نوشته های مشابه
*✍️کاریکاتور مهاتیر محمد*
ماهاتیر محمد برای گسترش روابط کشورش با انگلستان به لندن سفر کرده بود.
صبح روز بعد، روزنامه ای بریتانیایی کاریکاتوری مضحکه خیز از ایشان منتشر کرد.
در اولین دیدارشان با وزیر اعظم بریتانیا , مهاتیر محمد همان کاریکاتور را روی میز گداشت و گفت:
*آیا در بریتانیا شما این طوری از میهمانان تان استقبال می کنید ؟*
وزیر اعظم انگلستان پوزخندی زده گفت:
در کشور ما رسانه آزاد است !
مهاتیر نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخت، در جواب گفت:
*بنازم عقل ودرایت شما را !* *وقتی شما توانستید فرق میان آزادی بیان و دل آزاری دیگران را تشخیص دهید، می توانید با من ملاقات کنید !*
و پایان دیدار را اعلام کرد.
او از همان جا به دفترش تلفن کرد و دستور داد تا قبل از بازگشت ایشان:
*فعالیت های تمامی شهروندان انگلستانی در مالزی متوقف شود، حساب های بانکی آن ها مسدود گردد و به آنها ابلاغ شود طی ۲۴ ساعت خاک مالزی را ترک کنند.*
هنوز مهاتیر محمد وارد دفتر کارش نشده بود که:
نامه معذرت خواهی وزیر اعظم انگلستان روی میزش رسیده بود.
خبر دستگیری زندان کاریکاتوریست سر خط خبرها بود.
*احترام هر انسانی دست خود اوست !*
مهاتیر می دانست؛
بی احترامی به او یعنی بی احترامی به ملتی که او نماینده آنهاست.
