خانه / تمدن پژوهی / دولت فدرال افغانستان

دولت فدرال افغانستان

شکل عملکرد طالبان در این چند ماهه نشان می دهد که تمایل دارد فقط در راس باشد و به زیر مجموعه ها اختیارات تام می دهد به اصطلاح ما یک عمری است  و تابع عمر ابن خطاب یا ابوبکر صدیق. از نظر آنالیز عملکردی تابع اصل ریاست است تا مدیریت. یعنی در راس بودن برایش مهم است نه در اجرائیات و دخالت در جزئیات. چنانکه میتوان گفت از رولوسیون به سوی انستیتیسیون حرکت کرده و تبدیل به یک نهاد اجتماعی شده است. به عبارت دیگر برای قبضه قدرت حاضر به عقب نشینی در اصول گردیده است یا بطور کلی اصولی در کار نبوده بلکه فقط قبضه قدرت را بعنوان هدف و برنامه با خود دارد. به همین جهت بهترین نوع عملکرد انطباقی در این نوع قدرت یابی مدیریت فدراتیو است. یعنی هر بخش یا هر قوم و یا هر والسوالی حسب مورد رسومات و اجرائیات خود را با قدرت بیشتری داشته باشد و فقط از آرم و پرچم طالبان استفاده کند. قوم یا موجودیت هزاره یا هر موجودیت دیگر که انسجام تاریخی و یا عقیدتی و زبانی دارند میتوانند دولت در سایه تشکیل دهند و همه امور خود را اداره کنند. و در نهایت زیر نام امارات اسلامی باشد. طالبان حتی امادگی دارد از عشریه نیز برای انها سهمی بگذارد تا بودجه خصوصی هم داشته باشند. مثلا بجای ۳۴استان میتوان به ۱۲فدراسیون کفایت کرد: هر فدراسیون  یک دولت مستقل در مرکز خود داشته و برحسب جمعیت خود ولایت والسوالی های مربوطه را هدایت می کند. و یا اینکه فقط سه فدراسیون مهم پشتون، تاجیک و شیعیان را در برنامه داشت. زیرا اقوام دیگر زیر مجموعه آنها خواهند بود مثلا قوم سادات در میان شیعیان محسوب می شوند و یا اگرسنی هستند جزو پشتون به حساب می آیند. طالبان در ابتدای کار به این سه بخش توجه داشت. مثلا حاضر به همکاری با مسعود شاه یا یونس قانونی برای سروری تاجیک ها و حامد کرزی برای سروری پشتون ها و افرادی مثل خلیلی برای شیعیان آماده همکاری بود. ولی به دلیل راهبرد ریاست طلبی خود را با انها در یک تراز نمی دید لذا طالب اطاعت آنها شد. و مسعود شاه که تمامیت طلب بود به مخالفت برخاست و البته دوام نیاورد و به تاجیکستان گریخت. اینکه رابطه اقوام و گروهها و با طالبان چه تناسبی خواهد داشت بستگی به خود مردم دارد که البته اغلب راه فرار را برگزیده که ایران بعنوان بزرگترین پذیرنده پناهندگان و بیجا شدگان افغانی است و ده تا بیست درصد جمعیت افغان را در خود جاداده است. ولی اهمیت قوم هزاره که بالغ بر ۸میلیون می شوند و و شیعیان اقوام دیگر، باید حداقل شیعیان اتحاد بیشتری داشته باشند و فراریان را هم جزو آمار خود بدانند. در این صورت قدرتی معادل قدرت طالبان خواهند بود. و باید که در تمام امور همپای طالبان باشند. برای کسب موقعیت خود ابتدا باید دولت شیعی تشکیل دهند و این دولت در سایه باشد یعنی بتواند بودجه ای برابر طالبان داشته و برای شیعیان افغانستان  رفاه و آزادی را تضمین کند. برای این منظور میتوان از اتحاد علمای شیعه یا شورای عالی علمای شیعه انتظار داشت که تشکیلات رسمی خود را معرفی کنند. و از طالبان بخواهند که در امور داخلی شیعیان ازاد باشند و مراسم خود را اجرا نمایند. گرچه ممکن است عصر عبدالرحمن در کشتار ۶۲درصد شیعیان یا حادثه احمد شاه مسعود در نابودی قوم هزاره باز تکرار شود ولی حمایت علمای طراز اول جهان از قوم شیعه مانع از تکرار آن می شود و قوم شیعه میتواند همزیستی مسالمت آمیز و زندگی در شرایط برابر را با دیگر اقوام تجربه کند. و این منوط به تهیه نقشه راه و تشکیل دولت در سایه است بنحوی که بتواند با تعامل با طالبان، ترس و تقیه را از میان شیعیان بردارد. آنگاه معلوم می شود که شیعیان هستند

Federal Government of Afghanistan

The shape of the Taliban’s performance in these few months shows that it tends to be only at the top and gives full authority to the sub-groups. In terms of performance analysis, it is a function of the principle of presidency rather than management. That is, it is important for him to be at the top, not in the execution and interference in the details. As it can be said, it has moved from revolution to institution and has become a social institution. In other words, in order to seize power, it is willing to retreat in principles, or there are no principles at all, but only seizes power as a goal and plan. Therefore, the best type of adaptive performance in this type of empowerment is federal management. This means that each department or any ethnic group or any district has more power and customs, depending on the case, and uses only the logo and flag of the Taliban. The Hazara people or entity or any other entity that has historical or ideological and linguistic coherence can form a shadow government and run all its affairs. And finally under the name of the Islamic Emirate. The Taliban are even ready to give them a share of the tithe so that they can have a private budget. For example, instead of 34 provinces, 12 federations can suffice: each federation has an independent government at its center and, depending on its population, governs the province and the relevant districts. Or that it had only three major federations of Pashtuns, Tajiks and Shiites in the program. Because other tribes will be subordinate to them, for example, the Sadat tribe is considered among the Shiites or if they are Sunni, they are considered as Pashtuns. The Taliban initially paid attention to these three areas. For example, he was willing to cooperate with Massoud Shah or Younis Qanuni for the rule of the Tajiks and Hamid Karzai for the rule of the Pashtuns and people like Khalili for the Shiites. But because of his presidential strategy, he did not see himself on a par with them, so he sought their obedience. And Massoud Shah, who wanted totalitarianism, opposed it, but it did not last, and he fled to Tajikistan. The relationship between ethnic groups and the Taliban will depend on the people themselves, who, of course, have often chosen to flee, with Iran being the largest host of Afghan refugees and displaced people, accounting for 10 to 20 percent of the Afghan population. But the importance of the Hazara people, who number 8 million, and the Shiites of other ethnic groups, should at least have more unity among the Shiites and include the fugitives in their statistics. In that case, they would be as powerful as the Taliban. And they must stand with the Taliban in all matters. To gain their position, they must first form a Shiite government, and this government must be in the shadows, that is, able to have a budget equal to the Taliban and guarantee prosperity and freedom for the Shiites of Afghanistan. For this purpose, the Union of Shiite Scholars or the Supreme Council of Shiite Scholars can be expected to introduce their official organization. And ask the Taliban to be free in the internal affairs of the Shiites and to perform their rituals. Although the era of Abdul Rahman may be repeated in the massacre of 62% of Shiites or the incident of Ahmad Shah Massoud in the extermination of the Hazara people, the support of world-class scholars for the Shiite people prevents its recurrence and the Shiite people can coexist peacefully and live in equal conditions. Other relatives experience. And this is subject to the preparation of a roadmap and the formation of a government in the shadows so that it can eliminate fear and taqiyyah among the Shiites by interacting with the Taliban. Then it turns out that they are Shiites

الحکومه الفیدرالیه لأفغانستان

یظهر شکل أداء طالبان فی هذه الأشهر القلیله أنها تمیل إلى أن تکون فی القمه فقط وتعطی السلطه الکامله للمجموعات الفرعیه. من حیث تحلیل الأداء ، فهو من وظائف مبدأ الرئاسه ولیس الإداره. أی من المهم بالنسبه له أن یکون فی القمه ، لا فی التنفیذ والتدخل فی التفاصیل. کما یمکن القول ، فقد انتقلت من ثوره إلى مؤسسه وأصبحت مؤسسه اجتماعیه. بعباره أخرى ، من أجل الاستیلاء على السلطه ، فهی على استعداد للتراجع فی المبادئ ، أو لا توجد مبادئ على الإطلاق ، ولکنها فقط تستولی على السلطه کهدف وخطه. لذلک ، فإن أفضل نوع من الأداء التکیفی فی هذا النوع من التمکین هو الإداره الفیدرالیه. هذا یعنی أن کل دائره أو أی مجموعه عرقیه أو أی منطقه لدیها المزید من السلطه والعادات ، حسب الحاله ، وتستخدم فقط شعار وعلم طالبان. یمکن لشعب أو کیان الهزاره أو أی کیان آخر لدیه ترابط تاریخی أو أیدیولوجی ولغوی تشکیل حکومه ظل وإداره جمیع شؤونها. وأخیراً تحت اسم الإماره الإسلامیه. طالبان على استعداد لمنحهم نصیبًا من العشور حتى یکون لدیهم میزانیه خاصه. على سبیل المثال ، بدلاً من ۳۴ مقاطعه ، یمکن أن تکفی ۱۲ اتحادًا: لکل اتحاد حکومه مستقله فی مرکزه ، وبحسب عدد سکانه ، فإنه یحکم المقاطعه والمقاطعات ذات الصله. أو أن لدیها ثلاث اتحادات کبرى فقط من البشتون والطاجیک والشیعه فی البرنامج. لأن القبائل الأخرى ستکون تابعه لهم ، على سبیل المثال ، تعتبر قبیله السادات من بین الشیعه أو إذا کانوا من السنه ، فهم یعتبرون من البشتون. اهتمت طالبان فی البدایه بهذه المجالات الثلاثه. على سبیل المثال ، کان على استعداد للتعاون مع مسعود شاه أو یونس قانونی لحکم الطاجیک وحمید کرزای لحکم البشتون وأشخاص مثل خلیلی للشیعه. لکن بسبب استراتیجیته الرئاسیه ، لم یکن یرى نفسه على قدم المساواه معهم ، فطلب طاعتهم. وعارضها مسعود شاه ، الذی أراد الشمولیه ، لکنها لم تدم ، وهرب إلى طاجیکستان. ستعتمد العلاقه بین الجماعات العرقیه وطالبان على الأشخاص أنفسهم ، الذین اختاروا بالطبع الفرار فی کثیر من الأحیان ، مع کون إیران أکبر مضیف للاجئین والمشردین الأفغان ، حیث یمثلون ۱۰ إلى ۲۰ فی المائه من السکان الأفغان. لکن أهمیه شعب الهزاره ، الذین یبلغ عددهم ۸ ملایین ، والشیعه من مجموعات عرقیه أخرى ، یجب على الأقل أن یکون لدیهم المزید من الوحده بین الشیعه وإدراج الهاربین فی إحصائیاتهم. فی هذه الحاله ، سیکونون بنفس قوه طالبان. وعلیهم الوقوف مع طالبان فی کل الأمور. لکسب مناصبهم ، علیهم أولاً تشکیل حکومه شیعیه ، وهذه الحکومه یجب أن تکون فی الظل ، بمعنى أنه یمکن أن یکون لها میزانیه مساویه لمیزانیه طالبان وتضمن الازدهار والحریه لشیعه أفغانستان. لهذا الغرض ، یُتوقع من اتحاد علماء الشیعه أو المجلس الأعلى لعلماء الشیعه تقدیم تنظیمهم الرسمی. ویطلبون من طالبان التحرر فی الشؤون الداخلیه للشیعه وأداء شعائرهم. على الرغم من أن عهد عبد الرحمن قد یتکرر فی مذبحه ۶۲٪ من الشیعه أو حادثه أحمد شاه مسعود فی إباده شعب الهزاره ، فإن دعم علماء من الطراز العالمی للشعب الشیعی یمنع تکرارها والشعب الشیعی. یمکن أن یتعایش بسلام ویعیش فی ظروف متساویه تجربه أقارب آخرین. وهذا یخضع لإعداد خارطه طریق وتشکیل حکومه فی الظل حتى تتمکن من القضاء على الخوف والتقیه لدى الشیعه من خلال التفاعل مع طالبان. ثم یتبین أنهم شیعه

د افغانستان فدرالی حکومت

په دې څو میاشتو کې د طالبانو د فعالیت بڼه ښیی چې دوی یوازې په سر کې دی او فرعی ډلو ته بشپړ واک ورکوی. د فعالیت تحلیل له مخې، دا د مدیریت پر ځای د صدارت د اصولو دنده ده. دا د هغه لپاره مهمه ده چې په سر کې وی، نه په اعدام کې او په جزیاتو کې لاسوهنه. لکه څنګه چې ویل کیدی شی، دا له انقلاب څخه بنسټ ته تللی او یو ټولنیز بنسټ شوی دی. په بل عبارت، د واک د ترلاسه کولو لپاره، په اصولو کې شاتګ ته لیواله دی، یا هیڅ اصول شتون نلری، مګر یوازې د یو هدف او پلان په توګه واک ترلاسه کوی. له همدې امله، د دې ډول ځواکمنتیا کې د تطبیق غوره ډول فدرالی مدیریت دی. دا په دې مانا چې هره برخه یا کومه توکمیزه ډله یا کومه ولسوالی د قضیې له مخې زیات واک او رواج لری او یوازې د طالبانو له لوګو او بیرغ څخه کار اخلی. هزاره ګان یا اداره یا کوم بل ارګان چې تاریخی یا ایډیالوژیکی او ژبنی همغږی ولری کولای شی یو سیوری حکومت جوړ کړی او خپلې ټولې چارې پرمخ بوځی. او بالاخره د اسلامی امارت تر نامه لاندې. طالبان حتی چمتو دی چې دوی ته د لسمې برخې برخه ورکړی ترڅو دوی شخصی بودیجه ولری. د بېلګې په توګه، د ۳۴ ولایتونو پر ځای ۱۲ فدراسیونونه کافی کېدای شی: هر فدراسیون په خپل مرکز کې یو خپلواک حکومت لری او د نفوسو له مخې، ولایت او اړوندې ولسوالۍ اداره کوی. یا دا چې په دې پروګرام کې یوازې د پښتنو، تاجکو او شیعه ګانو درې لوی فدراسیونونه موجود وو. ځکه چې نور قومونه به د دوی تابع وی، د بیلګې په توګه، سادات قبیله د شیعه ګانو په منځ کې ګڼل کیږی او که دوی سنی وی، دوی پښتانه ګڼل کیږی. طالبانو په پیل کې دغو دریو سیمو ته ډېره پاملرنه کوله. د بېلګې په توګه، هغه د تاجکانو د واکمنۍ لپاره له مسعود شاه یا یونس قانونی سره او د پښتنو د واکمنۍ لپاره د حامد کرزی او د شیعه ګانو لپاره د خلیلی په څېر خلکو سره همکارۍ ته چمتو وو. خو د خپلې ولسمشرۍ د ستراتیژۍ له امله یې ځان له دوی سره برابر نه و لیدلی، نو د دوی د اطاعت په لټه کې شو. او مسعود شاه، چې مطلق العنانیت غوښت، مخالفت یې وکړ، خو دوام یې ونه کړ او تاجکستان ته وتښتید. د توکمیزو ډلو او طالبانو تر منځ اړیکې به پخپله په خلکو پورې اړه ولری، چې البته، اکثرا یې تېښته غوره کړې، په داسې حال کې چې ایران د افغان کډوالو او بې ځایه شویو تر ټولو لوی کوربه دی، چې د افغانستان د نفوس له ۱۰ تر ۲۰ سلنه جوړوی. خو د هزاره قوم چې شمېر یې اته میلیونه دی او د نورو توکمونو شیعه ګان دی، لږ تر لږه باید د شیعه ګانو تر منځ لا زیات اتحاد او د فاجعې نومونه په خپلو احصاییو کې شامل کړی. په دې صورت کې به دوی د طالبانو په شان ځواکمن وی. او دوی باید په ټولو چارو کې له طالبانو سره ودریږی. د خپل موقف د ترلاسه کولو لپاره، دوی باید لومړی شیعه حکومت جوړ کړی، او دا حکومت باید په سیوری کې وی، دا د دې توان لری چې د طالبانو سره مساوی بودیجه ولری او د افغانستان د شیعه ګانو سوکالۍ او ازادۍ تضمین کړی. د دې مقصد لپاره د شیعه عالمانو اتحادیه یا د شیعه عالمانو له عالی شورا څخه تمه کیدی شی چې خپل رسمی سازمان معرفی کړی. او له طالبانو څخه وغواړئ چې د شیعه ګانو په کورنیو چارو کې آزاد اوسی او خپل عبادات ادا کړی. که څه هم د عبدالرحمن دوره د ۶۲٪ شیعه ګانو په قتل عام او یا د احمد شاه مسعود د دور د هزاره خلکو په وژلو کې تکرار کیدی شی، د شیعه خلکو لپاره د نړۍ په کچه د علماوو ملاتړ د هغې د تکرار مخه نیسی او د شیعه خلکو لپاره. کولی شی په سوله ایزه توګه ژوند وکړی او په مساوی شرایطو کې ژوند وکړی، نور خپلوان تجربه کوی. او دا د یوې لارې نقشې چمتو کول او په سیوری کې د حکومت جوړولو پورې اړه لری ترڅو له طالبانو سره په خبرو اترو سره د شیعه ګانو ترمنځ ویره او توقیف له منځه یوسی. بیا دا معلومه شوه چې دوی شیعه دی

درباره‌ی ماهین نیوز

پایگاه خبری تحلیلی بین المللی ماهین نیوز صاحب امتیاز و ومدیر مسئول : سید احمد حسینی ماهینی شماره مجوز 92/23363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلفن 02136878594همراه09120836492 و 09190883546 طرح از غزنه تا غزه توسط احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا

حتما ببینید

Due to the people's need for prayer, the White House was changed to the place of Friday prayers in Washington. And people can pray there every Friday. Thanks to Ahmad Mahini, the presidential candidate of the United States from the Mahin party

آیا یهودیان به بهشت می روند؟

هر سوال مطرح در ذهن هرکسی، داستان و پاسخی دارد که: با دیگری متفاوت است. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *