در مقابل نظریه های غربی کع اکثر اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک آنها مانند یک جسد بی جان است که در بین مردار ها افتاده، اقتصاد خدایی یک اقتصاد هوشمند و پویا و ترمیم کننده و بازسازی کننده و توسعه دهنده است. برای روشن موضوع مثال جالبی هست: زمان پهلوی و حتی نزدیک های آخر ان ادعا می شد که نفت ایران ۲۵ سال دیگر تمام می شود وباید مردم ایران به گدایی بروند. البته اساس تفکر مصدقی هم همین بود که اقتصاد منهای نفت را مطرح کرد تا نفت را نفروشند و ذخیره کنند تا بلکه دیرتر تمام شود. اما امروزه همان ایران بعد از شصت سال دارای منابع گازی ونفتی رتبه اول جهان است. و کشف معادن غیر نفتی و مخصوصا لیتیوم نشان می دهد که اقتصاد زنده است. پویا و حرف شنوا و ترمیم کنند! یعنی همینکه می گویند جمعیت باید کم شود! برعکس جمعیت زیاد می شود. و همینکه برنامه ریزی می کنند که خام فروشی نکنند! معادن زیادتری کشف می شود. و زحمت فراوری ان را به کشورهای دیگر می سپارد. بهتر بگوییم خداوند در بالا هست و به انسانها نظر می کند و می بیند چه چیزی نیاز دارند بلافاصله آن را می آفریند. برای همین گفته اند مومن دعا بسیار کند. زیرا خداوند معدن خلقت و خلاقیت است. و فیاضیت از ذات او می جوشد. اما دوست دارد این فیاضیت در جهت خواست بندگان باشد. به همین جهت امام رضا ع فرموده که حتی نمک غذای خود را هم از ما خاندان بخوهید. زیرا که اتصال آنان به معدن لاتناهی وجود چنان روشن و مستقیم است که انسان ها نباید برای کوچکترین چیز به جز درگاه خدا جایی نروند. به همین جهت برخلاف انکه در کره جنگ نمک است در ایران فراوانی نمک دریایی و معدنی آنقدر هست که پزشکان تعجب می کنند و دستور کاهش مصرف نمک را می دهند. در قران هم آمده اگر مومنان ایمان خود را افزایش دهند خداوند هم درهای رحمت و نعمت خود را می گشاید. لذا در قران برخلاف تئوریهای اقتصادی و مدیریتی از امکانات فراوان و روز افزون صحبت می شود.بر خلاف نظریه استاتیک اقتصادی که منابع را محدود می داند در اسلام منابع نامحدود است. بعنوان مثال شما هیچکس را پیدا نمی کنید که تمام میوه های جهان را خورده باشد! نظریه اقتصادی غرب نظریه یهودی است زیرا یهود معتقد است خداوند دنیا را در شش روز آفرید و روز هفتم را تعطیل اعلام کرد. و بعد از ان هم کاری به آفرینش ندارد. لذا امکانات محدود به همانهایی است که سیاهه شده. داروین با اینکه مسیحی بود و در اخر عمرش توبه کرد و انجیل را به سینه چسباند. ولی کتاب بنیاد انواعش همین است که کل موجودات جهان را احصا کرده است. و از هر نوع گیاه یا حیوان را جمع اوری نموده تا بگوید جهان و امکانات آن محدود است. در تئوری مدیریت هم به همین شکل است. مدیر خود کسی است که دروغ بیشتر بگوید تا سود بیشتری ببرد. اما در اسلام گفته شده: حق را بگو گرچه به ضررت باشد. و یا فرموده اند: (المومن قلیل الموونه و کثر المعون) مومن باید دنبال حداقل سود برای خود باشد و بیشترین سود را بین دیگران تقسیم کند. در حالیکه مدیرت کل غربی اعم از مسیحیت و یهودیت برمبنای سود حداکثری است. حتی طبقات نیاز های مازلو هم برعکس گفته شده! از نظر مازلو تا انسان نیاز قیزیولوژیکی خود را اشباع نکند به نیاز اجتماعی تامین اینده و رشد و تعالی نخواهد رسید. در حالیکه در اسلام گفته می وشد شکم خود را خالی نگهدارید. تا نور خدا در ان متجلی شود. گر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی! یعنی تمام رشد و تعالی انسان در این است که نیاز های فیزیولوژیک را محدود کند. زیرا که هرچه به نیازها پرداخته شود تمام شدنی نیست و انسان را در حد حیوانات نگه می دارد. و اکنون ما می بینیم که ایرانیان شش برابر متوسط جهانی مصرف می کنند ولی باز هم می گویند کم است. و این روش اجتماعی یا فردی ارذیلت های اخلاقی بنام حرص و طمع ریشه می گیرد.
Smart economy
In contrast to Western theories, most of their classical and neoclassical economics are like a lifeless corpse that has fallen among the corpses. To clarify the issue, there is an interesting example: during Pahlavi’s time and even near the end of it, it was claimed that Iran’s oil would run out in 25 years and the people of Iran should go begging. Of course, this was also the basis of Mossadegh’s thinking, which proposed the oil-minus economy, so that they do not sell oil and store it so that it runs out later. But today, after sixty years, Iran has the world’s first-ranked gas and oil resources. And the discovery of non-oil mines, especially lithium, shows that the economy is alive. dynamic and listen and restore! That is, as soon as they say the population should decrease! On the contrary, the population increases. And as soon as they plan not to sell raw! More mines are discovered. And he leaves the trouble of processing it to other countries. Better to say that God is above and looks at people and sees what they need and immediately creates it. That is why they have said that a believer should pray a lot. Because God is the mine of creation and creativity. And kindness flows from his essence. But he likes this kindness to be in the direction of his servants. This is why Imam Reza (a.s.) said that you should even ask for salt in your food from us. Because their connection to the infinite mine of existence is so clear and direct that people should not go anywhere except God’s door for the smallest thing. For this reason, unlike in Korea, there is a salt war, in Iran, the abundance of sea and mineral salt is so great that doctors are surprised and order to reduce salt consumption. It is also mentioned in the Qur’an that if believers increase their faith, God will open the doors of His mercy and blessings. Therefore, contrary to economic and management theories, the Qur’an speaks of abundant and increasing possibilities. Contrary to the static economic theory that considers resources to be limited, in Islam, resources are unlimited. For example, you will not find anyone who has eaten all the fruits of the world! The economic theory of the West is the Jewish theory because the Jew believes that God created the world in six days and declared the seventh day as a holiday. And after that, he has nothing to do with creation. Therefore, the possibilities are limited to those listed. Although Darwin was a Christian, he repented at the end of his life and attached the Bible to his chest. But the book of foundation of its types is the one that has counted all the creatures of the world. And he collected every type of plant or animal to say that the world and its possibilities are limited. It is the same in management theory. The manager himself is the one who lies more to make more profit. But in Islam, it is said: Tell the truth even if it hurts you. Or they have said: (Al-Mu’min Qalil Al-Moona and Kathar Al-Moon) A believer should seek the minimum benefit for himself and share the maximum benefit among others. While the general management of the West, including Christianity and Judaism, is based on maximum profit. Even the classes of Maslow’s needs are said the opposite! According to Maslow, until a person satisfies his physiological need, he will not reach the social need for future provision, growth and excellence. While in Islam it is said to keep your stomach empty. so that God’s light is manifested in it. If you empty this storehouse of bread, you will fill it with precious gems! That is, all the growth and excellence of man is to limit the physiological needs. Because no matter how much needs are addressed, it is inexhaustible and keeps humans at the level of animals. And now we see that Iranians consume six times the world average, but they still say it is low. And this social or individual method of moral vices called greed takes root.
الاقتصاد الذکی
على عکس النظریات الغربیه ، فإن معظم اقتصادیاتها الکلاسیکیه والکلاسیکیه الجدیده تشبه جثه هامده سقطت بین الجثث. لتوضیح الموضوع ، هناک مثال مثیر للاهتمام: فی عهد بهلوی وحتى قرب نهایته ، قیل أن نفط إیران سینفد خلال ۲۵ عامًا ویجب على الشعب الإیرانی أن یتوسل. بالطبع ، کان هذا أیضًا أساس تفکیر مصدق الذی اقترح الاقتصاد بدون النفط ، بحیث لا یبیعون النفط ویخزنونه حتى ینفد لاحقًا. لکن الیوم ، بعد ستین عامًا ، تمتلک إیران المرتبه الأولى فی موارد الغاز والنفط فی العالم. واکتشاف المناجم غیر النفطیه ، وخاصه اللیثیوم ، یظهر أن الاقتصاد حی. دینامیکیه واستمع واستعاده! أی بمجرد أن یقولوا أن عدد السکان یجب أن ینخفض! على العکس من ذلک ، یزداد عدد السکان. وبمجرد أن یخططوا لعدم بیع الخام! تم اکتشاف المزید من الألغام. ویترک عناء معالجتها لدول أخرى. من الأفضل أن نقول إن الله فوق وینظر إلى الناس ویرى ما یحتاجون إلیه ویخلقه على الفور. ولهذا قالوا أن المؤمن ینبغی أن یصلی کثیراً. لأن الله هو منجم الخلق والإبداع. والطیبه تنبع من جوهره. لکنه یحب أن یکون هذا اللطف فی اتجاه خدامه. لهذا قال الإمام الرضا (ع) أنه یجب علیک حتى أن تطلب منا ملح طعامک. لأن ارتباطهم بمنجم الوجود اللامتناهی واضح جدًا ومباشر بحیث لا ینبغی على الناس الذهاب إلى أی مکان باستثناء باب الله لأصغر شیء. لهذا السبب ، على عکس کوریا ، هناک حرب ملح ، فی إیران ، وفره الملح البحری والمعدنی کبیره لدرجه أن الأطباء یفاجئون ویطلبون تقلیل استهلاک الملح. کما ورد فی القرآن أنه إذا زاد المؤمنون إیمانهم فتح الله أبواب رحمته وبرکاته. لذلک ، خلافًا للنظریات الاقتصادیه والإداریه ، یتحدث القرآن عن احتمالات وفیره ومتزایده ، على عکس النظریه الاقتصادیه الثابته التی تعتبر الموارد محدوده ، فإن الموارد فی الإسلام غیر محدوده. على سبیل المثال ، لن تجد أی شخص قد أکل کل ثمار العالم! النظریه الاقتصادیه للغرب هی النظریه الیهودیه لأن الیهودی یعتقد أن الله خلق العالم فی سته أیام وأعلن الیوم السابع عطله. وبعد ذلک لا علاقه له بالخلیقه. لذلک ، فإن الاحتمالات محدوده لتلک المدرجه. على الرغم من أن داروین کان مسیحیاً ، إلا أنه تاب فی نهایه حیاته وعلق الکتاب المقدس على صدره. لکن کتاب التأسیس بأنواعه هو الذی أحصى کل مخلوقات العالم. وجمع کل نوع من أنواع النباتات أو الحیوانات لیقول إن العالم وإمکانیاته محدوده. إنه نفس الشیء فی نظریه الإداره. المدیر نفسه هو الشخص الذی یکذب أکثر لتحقیق المزید من الأرباح. لکن فی الإسلام یقال: قل الحقیقه حتى لو کان هذا یؤلمک. أو قالوا: (المؤمن قلیل المونى وکثیر القمر) ینبغی للمؤمن أن یستفید لنفسه ویقتسم أقصى النفع بین غیره. فی حین أن الإداره العامه للغرب ، بما فی ذلک المسیحیه والیهودیه ، تقوم على أقصى ربح. حتى فئات احتیاجات ماسلو یقال العکس! وفقًا لماسلو ، حتى یلبی الشخص حاجته الفسیولوجیه ، فلن یصل إلى الحاجه الاجتماعیه للتزوید والنمو والتمیز فی المستقبل. بینما یقال فی الإسلام لإبقاء معدتک فارغه. حتى یظهر نور الله فیه. إذا قمت بإفراغ مخزن الخبز هذا ، فسوف تملأه بالأحجار الکریمه! أی أن کل نمو وتمیز الإنسان هو الحد من الاحتیاجات الفسیولوجیه. لأنه بغض النظر عن مقدار الاحتیاجات التی یتم تلبیتها ، فهی لا تنضب وتبقی البشر على مستوى الحیوانات. والآن نرى أن الإیرانیین یستهلکون سته أضعاف المتوسط العالمی ، لکنهم ما زالوا یقولون إنه منخفض. وتتجذر هذه الطریقه الاجتماعیه أو الفردیه للرذائل الأخلاقیه التی تسمى الجشع.
Ağıllı iqtisadiyyat
Qərb nəzəriyyələrindən fərqli olaraq, onların klassik və neoklassik iqtisadiyyatlarının əksəriyyəti meyitlərin arasına düşmüş cansız cəsəd kimidir. Məsələyə aydınlıq gətirmək üçün maraqlı bir misal da var: Pəhləvi dövründə və hətta sonlarına yaxın İranın neftinin 25 ildən sonra tükənəcəyi və İran xalqının dilənçiliyə getməli olduğu iddia edilirdi. Təbii ki, Müsəddiqin neft-mənfi iqtisadiyyatı təklif edən düşüncəsinin əsası da bu idi ki, nefti satıb saxlamasınlar ki, sonradan tükənsin. Amma bu gün, altmış ildən sonra İran dünyada birinci yerdə olan qaz və neft ehtiyatlarına malikdir. Və qeyri-neft mədənlərinin, xüsusilə litiumun kəşfi iqtisadiyyatın canlı olduğunu göstərir. dinamik və dinləyin və bərpa edin! Yəni, deyən kimi əhali azalsın! Əksinə, əhali artır. Və xammal satmamağı planlaşdıran kimi! Daha çox mina aşkar edilir. Və onun emal problemini başqa ölkələrin öhdəsinə buraxır. Yaxşısı budur ki, Allah yuxarıdadır və insanlara baxır, ehtiyaclarını görür və dərhal yaradır. Ona görə də deyiblər ki, mömin çoxlu dua etməlidir. Çünki Allah yaradılış və yaradıcılıq mədənidir. Və mehribanlıq onun mahiyyətindən qaynaqlanır. Amma bu mehribanlığın nökərləri istiqamətində olmağı xoşlayır. Buna görə də İmam Rza (ə) buyurur ki, hətta yeməyinizdə duz da bizdən istəməlisiniz. Çünki onların sonsuz varlıq mədənləri ilə əlaqəsi o qədər aydın və birbaşadır ki, insanlar ən kiçik bir şey üçün Allahın qapısından başqa heç yerə getməməlidirlər. Bu səbəbdən Koreyadan fərqli olaraq duz müharibəsi gedir, İranda dəniz və mineral duzun bolluğu o qədər böyükdür ki, həkimlər təəccüblənir və duz istehlakını azaltmağı əmr edir. Həmçinin Quranda möminlərin imanlarını artırdıqları təqdirdə Allahın rəhmət və bərəkət qapılarını açacağı bildirilir. Buna görə də, iqtisadi və idarəetmə nəzəriyyələrinin əksinə olaraq Quran bir çox və getdikcə artan imkanlardan bəhs edir.İslamda resursları məhdud hesab edən statik iqtisadi nəzəriyyənin əksinə olaraq, resurslar qeyri-məhduddur. Məsələn, dünyanın bütün meyvələrini yemiş adam tapa bilməzsən! Qərbin iqtisadi nəzəriyyəsi yəhudi nəzəriyyəsidir, çünki yəhudi Tanrının dünyanı altı gündə yaratdığına və yeddinci günü bayram elan etdiyinə inanır. Bundan sonra isə onun yaradılışla heç bir əlaqəsi yoxdur. Buna görə də, imkanlar sadalananlarla məhdudlaşır. Darvin xristian olsa da, ömrünün sonunda tövbə etdi və İncili sinəsinə yapışdırdı. Lakin onun növlərinin əsas kitabı dünyanın bütün məxluqlarını sayan kitabdır. Və dünyanın və onun imkanlarının məhdud olduğunu söyləmək üçün hər növ bitki və ya heyvanı topladı. İdarəetmə nəzəriyyəsində də belədir. Daha çox qazanc əldə etmək üçün daha çox yalan danışan menecer özüdür. Amma İslamda deyilir: “Sizə zərər versə belə, doğru danışın. Yaxud dedilər: (Əl-Mömin Qalil əl-Muna və Kəsər əl-Mun) Mömin özü üçün minimum mənfəət axtarmalı və ən çox qazancı başqaları arasında bölüşməlidir. Xristianlıq və yəhudilik də daxil olmaqla Qərbin ümumi idarəçiliyi maksimum qazanc üzərində qurulduğu halda. Hətta Maslowun ehtiyacları olan siniflər də bunun əksini deyirlər! Maslounun fikrincə, insan öz fizioloji ehtiyacını ödəməyincə, gələcək təminat, böyümə və mükəmməllik üçün sosial ehtiyaca çata bilməyəcək. İslamda mədənizi boş tutmaq deyilir. ki, Allahın nuru onda təcəlli etsin. Bu çörək anbarını boşaltsan, onu qiymətli daş-qaşlarla dolduracaqsan! Yəni insanın bütün böyüməsi və mükəmməlliyi fizioloji ehtiyacları məhdudlaşdırmaqdır. Çünki nə qədər ehtiyaclar qarşılansa da, o, tükənməzdir və insanı heyvan səviyyəsində saxlayır. İndi də görürük ki, iranlılar dünya üzrə orta göstəricidən 6 dəfə istehlak edirlər, amma yenə də aşağı olduğunu deyirlər. Və xəsislik adlanan bu sosial və ya fərdi əxlaqi pislik üsulu kök salır.
