غ بهروز:
*سعد حریری و سلاح حزب الله!؟*
سید عطاالله مهاجرانی
طارق متری وزیر فرهنگ لبنان (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)، دقیق و خوش سخن و دانشمند و بسیارخوان بوده و هست. دیدار با او همیشه غنیمت است! چای نعناع و دردشه! دردشه همان گفتگوست، صمیمی و پایان ناپذیر.
طنجه بودیم، گفت: داستان ملاقات با آیه الله خامنهای را برایت بگویم. حتما تازه است.
همراه سعد حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیهالله خامنهای بود.
-این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است. قبل از دیدار قرار شد، جلسهای با سعد حریری به عنوان نخستوزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعدآباد برگزار شد. سعد حریری گفت: باید مساله سلاح حزب الله را به عنوان مساله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تایید کردند.
وقتی وارد دفتر آیهالله خامنهای شدیم، ایشان بسیار گرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندی اش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند. ناگاه از سعد حریری پرسیدند، آقای نخست وزیر شما رمان گوژپشت نتردام را خواندهاید!؟
خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه.
آیهالله خامنهای گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند. لاتهای پاریس، قداره کشان، با نفوذها. اما همه میدانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟
طارق گفت، من گفتم ازمیریلدا! آیهالله خامنهای با تمام چشمانش خندید و گفت احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
همه میدانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریف دستهدار سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوءنظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمی کند.
اقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلیها به کشور شما نظر دارند. اسراییل خطری است که شما را تهدید میکند. مگر تا خیابانهای بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلدا است. دشمن را نومید میکند و امکان عمل را از او میگیرد.
گفتگوها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمهای درباره سلاح حزبالله سخنی نگفت.
بعد از جلسه پرسیدم. نگفتی؟
گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. میشد مطرح کرد!؟