حکمرانی در ایران براساس آزادی بیان و است لذا هرکس هرچه می خواهد می گوید . و این راز انها را هم افشا می کند. چون غالبا همه چیز را می گویند و بعد هم می گویند: ما آزادی بیان نداریم! طبیعی است که اگر ازادی بیان نبود چنین سیکل باطنی تشکیل نمی شد. یعنی اصلا جرات نداشتند بگویند ازادی بیان نیست! به قول مولوی: اینکه گویی چنان و چنین کنم. خود دلیل اختیار است ای صنم. همینکه روزنامه های زنجیره ای و یا شبکه های معاند همه نوع انتقاد می کنند و حتی شورشگری را تدریس می کنند خودش نشان ازادی بیان است والا اگر بخواهند آزادی بیان را بگیرند کاری ندارد یک موشک می زنند به بی بی سی. موشک نقطه زن! می زنند به رادیو اسرائیل و رادیو آمریکا و رادیو عربستان! دیگر بیانی باقی نمی ماند تا بتواندصحبت کند و سوال کند که چرا ازادی بیان نیست. و همین سیالیت ازادی باعث شده که مثلا عبدالحمید مولوی سرپرستی طالبان را در دست بگیرد. خود طالبان نمی توانند از حق شان دفاع کنند! و ایران که می گوید باید حکومت فرا گیر داشته باشند جوابی نمی دهند. ولی عبدالحمید از سوی آنها می گوید: مگر در ایران سنی ها را در حکومت شرکت داده اند که حالا طالبان شیعه ها را شرکت دهد؟ لذا همین امر نشان می دهد در حکومت طالبان ازادی بیان نیست ولی در ایران ازادی بیان است. که صریحا از طالبان دفاع می کند ولی هیچیک از اعضای طالبان صریحا از ایران دفاع نکرده است. خدمتی که عبدالحمید می کند با این حرفها طالبان را قانع می کند که به ایران هم حمله کنند. زیرا در واقع بعنوان استراتژی به آنها می فهماند که دولت مرکزی قدرت مقابله با یک استان مثل سیستان را ندارد چه رسد به کردستان و خوزستان و ..! تعداد محافظ های او از تمام محافظ های دنیا بیشتر است. ولذا سپاه پاسداران نمی تواند آنها را تحت کنترل در اورد. و از سوی دیگر تضاد در گفتار و عمل را هم به آنها می آموزد. مثلا از نظر عقیدتی بیان می کند که در حکومت عمر عدالت بیشتر از حکومت جمهوری اسلامی است. وی حتی گفته که ایران به رفراندوم احتیاج دارد و طالبان هم باید به زنان اجازه درس خواند بدهد. این امر یعنی اینکه دولت ایران هم مثل دولت طالبان مطیع او است و حرفی نمی زند. این هردو حرف او در روایات هم آمده! که مخالف حقیقت است. زیرا حضرت عمر مورد اشاره ایشان یک محافظ هم نداشت! و طالبان می اموزند که در حرف بگویند حمله به مرزداران ایران اشتباه بوده و تکرار نمی شود. ولی در عمل به اشاره به مستفاد سخنان عبدالحمید فکر کنند که حکومت مرکزی چنان ضعیف شده که مانند زمان سلطان حسین، محمود افغان می تواند بدون مقاومت به تهران هم برسد! همانطور که تمام شهرای افغانستان را بدون مقاومت تصاحب کرد. لذا حملات طالبان در مرزها با ایده تست فروپاشی ایران صورت می گیرد. آنها با قدرت تمام مرزبانان ایرانی را دستگیر و او را با خود می برند و فکر می کنند که بقیه مرزبان هم تسلیم خواهند شد. و آنها را تا تهرن هدایت خواهند کرد! بعد که می بینند خبری نشد با یک جعبه شرینی آن را زیر سبیلی رد می کنند. بنا بر این حملات طالبان را باید یک هژمونی بین حزب دموکرات کردستان عراق، جیش الظلم خوزستان و حملات ایدولوژیک عبدالحمید دانست. زیرا عبدالحمید حتی به بودجه دولت هم نیاز ندارد. و به مردم می گوید که النگوهای زنان شان را بفروشند و برای ساخت مسجدش کمک کنند. او مخالف کمک های دولتی به مردم سیستان است و تمایل شدیدی دارد که جهادگران را ترور و یا مانع حضور انها شود. زیرا معتقد است کدملی هر سیستانی نشان شیعه شدن اوست. و کمک دولت را بین مردم به عوض کردن دین شان تعبیر می کند. لذا محرومیت سیستان و بلوچستان برای انها بعنوان مهمترین عامل قدرت یابی هست. زیرا از یکسو مانع کمک رسانی می شود و از سوی دیگر می گوید دولت به مردم آنجا کمک نمی کند. چون همه بودجه دولتی را صرف محافظان خود می کند.
Why does the Taliban attack Iran’s borders?
Governance in Iran is based on freedom of expression, so everyone can say whatever they want. And this secret reveals them too. Because they often say everything and then say: We don’t have freedom of speech! It is natural that such an inner cycle would not have been formed if there was no freedom of expression. That is, they did not have the courage to say that there is no freedom of expression! In the words of Maulvi: as if to do such and such. It is the reason for free will, O Sanam. As soon as chain newspapers or Ma’and networks criticize all kinds and even teach rebellion, it is a sign of freedom of expression, if they want to take away freedom of expression, they will shoot a missile at the BBC. Point rocket! They call Israel Radio, American Radio, and Saudi Radio! There is no expression left to be able to speak and question why there is no freedom of expression. And this free fluidity has caused, for example, Abdul Hamid Molavi to take over the leadership of the Taliban. The Taliban themselves cannot defend their right! And Iran, which says that they should have a universal government, does not give an answer. But Abdul Hameed says on their behalf: Has the Sunnis participated in the government in Iran, but now the Taliban will participate the Shiites? Therefore, this shows that there is no freedom of expression in the Taliban government, but in Iran there is freedom of expression. which explicitly defends the Taliban, but none of the Taliban members has explicitly defended Iran. The service that Abdul Hamid is doing with these words is convincing the Taliban to attack Iran as well. Because in fact, as a strategy, it makes them understand that the central government does not have the power to deal with a province like Sistan, let alone Kurdistan and Khuzestan, etc.! The number of his guards is more than all the guards in the world. Therefore, the IRGC cannot control them. And on the other hand, it also teaches them the contradiction in speech and action. For example, from an ideological point of view, he states that there is more justice in the rule of Omar than the rule of the Islamic Republic. He even said that Iran needs a referendum and the Taliban should allow women to study. This means that the Iranian government, like the Taliban government, is obedient to him and does not say a word. Both of these words of his are also mentioned in hadiths! which is against the truth. Because Hazrat Omar mentioned by him did not even have a bodyguard! And the Taliban are learning to say that the attack on Iran’s border guards was a mistake and will not be repeated. But in practice, referring to the meaning of Abdul Hamid’s words, they think that the central government has become so weak that, like during the time of Sultan Hussein, Mahmoud Afghan can reach Tehran without resistance! As he captured all the cities of Afghanistan without resistance. Therefore, Taliban attacks on the borders are carried out with the idea of testing the collapse of Iran. They forcefully arrest all the Iranian border guards and take him with them, thinking that the rest of the border guards will also surrender. And they will lead them to Tehran! Then when they see that there is no news, they pass it under their mustache with a candy box. According to this, Taliban attacks should be considered a hegemony between Iraqi Kurdistan Democratic Party, Jaish al-Zalum Khuzestan and Abdul Hamid’s ideological attacks. Because Abdul Hamid does not even need the government’s budget. And he tells people to sell their women’s bangles and help build his mosque. He is against government aid to the people of Sistan and has a strong desire to assassinate jihadists or prevent their presence. Because he believes that every Sistani’s nationality is a sign of his Shia. And he interprets the government’s help among the people as changing their religion. Therefore, the deprivation of Sistan and Baluchistan is for them the most important factor in gaining power. Because on the one hand it prevents the delivery of aid and on the other hand it says that the government does not help the people there. Because he spends all government funds on his bodyguards.
لماذا تهاجم طالبان حدود إیران؟
یعتمد الحکم فی إیران على حریه التعبیر ، بحیث یمکن للجمیع أن یقولوا ما یریدون. وهذا السر یکشفهم أیضًا. لأنهم کثیرًا ما یقولون کل شیء ثم یقولون: لیس لدینا حریه التعبیر! من الطبیعی أن مثل هذه الدوره الداخلیه لم تکن لتتشکل لولا حریه التعبیر. أی أنهم لم یمتلکوا الشجاعه لیقولوا إنه لا توجد حریه تعبیر! على حد قول مولفی: کأن تفعل کذا وکذا. إنه سبب الإراده الحره یا سنام. بمجرد أن تنتقد سلسله الصحف أو شبکات Ma’and جمیع الأنواع وحتى تعلم التمرد ، فهذه علامه على حریه التعبیر ، إذا أرادوا سلب حریه التعبیر ، فسوف یطلقون صاروخًا على بی بی سی. صاروخ نقطه! یسمون رادیو إسرائیل ورادیو أمریکی ورادیو سعودی! لم یتبق أی تعبیر للقدره على الکلام والسؤال عن سبب عدم وجود حریه تعبیر. وقد تسبب هذا الانسیاب الحر ، على سبیل المثال ، فی تولی عبد الحمید مولوی قیاده طالبان. طالبان أنفسهم لا یستطیعون الدفاع عن حقهم! وإیران ، التی تقول إنه یجب أن یکون لدیهم حکومه عالمیه ، لا تقدم إجابه. لکن عبد الحمید یقول نیابه عنهم: هل شارک السنه فی الحکم فی إیران والآن طالبان ستشارک الشیعه؟ لذلک ، فإن هذا یدل على أنه لا توجد حریه تعبیر فی حکومه طالبان ، ولکن فی إیران توجد حریه تعبیر. التی تدافع صراحهً عن طالبان ، لکن لم یدافع أی من أعضاء طالبان صراحهً عن إیران. الخدمه التی یقدمها عبد الحمید بهذه الکلمات تقنع طالبان بمهاجمه إیران أیضًا. لأنه فی الحقیقه ، کإستراتیجیه ، یجعلهم یفهمون أن الحکومه المرکزیه لا تملک سلطه التعامل مع إقلیم مثل سیستان ، ناهیک عن کردستان وخوزستان ، إلخ! عدد حراسه أکثر من کل الحراس فی العالم. لذلک ، لا یمکن للحرس الثوری الإیرانی السیطره علیهم. ومن ناحیه أخرى ، تعلمهم أیضًا التناقض فی الکلام والفعل. على سبیل المثال ، من وجهه نظر أیدیولوجیه ، یقول إن هناک عداله فی حکم عمر أکثر من حکم الجمهوریه الإسلامیه. حتى أنه قال إن إیران بحاجه إلى استفتاء ویجب على طالبان السماح للنساء بالدراسه. وهذا یعنی أن الحکومه الإیرانیه ، مثل حکومه طالبان ، مطیعه له ولا تتفوه بکلمه. وکلمتاه هذه مذکوره أیضًا فی الأحادیث! وهو ضد الحقیقه. لأن حضره عمر الذی ذکره لم یکن لدیه حتى حارس شخصی! وتتعلم طالبان أن تقول إن الهجوم على حرس الحدود الإیرانی کان خطأ ولن یتکرر. لکن فی الممارسه العملیه ، فی إشاره إلى معنى کلام عبد الحمید ، یعتقدون أن الحکومه المرکزیه أصبحت ضعیفه لدرجه أنه ، کما فی عهد السلطان حسین ، یمکن لمحمود أفغانی أن یصل إلى طهران دون مقاومه! کما استولى على کل مدن أفغانستان دون مقاومه. لذلک فإن هجمات طالبان على الحدود تتم بفکره اختبار انهیار إیران. اعتقلوا بالقوه جمیع حرس الحدود الإیرانی وأخذوه معهم ، معتقدین أن بقیه حرس الحدود سیستسلموا أیضًا. وسوف یقودونهم إلى طهران! ثم عندما یرون أنه لا توجد أخبار ، یمررونها تحت شاربهم بصندوق حلوى. ووفقًا لذلک ، یجب اعتبار هجمات طالبان هیمنه بین الحزب الدیمقراطی الکردستانی العراقی وجیش الزلوم خوزستان وهجمات عبد الحمید الأیدیولوجیه. لأن عبد الحمید لا یحتاج حتى لمیزانیه الحکومه. ویطلب من الناس بیع أساور نسائهم والمساعده فی بناء مسجده. إنه ضد مساعده الحکومه لأهل سیستان ولدیه رغبه قویه فی اغتیال الجهادیین أو منع تواجدهم. لأنه یعتقد أن جنسیه کل السیستانی هی علامه على الشیعه. ویفسر مساعده الحکومه بین الناس على أنها تغییر دینهم. لذلک ، فإن حرمان سیستان وبلوشستان بالنسبه لهم هو أهم عامل فی الوصول إلى السلطه. لأنه من ناحیه یمنع إیصال المساعدات ومن ناحیه أخرى یقول إن الحکومه لا تساعد الناس هناک. لأنه ینفق کل أموال الحکومه على حراسه الشخصیین.
Taliban niyə İran sərhədlərinə hücum edir?
İranda idarəçilik ifadə azadlığına əsaslanır, ona görə də hər kəs istədiyini deyə bilər. Və bu sirr onları da açır. Çünki çox vaxt hər şeyi deyirlər, sonra deyirlər: Bizdə söz azadlığı yoxdur! İfadə azadlığı olmasaydı, təbiidir ki, belə bir daxili dövriyyə formalaşmazdı. Yəni ifadə azadlığı yoxdur deməyə cəsarətləri çatmadı! Maulvinin sözləri ilə desək: elə bil ki, filankəs. İradə azadlığının səbəbidir, ey Sənəm. Zəncir qəzetləri və ya Maand şəbəkələri hər cür tənqid edən, hətta üsyanı öyrədən kimi bu, ifadə azadlığının əlamətidir, ifadə azadlığını əlindən almaq istəsələr, BBC-yə raket atacaqlar. Nöqtə raketi! İsrail Radiosu, Amerika Radiosu və Səudiyyə Radiosu deyirlər! İfadə qalmayıb ki, danışa bilsin və niyə ifadə azadlığının olmadığını soruşsun. Və bu sərbəst axıcılıq, məsələn, Əbdül Həmid Molavinin Talibanın rəhbərliyini ələ almasına səbəb olub. Taliban özləri hüquqlarını müdafiə edə bilməzlər! Onların universal hökuməti olmalıdır deyən İran isə cavab vermir. Amma Əbdül Həmid onların adından deyir: İranda sünnilər hökumətdə iştirak edib, indi isə Taliban şiələrə qatılacaq? Ona görə də bu, Taliban hökumətində ifadə azadlığının olmadığını, İranda isə ifadə azadlığının olduğunu göstərir. açıq şəkildə Talibanı müdafiə edir, lakin Taliban üzvlərindən heç biri İranı açıq şəkildə müdafiə etməyib. Əbdül Həmidin bu sözlərlə etdiyi xidmət Talibanı da İrana hücum etməyə inandırır. Çünki əslində bir strategiya olaraq onlara başa salır ki, mərkəzi hökumətin Sistan kimi bir vilayətlə məşğul olmaq gücü yoxdur, qoy Kürdüstan və Xuzistan və s.! Onun mühafizəçilərinin sayı dünyadakı bütün mühafizəçilərdən çoxdur. Buna görə də İİKK onlara nəzarət edə bilməz. Digər tərəfdən, onlara danışıq və hərəkətdəki ziddiyyəti də öyrədir. Məsələn, ideoloji nöqteyi-nəzərdən Ömərin hakimiyyətində İslam Respublikasından daha çox ədalətin olduğunu bildirir. O, hətta İranın referenduma ehtiyacı olduğunu və Talibanın qadınların təhsil almasına icazə verməli olduğunu deyib. Bu o deməkdir ki, İran hökuməti də Taliban hökuməti kimi ona tabedir və bir söz demir. Onun bu hər iki sözü hədislərdə də qeyd edilmişdir! ki, həqiqətə ziddir. Çünki onun bəhs etdiyi Həzrət Ömərin mühafizəçisi belə yox idi! Taliban isə İranın sərhədçilərinə hücumun səhv olduğunu və bir daha təkrarlanmayacağını söyləməyi öyrənir. Amma əməldə Əbdülhəmidin sözünün mənasına istinad edərək elə bilirlər ki, mərkəzi hökumət o qədər zəifləyib ki, Sultan Hüseyn dövründə olduğu kimi Mahmud Əfqan müqavimətsiz Tehrana çata bilir! Necə ki, Əfqanıstanın bütün şəhərlərini müqavimətsiz ələ keçirdi. Ona görə də Talibanın sərhədlərə hücumları İranın çöküşünü sınaqdan keçirmək ideyası ilə həyata keçirilir. Qalan sərhədçilərin də təslim olacağını düşünərək bütün iranlı sərhədçiləri zorla tutub özləri ilə aparırlar. Və onları Tehrana aparacaqlar! Sonra görəndə ki, xəbər yoxdur, konfet qutusu ilə bığlarının altından keçirlər. Buna əsasən, Taliban hücumları İraq Kürdüstanı Demokratik Partiyası, Ceyş əl-Zalum Xuzistan və Əbdül Həmidin ideoloji hücumları arasında hegemonluq kimi qiymətləndirilməlidir. Çünki Əbdül Həmidin hökumətin büdcəsinə belə ehtiyacı yoxdur. Və insanlara qadınların qolbaqlarını satıb onun məscidinin tikintisinə kömək etmələrini deyir. O, hökumətin Sistan xalqına yardımının əleyhinədir və cihadçılara sui-qəsd etmək və ya onların varlığına mane olmaq arzusundadır. Çünki o, hər bir Sistaninin milliyyətinin onun şiəliyinin əlaməti olduğuna inanır. Və hökumətin xalq arasında köməyini dinini dəyişmək kimi şərh edir. Ona görə də Sistan və Bəlucistanın məhrum edilməsi onlar üçün hakimiyyətə gəlmək üçün ən mühüm amildir. Çünki bir tərəfdən yardımların çatdırılmasına mane olur, digər tərəfdən isə hökumətin oradakı insanlara kömək etmədiyini bildirir. Çünki o, bütün dövlət vəsaitlərini cangüdənlərinə xərcləyir.
