خانه / جشنواره / هیچکس نمی تواند گرانیها را بر طرف کند

هیچکس نمی تواند گرانیها را بر طرف کند

کسانی که می گویند ارزانی می آوریم، دروغ می گویند! چون هرکسی را متهم به گرانی کنیم، اشتباه است، گرانی فزونی ارزش افزوده بر طبیعت: و امری درست است. زیرا انسان به مرور زمان به ارزش ها پی برده به استثمار خود در می اورد. لذا تقاضا زیاد می شود: در حالیکه عرضه ثابت است. مثلا گران شدن زمین های شمیران در تهران، برای شن و ماسه یا خاک و آجر ان نیست. بلکه همه ثروتمندان به آنجا روی اورده اند، لذا قیمت ها بالا رفته. شاید تا دیروز از بوته هویج یا ریشه ان، استفاده ای جزرای حیوانات نبود، ولی امروزه فهمیده اند کاروتن دارد که تبدیل به ویتامین آ می شود، و برای تقویت چشم خوب است! لذا اینکه بگوییم با تولید یا با فشار قیمت گذاری، میتوان ارزانی درست کرد، بسیار امر نابجایی است. زیرا اگر تولید هویج زیاد شود، طبیعتا باید تولید برنج یا گندم را کاهش داد، که باعث افزایش قیمت آنها هم می شود. اگر بیابانها را هم به مزارع تبدیل کنیم، باز هم باعث بالا رفتن قیمت بیابان می شود. بنا براین ارزش افزوده، عامل گرانی کالا ها است. ارزش افزوده را میتوان دو بخش دانست: ارزش افزوده ذاتی و نسبی. مثلا طلا ارزش افزوده ذاتی دارد، یعنی برای کارهای ساده از ان استفاده نمی شود. ولی آلومینیوم ارزش نسبی دارد، گاهی ممکن است بجای طلا یا آهن و یا فلزات دیگر بکار رود. لذا موارد استفاده بیشتری پیدا می کند، و ارزش آن بالاتر می رود. پس: نتیجه فعالیت انسانها وکشف استفاده های جدید و مصارف نوین، باعث افزایش ارزش یا قیمت آن کالا می شود. لذا بازگشت به گذشته و ارزان تر کردن آن، سخنی دروغ و جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. و درواقع نفی پیشرفت ها و خلاقیت های بشری محسوب می شود. ممکن است بگویند ریال بی ارزش شده، این حرف شکل دیگر گران شدن کالا ها است. همه پولها در مقابل ارزش کار و خلاقیت انسان کاهش می یابند. برخی تصور می کنند فقط در زمان انقلاب است که: ارزش پول ملی کاهش یافته! در حالیکه در گذشته هم بوده: دلار زمانی معادل یک ریال بود، ولی در سال ۵۷ که قبل از انقلاب باشد، به ۷۵ ریال رسیده بود یعنی ۷۵ برابر سقوط کرده بود. زمانی ریال ده برابر شاهی بوده. عباسی و قران، که الان اصلا به حساب نمی آید و کسی نمی شناسد، زمانی آنقدر مهم بود که سلطان را صاحب قران می خواندند. اگر در برخی کشرها قیمت کالا ها ثابت است، عوامفریبی است. زیرا پول مالیات یا نفت مردم را به صاحبان آن کالاها می دهند، تا افزایش را جبران کند! و اسم آن را سوبسید می گذارند. مثلا خبرنگاران با ۷درصد بیمه می شوند، این درحالی است که سازمان تامین اجتماعی، کوتاه نمی آید ۲۳درصد بقیه را از وزارت ارشاد می گیرد! که نامش بودجه فرهنگی است. بعد می گویند اینهمه بودجه فرهنگی کجا رفت؟ و چرا کار فرهنگی نشد. با این حال تنها راه نجات از دست گرانی ها، کمک نقدی به قشر اسیب پذیر است. البته بسته های معیشتی هم خوب است، ولی همان داستان کمبود منابع تکرار می شود! مثلا اگر یکباره بیست میلیون خانوار، هر کدام ده کیلو برنج دریافت کنند، طبیعی است که برنج کمیاب، و برای مرحله بعدی باز هم گرانتر شود. اما در صورتیکه نقدی باشد، پول بصورت متناسب توزیع می شود. یعنی سرپرست خانوار سراغ کالای ارزان می رود، تا با ان مبلغ بخرد. این امر نه تنها در ایران، درکل جهان امکان پذیر است. غیر از این، مثل این است که بگوییم بچه ها بزرگ نشوند! یا جوانها میانسال نشوند: برگردند به دوران کودکی! این ایده در ظاهرا دلپسند، یک فاجعه بزرگ است که: کروناگران امروزی، به دنبال آن هستند. دولتمردانی که با سازمان بهداشت جهانی، برای کاهش جمعیت! هماهنگ هستند

No one can cover the costs

Those who say we bring cheap are lying! Because to accuse anyone of high prices is wrong, high prices add value to nature: and rightly so. Because man realizes values ​​over time and exploits them. Therefore, demand increases: while supply is stable. For example, the increase in the price of Shemiran lands in Tehran is not due to sand or soil and bricks. Rather, all the rich have gone there, so prices have gone up. Until yesterday, the carrot plant or its roots may not have been used by animals, but today it is known that it contains carotene, which is converted to vitamin A, and is good for strengthening the eyes! Therefore, to say that cheapness can be made through production or pricing pressure is very misleading. Because if the production of carrots increases, naturally the production of rice or wheat should be reduced, which will also increase their prices. If we turn deserts into farms, the price of deserts will still rise. Therefore, added value is the cause of expensive goods. Value added can be divided into two parts: intrinsic and relative value added. For example, gold has an intrinsic added value, meaning it is not used for simple tasks. But aluminum has a relative value, sometimes it can be used instead of gold or iron or other metals. So it gets used more, and its value goes up. So: the result of human activity and the discovery of new uses and new uses, increases the value or price of the product. Therefore, going back to the past and making it cheaper is a lie and a propaganda and election aspect. And in fact, it is a denial of human progress and creativity. It may be said that the rial has become worthless, this is another form of price increase of goods. All money is reduced against the value of human labor and creativity. Some people think that it was only during the revolution that: the value of the national currency decreased! While it was in the past: the dollar was once equivalent to one rial, but in 1957, before the revolution, it had reached 75 Rials, i.e. it had fallen 75 times. At one time, the Rial was ten times the king. Abbasi and the Qur’an, which is now considered non-existent and unknown to anyone, were so important at one time that the Sultan was considered the owner of the Qur’an. If in some countries the price of goods is fixed, it is demagogic. Because they give people tax or oil money to the owners of those goods, to compensate for the increase! And they call it subsidy. For example, journalists are insured with 7%, while the Social Security Organization does not cut 23% of the rest from the Ministry of Guidance! Which is called the cultural budget. Then they say where did this entire cultural budget go? And why not cultural work. However, the only way to save money is to help the vulnerable. Of course, livelihood packages are also good, but the same story of lack of resources is repeated! For example, if twenty million households receive ten kilos of rice at a time, it is natural for rice to become scarce and even more expensive for the next stage. But if it is cash, the money is distributed proportionately. That is, the head of the household goes for cheap goods to buy with that amount. This is possible not only in Iran, but all over the world. Other than that, it’s like telling kids not to grow up! Or young people do not become middle-aged: go back to childhood! This seemingly pleasant idea is a great catastrophe that today’s coroners are looking for. Governments working with the World Health Organization to reduce the population! Are coordinated

لا أحد یستطیع تغطیه التکالیف

أولئک الذین یقولون إننا نجلب رخیصه یکذبون! لأن اتهام أی شخص بارتفاع الأسعار أمر خاطئ ، فإن الأسعار المرتفعه تضیف قیمه إلى الطبیعه: وهی محقه فی ذلک. لأن الإنسان یدرک القیم بمرور الوقت ویستغلها. لذلک ، یزداد الطلب: بینما یکون العرض مستقرًا. على سبیل المثال ، لا تُعزى الزیاده فی أسعار أراضی شمیران فی طهران إلى الرمل أو التربه والطوب. بدلاً من ذلک ، ذهب کل الأثریاء إلى هناک ، لذا ارتفعت الأسعار. حتى یوم أمس ، ربما لم تستخدم الحیوانات نبات الجزر أو جذوره ، ولکن من المعروف الیوم أنه یحتوی على ماده الکاروتین التی تتحول إلى فیتامین أ ، وهی مفیده لتقویه العین! لذلک ، فإن القول بأن الرخص یمکن تحقیقه من خلال ضغوط الإنتاج أو التسعیر هو أمر مضلل للغایه. لأنه إذا زاد إنتاج الجزر ، فمن الطبیعی أن یتم تقلیل إنتاج الأرز أو القمح ، مما یؤدی أیضًا إلى زیاده أسعارهما. إذا حولنا الصحاری إلى مزارع ، فإن سعر الصحاری سیستمر فی الارتفاع. لذلک ، فإن القیمه المضافه هی سبب البضائع الباهظه الثمن. یمکن تقسیم القیمه المضافه إلى جزأین: القیمه المضافه الجوهریه والقیمه المضافه. على سبیل المثال ، للذهب قیمه مضافه جوهریه ، مما یعنی أنه لا یستخدم فی مهام بسیطه. لکن للألمنیوم قیمه نسبیه ، یمکن استخدامه أحیانًا بدلاً من الذهب أو الحدید أو معادن أخرى. لذلک یتم استخدامه أکثر ، وترتفع قیمته. إذن: نتیجه النشاط البشری واکتشاف استخدامات جدیده واستخدامات جدیده تزید من قیمه أو سعر المنتج. لذلک ، فإن العوده إلى الماضی وجعله أرخص کذبه ودعایه وانتخاب. وهی فی الحقیقه إنکار للتقدم البشری والإبداع. یمکن القول أن الریال أصبح بلا قیمه ، وهذا شکل آخر من أشکال زیاده أسعار السلع. یتم تخفیض کل الأموال مقابل قیمه العمل البشری والإبداع. یعتقد البعض أنه خلال الثوره فقط: انخفضت قیمه العمله الوطنیه! بینما کان فی الماضی: کان الدولار یعادل ریالًا واحدًا ، ولکن فی عام ۱۹۵۷ ، قبل الثوره ، کان قد وصل إلى ۷۵ ریالًا ، أی انخفض ۷۵ مره. فی وقت من الأوقات ، کان الریال یساوی الملک عشر مرات. العباسی والقرآن ، الذی یعتبر الآن غیر موجود وغیر معروف لأی شخص ، کانا مهمین للغایه فی وقت ما لدرجه أن السلطان کان یعتبر صاحب القرآن. إذا کان سعر البضائع ثابتًا فی بعض البلدان ، فإنه یکون دیماغوجیًا. لأنهم یعطون الناس ضریبه أو أموال نفطیه لأصحاب تلک البضاعه لتعویض الزیاده! ویطلقون علیها الإعانه. فمثلاً الصحفیون مؤمنون بنسبه ۷٪ ومؤسسه الضمان الاجتماعی لا تقطع ۲۳٪ من الباقی من وزاره الإرشاد! وهو ما یسمى بالمیزانیه الثقافیه. ثم یقولون أین ذهبت کل هذه المیزانیه الثقافیه؟ ولماذا لیس العمل الثقافی. ومع ذلک ، فإن الطریقه الوحیده لتوفیر المال هی مساعده الضعفاء. بالطبع ، حزم سبل العیش جیده أیضًا ، لکن نفس قصه نقص الموارد تتکرر! على سبیل المثال ، إذا حصلت عشرین ملیون أسره على عشره کیلوغرامات من الأرز فی المره الواحده ، فمن الطبیعی أن یصبح الأرز نادرًا ، بل ویصبح أکثر تکلفه فی المرحله التالیه. ولکن إذا کان الأمر نقدیًا ، فسیتم توزیع الأموال بشکل متناسب. أی أن رب الأسره یذهب لشراء سلع رخیصه بهذا المبلغ. هذا ممکن لیس فقط فی إیران ، ولکن فی جمیع أنحاء العالم. بخلاف ذلک ، یشبه إخبار الأطفال ألا یکبروا! أو أن الشباب لا یبلغون منتصف العمر: نعود إلى الطفوله! هذه الفکره التی تبدو ممتعه هی کارثه کبیره یبحث عنها الأطباء الشرعیون الیوم. الحکومات تعمل مع منظمه الصحه العالمیه لخفض عدد السکان! یتم تنسیقها

איש אינו יכול לכסות את העלויות

מי שאומר שאנחנו מביאים בזול משקר! כי להאשים מישהו במחירים גבוהים זה לא בסדר, מחירים גבוהים מוסיפים ערך לטבע: ובצדק. כי האדם מממש ערכים לאורך זמן ומנצל אותם. לכן הביקוש גדל: בעוד ההיצע יציב. לדוגמא, עליית מחירי אדמות שמירן בטהרן אינה נובעת מחול או אדמה ולבנים. במקום זאת, כל העשירים הלכו לשם, אז המחירים עלו. עד אתמול, צמח הגזר או שורשיו אולי לא שימשו בעלי חיים, אך כיום ידוע שהוא מכיל קרוטן, שהומר לוויטמין A, והוא טוב לחיזוק העיניים! לכן, לומר כי זול יכול להיעשות באמצעות לחץ ייצור או תמחור מטעה מאוד. כי אם ייצור הגזר יגדל, באופן טבעי יש להפחית את ייצור האורז או החיטה, מה שיעלה גם את מחיריהם. אם נהפוך מדבריות לחוות, מחיר המדבריות עדיין יעלה. לכן ערך מוסף הוא הגורם למוצרים יקרים. ניתן לחלק ערך מוסף לשני חלקים: ערך מוסף פנימי ויחס יחסי. לדוגמא, לזהב יש ערך מוסף מהותי, כלומר הוא לא משמש למשימות פשוטות. אך לאלומיניום יש ערך יחסי, לפעמים ניתן להשתמש בו במקום בזהב או ברזל או מתכות אחרות. אז הוא מתרגל יותר, וערכו עולה. אז: תוצאה של פעילות אנושית וגילוי שימושים חדשים ושימושים חדשים, מעלה את ערך המוצר או מחירו. לכן, לחזור לעבר ולהפוך אותו לזול יותר הוא שקר והיבט תעמולתי ובחירתי. ולמעשה, זוהי הכחשה להתקדמות וליצירתיות האנושית. אפשר לומר שהריאל הפך לחסר ערך, זו צורה נוספת של עליית מחירים של סחורות. כל הכסף מופחת כנגד ערך העבודה האנושית והיצירתיות. יש אנשים שחושבים שרק במהלך המהפכה: ערך המטבע הלאומי ירד! זה היה בעבר: הדולר היה שווה פעם לריאל אחד, אך בשנת ۱۹۵۷, לפני המהפכה, הוא הגיע ל ۷۵ ריאל, כלומר הוא נפל ۷۵ פעמים. בבת אחת, הריאל היה המלך עשר פעמים. עבאסי והקוראן, שנחשב כיום לבלתי קיים ולא ידוע לאף אחד, היו חשובים כל כך בעת ובעונה אחת, עד שהסולטאן נחשב לבעל הקוראן. אם במדינות מסוימות מחיר הסחורה הוא קבוע, זה דמגוגי. מכיוון שהם נותנים לאנשים כספי מס או נפט לבעלי הסחורות האלה, כדי לפצות על העלייה! והם קוראים לזה סובסידיה. לדוגמא, עיתונאים מבוטחים ב -۷%, בעוד שהארגון לביטוח לאומי לא קוצץ ۲۳% מהשאר ממשרד ההדרכה! מה שנקרא תקציב התרבות. ואז הם אומרים לאן נעלם כל תקציב התרבות הזה? ולמה לא עבודה תרבותית. עם זאת, הדרך היחידה לחסוך כסף היא לעזור לפגיעים. כמובן שגם חבילות פרנסה טובות, אך אותו סיפור של חוסר משאבים חוזר על עצמו! לדוגמא, אם עשרים מיליון משקי בית מקבלים עשרה קילו אורז בכל פעם, טבעי שהאורז יהפוך לדל, ואף יקר יותר לשלב הבא. אבל אם מדובר במזומן, הכסף מחולק באופן יחסי. כלומר, ראש משק הבית הולך על מוצרים זולים לקנות בסכום זה. זה אפשרי לא רק באיראן, אלא בכל רחבי העולם. מלבד זאת, זה כמו לומר לילדים לא להתבגר! או שאנשים צעירים לא הופכים לגיל העמידה: תחזרו לילדות! רעיון נעים לכאורה זה הוא קטסטרופה נהדרת שחוקרי המכתבים של ימינו מחפשים. ממשלות העובדות עם ארגון הבריאות העולמי לצמצום האוכלוסייה! מתואמים

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

اسکار اسلامی

سینمای نجیب ایران در یافتن راه خود با سنگلاخ های عظیم و چالش های بزرگ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *