شیطان پرستی
آموزش و پرورش ایران مهد شیطان پرستی است زیرا خروجی ان فرار مغزها و فرار انها به دامن شیطان بزرگ است. هم اکنون ۵۵هزار نفر از آقازاده ها در امریکا مشغول تحصیل هستند و آرزوی تمام نخبگان و غیر نخبگان پناه بردن به دامن شیطان های بزرگ و کوچک است. و همه را با آموزش زبان انگیسی فراهم می کنند. در حالیکه ائمه طاهرین، اقازاده های خود را به تهران می فرستادند. در تهران فرزندان همه امامان از جمله حضرت علی(اهل ابن علی ع) تا امام عسگری(در نیاوران ) وجود دارند.و نشان می دهد اقازاده های واقعی انها بودند که تهران را برای آموزش و پرورش و ماندگاری خود تا پای جان انتخاب کردند نه این هاییکه دامن شیطان را ترجیح می دهند. مسئولین هم همینطورند چون به محض رسیدن به قدرت دنبال دلار و پاسپورت هستند تا به آمریکا بروند و آشتی کنند. به همین دلیل با تحول در اموزش و پرورش مخالف هستند حتی مجلس یا دولت هم نیازی به تحول نمی بینند و هرچه توصیه رهبری می شود فقط روی کاغذ می ماند. ایران سابقه هزاران ساله در اموزش و پرورش دارد و نیازی به گدایی سکولاریستی ندارد. در اموزش و پرورش ایران بوذرجمهر ها و نوشیروانها و کورش و داریوش ابن سینا و پرورش یافتند ولی در اموزش پرورش فعلی پرفسور سمیعی و پرفسور غفاری ها هستند که تمام ذوق و شوقشان اجنبی پرستی و خدمت به شیطان های بزرگ و کوچک است. و اگر به ایران هم توجه می کنند برای جذب نیرو است تا همه را هوایی کنند و به ان سوی اب ببرند. زیربنای اعتقادی انها می گوید: ایران جای زندگی نیست و قدر شما را نمی دانند. و همه اینها در کلاس های زبان انگلیسی تدریس می شود. و افتخار معلمان زبان انگلیسی همین است که همه شاگردان را راهی کنند. وزیر اموزش و پرورش در نماز جمعه مشکلات زیادی را مطرح کرد که همگی در سایه اسلام ذوب می شود! ولی انها این کوه یخ را با خود حمل می کنند، و حاضر نیستند از خورشید اسلام بهره ای ببرند. مانند وزارت خارجه دم از دوستی ائمه طاهرین می زنند، ولی در عمل، ائمه بقیع را به دشمنان ائمه، بخاطر ذخارف دنیایی می فروشند. اینها هم موقع سخنرانی داد واسلاما می دهند. ولی وقت عمل قبله آنها امریکا و اروپا هست. و چشمشان اینقدر کور شده که پایان آمریکا و اسرائیل و اروپا را نمی بینند. در هر روستا و محله ما هم حسینیه هست و مسجد و هیات و غیره، که همگی بیکار افتاده اند. و مساجد فقط روزی یکساعت آنهم: با اخم و تخم خادم باز می شود. در حالیکه همه اینها محیط گرم و سالمی برای اموزش و پرورش هستند. اما وزیر حاضر است: در کپرها به دانش اموزان درس بدهند و در ساختمانهای غیر استاندارد دانش اموزان را فدا کند، ولی نگاهی به مساجد نمی اندازد. در روش بومی اموزش و پرورش ایران، که سابقه هزاران ساله دارد معلم بالاترین دستمزد را از اولیا می گیرد. ولی اینها حاضرند حقوق ندهند، و یا کم بدهند تا معلمان اعتصاب کنند: تا آمریکا را دوباره برگردانند. در همین فتنه اخیر همه دیدند که مرکز فتنه مدرسه و دانشگاه بود. و همگی با سبک زندگی امریکایی بیشتر اشنا بودند تا سبک زندگی اسلامی. آنها بیشتر به زبان انگلیسی علاقمند بودند تا به زبان فارسی. لذا باید در تحولات جدید آموزش و پرورش، مساجد را جایگزین مدارس بی کیفیت کرد، زبان انگلیسی را بطور کامل حذف و بجای ان زبان محلی تدریس شود. معلمان باید اولیا محور شوند و از دولتی بودن خارج شوند. زیرا حقوق دولت حرام است! کل دولت حرامخواری می کند: چون همه دانش اموزان این مدارس شیطان پرست هستند: اولا بزور مالیات میگیرند در حالیکه خمس و زکات براساس خود اظهاری است. ثانیا پول نفت را که باید بین مردم تقسیم کنند: در بانکها ذخیره می کنند و مشمول عذاب الهی یعنی تورم می شود.(الذین یکنزون الذهب و الفضه فبشرهم بعذاب الیم) بنا براین پول حرام شاگرد حرامخوار هم بار می اورد. ونتیجه آن اختلاس دارایی های ایران، و تقدیم به شیطان است. همه اختلاسها از بانکها است و همه آنها هم برای شیطان بزرگ و کوچک
Satanism
Iran’s education is the cradle of Satanism, because its output is the escape of brains and their escape to the bosom of the great Satan. Currently, 55,000 people from Aghazadeh are studying in America, and the wish of all elites and non-elites is to seek refuge in the bosom of big and small devils. And they provide everyone with English language training. While the Imams of Taherin used to send their nobles to Tehran. There are children of all imams in Tehran, including Hazrat Ali (Ahl Ibn Ali) to Imam Asgari (Dir Niavaran), and it shows that they were the real nobles who chose Tehran for their education and upbringing and their longevity. These are the ones who prefer the skirt of Satan. The authorities are the same because as soon as they come to power, they are looking for dollars and passports to go to America and reconcile. For this reason, they are against the transformation in education and training, even the parliament or the government do not see the need for transformation, and whatever is recommended by the leadership remains only on paper. Iran has a history of thousands of years in education and education and does not need secularist begging. In the education and upbringing of Iran, Bozarjamhars, Noshirvans, Koresh and Dariush Ibn Sina were nurtured, but in the current education and upbringing they are Professor Samii and Professor Ghafaris, whose passion is worshiping foreigners and serving big and small devils. And if they also pay attention to Iran, it is to attract forces to make everyone airborne and take them to the other side of the water. Their belief base says: Iran is not a place to live and they don’t appreciate you. And all this is taught in English classes. And the honor of English teachers is to guide all students. The Minister of Education raised many problems in the Friday prayer, all of which melt under the shadow of Islam! But they carry this iceberg with them, and they are not ready to benefit from the sun of Islam. Like the Ministry of Foreign Affairs, they claim to be friendly with the Tahirin imams, but in practice, they sell the imams to the enemies of the imams, for the sake of worldly wealth. They also give greetings during speeches. But their qibla time is America and Europe. And their eyes are so blind that they do not see the end of America, Israel and Europe. In every village and neighborhood of ours, there is a Hosseiniyeh, a mosque, a staff, etc., all of which are unemployed. And the mosques are only opened for one hour a day: with the frown of the servant. While all these are a warm and healthy environment for education and training. But the minister is willing to teach the students in the capers and sacrifice the students in non-standard buildings, but he does not look at the mosques. In the native method of education in Iran, which has a history of thousands of years, the teacher receives the highest salary from the parents. But they are willing not to pay, or pay less, so that the teachers strike: to bring America back again. In this recent sedition, everyone saw that the center of sedition was the school and university. And all of them were more familiar with the American lifestyle than the Islamic lifestyle. They were more interested in English than Persian. Therefore, in the new developments of education, mosques should be replaced by low-quality schools, the English language should be completely removed and the local language should be taught instead. Teachers should become parent-oriented and leave the state. Because the government’s rights are forbidden! The whole government commits adultery: because all the students of these schools are Satanists: first, they collect taxes by force, while khums and zakat are self-declared. Secondly, oil money, which should be distributed among the people, is stored in banks and subject to divine punishment, i.e. inflation. And the result is the embezzlement of Iran’s assets and dedication to the devil. All the embezzlements are from the banks and all of them are for the big and small devil
الشیطانیه
إن تعلیم إیران هو مهد عباده الشیطان ، لأن نتاجها هو هروب العقول وهروبها إلى حضن الشیطان الأکبر. حالیا ۵۵ ألف شخص من أغازاده یدرسون فی أمریکا ، وتتمنى کل النخب وغیر النخب اللجوء إلى حضن الشیاطین الکبار والصغار. وهم یوفرون للجمیع تدریبًا على اللغه الإنجلیزیه. بینما کان أئمه طاهرین یرسلون نبلاءهم إلى طهران. یوجد أبناء جمیع الأئمه فی طهران ، بمن فیهم حضره علی (أهل بن علی) للإمام أصغری (دیر نیافاران) ، وهذا یدل على أنهم کانوا النبلاء الحقیقیین الذین اختاروا طهران لتعلیمهم وتربیتهم وطول أمدهم. الذین یفضلون تنوره الشیطان. السلطات هی نفسها لأنهم بمجرد وصولهم إلى السلطه یبحثون عن الدولارات وجوازات السفر للذهاب إلى أمریکا والمصالحه. لهذا السبب هم ضد التحول فی التعلیم والتدریب ، حتى البرلمان أو الحکومه لا یرون ضروره للتحول ، وکل ما أوصت به القیاده یبقى حبرا على ورق. لإیران تاریخ یمتد لآلاف السنین فی التعلیم والتعلیم ولا تحتاج إلى تسول علمانی. فی التعلیم والتربیه فی إیران ، تمت رعایه بوزرجامارس ونوشیرفانس وکوریش ودریوش ابن سینا ، ولکن فی التعلیم والتربیه الحالیین هم الأستاذ سامی والبروفیسور غفاریس ، الذین شغفهم عباده الأجانب وخدمه الشیاطین الکبار والصغار. وإذا اهتموا أیضًا بإیران ، فإن ذلک یستهدف استقطاب القوات لجعل الجمیع فی الجو ونقلهم إلى الجانب الآخر من الماء. تقول قاعده معتقداتهم: إیران لیست مکانًا للعیش فیه وهم لا یقدرونک. وکل هذا یتم تدریسه فی فصول اللغه الإنجلیزیه. وشرف مدرسی اللغه الإنجلیزیه هو توجیه جمیع الطلاب. وزیر التربیه والتعلیم أثار مشاکل کثیره فی صلاه الجمعه تذوب جمیعها فی ظل الإسلام! لکنهم یحملون هذا الجبل الجلیدی معهم ، وهم غیر مستعدین للاستفاده من شمس الإسلام. وهم یزعمون ، مثل وزاره الخارجیه ، أنهم ودودون مع أئمه الطاهرین ، لکنهم عملیاً یبیعون الأئمه لأعداء الأئمه من أجل الثروه الدنیویه. کما یلقون التحیات خلال الخطب. لکن وقت القبله لدیهم هو أمریکا وأوروبا. وعیونهم عمیاء لدرجه أنهم لا یرون نهایه أمریکا وإسرائیل وأوروبا. فی کل قریه وحی من قریتنا هناک حسینیه ومسجد وموظفون وغیرهم ، وکلهم عاطلون عن العمل. والمساجد لا تفتح إلا لساعه واحده فی الیوم: بعبوس العبد. فی حین أن کل هذه بیئه دافئه وصحیه للتربیه والتعلیم. لکن الوزیر على استعداد لتعلیم الطلاب فی الکبر والتضحیه بالطلاب فی مبان غیر قیاسیه ، لکنه لا ینظر إلى المساجد. فی الطریقه الأصلیه للتعلیم فی إیران ، التی لها تاریخ منذ آلاف السنین ، یتلقى المعلم أعلى راتب من الوالدین. لکنهم على استعداد لعدم الدفع ، أو دفع أقل ، حتى یضرب المعلمون: لإعاده أمریکا مره أخرى. فی هذه الفتنه الأخیره ، رأى الجمیع أن مرکز الفتنه کان المدرسه والجامعه. وکان کل منهم أکثر درایه بنمط الحیاه الأمریکی من أسلوب الحیاه الإسلامی. کانوا مهتمین باللغه الإنجلیزیه أکثر من الفارسیه. لذلک ، فی التطورات الجدیده فی التعلیم ، یجب استبدال المساجد بمدارس منخفضه الجوده ، ویجب إزاله اللغه الإنجلیزیه تمامًا ویجب تدریس اللغه المحلیه بدلاً من ذلک. یجب أن یصبح المعلمون موجهین نحو الوالدین وأن یترکوا الدوله. لأن حقوق الحکومه ممنوعه! الحکومه کلها ترتکب الزنا: لأن جمیع طلاب هذه المدارس هم عبده شیطانیون: أولاً ، یجمعون الضرائب بالقوه ، بینما یُعلن الخُمس والزکاه بأنفسهم. ثانیاً: أموال النفط التی یجب أن توزع على الناس تخزن فی البنوک وتخضع لعقاب إلهی ، أی التضخم. والنتیجه اختلاس أموال إیران وإخلاصها للشیطان. کل الاختلاسات من البنوک وکلها للشیطان الکبیر والصغیر
satanizm
İranın təhsili satanizmin beşiyidir, çünki onun nəticəsi beyinlərin qaçması və böyük şeytanın sinəsinə qaçmasıdır. Hazırda 55 min Ağazadə Amerikada təhsil alır və bütün elita və qeyri-elitanın arzusu böyük və kiçik şeytanların qoynunda sığınmaqdır. Və hər kəsə ingilis dilini öyrədirlər. Təhərinin imamları isə öz əyanlarını Tehrana göndərirdilər. Tehranda bütün imamların övladları var, o cümlədən Həzrət Əli (Əhli İbn Əli) İmam Əsgəri (Dir Niavaran) və bu, onların təhsil, tərbiyə və uzunömürlülük üçün Tehranı seçən əsl zadəganlar olduğunu göstərir. şeytanın ətəyini üstün tutanlar. Hakimiyyət də ona görədir ki, hakimiyyətə gələn kimi Amerikaya gedib barışmaq üçün dollar, pasport axtarırlar. Bu səbəbdən təhsildə, təlimdə transformasiyanın əleyhinədirlər, hətta parlament və ya hökumət transformasiyaya ehtiyac görmür və rəhbərlik nə tövsiyə edirsə, o da kağız üzərində qalır. İranın təhsil və təhsildə minlərlə illik tarixi var və dünyəvi dilənçiliyə ehtiyacı yoxdur. İranın təhsil və tərbiyəsində Bozarcəmharlar, Noşirvanlar, Koreşlər və Dariuş İbn Sina yetişdirilib, indiki təhsil və tərbiyədə isə ehtirası yadellilərə pərəstiş etmək, böyük və kiçik şeytanlara xidmət edən professor Samii və professor Qafarisdir. Əgər İrana da diqqət yetirirlərsə, bu, hamını havaya qaldırıb suyun o biri tərəfinə aparmaq üçün qüvvə cəlb etməkdir. Onların inanc bazası deyir: İran yaşamaq üçün yer deyil və səni qiymətləndirmirlər. Və bütün bunlar ingilis dili dərslərində tədris olunur. İngilis dili müəllimlərinin şərəfi isə bütün tələbələrə rəhbərlik etməkdir. Təhsil Naziri Cümə namazında bir çox problem qaldırdı ki, bunların hamısı İslamın kölgəsində əriyir! Amma bu aysberqi özləri ilə aparırlar və İslam günəşindən bəhrələnməyə hazır deyillər. Xarici İşlər Nazirliyi kimi Tahirin imamları ilə dostluq iddiasındadırlar, amma əməldə dünya sərvəti naminə imamları imamların düşmənlərinə satırlar. Çıxış zamanı da salam verirlər. Amma onların qiblə vaxtı Amerika və Avropadır. Gözləri isə o qədər kordur ki, Amerikanın, İsrailin və Avropanın sonunu görmürlər. Hər kəndimizdə, məhəlləmizdə Hüseyniyyə, məscid, işçi və s. var, hamısı işsizdir. Məscidlər isə gündə yalnız bir saat açılır: qulluqçunun qaşqabağını. Halbuki bütün bunlar təhsil və tərbiyə üçün isti və sağlam mühitdir. Amma nazir şagirdlərə qapalı dərs keçməyə, qeyri-standart binalarda tələbələri qurban verməyə razıdır, amma məscidlərə baxmır. Minlərlə illik tarixə malik İranda yerli təhsil metodunda müəllim ən yüksək maaşı valideynlərdən alır. Amma onlar nə ödəməyə, nə də az ödəməyə hazırdırlar ki, müəllimlər tətil etsinlər: Amerikanı yenidən geri qaytarmaq üçün. Bu son fitnədə hamı gördü ki, fitnə mərkəzi məktəb və universitetdir. Və onların hamısı İslam həyat tərzindən daha çox Amerika həyat tərzinə bələd idi. Onlar fars dilindən çox ingilis dili ilə maraqlanırdılar. Ona görə də təhsilin yeni inkişaflarında məscidlər keyfiyyətsiz məktəblərlə əvəz edilməli, ingilis dili tamamilə çıxarılmalı və yerinə yerli dil öyrədilməlidir. Müəllimlər valideyn yönümlü olub dövləti tərk etməlidirlər. Çünki hökumətin haqqı haramdır! Bütün hökumət zina edir: çünki bu məktəblərin tələbələrinin hamısı şeytanistdir: birincisi, zorla vergi yığırlar, xüms və zəkat isə özlərini bəyan edirlər. İkincisi, xalq arasında bölüşdürülməli olan neft pulları banklarda saxlanılır və ilahi cəzaya, yəni inflyasiyaya məruz qalır. Nəticə isə İranın mallarının mənimsənilməsi və şeytana bağlılığıdır. Bütün mənimsəmələr banklardandır və hamısı böyük-kiçik şeytan üçündür
