سرقت اقایان مودب
قبلا سرقت با پوشاندن صورت با جوراب زنانه صورت می گرفت تا شناسایی صورت نگیرد. اما امروزه ابزار های مالی و افراد اطو کشیده به راحتی جیب مردم را خالی میکنند حتی به پستوها و پولهای بلوکه شده ها در لای بالش و زیر تشک هم رحم نمی کنند. امروزه جهان سرمایه داری باید جهان دزدهای مدب گذاشت که با ابزار مالی (پرتفولیو) اقدام به اخذ وجوه نقد از فقیرترین افراد می کنند. نمایشگاه مالی بورس و بانک و بیمه مرکز آموزش چنین سارقان شیک پوش است. که به بهانه آموزش بورس و بانک و بیمه آنها را مجهز به کلاهبرداری شیک پوش می کند. زیرا اساس این سه نهاد سرمایه داری غربی دچار تحول شده و از شکل سرمایه گذاری به شکل سرقت در امده است. نظریه پوتفولیو که این نظریه توسط هنری مارکوویتز در مقاله “انتخاب پرتفوی”، که در سال ۱۹۵۲ توسط مجله Journal of Finance منتشر شد، مطرح گردید. مارکوویتز بعدتر برای توسعه و ایده‌پردازی نظریه مدرن پرتفوی جایزه نوبل دریافت کرد. خلاصه این نظریه تاسیس بانک فقرا توسط محمد یونس است. که در عمل مامور خالی کردن جیب فقرا و مکیدن خون طبقات و دهک های محروم است. تا ثروتمندان بتوانند به این پولها دسترسی پیدا کنند. زیرا در قدیم دزدها برای پولدار شدن بانک می زدند(دزدی می کردند) امام امروزه بانک می زنند(بانک تاسیس می کنند) در فارسی هردو یک جور نوشته می شود و این اوج فریبکاری لیبرالیزم و اقتصاد نوکینزی در ایران است که مورد تایید همه ارگانهای دولتی مخصوصا بانک مرکزی می باشد. جالب تر این است که بهانه اصلی این سرقت شیک، سرمایه گذاری و پرداخت سود برای فقرا است. ولی در عمل تبدیل به داراییهای منجمد شده و از دسترس همه خارج گردیده و بجای سود هم اوراق مشارکت و یا کاغذ های دیگری می دهند که حتی خودشان هم ان را پس نمی گیرند. و این چنین است که بورس و بانک و بیمه با نظریه حمایت از فقرای مارکویتز و محمد یوسف، جیب انها را خالی می کنند. در ایران این مسئله به اوج خود رسیده یعنی هیچ پولی در جیب فقرا نمی ماند بلکه حتی پولهای اینده آنان نیز گرفته می شود. شاید بپرسید چطور ؟ باید گفت طرح فروش اقساطی آنهم با پا درمیانی بانک و بیمه و بورس است. یعنی بانک از طرف فقرا به تولید کننده متعهد می شود و اقساط ان را از حقوق اینده انها کسر می کند. والبته هیچگاه به تولید کننده هم ایفای تعهد نمی کند تا آنها هم ورشکست شوند. و از دو طرف سرقت شده باشد. درواقع بانکها به کسی رحم نمی کنند. و هرگون تبلیغ و اهدای جوایز یا تقدیم کارت هدیه به رسانه ها فقط به منظور شرعی نشان دادن این سرقت های شیک است. برای اینکه به این خیانت بانکها بهتر اشنا شوید ما فقط به موضع ربا خواری و تعطیلی کارگاهها اشاره می کنیم: با آمدن رئیسی و تعویض وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی، رباخواری در سربالایی حداکثری قرار گرفت زیرا زمینه توجیه شرعی و قانونی آن یعنی استفاده از مجبوبت رئیسی فراهم شده بود. وزیر اقتصاد که از اقتصاد سر در نمی اورد و فکر می کرد درس مکاسب فقط برای نمره اوردن است، در عرض دوماه قبل از رای گیری تمام ادبیات بانکداری را حفظ شد. و امروزه بلندگوی لشکر جنگنده با خدا هست. اولین اقدام فرزین، بالابردن نرخ بهره بود. این امر ضد قانونی و ضد شرعی و حتی ضد عرف بانکداری دنیا، فقط به بهانه کاهش تورم صورت گرفت که عملا هم دیدیم که تورم را رکورد زد و از همه دورانهای اقتصادی بالاتر برد. و دلار سه هزا تومانی احمدی نژادی و ۴۲۰۰ی جهانگیری امروزه ده برابر و بیشتر شده است. پس به همین راحتی بانکداری شعاری می دهد که خلاف ان عمل می کند. لذا بحث بانک فقرا یا پرتفولیو(خالی کردن جیب پایین ترین اقشار جامعه) دقیقا بر عکس تئوری عمل شده و باعث فقیر تر شدن فقرا و ثروتمند شدن اغنیا گردیده است. بیمه و بورس و بانک برای حفظ این اسرار به کارکنان خود تا دهها بار وام و کمک بلاعوض می کنند.
Stealing polite gentlemen
Previously, theft was done by covering the face with women’s socks to avoid detection. But today, financial tools and people who are stretched thin easily empty people’s pockets, they don’t even show mercy to the cash and money of the people who are blocked in the pillow and under the mattress. Today, the capitalist world should be a world of polite thieves who use financial instruments (portfolios) to take cash from the poorest people. The financial exhibition of stock exchange, banking and insurance is the training center for such fashionable thieves. which equips them with fashionable fraud under the pretext of training the stock exchange, banks and insurance. Because the basis of these three institutions of Western capitalism has undergone a transformation and has changed from the form of investment to the form of theft. Portfolio Theory This theory was proposed by Henry Markowitz in the article “Portfolio Selection”, which was published in 1952 by the Journal of Finance. Markowitz later received the Nobel Prize for developing and conceptualizing the modern portfolio theory. The summary of this theory is the establishment of Bank of the Poor by Mohammad Yunus. which in practice is responsible for emptying the pockets of the poor and sucking the blood of deprived classes and tithes. So that the rich can access this money. Because in the olden days, thieves used to rob banks to get rich, but nowadays they use banks (they establish banks), both are written in the same way in Farsi, and this is the peak of the deception of liberalism and neo-Keynesian economics in Iran, which is approved by all organizations. The government is especially the central bank. What is more interesting is that the main excuse for this stylish theft is to invest and pay interest for the poor. But in practice, they turn into frozen assets and are out of everyone’s reach, and instead of interest, they give partnership bonds or other papers that even they do not take back. And this is how the stock market, banks and insurance, with the theory of supporting the poor Markowitz and Mohammad Yusuf, empty their pockets. In Iran, this issue has reached its peak, meaning that no money remains in the pockets of the poor, but even their future money is taken. You may ask how? It should be said that the plan of installment sale is also with the intermediary of the bank, insurance and stock market. That is, the bank commits to the producer on behalf of the poor and deducts the installments from their future salaries. Of course, he never fulfills his obligations to the producer until they go bankrupt. and stolen from both sides. In fact, banks do not show mercy to anyone. And any advertising and awarding of prizes or giving gift cards to the media is only for the legitimate purpose of showing these stylish thefts. In order for you to get better acquainted with this betrayal of the banks, we will only mention the position of usury and the closing of workshops: with the arrival of a president and the replacement of the Minister of Economy and the head of the central bank, usury was at its highest level because the basis of its legal justification is the use It is necessary to provide a chairman. The Minister of Economy, who does not understand the economy, memorized all the banking literature within two months before the vote. And today he is the speaker of the fighting army with God. Farzin’s first move was to raise the interest rate. This was illegal, illegal, and even against the banking customs of the world, just under the pretext of reducing inflation, which we actually saw, which set a record and raised inflation higher than all economic eras. And the dollar of Ahmadinejadi’s three thousand tomans and Jahangiri’s 4200 has increased tenfold and more today. Therefore, it is easy for banking to give slogans that act contrary to it. Therefore, the issue of poor people’s bank or portfolio (emptying the pockets of the lowest strata of society) has done exactly the opposite of the theory and has caused the poor to become poorer and the rich to become richer. In order to keep these secrets, insurance companies, stock exchanges, and banks give dozens of loans and grants to their employees.
سرقه الساده المهذبین
فی السابق کانت السرقه تتم عن طریق تغطیه الوجه بجوارب النساء لتجنب اکتشافها. لکن الیوم ، الأدوات المالیه والأشخاص المنهکین یفرغون جیوبهم بسهوله ، فهم لا یبدون رحمه حتى لنقود وأموال الأشخاص المحبوسین فی الوساده وتحت المرتبه. الیوم ، یجب أن یکون العالم الرأسمالی عالمًا من اللصوص المهذبین الذین یستخدمون الأدوات المالیه (المحافظ) لأخذ النقود من أفقر الناس. المعرض المالی للبورصه والمصارف والتأمین هو مرکز تدریب لهؤلاء اللصوص المألوف. التی تزودهم بالاحتیال المألوف بحجه تدریب البورصه والبنوک والتأمین. لأن أساس هذه المؤسسات الثلاث للرأسمالیه الغربیه قد شهد تحولا وتغیر من شکل الاستثمار إلى شکل السرقه. نظریه المحفظه اقترح هنری مارکویتز هذه النظریه فی مقال “اختیار المحفظه” ، الذی نشرته مجله المالیه فی عام ۱۹۵۲٫ تلقى مارکویتز فی وقت لاحق جائزه نوبل لتطویر وتصور نظریه المحفظه الحدیثه. خلاصه هذه النظریه هو تأسیس “بنک الفقراء” على ید محمد یونس. وهی مسئوله عملیا عن إفراغ جیوب الفقراء وسکب دماء الطبقات والعشور المحرومه. حتى یتمکن الأغنیاء من الوصول إلى هذه الأموال. لأنه فی الأیام الخوالی ، اعتاد اللصوص على السطو على البنوک من أجل الثراء ، لکنهم فی الوقت الحاضر یستخدمون البنوک (یقومون بإنشاء بنوک) ، وکلاهما مکتوب بنفس الطریقه باللغه الفارسیه ، وهذه ذروه خداع اللیبرالیه والکینزیه الجدیده اقتصادیات فی إیران ، وهی معتمده من قبل جمیع المنظمات ، والحکومه على وجه الخصوص البنک المرکزی. الأمر الأکثر إثاره للاهتمام هو أن العذر الرئیسی لهذه السرقه الأنیقه هو الاستثمار ودفع الفوائد للفقراء. لکن من الناحیه العملیه ، یتحولون إلى أصول مجمده ویصبحون بعیدًا عن متناول الجمیع ، وبدلاً من الفائده ، یقدمون سندات شراکه أو أوراقًا أخرى حتى أنهم لا یستردونها. وهذه هی الطریقه التی تفرغ بها البورصه والبنوک والتأمین ، مع نظریه دعم الفقراء مارکویتز ومحمد یوسف ، جیوبهم. وصلت هذه القضیه فی إیران إلى ذروتها ، أی أنه لا یوجد أموال فی جیوب الفقراء ، بل یتم أخذ أموالهم المستقبلیه. قد تسأل کیف؟ یجب أن یقال أن خطه البیع بالتقسیط هی أیضًا مع وسیط البنک والتأمین وسوق الأوراق المالیه. أی أن البنک یلتزم تجاه المنتج نیابه عن الفقراء ویخصم الأقساط من رواتبهم المستقبلیه. بالطبع ، لا یفی بالتزاماته تجاه المنتج حتى یفلس. وسرقت من کلا الجانبین. فی الواقع ، البنوک لا ترحم أحداً. وأی إعلان ومنح جوائز أو تقدیم بطاقات هدایا لوسائل الإعلام هو فقط لغرض مشروع وهو إظهار هذه السرقات الأنیقه. لکی تتعرف بشکل أفضل على خیانه البنوک هذه ، سنذکر فقط موقف الربا وإغلاق ورش العمل: مع وصول رئیس واستبدال وزیر الاقتصاد ورئیس البنک المرکزی کان الربا فی أعلى مستویاته لأن أساس تبریره القانونی هو الاستخدام. قام وزیر الاقتصاد ، الذی لا یفهم الاقتصاد ، بحفظ جمیع المؤلفات المصرفیه فی غضون شهرین قبل التصویت. والیوم هو المتحدث الرسمی للجیش المحارب مع الله. کانت الخطوه الأولى لفرزین هی رفع سعر الفائده. کان هذا غیر قانونی وغیر قانونی وحتى ضد العادات المصرفیه فی العالم ، فقط بحجه خفض التضخم ، وهو ما رأیناه بالفعل ، والذی سجل رقماً قیاسیاً ورفع التضخم أعلى من کل العصور الاقتصادیه. وزاد دولار أحمدی نجادی الثلاثه آلاف تومان وجهانجیری ۴۲۰۰ عشره أضعاف وأکثر الیوم. لذلک من السهل على البنوک أن تطلق شعارات تتعارض معها. لذلک ، فإن قضیه بنک أو محفظه الفقراء (إفراغ جیوب الطبقات الدنیا من المجتمع) عملت بشکل مخالف للنظریه تمامًا وتسببت فی جعل الفقراء أفقر والأغنیاء یصبحون أغنى. من أجل الحفاظ على هذه الأسرار ، تقدم شرکات التأمین والبورصه والبنوک عشرات القروض والمنح لموظفیها.
Oğurluq nəzakətli cənablar
Əvvəllər oğurluq aşkarlanmamaq üçün qadın corabları ilə üzünü örtməklə edilirdi. Amma bu gün maliyyə alətləri və uzanan insanlar insanların ciblərini asanlıqla boşaldır, yastıqda, döşək altında tıxanmış insanların nağd puluna, puluna belə rəhm etmirlər. Bu gün kapitalist dünyası ən kasıb insanlardan nağd pul almaq üçün maliyyə alətlərindən (portfellərdən) istifadə edən nəzakətli oğrular dünyası olmalıdır. Birja, bank və sığortanın maliyyə sərgisi belə dəbli oğruların təlim mərkəzidir. birjaya, banklara və sığortaya öyrətmək bəhanəsi ilə onları dəbli saxtakarlıqla təchiz edir. Çünki Qərb kapitalizminin bu üç institutunun əsası transformasiyaya uğrayaraq investisiya şəklindən oğurluq formasına keçib. Portfel Nəzəriyyəsi Bu nəzəriyyə Henry Markowitz tərəfindən 1952-ci ildə Journal of Finance tərəfindən nəşr olunan “Portfolio seçimi” məqaləsində təklif edilmişdir. Markowitz daha sonra müasir portfel nəzəriyyəsini inkişaf etdirdiyinə və konseptuallaşdırdığına görə Nobel mükafatı aldı. Bu nəzəriyyənin xülasəsi Məhəmməd Yunus tərəfindən Kasıblar Bankının yaradılmasıdır. ki, praktikada yoxsulların ciblərini boşaltmaq və məhrum təbəqələrin və onda birlərin qanını sormaq üçün məsuliyyət daşıyır. Ki, varlılar bu pulu əldə edə bilsinlər. Çünki keçmişdə oğrular varlanmaq üçün bankları soyurdular, indi isə banklardan istifadə edirlər (bank yaradırlar), hər ikisi də farsca eyni cür yazılıb və bu, liberalizmin və neokeynesçiliyin aldadıcılığının zirvəsidir. İranda bütün təşkilatlar tərəfindən təsdiqlənən iqtisadiyyat.Hökumət xüsusilə mərkəzi bankdır. Daha maraqlısı odur ki, bu qəşəng oğurluğun əsas bəhanəsi kasıblara sərmayə qoymaq və faiz ödəməkdir. Amma praktikada dondurulmuş aktivlərə çevrilir və hər kəsin əli çatmaz, faiz əvəzinə ortaqlıq istiqrazları və ya başqa kağızlar verirlər ki, hətta geri götürmürlər. Və birja, banklar və sığortalar, kasıb Markowitz və Məhəmməd Yusifi dəstəkləmək nəzəriyyəsi ilə ciblərini belə boşaldırlar. İranda bu məsələ pik həddə çatıb, yəni kasıbların cibində pul qalmır, hətta onların gələcək pulları da alınır. Soruşa bilərsiniz ki, necə? Qeyd edək ki, hissə-hissə satış planı da bank, sığorta və birjanın vasitəçisi ilədir. Yəni bank kasıbların adından istehsalçıya öhdəlik götürür və onların gələcək maaşlarından hissə-hissə tutur. Təbii ki, o, iflas edənə qədər prodüser qarşısında öhdəliklərini heç vaxt yerinə yetirmir. və hər iki tərəfdən oğurlanmışdır. Əslində banklar heç kimə mərhəmət göstərmir. Və hər hansı bir reklam və mükafatların verilməsi və ya mediaya hədiyyə kartları verilməsi yalnız bu qəşəng oğurluqları göstərmək üçün qanuni məqsədlər üçündür. Bankların bu xəyanətinə daha yaxından bələd ola bilməniz üçün ancaq sələmçilik və emalatxanaların bağlanması mövqeyini qeyd edəcəyik: prezidentin gəlişi və İqtisadiyyat Naziri ilə Mərkəzi Bankın rəhbərinin dəyişməsi ilə. , sələmçilik ən yüksək səviyyədə idi, çünki onun hüquqi əsaslandırılmasının əsası istifadədir. Sədr təmin etmək lazımdır. İqtisadiyyatdan anlayışı olmayan iqtisadiyyat naziri səsverməyə iki ay qalmış bütün bank ədəbiyyatını əzbərləyib. Və bu gün Allah yanında döyüşən ordunun natiqidir. Fərzinin ilk addımı faiz artımı oldu. Bu, qeyri-qanuni, qeyri-qanuni, hətta dünyanın bank adətlərinə zidd idi, sadəcə olaraq bizim faktiki olaraq gördüyümüz inflyasiyanın azaldılması bəhanəsi ilə rekord vurdu və inflyasiyanı bütün iqtisadi dövrlərdən daha yüksəklərə qaldırdı. Əhmədinejadinin üç min tümən, Cahangirinin 4200 dolları isə bu gün on dəfə və daha çox artıb. Ona görə də bankçılıq üçün ona zidd hərəkət edən şüarlar vermək asandır. Odur ki, kasıbların bankı və ya portfeli (cəmiyyətin ən aşağı təbəqələrinin ciblərinin boşaldılması) məsələsi tam olaraq nəzəriyyəyə zidd hərəkət edərək, kasıbların kasıblaşmasına, varlıların daha da zənginləşməsinə səbəb olub. Bu sirləri saxlamaq üçün sığorta şirkətləri, birjalar, banklar işçilərinə onlarla kredit və qrantlar verirlər.
