې د شاه د وخت او د اسلامی جمهوریت په وخت کې به هیڅ توپیر نه وی. دا د دښمنانو هیله ده چې د شاه د رژیم او د پادشاهی رژیم تر منځ هیڅ توپیر ونه وینی او له همدې امله هڅه کوی هغه عوامل چې د دوی په باور د شاه د زوال لامل شوی دی، په شدت سره هڅه وکړی تر څو اسلامی جمهوریت د زوال لوری ته بوځی. څنډه له بده مرغه داسلامی جمهوریت علما هم له دوی سره مخ شوی او د منطقی فکر پر ځای په احساساتی عصبیت ټینګار کوی. د مثال په توګه، په ښارونو کې د ښاروالی د پاچا د سقوط یو لامل ګڼل کیږی! ځینې په دې اند دی چې د ظالم رژیم پر وړاندې د طبقاتی مبارزې په نوم د رایو شمېرنه هغه مهال پیل شوه، چې تهران یو هراړخیز پلان وموند او د هغې لپاره یې ۲۵ کلن حد ټاکلی و. او د تهران او د پلازمینې خلک د سیمې دننه او بهر په دوو ډلو وویشل شول. د سیمې دننه خلکو ته ټولې اسانتیاوې ترلاسه شوې او له سیمې بهر خلک حتی د اوبو، برېښنا او نورو زیربناوو څخه بې برخې دی. دا جوړښتی او قانونی محرومیت دی. یعنې په قصدی توګه یې د لرې پرتو سیمو خلکو ته اجازه نه ورکوله چې بېرته کلیو ته ستانه شی. مګر دوی یو بل نظر درلود. له همدې امله یې دا ظلم ګڼل او د ظلم پر وړاندې یې بغاوت وکړ. دغه انقلاب د بې پښې انقلاب په نوم ونومول شو. یا بنی الصدر په خپل کتاب توحیدی اقتصاد او په نورو ویناوو کې ویلی وو چې انفلاسیون او انفلاسیون داسې کچې ته رسېدلی و چې انقلاب باید رامنځته شی. او له همدې امله د بې وزلۍ د څیړنې په اړه د دوی نظر د ډله ایز انقلاب او د حکومتونو ړنګولو پر بنسټ والړ و. له همدې امله واکمن انقلابیانو د بې وزلۍ او محرومیت په ویره کې خبرې کولې او ځانونه یې د ړنګیدو په خطر کې لیدل. خو دا په اصل کې خبره نه وه. او انقلاب د لوڅو پښو لپاره نه و، د بازار، صنعت او کارګرانو او په دننه او بهر کې د لوستو رول نه بدلیدونکی و. که موږ ستاینه د یوې تیوری په توګه وګورو، موږ د فقر په څیړنه کې بایلونکی یو او موږ ممکن د چت څخه راښکته شو. یعنی فقر او فقر ته د تاریخ تر شا د محرک ځواک په سترګه کتل. په داسې حال کې چې د تاریخ محرک ځواک سم او ناسم دی. د اسلام له نظره که د فقر د تاریخ محرک دی، مانا دا چې د اقتصاد بنسټ دی او خدای هېر شوی دی! په داسې حال کې چې دا انقلاب د خداى په نوم یو انقلاب دى او دا خلک په ناخبره توګه کفر او الحاد ته رسیدلی دی او دغه انقلاب هم مادی او معنوی ګڼی. او د بندیزونو او فقر پر وړاندې د ولس د څلوېښتو کلونو مقاومت دلیل دا دى چې د خیټې او ګېډې له امله یې انقلاب ونه کړ. او د مادی انقلابونو په صف کې ځای ورکول له دې خلکو سره خیانت دی. امام خمینی دا مسایل په ښه توګه مطرح کړل. هغه وویل اقتصاد د خرو پورې اړه لری. یعنی حیوان د وږی په وخت کې ټوخی کوی. هغه خلک چې وږی دی انقلاب کوی. په داسې حال کې چې فقر د پېغمبر اکرم ویاړ دى. او له همدې امله خلکو له هغه سره مینه درلوده. ټول مشران په بې وزلۍ ویاړی کله چې انقلاب وکړی، له بریا وروسته یې په یاد وی. او دوی غواړی چې په شپه کې هرڅه ولری. له همدې امله، د نن ورځې د خلکو تر منځ د یوې څیړنې له مخې، هیڅوک د پاچا د وخت په معنی غریب نه دی. ځکه چې ټول خلک د ملی کوډ سره سبسایډی ترلاسه کوی، د ژوند کڅوړې ترلاسه کوی او ځینې نور د مرستې کڅوړې ترلاسه کوی. د کرښې لاندې خلک نن ورځ کارمندان او کارګران دی چې لومړنی معاشونه ترلاسه کوی. او موږ مطلق فقر نه لرو. او لامل یې د غربت کرښه دومره لوړه ده چې د ستورپوهنې معاشونه د تمې څخه لوړ دی او اوسط لوړوی. د خپاره شوی جدول له مخې د ترلاسه شویو معاشونو اوسط سل میلیونه وو

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

حمله به رفح مرگ اسرائیل است

ההתקפה של ישראל על רפיח היא רק סיסמה, אך בפועל היא גורמת לנפילה מוחלטת של ישראל ולסילוקה מזירת התקופה.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *