گله ها دارم از مسئولان چوقور
جمله از فرهیخته گان چوقور
از این گروه و ازآن پیچ نسیم
از آرامش این طوفان چوقور
از نویسندگان بی برگ و قلم
از خواص و عالمان چوقور
گله دارم از سربازان بی نظم
از سرهنگ هاو سرداران چوقور
از مقامات ارشدی و کشوری
از منسوبان و ناظران چوقور
گله ها دارم و نیست مجال گفتن
از این همه قصه و داستان چوقور
چون باکره بودغفلت که کرد
بی پدر چه بود زایمان چوقور
معدنهای چوقور به کام کیست
به دست کیست عنان چوقور
بهره که می خورد که می برد پنج یک
کیست آخر این خان چوقور
همه سرها در لاک خود افسوس
لال بمیری کجاست زبان چوقور
وطنم پاره تنم سرو سرزمینم
کجاست هواخواهان چوقور
اردک وتاریخ و تمدن اردسین
خشک شد هفت چشمه رزان چوقور
فردوس حسین آباد و جنگل علی آباد
نابود شددر فصل خزان چوقور
زرین شهر زرند و عباس آباد
گله دارم از پیر و جوان چوقور
حصاریم در حصار کی شویم آزاد
اندر حصاری در دهستان چوقور
امیر آباد و دهنج و چمن در چمن
بلبلی نمی خواند در گلستان چوقور
سزنقی چون راس کار شد ای عجب
ما شدیم بس سربداران چوقور
ماهین و دشت عرنا و حسین تارمی
کجاست تاریخنگاران چوقور
یمقان و مقانک و شیرزر و چیزه
بروج و گله از دیدبان چوقور
اینهمه داریم و خود گدایی می کنیم
وای به حال آن سلطان چوقور
بس کجاس آن امکانات اولی ها
کجاس آن همه دوستان چوقور
از چه می نالی ای حبیب نیست دادرس
نیست ای عجب کس دادستان چوقور
«حسن فلاح اردکی(حبیب)»
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔@nasimchoqor🇮🇷