پای درد و دلهای یک هنرپیشه و بدلکار:
سینما نگذاشت که یک ورزشکار حرفهای باشم
بهروز پایرهوند هنرپیشه و بدلکار ۴۸ سالهای است که پس از سالها فعالیت در زمینه ورزش و اجرای هنرهای رزمی و بدلکاری در سینما اکنون تصمیم گرفته است که در فیلمی نقش خودش را بازی کند.
پایرهوند که پیش از این در کنار هنرپیشگانی مانند رضا طوفان و محمود دینی و محمود مقامی به بدلکاری و ایفای نقش مکمل پرداخته است در گفتگو با ما عنوان کرد که “هیچگاه تصویر واضح خودم را در قاب سینما ندیده ام”
نشستن پای درد و دلهای این هنرمند و ورزشگاه دغدغهای بود که ساعتی را با او گذرانده و مصاحبه کوتاه زیر را انجام دادیم که امیدواریم مطلوب طبع خوانندگانمان قرار بگیرد:
سوال. آقای پایروند لطفاً خودتان را در چند خط برای مان توضیح دهید:
جواب: بهروز پایروند هستم. عاشق و دلداده هنر و ورزش که خودم را چریکی میدانم که هیچگاه از عملیات عاشقی بازنشسته نخواهد شد.
سوال: از عاشقی سخن گفتید تعریفتان از عشق چیست؟
به قول سهراب سپهری قشنگ طرح عاشقانه اشکال است. در واقع عشق دغدغهای ای است که به خاطر آن هر صبح بیدار میشویم و هر شب به خواب میرویم. برای من عشق در چند چیز خودش را نشان میدهد ابتدا در میهن و خانوادهام و سپس در ورزش و سینما. باور کنید زمانی را که صرف سکوت و بالا بردن سطح آمادگی جسمانی و تکرار هنرهای رزمی میکنم را برای خود نوعی زمان مراقبه و عبادت میدانم.
سوال: از علاقههای ورزشی و تجارببتان بیشتر برایمان بگویید:
جواب: من متولد ملایر و فرزند کوهستان هستم از ابتدا با کوهنوردی و دو استقامت در کوه پایه شروع کردم و پس از آن به رشته ووشو و هنرهای رزمی علاقمند شده و از نوجوانی به صورت حرفهای مشغول تمرین و آموزش بوده ام.
سوال: از کجا مسیرتان به سینما و بدلکاری افتاد.
جواب: آشنایی من با سینما بیشتر یک مسئله خانوادگی بود را که برادران در این حوزه فعالیت داشتند و من نیز که عاشق فیلمهای رزمی بودم خیلی دوست داشتم اساتیدی مانند جمشید هاشمپور و رضا طوفان را از نزدیک دیده و با آنها دمخور شوم. خیلی زود این اتفاق برایم افتاد و در یک مهمانی خانوادگی موفق به دیدار رضا طوفان شده و پس از ابراز ارادتم به ایشان دوستی صمیمانهای میان ما شکل گرفت که تا همیشه به آن افتخار خواهم کرد. پیشنهاد حضور در صحنه فیلمبرداری نیز توسط ایشان به من داده شد.
سوال: به نظر خودتان آیا سینما توانست به شما کمک کند تا ورزشتان را به نمایش بگذارید؟
جواب: برای من سینما یک جاذبه بود و مانند خیلیهای دیگر عاشق نمایش دادن خودم بودم اما ر امروز از من بپرسند با درکی که حالا از زندگی پیدا کردهام میگویم که ورودم به سینما هیچ کمکی به من نکرد و حتی راهم را برای انجام تمرینهای حرفهای منحرف کرد.
سوال: مگر چه رویایی داشتید که به آن نرسیدید؟
جواب: مانند هر ورزشکار دیگری سودای قهرمانی و حضور در بازیهای المپیک را در سر داشتم که از زمان ورودم به سینما همه را فراموش کرده و تنها به انجام تمرینهای نمایشی سرگرم شدم.
سوال: مگر دیده شدن در دنیای سینما برایتان کافی نبود؟
جواب در سینما که من هرچه حضور داشتم در نقش دیگری بود و حتی یک بار هم چهره خودم رو به طور واضح در قاب سینما ندیدم اما حضور در جریان فیلمبرداری جاذبه بسیار بالایی داشت و بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم که خاطرات خوبی جمع کرده و با کسانی همکاری داشتم که زمانی با حسرت تصویرشان را در قاب تلویزیون خانهمان دیده بودم. اما افسوس که ورزش را ه همین جاذبهها فروختم و حالا دیگر امیدوارم فرصتی پیش بیاید که بتوانم یک بار هم خودم به جای خودم در نقشی بازی کنم.