نوشته های مشابه
تا حالا بانکداران مخفیانه در افزایش قیمت ها عمل می کردند! و دولت ناچار بود یقه دیگران را بگیرد، یا افراد دیگری را به جرم: اخلال در بازار و گرانفروشی جریمه کند، ولی ریشه گرانفروشی خشک نمی شد زیرا: عامل اصلی همچنان نفس کش می طلبید. تا اینکه تعداد دانه درشتها کمتر و کمتر شد، مخصوصا اینکه برخی از بانکداران نیز به دام افتادند. حالا خود بانک رفاه وارد معرکه شده! سکه ها را چهار صد هزارتومان گرانتر، از سطح بازار جمع می کند. بانک رفاه از ان جهت پیشقدم شده، که بالاترین حقوق و دستمزد و پاداش غیرقانونی را، به مدیران خود می دهد، و ناچار است آن را تامین کند. دلیل دیگر ان هم وجوه: سرگردانی بنام حق بیمه در دستانش هست. ۲۳میلیون بیمه شده در ایران، ماهانه چهارصد هزارتومان به بانک رفاه می دهند. این وجوه سرگردان، در همه جا می چرخد و همه چیز را گرانتر می خرد. یک روز در بازار خودرو، یک روز در بازار ارز و یک روزهم در سکه یا مسکن. نمونه آن شرکت شصتا بود که قرار بود: واگذار شود ولی باز خودش آن را با قیمت بالاتر، از دست خریداران بیرون کشید. الان هم منتظر اعلام سهام عدالت هست، تا پول اورت بریزد! و سهام عدالت را خریداری کرده، مانع از سهامدار شدن مردم در کارخانجات کشور شود. برای مثال فرض کنید بانک رفاه، از صبح در حال دریافت حق بیمه است: تا عصر مبالغ هنگفتی وارد بانک می شود. بلحاظ قانونی باید آن را به خزانه تحویل دهد، اما دیر می شود! و پولها در بانک می مانند! مدیر بانک به بازاری های زنگ می زند: هرچقدر پول بخواهید تا فردا صبح به شما می دهیم: با نرخ ده درصد، آنها هم از خدا خواسته همه پولها را می گیرند، جنس های خود را از گمرک و یا کارخانه ترخیص می کنند، فردا با ده درصد اضافی، ان را فروخته و پول بانک را بر می گردانند.(که البته بعید است). یعنی از خواب پول هم نمی گذرند. و این جنایتی است که هیچکس، به مقابله با ان نپرداخته. اصولا بانک بعنوان امانتدار معرفی می شود، و در اقتصاد سکولار که همه چیز برمبنای فریب مردم است، با این شعار پول را از دست مردم خارج می کنند، ولی بجای نگهداری، آن را برای ایجاد گرانی به کار می گیرند، تا سود بانکها را بالا ببرند و: جوابگوی بیمه گذاران باشند، و امثال آن. در واقع اگر دنبال موضوع حقوقی باشیم، باید بانکها را به خیانت در امانت محکوم کنیم! اما سردار حاجی زاده بعنوان فرمانده سپاه، که خود را مسئول پاسداری از اسلام در همه زمینه ها می داند، گفته که: بانکها به جای اجرای مصوبات بانک مرکزی، به فکر اجرای منویات خزانه داری آمریکا هستند. و این امری بعید نیست! زیرا بانکها زائیده های امریکایی یا انگلیسی هستند، و باید به والدین خود احترام بگذارند! لذا راه جلوگیری از این همه جنایت بانکها، فقط منحل کردن آنها است. در اسلام جایگزین آن وجود دارد، که متاسفانه بانکداران زودتر از علما! این موضوع را فهمیده، آن را در نطفه خفه کرده اند. قرض الحسنه موضوعی است که در قران آمده. در ایران هم سابقه طولانی دارد، بطوریکه همه خانواده های بزرگ، بین خود چنین صندوقی را دارند. علاوه بر صندوق های فامیلی، در محلات هم با مرکزیت مساجد، چنین ارگانهایی هستند. اما بانکها به کمک وکلای خود فروخته، از همان ابتدا با رشد آنها مخالفت، و آن را به نظر خود از بین برده اند. استبداد بانک سکولار در ایران، کار را بجایی رسانده که حتی: وجود بانکهاب مشابه خود را هم برنمی تابد. ۹بانک خصوصی که براساس قانون اسلامی کار می کردند، منحل و در یک بانک ادغامند! تا جنایات خود را با قدرت تمام انجام دهند. در حالیکه باید برعکس می شد. و قدیمی ها منحل میشدند.
A crime called banking.
Until now, bankers have been secretly raising prices! And the government had to take the collar of others, or fine other people for violating the market and overselling, but the roots of overselling did not dry up because: the main factor was still breathing. Until the number of coarse grains decreased, especially as some bankers were trapped. Now the welfare bank itself has entered the fray! It collects coins that are four hundred thousand tomans more expensive than the market level. The Welfare Bank has taken the lead because it gives its managers the highest salaries and illegal bonuses, and it has to provide them. Another reason is the money: the wandering so-called premium is in his hands. 23 million insured people in Iran pay 400 thousand tomans a month to the Welfare Bank. These wandering aspects are everywhere and make everything more expensive. One day in the car market, one day in the foreign exchange market and one day in coins or housing. An example of that company was the sixties that were supposed to be handed over, but again it took it out of the hands of buyers at a higher price. He is still waiting for the announcement of justice stocks, so that he can throw money! And buy justice stocks, prevent people from participating in the country’s factories. Suppose, for example, that the Welfare Bank has been receiving premiums since morning: large sums of money enter the bank by evening. Legally, it has to be delivered to the treasury, but it’s too late! And the money stays in the bank! The bank manager calls the markets: We will give you as much money as you want until tomorrow morning: at the rate of ten percent, they also asked God to take all the money, clear their goods from the customs or the factory, tomorrow With an extra ten percent, they sell it and return the bank money (which is unlikely, of course). That is, they do not spend money on sleep. And this is a crime that no one has committed. Basically, the bank is introduced as a trustee, and in a secular economy where everything is based on deceiving the people, with this slogan, they take the money out of the hands of the people, but instead of keeping it, they use it to create high prices, to profit the banks. Raise and: Be accountable to insurers, and the like. In fact, if we are looking for a legal issue, we should condemn the banks for treason! But Sardar Hajizadeh, the commander of the IRGC, who considers himself responsible for protecting Islam in all areas, said that instead of implementing the central bank’s resolutions, banks are thinking of implementing US treasury menus. And this is not unlikely! Because banks are born in America or England, and they have to respect their parents! Therefore, the only way to prevent all these bank crimes is to dissolve them. In Islam, there is an alternative, which unfortunately the bankers earlier than the ulema! They understood this, they suffocated it in the sperm. Qarz al-Hasna is a subject mentioned in the Qur’an. It has a long history in Iran as well, so that all large families have such a fund among themselves. In addition to family funds, there are similar organs in neighborhoods with mosque centers. But the banks, with the help of their lawyers, have opposed their growth from the beginning, and have destroyed it. The tyranny of the secular bank in Iran has made it so difficult that even the existence of a similar bank does not shine. 9 private banks operating under Islamic law are dissolved and merged into one bank! To commit their crimes with all their might. While it should have been the other way around. And the old ones were falling apart.
جریمه تسمى المصرفیه.
حتى الآن ، کان المصرفیون یرفعون الأسعار سراً! وکان على الحکومه أن تأخذ طوق الآخرین ، أو تغریم أشخاص آخرین لانتهاکهم السوق وبیعها باهظ الثمن ، لکن جذور البیع باهظه الثمن لم تجف لأن: العامل الرئیسی کان لا یزال یطلب التنفس. حتى انخفض عدد الحبوب الخشنه خاصه وأن بعض المصرفیین حوصروا. الآن دخل بنک الرفاهیه نفسه فی المعرکه الانتخابیه! تجمع العملات المعدنیه التی تکون أربعمائه ألف تومان أغلى من مستوى السوق. لقد أخذ بنک الرعایه بزمام المبادره لأنه یمنح مدیریه أعلى الرواتب والمکافآت غیر القانونیه ، وعلیه أن یوفر لهم. سبب آخر هو المال: ما یسمى القسط المتجول بین یدیه. ۲۳ ملیون شخص مؤمن علیهم فی إیران یدفعون ۴۰۰ ألف تومان شهریًا لبنک الرعایه. هذه الجوانب المتجوله فی کل مکان وتجعل کل شیء أکثر تکلفه. یوم واحد فی سوق السیارات ویوم فی سوق العملات الأجنبیه ویوم واحد فی العملات أو الإسکان. ومن الأمثله على تلک الشرکه الستینات التی کان من المفترض تسلیمها ، ولکن مره أخرى أخرجتها من أیدی المشترین بسعر أعلى. لا یزال ینتظر إعلان أسهم العداله ، حتى یتمکن من رمی المال! وشراء أسهم العداله ، ومنع الناس من المشارکه فی مصانع البلاد. لنفترض ، على سبیل المثال ، أن بنک الرعایه الاجتماعیه یتلقى أقساطاً منذ الصباح: مبالغ کبیره من المال تدخل البنک فی المساء. من الناحیه القانونیه ، یجب تسلیمها إلى الخزانه ، ولکن فات الأوان! والمال یبقى فی البنک! یتصل مدیر البنک بالأسواق: سنعطیک ما تریده من المال حتى صباح الغد: بمعدل عشره بالمائه ، طلبوا من الله أن یأخذ کل المال ، ویخرج بضائعهم من الجمارک أو المصنع ، غدًا بعشره بالمائه إضافیه ، یبیعونها ویعیدون أموال البنک (وهو أمر مستبعد بالطبع). أی أنهم لا ینفقون المال على النوم. وهذه جریمه لم یرتکبها أحد. بشکل أساسی ، یتم تقدیم البنک کوصی ، وفی الاقتصاد العلمانی حیث یقوم کل شیء على خداع الناس ، باستخدام هذا الشعار ، یأخذون الأموال من أیدی الناس ، ولکن بدلاً من الاحتفاظ بها ، یستخدمونها لخلق أسعار عالیه ، لتحقیق الربح من البنوک. رفع و: تکون مسؤوله أمام شرکات التأمین ، وما شابه ذلک. فی الواقع ، إذا کنا نبحث عن قضیه قانونیه ، یجب أن ندین البنوک بتهمه الخیانه! لکن سردار حاجی زاده ، قائد الحرس الثوری الإیرانی ، الذی یعتبر نفسه مسؤولاً عن حمایه الإسلام فی جمیع المجالات ، قال إنه بدلاً من تنفیذ قرارات البنک المرکزی ، تفکر البنوک فی تطبیق قوائم الخزانه الأمریکیه. وهذا لیس من المستبعد! لأن البنوک ولدت فی أمریکا أو إنجلترا ، وعلیهم احترام والدیهم! لذلک ، فإن الطریقه الوحیده لمنع کل هذه الجرائم المصرفیه هی حلها. فی الإسلام ، هناک بدیل ، لسوء الحظ المصرفیون قبل العلماء! لقد فهموا هذا ، وخنقوه فی الحیوانات المنویه. قارص الحسناء موضوع مذکور فی القرآن. ولها تاریخ طویل فی إیران أیضًا ، بحیث تمتلک جمیع العائلات الکبیره مثل هذا الصندوق فیما بینها. بالإضافه إلى أموال الأسره ، هناک أجهزه مماثله فی الأحیاء التی بها مراکز المساجد. لکن البنوک ، بمساعده محامیها ، عارضت نموها منذ البدایه ، ودمرته. لقد جعل استبداد البنک العلمانی فی إیران من الصعوبه بمکان حتى أن وجود بنک مماثل لا یتألق. ۹ بنوک خاصه تعمل بموجب الشریعه الإسلامیه یتم حلها ودمجها فی بنک واحد! أن یرتکبوا جرائمهم بکل قوتهم. بینما کان ینبغی أن یکون العکس. وکان القدیم ینهار.
Bankacılık adı verilen bir suç.
Şimdiye kadar bankacılar gizlice fiyatları artırıyorlar! Ve hükümet başkalarını yakalıyor ya da piyasayı ihlal ettiği ve pahalı sattığı için başkalarını cezbetmek zorunda kaldı, ancak pahalı satışın kökleri kurudu çünkü: ana faktör hala nefes istiyordu. Kaba tanelerin sayısı azalıncaya kadar, özellikle bazı bankacılar tuzağa düştükçe. Şimdi refah bankasının kendisi savaşa girdi! Piyasa seviyesinden dört yüz bin toman daha pahalı olan paraları toplar. Refah Bankası, yöneticilerine en yüksek maaşları ve yasadışı bonusları verme girişimini üstlenmiş ve onlara sağlamalıdır. Başka bir neden paradır: gezgin premium sözde onun elinde. İran’da 23 milyon sigortalı, Refah Bankası’na ayda ۴۰۰ bin toman ödüyor. Bu gezici yönler her yerde ve her şeyi daha pahalı hale getiriyor. Otomobil piyasasında bir gün, döviz piyasasında bir gün ve madeni para veya konutta bir gün. Bu şirketin bir örneği, teslim edilmesi gereken altmışlı yıllardı, ancak yine daha yüksek bir fiyata alıcıların elinden çıkardı. Parayı atabilmesi için hala adalet stoklarının açıklanmasını bekliyor! Ve adalet stokları satın alın, insanların ülke fabrikalarına katılmasını engelleyin. Örneğin, Refah Bankası’nın sabahtan beri prim aldığını varsayın: büyük miktarda para akşamları bankaya girer. Yasal olarak hazineye teslim edilmesi gerekiyor, ama artık çok geç! Ve para bankada kalıyor! Banka müdürü piyasaları arar: Sana yarın sabaha kadar istediğiniz kadar para vereceğiz: yüzde on oranında, Tanrı’dan tüm parayı almasını, mallarını gümrükten veya fabrikadan temizlemesini istediler, yarın Ekstra yüzde on ile, satıyorlar ve banka parasını iade ediyorlar (ki bu pek olası değildir). Yani, uykuya para harcamazlar. Ve bu kimsenin işlemediği bir suçtur. Temel olarak, banka bir mütevelli olarak tanıtılır ve her şeyin insanları kandırmaya dayalı olduğu laik bir ekonomide, bu sloganla, parayı insanların elinden alırlar, ancak tutmak yerine, yüksek fiyatlar yaratmak, bankaları kâr etmek için kullanırlar. Yükseltin ve: Sigortacılara ve benzerlerine karşı sorumlu olun. Aslında, yasal bir sorun arıyorsanız, bankaları ihanet için mahkum etmeliyiz! Ancak IRGC’nin komutanı olan ve her alanda İslam’ı korumaktan sorumlu olduğunu düşünen Sardar Hajizadeh, merkez bankasının kararlarını uygulamak yerine bankaların ABD hazine menülerini uygulamayı düşündüklerini söyledi. Ve bu pek olası değil! Çünkü bankalar Amerika’da veya İngiltere’de doğarlar ve ebeveynlerine saygı duymaları gerekir! Bu nedenle, tüm bu banka suçlarını önlemenin tek yolu onları çözmektir. İslam’da, ne yazık ki bankerlerin ulemadan önce olduğu bir alternatif var! Bunu anladılar, spermde boğdular. Qarz al-Hasna, Kuran’da bahsedilen bir konudur. İran’da da uzun bir geçmişi var, böylece tüm büyük aileler kendi aralarında böyle bir fona sahipler. Aile fonlarına ek olarak, cami merkezlerinin bulunduğu mahallelerde de benzer organlar var. Ancak bankalar, avukatlarının yardımıyla, büyümelerine en başından beri karşı çıktılar ve onu yok ettiler. İran’daki laik bankanın zulmü o kadar zorlaştı ki benzer bir bankanın varlığı bile parlamıyor. İslam hukuku çerçevesinde faaliyet gösteren 9 özel banka kapatıldı ve bir bankaya birleştirildi! Suçlarını tüm güçleriyle işlemek. Bu arada başka bir yol olmalıydı. Ve eskileri parçalanıyorlardı ��>���I�
