نوشته های مشابه
۵نوع ترازنامه
شرکتهای دولتی با همکاری حسابرسان قسم خورده!(نصف نصف) ۵نوع ترانامه قانونی تنظیم می کنند که امضای جسابدارن خبره را هم دارد و به همه ذینفعان جداگانه ارسال می کنند. در ترازنامه ای که دولت یا وزارت دارایی می دهند همیشه زیان نشان می دهد و گاهی زیان انباشته و سنواتی هم دارد تا جاییکه اصلا مالیات نمی دهند. برعکس ترازنامه ای که به بانکها می دهند برای دریافت وام و اعتبار، بالاترین سود ممکنه رانشان می دهد. لذا باید سازمان مالیاتی کشور با بانکهای داخلی و خارجی لینک شود که هرکش در وزارت دارایی اظهار عجز کرد، ترازنامه های وامی انها را به شان گوشزد کند. و البته سه نوع دیگر ترازنامه یکی برای سهامدارن ، یکی برای مدیریت و یکی هم برای بورس و اطلاع عموم! و به نسبت در هر کدام سود تغییر می کند و همه هم قانونی و مورد تایید حسابران داخلی و حسابدارن خبره و غیره واقع می شود. لذا از شرکت هایی که زیان می دهند دو سوال اساسی باید پرسیده شود: اولا چرا اعلام ورشکستگی نمی کنند و زیان انباشته تولید می کنند. ثانیا چرا به اعضا هیات مدیره و مدیرعامل حقوق ها و پاداش های کلانی می دهند برای اقدامات سود اوری آنها! و همین امر سود شرکتها را کم نشان می دهد. برای روشن شدن موضوع باید گفت: یکی از ابزار شناور بودن سود ها، موضوع استهلاک است. در تراز های مالیاتی، داراییها با یک ریال نشان داده می شود. یعنی زمین و ساختمام و ماشین آلات آنها مستهلک شده و با یک ریال ان را نشان می دهند تا صفر نباشد. ولی همین زمین وساختمان و ماشین آلات در تراز بانکی، سر به فلک می کشد. واصلاحا با قیمت فردا (مایفو) نوشته می شود. و استدلالشان این است که اگر این ساختمان یا زمین را بفروشیم و بخواهیم دوباره بخریم تا دوبرابر قیمت رشد می کند. لذا هیات دولت بخشنامه بکند که کلیه درخواستهای وام شرکتها همراه ترازنامه و گزارشهای مالی در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار بگیرد. عین همین قضیه در وزارت کار و دیگر وزارتخانه ها می افتد. افرادی با راهنمایی کارشناسان وزارت کار اقدام به شکایت برای بیمه بیکاری می کنند. در حالیکه هفت شغل مختلف دارند. اصولا ده درصد بیکاری لازمه اشتغال است. تا فرد انگیزه کار داشته باشد. مضاف اینکه این ده درصد بیکار یا بیکاری پنهان در امدش بیش از مشاغل تولیدی است. مثلا کسی که با گوشی موبایل میلیاردی پول جابجا می کند، یا در اینستاگرام و فضای مجازی و بیت کوین و غیره درامد دارد. از نظر وزارت کار بیکار است. در حالیکه او بخاطر درآمد زیاد، تن به کار نمی دهد. کافی است لیست متعاملین ارز دیجیتال و مانند آن به اداره کار داده شود. و اداره کار فقط به اظهارات بیکار توجه نکند. بلکه از سامانه خودرویی، املاک،ارزی، ارزهای دیجیتال و غیره هم استعلام بگیرد. حداقل شغل کسانیکه بیمه بیکاری می گیرند، مسافرکشی است! در انپ هم کار می کنند. ارز دیجیتال هم خرید و فروش می کنند. در بازار طلا و بورس و مسکن هم هستند. طبیعی است که حاضر به اشتغال با درآمد قانون کار نباشند. در مورد وام اشتغال و مسکن و غیره هم همینطور است. کسی که واقعا نیاز دارد معمولا نمی تواند مدارک مورد نیاز بانک(مثلا ضامن یا وثیقه) را تهیه کند. ولی دیگرانی که باجعل سند و یا خرید و فروش وام درآمد نجومی دارند، با کمک کارگزاران بانکی (نصف نصف) اقدام به تهیه مدارک می کنند. کافی است در مسکن مهر یک پیمایش صورت گیرد. اغلب ساکنین آنها مالک نیستند. یعنی مالک با جعل اسناد مسکن مهر و نهضت ملی را ثبت نام می کند بعد همان ثبت نام را می فروشد! و کسی که ساکن آنجا هست معمولا چندین دست گشته است. در کمیته امداد هم به همین شکل است. زنان سرپرست خانوار همگی با طلاق صوری نسبت به اخذ مستمری اقدام می نمایند. علت افزایش طلاق علاوه بر کمیته امداد به ارتش هم برمی گردد. زیرا زنان طلاق صوی می گیرند تا فرزندشان معاف شود.
۵ types of balance sheet
Government companies with the cooperation of sworn auditors! (Half) prepare 5 types of legal transcripts that have the signatures of certified accountants and send them to all stakeholders separately. In the balance sheet provided by the government or the Ministry of Finance, it always shows a loss, and sometimes it has accumulated losses for years to the point where they do not pay taxes at all. On the contrary, the balance sheet they give to the banks to get loans and credit, gives them the highest possible profit. Therefore, the country’s tax organization should be linked with domestic and foreign banks so that anyone who declares incompetence in the Ministry of Finance should notify them of their loan balance sheets. And of course, there are three other types of balance sheets, one for shareholders, one for management, and one for stock exchange and public information! And the profit changes in each of them proportionally, and all of them are legal and approved by internal accountants and certified accountants, etc. Therefore, two basic questions should be asked of companies that make losses: First, why don’t they declare bankruptcy and produce accumulated losses. Secondly, why do they give the members of the board of directors and the CEO huge salaries and bonuses for their profit-making actions! And this makes the profits of companies low. To clarify the issue, it should be said: One of the tools for floating profits is depreciation. In tax balances, assets are shown with one rial. It means that their land, buildings and machines are depreciated and they show it with one rial so that it is not zero. But the same land, building and machinery are skyrocketing at the level of the bank. Corrections will be written at the price of tomorrow (mayfu). And their argument is that if we sell this building or land and want to buy it again, the price will double. Therefore, the government board should issue a directive that all companies’ loan applications along with balance sheets and financial reports should be submitted to the tax affairs organization. The same thing happens in the Ministry of Labor and other ministries. People file complaints for unemployment insurance with the guidance of Ministry of Labor experts. While they have seven different jobs. Basically, ten percent unemployment is necessary for employment. So that the person is motivated to work. In addition, this ten percent unemployed or hidden unemployment is more than productive jobs. For example, someone who transfers billions of money with a mobile phone, or earns on Instagram, virtual space, Bitcoin, etc. According to the Ministry of Labor, he is unemployed. While he does not work because of his high income. It is enough to give the list of digital currency traders and the like to the labor department. And the labor office should not pay attention to the statements of the unemployed. But also inquire about the vehicle system, real estate, currency, digital currencies, etc. At least the job of those who get unemployment insurance is traveling! They also work in NEP. They also buy and sell digital currency. They are also in the gold market, stock market, and housing. It is natural that they are not willing to work with the income of the labor law. The same is true for employment and housing loans, etc. The person who really needs it usually cannot prepare the documents required by the bank (for example, guarantor or collateral). But others who have astronomical income by forging documents or buying and selling loans, prepare documents with the help of bank brokers (half of them). It is enough to conduct a survey in Mehr’s residence. Most of their residents are not owners. That is, the owner registers the National Mehr and Nahadat by forging housing documents, then sells the same registration! And the person who lives there usually has many hands. It is the same in the relief committee. The female heads of the household all apply for a formal divorce to receive pension. In addition to the relief committee, the reason for the increase in divorce is due to the army. Because women get divorced so that their children can be exempted.
۵ أنواع من المیزانیه العمومیه
تقوم الشرکات الحکومیه بالتعاون مع مدققی الحسابات المحلفین (النصف) بإعداد ۵ أنواع من النصوص القانونیه التی تحمل توقیعات المحاسبین القانونیین وإرسالها إلى جمیع أصحاب المصلحه بشکل منفصل. وفی المیزانیه العمومیه المقدمه من الحکومه أو وزاره المالیه تظهر دائما خساره، وأحیانا تکون الخسائر متراکمه لسنوات لدرجه أنهم لا یدفعون الضرائب على الإطلاق. على العکس من ذلک، فإن المیزانیه العمومیه التی یقدمونها للبنوک للحصول على القروض والائتمان، تمنحهم أعلى ربح ممکن. لذلک، یجب ربط جهاز الضرائب فی البلاد مع البنوک المحلیه والأجنبیه، بحیث یجب على کل من یعلن عدم اختصاصه فی وزاره المالیه أن یخطرها بمیزانیات قروضه. وبالطبع، هناک ثلاثه أنواع أخرى من المیزانیات العمومیه، واحد للمساهمین، وواحد للإداره، وواحد للبورصه والإعلام! ویتغیر الربح بشکل متناسب فی کل منها، وجمیعها قانونیه ومعتمده من المحاسبین الداخلیین والمحاسبین القانونیین، الخ. ولذلک لا بد من طرح سؤالین أساسیین على الشرکات التی تتکبد الخسائر: أولاً، لماذا لا تعلن إفلاسها وتتسبب فی خسائر متراکمه. ثانیاً، لماذا یعطون أعضاء مجلس الإداره والرئیس التنفیذی رواتب ومکافآت ضخمه مقابل أعمالهم التی تحقق الربح! وهذا یجعل أرباح الشرکات منخفضه. ولتوضیح المسأله ینبغی القول: إن من أدوات تعویم الأرباح الإهلاک. فی أرصده الضرائب، تظهر الأصول بریال واحد. یعنی أن أراضیهم ومبانیهم وآلاتهم تستهلک ویظهرونها بریال واحد حتى لا یکون صفراً. لکن نفس الأراضی والمبانی والآلات ترتفع بشکل کبیر على مستوى البنک. سیتم کتابه التصحیحات بسعر الغد (مایفو). وحجتهم هی أننا إذا بعنا هذا المبنى أو الأرض وأردنا شرائها مره أخرى فإن السعر سیتضاعف. ولذلک، یجب على مجلس الحکومه إصدار توجیه بضروره تقدیم جمیع طلبات القروض الخاصه بالشرکات بالإضافه إلى المیزانیات العمومیه والتقاریر المالیه إلى هیئه شؤون الضرائب. والأمر نفسه یحدث فی وزاره العمل والوزارات الأخرى. یقدم الأشخاص شکاوى للحصول على التأمین ضد البطاله بتوجیه من خبراء وزاره العمل. بینما لدیهم سبع وظائف مختلفه. فی الأساس، البطاله بنسبه عشره بالمائه ضروریه للتوظیف. حتى یکون الشخص محفزاً للعمل. بالإضافه إلى ذلک، فإن نسبه العشره فی المائه من العاطلین عن العمل أو البطاله الخفیه هی أکثر من مجرد وظائف منتجه. على سبیل المثال، الشخص الذی یحول ملیارات الأموال بهاتفه المحمول، أو یکسب على Instagram أو الفضاء الافتراضی أو Bitcoin وما إلى ذلک. وبحسب وزاره العمل فهو عاطل عن العمل. بینما لا یعمل بسبب دخله المرتفع. ویکفی تقدیم قائمه متداولی العملات الرقمیه ومن فی حکمهم إلى وزاره العمل. وعلى مکتب العمل ألا یلتفت لأقوال العاطلین عن العمل. ولکن استفسر أیضًا عن نظام المرکبات والعقارات والعمله والعملات الرقمیه وما إلى ذلک. على الأقل وظیفه من یحصل على تأمین البطاله هی السفر! إنهم یعملون أیضًا فی NEP. کما یقومون بشراء وبیع العملات الرقمیه. هم أیضا فی سوق الذهب، وسوق الأوراق المالیه، والإسکان. ومن الطبیعی أنهم لیسوا على استعداد للعمل بدخل قانون العمل. وینطبق الشیء نفسه على قروض العمل والإسکان، وما إلى ذلک. عادهً لا یتمکن الشخص الذی یحتاج إلیها حقًا من إعداد المستندات التی یطلبها البنک (على سبیل المثال، الضامن أو الضمان). لکن آخرین ممن لدیهم دخل فلکی من خلال تزویر المستندات أو بیع وشراء القروض، یقومون بإعداد المستندات بمساعده وکلاء البنوک (نصفهم). یکفی إجراء مسح فی منزل مهر. معظم سکانها لیسوا أصحابها. أی أن المالک یسجل المهر الوطنی والنهضات عن طریق تزویر وثائق السکن ثم یبیع نفس التسجیل! والشخص الذی یعیش هناک عاده ما یکون لدیه أیادی کثیره. وهو الأمر نفسه فی لجنه الإغاثه. وتتقدم جمیع ربات الأسره بطلب للحصول على طلاق رسمی للحصول على معاش تقاعدی. وبالإضافه إلى لجنه الإغاثه فإن سبب زیاده الطلاق یعود إلى الجیش. لأن المرأه تطلق لکی یعفى أطفالها.
۵ növ balans hesabatı
Dövlət şirkətləri and içmiş auditorların əməkdaşlığı ilə!(Yarım) sertifikatlı mühasiblərin imzası olan 5 növ qanunvericilik aktı hazırlayır və ayrı-ayrılıqda bütün maraqlı tərəflərə göndərir. Hökumətin və ya Maliyyə Nazirliyinin təqdim etdiyi balansda həmişə zərər göstərir, bəzən illərlə itkilər toplayıb, heç vergi ödəmirlər. Əksinə, kredit və kredit almaq üçün banklara verdikləri balans onlara mümkün olan ən yüksək gəliri verir. Ona görə də ölkənin vergi qurumu yerli və xarici banklarla əlaqələndirilməlidir ki, Maliyyə Nazirliyində səriştəsizliyini bəyan edən hər kəs kredit balansı barədə onlara məlumat versin. Və təbii ki, biri səhmdarlar üçün, biri idarəetmə üçün, digəri isə birja və ictimai məlumat üçün üç növ balans hesabatı var! Və mənfəət hər birində mütənasib olaraq dəyişir və hamısı qanunidir və daxili mühasiblər və sertifikatlı mühasiblər tərəfindən təsdiqlənir və s. Odur ki, zərər çəkən şirkətlərə iki əsas sual verilməlidir: Birincisi, niyə müflis olduqlarını elan etmirlər və yığılmış zərərlər verirlər. İkincisi, niyə direktorlar şurasının üzvlərinə və baş direktora qazanc gətirən əməllərinə görə külli miqdarda maaşlar, mükafatlar verirlər! Bu isə şirkətlərin mənfəətini aşağı salır. Məsələyə aydınlıq gətirmək üçün demək lazımdır: Üzən mənfəətin alətlərindən biri amortizasiyadır. Vergi balanslarında aktivlər bir rialla göstərilir. Bu o deməkdir ki, onların torpağı, binaları, maşınları köhnəlir və sıfır olmasın deyə bir rialla göstərirlər. Amma eyni torpaq, bina və texnika bank səviyyəsində göyə qalxır. Düzəlişlər sabahın qiymətinə (mayfu) yazılacaq. Onların arqumenti isə budur ki, biz bu binanı və ya torpağı satıb yenidən almaq istəsək, qiymət ikiqat artacaq. Ona görə də hökumət şurası göstəriş verməlidir ki, bütün şirkətlərin kredit müraciətləri balans və maliyyə hesabatları ilə birlikdə vergi idarəsinə təqdim edilməlidir. Eyni hal Əmək Nazirliyində də, digər nazirliklərdə də baş verir. İnsanlar Əmək Nazirliyinin mütəxəssislərinin göstərişi ilə işsizlikdən sığorta üçün şikayət edirlər. Halbuki onların yeddi fərqli işi var. Əsasən məşğulluq üçün on faiz işsizlik lazımdır. Belə ki, insan işləməyə həvəslənsin. Bundan əlavə, bu on faiz işsizlik və ya gizli işsizlik məhsuldar işlərdən daha çoxdur. Məsələn, cib telefonu ilə milyardlarla pul köçürən və ya Instagram, virtual məkan, Bitcoin və s. Əmək Nazirliyindən verilən məlumata görə, o, işsizdir. Halbuki o, gəliri yüksək olduğu üçün işləmir. Rəqəmsal valyuta treyderlərinin siyahısını və bu kimiləri əmək şöbəsinə vermək kifayətdir. Əmək idarəsi isə işsizlərin açıqlamalarına əhəmiyyət verməməlidir. Həm də avtomobil sistemi, daşınmaz əmlak, valyuta, rəqəmsal valyutalar və s. Ən azından işsizlik sığortası alanların işi səyahətdir! Onlar da NEP-də işləyirlər. Onlar həmçinin rəqəmsal valyuta alır və satırlar. Onlar həmçinin qızıl bazarında, birjada və mənzildə var. Onların əmək qanununun gəliri ilə işləmək istəməməsi təbiidir. Eyni şey məşğulluq və mənzil kreditləri və s. Həqiqətən ehtiyacı olan şəxs adətən bankın tələb etdiyi sənədləri (məsələn, zamin və ya girov) hazırlaya bilmir. Amma saxta sənədlər və ya kredit alqı-satqısı ilə astronomik gəliri olan digərləri bank brokerlərinin (onların yarısı) köməyi ilə sənədləri hazırlayırlar. Mehr iqamətgahında sorğu keçirmək kifayətdir. Onların sakinlərinin əksəriyyəti sahibi deyil. Yəni, sahibi Milli Mehr və Nahadatı mənzil sənədlərini saxtalaşdıraraq qeydiyyata alır, sonra həmin qeydiyyatı satır! Orada yaşayan adamın isə adətən çoxlu əlləri olur. Yardım komitəsində də belədir. Ev təsərrüfatının qadın başçılarının hamısı pensiya almaq üçün rəsmi boşanma üçün müraciət edirlər. Boşanmaların artmasına kömək komitəsi ilə yanaşı, ordu ilə də bağlıdır. Çünki qadınlar boşanırlar ki, uşaqları azad olsun.
