🔴 آبرویش را بریز و او را به مردم معرفی کن!
🔻 قسمتی از نامه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به رفاعه، کارگزار خود در اهواز در مورد ابن هرمه، که بعنوان «امین السوق؛ امین بازار»، از مسئولیت خود سوءاستفاده کرده و به مردم ظلم نموده است.البته در تاریخ چند نمونه از این نوع برخوردها توسط حضرت امیرالمؤمنین با مسئولان و عمال حکومتی خودش همچون ماجرای المنذر بن الجارود، یزید بن حجیه، مصقله بن هبیره و…. نقل و ثبت شده است.
اما نامه آن حضرت به رفاعه در مورد ابن هرمه:
“هنگامی که نامه مرا خواندی، ابن هرمه را… برکنار کرده و به مردم معرفی کن! به زندانش افکن! آبرویش را بریز! به همه بخشهای تابع اهواز بنویس که من چنین عقوبتی برای او معین کردهام. مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی که نزد خدا خوار میشوی و من به زشتترین صورت ممکن، تو را از کار برکنار میکنم و خدا آن روز را نیاورد… شبها زندانیان را برای هواخوری به فضای باز بیاور جز ابن هرمه…» (دعائم الاسلام، جلد۲، ص۵۳۲).
🔹ابن هرمه چه کرده است که امیرالمؤمنین(ع) به رفاعه، حاکم اهواز چنین فرمان میدهد که او بی درنگ باید «بیآبرو» شود؟ همان مولای متقیان که حرمت آبروی مسلمان را بالاتر از حرمت کعبه میداند، چنان بر بی آبرو شدن یک مجرم حکومتی اصرار دارد که حتی فرماندار اهواز را که مسئول اجرای حکم است، «تهدید» میکند که اگر او را بی آبرو نکنی، «من به زشتترین صورت ممکن، تو را از کار برکنار میکنم».
او نه یاغی است و نه جانی، یعنی نه بر ضد حکومت قیام کرده، و نه جنایتی مرتکب شده است. او مسئول نظارت مالی بر بازار اهواز بوده که مرتکب تخلف مالی شده است.
🔹شاید برخی نکته اساسی این فرمان امیرالمؤمنین را در جنبه ایجابی آن یعنی قاطعیتی ببینند که آن حضرت در بی آبرو کردن متخلف منسوب به حکومت به خرج داده است، به ویژه اینکه حضرت با پایین دانستن «آستانه جرم» منتظر نماند تا ابن هرمه نصف زمینهای اهواز را چپاول کند و بعد عکسالعمل نشان دهد. اما آنچه لااقل به همین اندازه مهم است و برای وضع اطلاعرسانی امروز کشور ما بسیار درسآموز، جنبه سلبی این حکم است؛ یعنی اینکه چرا حضرت برای مجازات وی دستور «محرمانه» صادر نکرد و چنین بر بی آبرو کردن وی تأکید ورزید؟
🔹لااقل سه دلیل به ظاهر موجه، برای صرف نظر کردن از «معرفی» ابن هرمه متخلف وجود داشت:
۱) خطا را ابن هرمه کرده است نه خانواده او. اگر آبروی ابن هرمه ریخته شود، خانوادهاش چگونه در میان مردم سربلند کنند؟ چرا پدر و مادر و زن و فرزند کودک یا نوجوانش باید تاوان تخلف او را بدهند؟
۲) اگر ابن هرمه معرفی شود، برای همیشه بی آبرو شده و دیگر شانس بازگشت به جامعه از وی گرفته میشود و با این نوع مجازات، دیگر به دنبال اصلاح خود نخواهد رفت (تئوری «برچسبزدن» در جرمشناسی که از سال ۱۹۳۸ در غرب مطرح گردید.)
۳) امروز مارقین و ناکثین و قاسطین هر روز در پی توطئه علیه حکومت هستند. اگر ابن هرمه که کارگزار حکومت اسلامی است، به عنوان متخلف معرفی شود، دشمنان و منتقدین بهترین بهانه برای سوء استفاده و تبلیغ علیه حکومت را به چنگ میآورند؛ خواهند گفت: “ببینید علی هم عدهای متخلف را به دور خود جمع کرده است”.
لذا ابن هرمه نباید معرفی شود، زیرا خوراک تبلیغاتی برای دشمن فراهم شده و مردم به حکومت اسلامی بدبین میشوند و در نتیجه به تعبیر امروز، نظام «تضعیف» میشود. متخلف را باید تنبیه کرد، ولی برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمن باید این کار را با یک دستور محرمانه انجام داد.
🔹 اما امیرالمؤمنین (ع) برای این نوع دلیلتراشی برای فراری دادن فرد خاطی در هر منصبی، ارزشی قائل نیست.
اما از میان این سه دلیل، دلیل سوم که «برای حفظ آبروی نظام و جلوگیری از تضعیف آن، متخلفان حکومتی نباید معرفی شوند»، بیت الغزلی است که سالها در کشور ما تکرار شده است. این دلیل که نه انقلابیون، نه بی تفاوتان و نه ضد انقلاب را قانع میکند، بسیاری از دوستداران انقلاب را نسبت به انقلاب بی تفاوت، و برخی بی تفاوتان را ضد انقلاب کرده و بهترین ابزار تبلیغ علیه مسئولان پاکدست و خدوم و نظام اسلامی را برای ضد انقلاب فراهم آورده است.
و نتیجتاً این باور غلط و به تعبیر بهتر «مصیبت عظما»ی انقلاب، هر مدافع انقلاب را در مقابل انتقاداتی از این نوع، خلع سلاح کرده و زمینهساز تخلفات، دستاندازیها و ترک فعلهای بسیاری برای تعدادی اندک از مسئولان و کارگزاران بویژه منتسب آن و اطرافیان آنها را فراهم آورده و نظام مظلوم جمهوریاسلامیایران را در مظان اتهام به فساد سیستماتیک در بخشی ازجامعه قرار دادهاست؛ هرچند طرحکنندگان و مدعیان این اتهام، اجانب و دشمنان اصلی، قسمخورده و واقعی مردم باشند.
.