نوشته های مشابه
موزیک و موسیقی در ذات خود مانند: همه ابزار های دیگر امری خنثی است. مثل چاقو! که میتوان با آن میوه پوست کند،غذا درست کرد. یا مانند داعش، سر انسانها را از قفا برید. بنابر این موسیقی، هم میتواند برای تغذیه استفاده شود، و هم ابزار داعش باشد. مشکل در این جا است: چون همه مردم این را می دانند، لذا موسیقی داعشی سعی دارد: خود را موسیقی الهی جا بزند، به همین جهت شجریان داعشی، می شود یک اسطوره. وی خود را مجتهد هم می دانسته! چون نظر هیچیک از فقها را قبول نداشت، بلکه سعی می کرد نظر آنها را عوض کند، بجای اینکه نظر خود را تغییر دهد. یک معیار ساده همین است اگر: بر اثر گوش دادن موسیقی، به خدا نزدیکتر شدید، احکام او را روی چشم گذاشتید، صد درصد این موسیقی الهی است. اگر آواز خوش، شما را به عبادت خدا نزدیکتر کرد، و به نعمت های او پی بردید، شکرانه ادا کردید و تعظیم نمودید، این آواز را باید آوازی دانست که از حنجره یک مومن بیرون می اید. زیرا همه لوازم موسیقی را خدا آفریده، و باید برای بندگی او بکار گرفته شود. اما وقتی یک نفر از سنگر موسیقی، طغیان می کند و بر ضد همه دستورات الهی قیام می کند، با حجاج ابن یوسف ثقفی فرقی ندارد! مختار هم ثقفی بود، حجاج هم ثقفی بود. مهمترین عامل این طاغوت ها، فراموشی خدا و محور قرار دادن خود است. اگر فکر کند: صدای بلبلی یا چکاوکی را، خودش به خودش بخشیده: از همان نقطه اومانیسم بر علیه اولوهیت اقدام می کند، تا خدا را خلع سلاح نماید. شجریان سخنانی که می گوید عین تبختر است. می گوید من شنیدم امام خمینی، فتوایی داده علیه موسیقی و آن را حرام کرده، لذا من هم گفتم خدا حافظ! چرا چنین برتری عجیبی نسبت به امام خمینی در خود توهم کرده؟ چون دانش خود را و صدای خود را، محصول دست خود معرفی می کند، نه نعمت خدا دادی. همین اندیشه وقتی در تمام زندگی اش جاری می شود، از او یک مترسکی می سازد که: دستمال به دست ها از ان استفاده کنند. یکی از بزرگترین کسانی که او را منحرف کرد، همسر دومش بود. زیرا همسرش در فرانسه با تفکرات اومانیستی آشنا، و به آن علاقمند بود و به همین جهت، بر روی هنرمند کار می کند. ظاهرا می گوید او را قبل از ازدواج نمی شناخته، ولی ارتباطات بعدی نشان می دهد که: نقشه او جدا کردن این هنرمند از جامعه اسلامی، و بردن به جامعه لائیک فرانسوی است: در این راه اصرار هم دارد! چون شجریان می گوید همسر دومم، آواز من است و بدون او آواز نمی توانم بخوانم. این حرف مصداق نی است. نی چون توخالی می شود، بر لب هر ناکسی آواز می خواند! یا طبل توخالی می شود، با دست هر نامردی صدا می کند. او را خالی کردند از هستی از خدا و از اعتقادات. شجریان کسی بود که تا سی سال، با همسر اولش زندگی می کرد، و در وادی قران قدم می زند. اصلا معروفیت او بخاطر ربنای او بود، که هر ماه رمضان مهمان سفره مردم بود. اما مراوادات جدید چنان او را بی خود می کند، که اصلا قران را فراموش می کند. اگر یادی هم از ربنا می کند، بعنوان یک ابزار سیاسی از ان استفاده می کند. یعنی هواداران او، ربنا را نه به خاطر افطار یا روزه می شنوند! بلکه برای براندازی اسلام و قران گوش می دهند. یعنی مذهب علیه مذهب. لذا همه موسیقی های جهان، بر همین دو قسم هستند. یا از ابزار خدایی برای توسعه اسلام و قران استفاده می شود، یا آن را تغییر داده بر ضد اسلام و قران استفاده می کنند. ربنای شجریان، اگر در جای خود استفاده نشود، با علی ای همای رحمت مهستی، و و امثال آن هیچ فرقی ندارد زیرا همانطور که امام خمینی فرمود: برای تخدیر مغزها و انحراف و فساد جوانان از ان استفاده می شود.
The instrumental role of music
Music and music are inherently like: all other instruments are neutral. Like a knife! With which you can peel the fruit, make food. Or, like ISIS, behead people. Thus, music can be used both as food and as a tool for ISIS. The problem is here: because everyone knows this, so ISIL music tries to position itself as divine music, so Shajarian ISIL becomes a myth. He also considered himself a mujtahid! Because he did not accept the opinion of any of the jurists, but tried to change their opinion, instead of changing his opinion. This is a simple criterion if: by listening to music, you get closer to God, you put His commandments on your eyes, this is 100% divine music. If a good song brings you closer to the worship of God, and you realize His blessings, sing thanks and bow, this song should be considered a song that comes out of the throat of a believer. Because all musical instruments are created by God, and must be used for His servitude. But when a person rebels from the trenches of music and rebels against all divine commands, he is no different from the pilgrims of Ibn Yusuf Saghafi! Mukhtar was also a Saghafi, the pilgrims were also a Saghafi. The most important cause of these idols is forgetting God and putting oneself at the center. If he thinks: he has given himself the sound of a whistle or a chuckle: from the very point of humanism he acts against the primacy, in order to disarm God. What Shajarian says is the same as arrogance. He says that he heard Imam Khomeini issue a fatwa against music and forbid it, so I also said God forbid! Why does he have such a strange superiority over Imam Khomeini? Because he introduces his knowledge and his voice as the product of his hand, not the blessing of God. The same idea, when it flows throughout his life, makes him a scarecrow: to use handkerchiefs in his hands. One of the greatest who misled him was his second wife. Because his wife was familiar with, and interested in, humanist ideas in France, so she works on the artist. Apparently, he says that he did not know her before his marriage, but later connections show that: his plan is to separate this artist from the Islamic society, and to take him to the secular French society: he also insists in this way! Because Shajarian says that my second wife is my song and I can not sing without her. This is a case in point. Because the straw becomes hollow, it sings on the lips of every Knox! Or the drum becomes hollow, it sounds with the hand of every coward. They emptied him of the existence of God and of his beliefs. Shajarian was someone who lived with his first wife for thirty years, and walks in the valley of the Qur’an. In fact, he was famous for his rabbi, who was a guest at the people’s table every month of Ramadan. But the new interactions make him so involuntary that he forgets the Qur’an at all. If he remembers Rabbana, he uses it as a political tool. That is, his supporters hear Rabbana not because of iftar or fasting! Rather, they listen to overthrow Islam and the Qur’an. Therefore, all world music is of these two types. Either the divine tools are used to develop Islam and the Qur’an, or they change it and use it against Islam and the Qur’an. Rabbani Shajarian, if not used in its place, is no different from Ali E Homay Rahmat Mahasti, and the like, because as Imam Khomeini said: It is used for intoxication of the brains and the perversion and corruption of the youth.
الدور الفعال للموسیقى
تشبه الموسیقى والموسیقى بطبیعتها: جمیع الآلات الأخرى محایده. کالسکین! التی یمکنک من خلالها تقشیر الفاکهه ، وصنع الطعام. أو قطع رؤوس الناس مثل داعش. وبالتالی ، یمکن استخدام الموسیقى کطعام وکأداه لداعش. المشکله هنا: لأن الجمیع یعرف ذلک ، لذا تحاول موسیقى داعش أن تضع نفسها على أنها موسیقى إلهیه ، لذا یصبح أسطوره. کما اعتبر نفسه مجتهدًا! لأنه لم یقبل رأی أی من الفقهاء ، بل حاول تغییر رأیهم بدلاً من تغییر رأیه. هذا معیار بسیط إذا: من خلال الاستماع إلى الموسیقى ، تقترب من الله ، وتضع وصایاه على عینیک ، فهذه موسیقى إلهیه مائه بالمائه. إذا کانت الأغنیه السعیده تقربک من عباده الله ، وأدرکت برکاته ، وغنَّت شکراً وانحنی ، فیجب اعتبار هذه الأغنیه أغنیه تخرج من حلق المؤمن. لأن جمیع الآلات الموسیقیه من صنع الله ، ولا بد من استخدامها لعبدته. ولکن عندما یتمرد الإنسان من خنادق الموسیقى ویثور على کل الأوامر الإلهیه ، فهو لا یختلف عن حجاج ابن یوسف الصغافی! کان المختار أیضًا صغافیًا ، وکان الحجاج أیضًا صغافی. أهم سبب لهذه الأصنام هو نسیان الله ووضع الذات فی المرکز. إذا کان یفکر: لقد أعطى لنفسه صوت صفاره أو ضحکه مکتومه: من وجهه نظر الإنسانیه ، یعمل ضد الأولویه ، من أجل نزع سلاح الله. ما یقوله شجریان هو نفسه الغطرسه. یقول إنه سمع الإمام الخمینی یصدر فتوى ضد الموسیقى ونهى عنها ، فقلت أیضا لا سمح الله! لماذا له مثل هذا التفوق العجیب على الإمام الخمینی؟ لأنه یقدم علمه وصوته کناتج یده لا نعمه الله. نفس الفکره ، عندما تتدفق طوال حیاته ، تجعله فزاعه: أن یستخدم المنادیل فی یدیه. کانت زوجته الثانیه من أعظم الذین ضللوه. لأن زوجته کانت على درایه بالأفکار الإنسانیه فی فرنسا ومهتمه بها ، لذا فهی تعمل على الفنانه. على ما یبدو ، یقول إنه لم یعرفها قبل زواجه ، لکن صلاته فیما بعد تظهر أن: خطته هی فصل هذا الفنان عن المجتمع الإسلامی ، ونقله إلى المجتمع الفرنسی العلمانی: إنه یصر على هذا أیضًا! لأن شجریان تقول أن زوجتی الثانیه هی أغنیتی ولا أستطیع الغناء بدونها. هذا هو مثال على ذلک. لأن القش یصبح مجوفًا ، فإنه یغنی على شفاه کل naxi! أو تصبح الطبل جوفاء ، یبدو ذلک بید کل جبان. أفرغوه من وجود الله ومن معتقداته. کان شجریان شخصًا عاش مع زوجته الأولى لمده ثلاثین عامًا ، ویسیر فی وادی القرآن. فی الواقع ، اشتهر بحاخامه الذی کان ضیفًا على مائده الناس کل شهر رمضان. لکن التفاعلات الجدیده تجعله غیر إرادی لدرجه أنه ینسى القرآن على الإطلاق. إذا تذکر ربانا ، فإنه یستخدمها کأداه سیاسیه. أی أن أنصاره یسمعون ربانه لیس بسبب الإفطار أو الصوم! بل إنهم یستمعون إلى قلب الإسلام والقرآن. لذلک ، کل موسیقى العالم من هذین النوعین. فإما أن تستخدم الأدوات الإلهیه لتطویر الإسلام والقرآن ، أو یغیرونه ویستخدمونه ضد الإسلام والقرآن. ربانی شجریان إن لم یستعمل مکانه لا یختلف عن علی همی رحمت محاسطی ونحوه ؛ لأنه کما قال الإمام الخمینی: یستعمل لتسمیم العقول وانحراف الشباب وفسادهم.
Peran instrumental musik
Musik dan musik pada dasarnya seperti: semua instrumen lainnya netral. Seperti pisau! Dengan mana Anda bisa mengupas buahnya, buat makanan. Atau, seperti ISIS, memenggal kepala orang. Dengan demikian, musik dapat digunakan sebagai makanan dan alat untuk ISIS. Masalahnya di sini: karena semua orang tahu ini, jadi musik ISIL mencoba memposisikan dirinya sebagai musik ketuhanan, sehingga ISIL Shajarian menjadi mitos. Dia juga menganggap dirinya seorang mujtahid! Karena dia tidak menerima pendapat dari salah satu ahli hukum, tetapi mencoba mengubah pendapat mereka, bukannya mengubah pendapatnya. Ini adalah kriteria sederhana jika: dengan mendengarkan musik, Anda lebih dekat dengan Tuhan, Anda meletakkan perintah-perintah-Nya di mata Anda, ini adalah musik ilahi seratus persen. Jika lagu yang bagus membawa Anda lebih dekat dengan penyembahan kepada Tuhan, dan Anda menyadari berkat-Nya, bernyanyi terima kasih dan hormat, lagu ini harus dianggap sebagai lagu yang keluar dari tenggorokan orang yang beriman. Karena semua alat musik diciptakan oleh Tuhan, dan harus digunakan untuk pengabdian-Nya. Tetapi ketika seseorang memberontak dari parit musik dan memberontak melawan semua perintah Tuhan, dia tidak berbeda dengan peziarah Ibn Yusuf Saghafi! Mukhtar juga seorang Saghafi, para peziarah juga seorang Saghafi. Penyebab terpenting dari berhala ini adalah melupakan Tuhan dan menempatkan diri sebagai pusatnya. Jika dia berpikir: dia telah memberikan dirinya suara peluit atau tawa: dari sudut humanisme dia bertindak melawan keutamaan, untuk melucuti senjata Tuhan. Apa yang Shajarian katakan sama dengan arogansi. Dia berkata bahwa dia mendengar Imam Khomeini mengeluarkan fatwa menentang musik dan melarangnya, jadi saya juga berkata, Allah melarang! Mengapa dia memiliki superioritas yang aneh atas Imam Khomeini? Karena dia memperkenalkan ilmu dan suaranya sebagai produk dari tangannya, bukan berkat Tuhan. Ide yang sama, ketika mengalir sepanjang hidupnya, membuatnya menjadi orang-orangan sawah: menggunakan sapu tangan di tangannya. Salah satu yang terbesar yang menyesatkannya adalah istri keduanya. Karena istrinya mengenal, dan tertarik pada, ide-ide humanis di Prancis, maka dia mengerjakan senimannya. Rupanya dia mengatakan dia tidak mengenalnya sebelum menikah, tetapi koneksi kemudian menunjukkan bahwa: Rencananya adalah untuk memisahkan artis ini dari masyarakat Islam, dan membawanya ke masyarakat Prancis sekuler: dia juga bersikeras akan hal ini! Karena Shajarian berkata bahwa istri keduaku adalah laguku dan aku tidak bisa bernyanyi tanpanya. Ini adalah contoh kasusnya. Karena sedotan menjadi berlubang, ia bernyanyi di bibir setiap Knox! Atau drum menjadi berlubang, itu terdengar dengan tangan setiap pengecut. Mereka mengosongkannya dari keberadaan Tuhan dan keyakinannya. Shajarian adalah seseorang yang tinggal dengan istri pertamanya selama tiga puluh tahun, dan berjalan di lembah Alquran. Padahal, dia terkenal dengan rabbi-nya, yang menjadi tamu di meja makan rakyat setiap bulan Ramadhan. Tapi interaksi baru membuatnya begitu tidak disengaja sehingga dia sama sekali lupa Alquran. Jika dia mengingat Rabbana, dia menggunakannya sebagai alat politik. Artinya, pendukungnya mendengar Rabbana bukan karena buka puasa atau puasa! Sebaliknya, mereka mendengarkan untuk menggulingkan Islam dan Alquran. Oleh karena itu, semua musik dunia terdiri dari dua jenis ini. Alat-alat ketuhanan digunakan untuk mengembangkan Islam dan Al-Qur’an, atau mereka mengubahnya dan menggunakannya untuk melawan Islam dan Al-Qur’an. Rabbani Shajarian, jika tidak digunakan pada tempatnya, tidak berbeda dengan Ali E Homay Rahmat Mahasti, dan sejenisnya, karena seperti yang dikatakan Imam Khomeini: Itu digunakan untuk keracunan otak dan penyimpangan dan korupsi kaum muda.
