شاید تا بحال مرتد فطری یا مرتد ملی شنیده باشید ولی مرتد اقتصادی نشنیده اید! مرتد بطور کلی کسی است که مسلمان یا مسلمان زاده است ولی در احکام ضروری دین تشکیک کرده یا آن را انکار کند. حکم هر درجه آن فرق می کند ولی اعدام رو شاخشه! یعنی مرند فطری باید اعدام شود تا دیگران را هم مرتد نکند. البته چون بنده می خواهم کاندیدای مجلس خبرگان شوم و این حرفها ممکن است به ضرر من باشد، ولی لازم است گفته شود. زیرا ابروی اسلام از آبروی افراد مهمتر است. لذا بنده مرتد فطری را در شاخ های فرهنگی و سیاسی و اعتقادی و اقتصادی تقسیم می کنم. کسی ممکن است اغتقاد کامل به رجعت داشته باشد و اصولا بدون امام زمان غذا نخورد!(مانند احمدی نژاد که یک ظرف همیشه اضافه می گذاشت) اما از نظر فرهنگی مرتد محسوب شود یعنی حجاب را بعنوان ضروری دین انکار کند. همین موضوع بر مرتد بودن او انطباق دارد و حکم اعدام او باید صادر شود. و بصورت زنجیره ای اگر کسی حجاب را قبول داشته باشد ولی مرتد های فرهنگی فوق را اعدام نکند و یا در پی برائت از انها نباشد آنهم مرتد است. در روایات زیادی داریم که امر بمعروف برای نجات خودمان است. از جمله همین موضوع: مثلا در داستان حضرت موسی داریم که پسری همراه موسی بود و از دریا نجات پیدا کرد ولی دید پدرش که در لشکر فرعون است در حال غرق شدن است. به کمک او شتافت ولی خودش هم غرق شد. از حضرت موسی پرسیدند: چرا خدا او را هم غرق کرد؟ جواب داد که او به نجات پدرش راضی بود! حالا کسانیکه به نجات ضرغامی یا احمدی نژاد یا مصی و امثال آن راضی هستند، خودشان هم مشمول عذاب الهی می شوند. لذا آنهاییکه راضی نیستند یک پهباد خرج بی بی سی کنند یا یک موشک خرج اینترنشنال کنند، خودشان هم مرتد فرهنگی محسوب می شوند و عذاب الهی را مشمول می شوند. در مورد مرتد اقتصادی وضع از این بدتر است. رباخواری یکی از بدترین اعمال و تا حد جنگ با خدا تعریف شده. پس کسانیکه برخلاف فتوای علما سود می گیرند و یا سود پرداخت می کنند و مرابحه انجام می دهند همه مرتد اقتصادی هستند. و باید اعدام شوند. فرقی نمی کند رئیس کل بانک مرکزی باشند یا یک بازاری و یا یک تلفنچی! این جای خودش. اگر کسی از این ها حمایت کند. مثلا بگوید اگر فرزین را اعدام کنیم بانک مرکزی بدون رئیس می ماند. یا بگوید که فرزین برای مبارزه با تورم، مجبور شد برخلاف شرع و قانون و عرف بین المللی نرخ بهره را در همان حرکت اول بالا ببرد. او هم مرتد و کافر است. زیرا تورم نه تنها کنترل نشد بلکه چند برابر بالا رفت. واصولا بهره و ربا باعث نابودی تولید می شود زیرا مردم وقتی به راحتی پول خود را در بانک بگذارند و سود دریافت کنند کسی حاضر به سرمایه گذاری نمی شود. پس علما یا مجتهدینی که کار فرزین را توجیه و یا تایید می کنند و از اعدام او جلوگیری می کنند، خودشان در عذاب او شریک هستند. اینکه دعاهای ما مستجاب نمی شود بخاطر همین است که جنگ باخدا را پیشه خود ساخته ایم. و فکر می کنند رباخواری فقط در مکاسب حرام است. بانک اشکالی ندارد. وسعت مرتد اقتصادی بیشتر از این ها است و مردم باید مواظب باشند و مسئولین بیشتر. مثلا: همه کسانیکه می گویند فقر و بیکاری و تورم وجود دارد همگی مرتد اقتصادی هستند. زیرا نعمات الهی را نادیده گرفته و اینهمه ثروت خدادادی از نفت و گاز و فولاد و غیره را انکار می کنند. و کسانیکه اینها راهم تایید می کنند در عذاب شان مشترک هستند. زیرا توجیه آنها این است که ثروت وجود دارد ولی مدیریت نیست! مدیریت این ثروتها دست کیست؟ جز ولی فقیه؟ پس منظورشان انکار قدرت ولی فقیه هست و یا نعوذ بالله آنها را به دزدی و فساد متهم می کنند. چنانچه می گویند فساد سیستمی است و از بالا تا پایین دزد و تبهکار و فاسد هستند. لذا جرم این طعنه زن ها بیشتر است حتی اگر خودشان باشند و بعنوان فروتنی ان را تکرار کنند.
Economic apostate!
Maybe you have heard of natural apostate or national apostate, but you have not heard of economic apostate! An apostate is generally a person who is a Muslim or born a Muslim, but doubts or denies the essential rules of religion. The sentence is different for each degree, but it is death sentence! It means that natural mortals should be executed so as not to turn others into apostates. Of course, because I want to be a candidate for the Majlis of Experts, and these words may be harmful to me, but it needs to be said. Because the reputation of Islam is more important than the reputation of people. Therefore, I divide the natural apostate servant into cultural, political, religious and economic branches. Someone may have a complete belief in return and basically do not eat without Imam Zaman! (Like Ahmadinejad who always left an extra dish), but culturally he is considered an apostate, that is, he denies hijab as a necessity of religion. The same applies to his being an apostate and his death sentence should be issued. And in a chain, if someone accepts the hijab but does not execute the above-mentioned cultural apostates or does not seek acquittal from them, he is also an apostate. We have many hadiths that the famous thing is to save ourselves. For example, in the story of Prophet Moses, we have a boy who was with Moses and was saved from the sea, but he saw his father, who was in Pharaoh’s army, drowning. He rushed to help him, but he also drowned. They asked Prophet Moses: Why did God drown him too? He replied that he was happy to save his father! Now, those who are satisfied with the salvation of Zarghami, Ahmadinejad, Musi and the like, will themselves be subjected to divine punishment. Therefore, those who are not satisfied to spend a drone on BBC or spend a missile on International, they themselves are considered cultural apostates and subject to divine punishment. In the case of the economic apostate, the situation is even worse. Usury is one of the worst acts and is defined as war with God. Therefore, those who take interest or pay interest and perform murabaha contrary to the fatwas of scholars are all economic apostates. And they should be executed. It doesn’t matter if they are the head of the central bank or a bazaar or a telephone operator! This is its own place. If anyone supports these. For example, if we execute Farzin, the central bank will be left without a chairman. Or say that in order to fight inflation, Farzin had to raise the interest rate in the first move, contrary to Sharia law and international custom. He is also an apostate and a disbeliever. Because the inflation was not only not controlled, but increased several times. Basically, usury destroys production because when people can easily put their money in the bank and receive interest, no one is willing to invest. Therefore, the scholars or mujtahidins who justify or approve Farzin’s work and prevent his execution are themselves partners in his torment. The fact that our prayers are not answered is why we have made war with God our profession. And they think that usury is forbidden only for gain. There is no problem with the bank. The scope of the economic apostasy is greater than these, and people should be careful and more responsible. For example: All those who say there is poverty, unemployment and inflation are all economic apostates. Because they ignore God’s blessings and deny all the God-given wealth of oil, gas, steel, etc. And those who approve of these ways share their torment. Because their justification is that there is wealth, but there is no management! Who is managing these wealth? Except Wali Faqih? Therefore, they mean denying the authority of the jurist, or they accuse them of theft and corruption. As they say, corruption is systemic and they are thieves, criminals and corrupt from top to bottom. Therefore, the crime of these taunting women is greater even if they are themselves and repeat it as a form of humility.
اقتصادی مرتد!
ربما سمعت عن مرتد طبیعی أو مرتد وطنی ، لکنک لم تسمع بالمرتد الاقتصادی! المرتد بشکل عام هو شخص مسلم أو مسلم ، لکنه یشک فی قواعد الدین الأساسیه أو ینکرها. الجمله مختلفه لکل درجه لکنها حکم بالإعدام! وهذا یعنی أن البشر الطبیعیین یجب أن یُعدموا حتى لا یتحولوا إلى مرتدین. طبعا لأنی أرید أن أکون مرشحا لمجلس الخبراء وهذه الکلمات قد تکون ضاره بی لکن یجب قولها. لأن سمعه الإسلام أهم من سمعه الناس. لذلک أقسم الخادم المرتد الطبیعی إلى فروع ثقافیه وسیاسیه ودینیه واقتصادیه. قد یکون لدى شخص ما إیمان کامل بالمقابل وأساسًا لا یأکل بدون الإمام زمان! (مثل أحمدی نجاد الذی ترک طبقًا إضافیًا دائمًا) ، ولکن ثقافیًا یعتبر مرتدًا ، أی أنه ینکر الحجاب کضروره دین. وکذلک الحال بالنسبه لکونه مرتداً ویصدر حکمه بالإعدام. وفی السلسله ، إذا قبل أحدهم الحجاب ولم یعدم المرتدین الحضاریین المذکورین أعلاه أو لم یطلب البراءه منهم ، فهو أیضًا مرتد. لدینا أحادیث کثیره أن الشیء المشهور هو إنقاذ أنفسنا. على سبیل المثال ، فی قصه النبی موسى ، لدینا ولد کان مع موسى ونجى من البحر ، لکنه رأى والده الذی کان فی جیش فرعون یغرق. هرع لمساعدته ، لکنه غرق أیضًا. سألوا النبی موسى: لماذا أغرقه الله أیضًا؟ فأجاب أنه سعید بإنقاذ والده! الآن ، أولئک الذین یکتفون بخلاص الزرغامی وأحمدی نجاد وموسی ونحوهم ، سیتعرضون هم أنفسهم للعقاب الإلهی. لذلک ، فإن أولئک الذین لا یکتفون بإنفاق طائره بدون طیار على بی بی سی أو إنفاق صاروخ على الدولی ، هم أنفسهم یعتبرون مرتدین ثقافیین ویخضعون للعقاب الإلهی. فی حاله المرتد الاقتصادی الوضع أسوأ. والربا من أبشع الأفعال ویعرف بالحرب مع الله. لذلک فإن من یأخذ الفائده أو یدفع الفائده ویؤدى المرابحه خلافا لفتاوى العلماء هم مرتدون اقتصادیون. ویجب إعدامهم. لا یهم إذا کانوا رئیس البنک المرکزی أو البازار أو مشغل الهاتف! هذا مکانه الخاص. إذا کان أی شخص یدعم هذه. على سبیل المثال ، إذا أعدمنا فرزین ، فسیترک البنک المرکزی بدون رئیس. أو قل أنه من أجل مکافحه التضخم ، کان على فرزین رفع سعر الفائده فی الخطوه الأولى ، خلافًا لأحکام الشریعه الإسلامیه والأعراف الدولیه. وهو أیضا مرتد وکافر. لأن التضخم لم یتم السیطره علیه فحسب ، بل زاد عده مرات. فی الأساس ، یدمر الربا الإنتاج لأنه عندما یستطیع الناس بسهوله وضع أموالهم فی البنک والحصول على الفائده ، فلا أحد یرغب فی الاستثمار. فالعلماء أو المجتهدین الذین یبررون عمل فرزین أو یوافقون علیه ویمنعون من إعدامه هم أنفسهم شرکاء فی عذابه. حقیقه أن صلواتنا لا تستجیب هو السبب فی أننا جعلنا الحرب مع الله مهنتنا. ویعتقدون أن الربا حرام للربا فقط. لا توجد مشکله مع البنک. إن نطاق الرده الاقتصادیه أکبر من هؤلاء ، وعلى الناس أن یکونوا حذرین وأکثر مسؤولیه. على سبیل المثال: کل من یقول أن هناک فقر وبطاله وتضخم کلهم مرتدون اقتصادیون. لأنهم یتجاهلون برکات الله وینکرون کل ما وهبه الله من ثروه من النفط والغاز والفولاذ وما إلى ذلک. وأولئک الذین یوافقون على هذه الطرق یشارکونهم عذابهم. لأن تبریرهم أن هناک ثروه ولا إداره! من یدیر هذه الثروه؟ إلا والی فقیه؟ لذلک یقصدون إنکار سلطه رجال الدین ، أو اتهامهم بالسرقه والفساد. کما یقولون ، الفساد نظامی وهم لصوص ومجرمون وفاسدون من أعلى إلى أسفل. لذلک فإن جریمه الاستهزاء بهؤلاء النساء أکبر حتى لو کن أنفسهن ویکررنها کشکل من أشکال التواضع.
İqtisadi mürtəd!
Bəlkə təbii dönük və ya milli dönük haqqında eşitmisiniz, amma iqtisadi dönük haqqında eşitməmisiniz! Mürtəd, ümumiyyətlə, müsəlman olan və ya müsəlman doğulan, lakin dinin əsas hökmlərini şübhə altına alan və ya inkar edən şəxsdir. Hər dərəcə üçün cəza fərqlidir, amma ölüm hökmüdür! Bu o deməkdir ki, başqalarını mürtəd etməmək üçün təbii fanilər edam edilməlidir. Təbii ki, ona görə ki, Ekspertlər Məclisinə namizəd olmaq istəyirəm və bu sözlər mənə zərər verə bilər, amma bunu söyləmək lazımdır. Çünki İslamın nüfuzu insanların nüfuzundan daha önəmlidir. Ona görə də mən təbii dönük bəndəni mədəni, siyasi, dini və iqtisadi qollara bölürəm. Kiminsə müqabilində tam inam var və əsasən İmam Zamansız yemək yemir!(Həmişə əlavə yemək qoyan Əhmədinejad kimi) amma mədəni baxımdan o, mürtəd sayılır, yəni hicabı dinin zəruriliyi kimi inkar edir. Eyni şey onun mürtəd olmasına da aiddir və ölüm hökmü verilməlidir. Və bir zəncirdə kimsə hicabı qəbul edib, lakin yuxarıda qeyd olunan mədəni mürtədləri edam etməsə və ya onlardan bəraət istəməzsə, o da mürtəddir. Bizim çoxlu hədislərimiz var ki, məşhur olan özümüzü xilas etməkdir. Məsələn, Musa peyğəmbərin hekayətində Musa ilə birlikdə olan və dənizdən xilas olan bir oğlan uşağı var, lakin o, Fironun ordusunda olan atasının boğularaq batdığını görür. Ona kömək etməyə tələsdi, amma o da boğuldu. Musa peyğəmbərdən soruşdular: Allah onu da niyə suya qərq etdi? Cavab verdi ki, atasını xilas etdiyinə görə xoşbəxtəm! İndi Zərğami, Əhmədinejad, Musi və bu kimilərin nicatı ilə kifayətlənənlər özləri də ilahi əzaba düçar olacaqlar. Odur ki, BBC-də pilotsuz uçan aparat xərcləməklə və ya İnternasionalda bir raket xərcləməklə kifayətlənməyənlər özləri də mədəni dönük hesab olunur və ilahi cəzaya məruz qalırlar. İqtisadi mürtəddə vəziyyət daha da pisdir. Sələmçilik ən pis əməllərdən biridir və Allahla müharibə olaraq təyin olunur. Deməli, sələm götürən və ya sələm verən və alimlərin fətvalarının əksinə olaraq murabaha edənlərin hamısı iqtisadi mürtəddir. Və onlar edam edilməlidir. Fərqi yoxdur, mərkəzi bankın rəhbəri, bazar və ya telefon operatoru! Bura öz yeridir. Kim bunlara dəstək olsa. Məsələn, Fərzini edam etsək, mərkəzi bank sədrsiz qalacaq. Yaxud deyin ki, inflyasiya ilə mübarizə aparmaq üçün Fərzin şəriət qanunlarına və beynəlxalq adətlərə zidd olaraq ilk addımda faiz artırmalı olub. O da mürtəd və kafirdir. Çünki inflyasiya nəinki nəzarət altına alınmadı, hətta bir neçə dəfə artdı. Əsasən, sələmçilik istehsalı məhv edir, çünki insanlar asanlıqla pullarını banka qoyub faiz ala bildikdə, heç kim investisiya qoymaq istəmir. Odur ki, Fərzinin işinə haqq qazandıran və ya təsdiq edən, onun edamına mane olan alimlər və ya müctəhidlərin özləri onun əzabına şərikdirlər. Dualarımızın qəbul olunmaması Allahla müharibəni öz peşəmizə çevirməmizin səbəbidir. Onlar isə sələmin yalnız mənfəət üçün haram olduğunu zənn edirlər. Bankda problem yoxdur. İqtisadi azğınlığın əhatəsi bunlardan daha böyükdür və insanlar diqqətli və daha məsuliyyətli olmalıdırlar. Məsələn: Yoxsulluq, işsizlik və inflyasiya var deyənlərin hamısı iqtisadi mürtəddir. Çünki onlar Allahın nemətlərinə məhəl qoymur və Allahın verdiyi neft, qaz, polad və s bütün sərvətləri inkar edirlər. Bu yolları bəyənənlər isə əzablarına şərik olurlar. Çünki onların əsaslandırması odur ki, var-dövlət var, idarəçilik yoxdur! Bu sərvətləri kim idarə edir? Vəli Fəqihdən başqa? Buna görə də, fəqihin səlahiyyətini inkar etməyi nəzərdə tuturlar və ya onları oğurluqda və fəsadda ittiham edirlər. Necə deyərlər, korrupsiya sistemlidir və onlar yuxarıdan aşağıya oğru, cinayətkar və korrupsionerdirlər. Ona görə də bu qadınları ələ salanların cinayəti hətta özləri olsalar da daha böyükdür və bunu təvazökarlıq kimi təkrarlayırlar.
