خانه / جشنواره / اسماعیل اصغر ی

اسماعیل اصغر ی

[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: 🌸 یادگاری اسماعیل 🌸

 

به مناسبت شب های ماه مبارک رمضان یادداشتی را که سال ۶۴ از اسماعیل اصغری به یادگار گرفتم ارسال می کنم.
در حین حجب و حیای کم نظیرش بسیار آراسته و مرتب بود و همیشه بوی عطرش در فضا آکنده بود.
آنقدر با حیا که هیچوقت لباس زیرش روی طناب دیده نشد و بلافاصله با حوله و یا لنگی آن را می پوشاند.
در هر چادر و سنگری که اسماعیل بود آنجا مرتب ترین نقطه بود و آنقدر به راحتی و نظافت جمع اهمیت می داد که چند نفر به شوخی ننه صدایش می کردند.
موقع خطر مثل پروانه دور همه می گشت و آخرین نفر نقطه خطر را ترک می کرد.
[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: والفجر ۸ روی اتوبان فاو ام القصر تانکهای عراق تیر مستقیم می زدند و ما با دو تویوتا وانت پر از مهمات بدون این‌که در درگیری چپ و راست اتوبان دخالت کنیم با چراغ خاموش و آهسته خود را به پلی بتنی در پشت عراق می رساندیم تا آنرا منهدم کنیم. روبرو چند انفجار قارچی شکل به آسمان زبانه کشید و فهمیدیم تانکها را بچه ها منهدم کردند. وقتی به تانکهای مشتعل رسیدیم بدنه فلزی شان سرخ شده و در حال ذوب شدن بود و گلوله های کلت منور خدمه تانک آتش می گرفت و به اطراف پرتاب می شد. فرمانده تخریب شهید دین شعاری وسط جاده دوید و محکم روی کاپوت زد تا همه پائین بریزیم. گلوله های جنگی داخل تانک اگر منهدم می شد موجش ماشین ما را در جا منفجر می کرد. وقتی پیاده از زیر جاده از کنار تانک رد می شدم از شدت حرارت پوست صورتم گز گز می کرد.
[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: وقتی گلوله های بی شماری به سمت ما روانه بود و تیر تراش از لابلای ما رد می شد و کسی جرات نداشت سرش را بلند کند و در شیب پائین اتوبان پناه گرفته بودیم اسماعیل روی اتوبان می دوید و بلند من و چند نفر از کوچک ترین نبروهای گروهان را صدا می کرد. وقتی در تاریکی خودم را به او رساندم سریع مرا پشت تویوتا وانت پر از مجروح و شهید سوار کرد و نگران بود در عقب نشینی جا بمانم و پایم بر روی ران شهیدی بود که در تاریکی سرش را با باند بسته بودند.
[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: بعد از رد شدن همه حاج محسن دین شعاری ماشین را صدا زد که از لابلای تانک های گداخته که مثلثی شکل اتوبان را بسته بودند عبور کند. در فرصتی که ما تک تک از زیر اتوبان می دویدیم راننده که غریبه بود فرار کرده بود. دین شعاری بلند اسماعیل را صدا کرد تا پشت فرمان بنشیند و ماشین مملو از مهمات را رد کند.
تا صبح درگیری ادامه داشت ولی به پل نرسیدیم و قبل روشن شده هوا نقطه ای از اتوبان با خرج گود و نیترات شکافته شد تا تانک های عراق صبح نتوانند پاتک کنند و آن جا آخرین نقطه پیشروی ما در عملیات والفجر هشت بود. بعد از انهدام خرج گود و قبل از زیر و رو شدن همه جا توسط نیترات آمونیم بیشتر نیروها عقب نشینی کردند.
[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: سال بعد هم بر روی کانال ماهی شلمچه در عملیات کربلای پنج باز اسماعیل ماشین پر از مین و مهماتی را به بچه های درگیر پاتک پشت کانال ماهی می رساند که انفجار مهیبی زمین و زمان را لرزاند و تا چند دقیقه از خط ایران و عراق کسی شلیک نمی کرد و همه مبهوت آن صدای عجیب بودند. جاده خاکی روی کانال ماهی در دید و تیر تانک های عراق بود و حتی به سمت نفرات پیاده هم شلیک می کردند و این بار جوان رعنای بیست و چهار ساله که مثل کوه آرام و قرار ما و خود به تنهایی گویی لشگری بود به دژ پشت کانال ماهی نرسید و چیزی از پیکر پاکش باقی نماند.

وقتی پدر پیرش مش محسن را برای دیدن بقایای اسماعیل به داخل معراج راه نمی دادند.
گفت:
” بذارین پسرمو ببینم. خودش گفته بود جنازه مو لای چفیه میارن. ”
[۴/۸،‏ ۷:۰۰] محمدحداد: هر کس صبح بیدار شود و به دنیا بیشتر پردازد ، با خدا هیچ رابطه ای ندارد و خداوند چهار خصلت را با او همراه می کند .

– اندوه و تشویشی که هرگز از او جدا نشود

– سرگرمی که هرگز از آن رها و آسوده نگردد

– فقری که هرگز بی نیازی به او نرسد

– و آرزویی که هرگز به انتهای آن نرسد

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

مردم استرالیا قیام کنند

✅ جمهوری اسلامی ایران اقدام استرالیا را شدیدا محکوم کرد   حمایت استرالیا از رژیم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *