همسانی شعار های دولت دوازدهم و سیزدهم، به مرور زمان بیشتر می شود: بطوریکه گویا روحانی همان رئیسی و رئیسی همان روحانی شده است! روحانی می گوید ۶۵درصد مسکن مهر را ما ساختیم، اقتصاد بدون نفت را ما اجرا کردیم، نفت و آب و برق را مجانی نمودیم ولی کسی از ما قدر دانی نکرد. و رئیسی می گوید: ما برجام را می پذیریم، مذاکرات را قبول داریم و ادامه می دهیم و: اخیرا هم گفته که ایجاد اشتغال و مسکن زمان بر است. چرا چنین همسان سازی به سرعت اتفاق می افتد؟ بطوریکه منتظریم دو ماه دیگر روحانی بگوید: ما دولت قوی و مقتدر بودیم و آقای رئیسی بگوید: دولت ما دولت تدبیر و امید است زیرا امید را به مردم برگردانده است. و اگر کمی عقب تر برویم می بینیم این سیکل معیوب، همیشه در حال تکرار است. زمانی نه چندان دور، مردم ایران سلسله پادشاهی قاجار را عامل بدبختی دانستند، لذا مشروطه آمد. مشروعه را عامل بدبختی دانستند، رضاخان ضد دین آمد. پهلوی را مقصر دانستند کودتای آمریکایی آمد. آمریکا را مقصر دانستند، اصلاح طلبان آمدند! ولی همه برگشتند سرجای خود! ۵۰سال برنامه نویسی در سازمان برنامه، همیشه از روی هم کپی شده! فقط اعداد آن جهت داده شدند. گاهی ردیف فرهنگی افزایش یافته، گاهی ردیف نظامی و گاهی هم ردیف کشاورزی و ..اما جامعه در این افت و خیز ها، راه خود را طی کرده مثلا کاهش ارزش پولی، مخالفان و موافقان زیادی داشته و هربار یکی از انها حاکم بودند، ولی پول ملی راه خود را رفته است! زمانی قران بوده، بعد عباسی و صنار و شاهی، و آخر هم ریال. والان هم تومن. بنابر این یک مدیر مدبر باید بتواند افت و خیز ها را، به روند تکاملی تبدیل کند. که اگر چنین شد دیگر زمان بر نخواهد بود! زیرا نیازی به کار جدید دستوری نیست. بلکه کار جدید در زمان نیاز خودش انجام می شود. مثلا ما درواقعیت بیکاری نداریم! این بیکاری های صوری هم بخاطر مشاغل عدیده در دست یک عده خاص است. در مسکن این موضوع روشنتر است: همه میدانند در تهران سه میلیون خانه خالی داریم! که بحث مالیات برخانه های خالی به همین منظور مطرح شد. لذا نیازی به تولید مسکن نیست، بلکه باید توزیع آن اصلاح شود. اگر الگوی توزیع مسکن را شرح دهیم، همه موارد شبیه این است. در تهران سالی یک میلیون خانه نیاز است، در حالیکه امکان ساخت سه میلیون وجود دارد. لذا بیش از نیاز است، ولی به دست مردم نمی رسد. برای رفع این نقیصه دولت میتواند: مجتمع های خالی را مصادره یا سرپرستی تا زمان فروش آنها را به عهده گرفته و : در اختیار زوجهای جوان قرار دهد. زمین های قابل کشت مانند مرتع و برخی قسمتهای جنگلی راهم، به روستاییان واگذار نماید. در حالیکه دولت مشغول سازماندهی زوجهای جوان است، سیستم عادی تولید کشور نیز بطور روتین در حال تولید مسکن جدید است. بنا براین هیچگاه دچار کمبود نخواهد شد. اگر دولت قدرت ندارد که ۷هزار مسکن! را از یک سرمایه دار تملک کند، پس بهتر است هیچ کاری نکند. زیرا در طول زمان سرمایه دار، خودش این کار را خواهد کرد. و با ابزار وام و قسط و غیره، همه را به زوجهای جوان واگذار خواهد کرد. یعنی قانونا اشتغال و مسکن همیشه در حال تعادل هست. موقعی تعادل آن بهم می خورد که دولت دخالت می کند، یا سرمایه دار احتکار می نماید. لذا اگر دخالت دولت در جهت مبارزه با احتکار باشد، جامعه تعادل خود را در اشتغال و تولید و مسکن و قیمت ها و کالاها به دست می اورد. فرمول کلی هر بحران هم از همینجا بدست می آید: تضاد بخش خصوصی با دولتی یا بخش رسمی با غیر رسمی. و راه حل بحران هم یکی شدن آنها است.
No need for time!
The similarity of the slogans of the twelfth and thirteenth governments increases over time: as if Rouhani has become the same president and the president has become the same cleric! Rouhani says that we built 65% of Mehr housing, we implemented the oil-free economy, we provided oil, water and electricity for free, but no one appreciated us. “We accept Barjam, we accept the negotiations and we continue,” Raisi said. “Recently, he said that creating jobs and housing is time consuming.” Why does such matching happen so quickly? As we wait for another two months, Rouhani will say: We were a strong and powerful government and Mr. Raisi will say: Our government is a government of prudence and hope because it has returned hope to the people. And if we go a little further back, we see that this vicious cycle is always repeating itself. Not so long ago, the Iranian people considered the Qajar dynasty to be a cause of misery, so the constitution came. Legitimacy was considered a cause of misery, Reza Khan came against religion. Pahlavi was blamed for the American coup. They blamed America, the reformists came! But everyone returned to their place! 50 years of programming in the program organization, always copied from each other! Only the numbers were directed. Sometimes the cultural line has increased, sometimes the military line and sometimes the agricultural line, etc. But in these ups and downs, the society has gone its own way, for example, the monetary value has decreased, there are many opponents and supporters, and each time one of them was ruling, but The national currency is gone! Once upon a time there was the Qur’an, then Abbasi, Sanar and Shahi, and finally Rials. is also Tuman. Therefore, a prudent manager must be able to turn fluctuations into an evolutionary process. If so, it will not be time consuming! Because there is no need for new grammatical work. Rather, the new work is done when it needs to. For example, we do not really have unemployment! These formal unemployments are also in the hands of a certain number of people due to many jobs. In housing, this issue is clearer: everyone knows that we have three million vacant houses in Tehran! That is why the issue of empty housing tax was raised for this purpose. Therefore, there is no need to produce housing, but its distribution must be improved. If we describe the pattern of housing distribution, everything is similar. In Tehran, one million houses are needed annually, while it is possible to build three million. Therefore, it is more than necessary, but it does not reach the people. To address this shortcoming, the government can: confiscate or maintain vacant complexes until they are sold and provide them to young couples. Assign arable lands such as pastures and some forest parts to the villagers. While the government is organizing young couples, the country’s normal production system is routinely producing new housing. Therefore, it will never be in short supply. If the government does not have the power to 7 thousand housing! To acquire from a capitalist, so it is better to do nothing. Because over time, the capitalist will do it himself. And with the tools of loans and installments, etc., will leave everything to young couples. This means that legally employment and housing are always in balance. Its balance is upset when the government intervenes, or the capitalist monopolizes. Therefore, if the government intervenes to fight hoarding, the society will achieve its balance in employment, production, housing, prices and goods. The general formula for any crisis is derived from this: the conflict between the private sector and the government, or the formal sector and the informal sector. And the solution to the crisis is to unite them.
لا حاجه للوقت!
تشابه شعارات الحکومتین الثانیه عشره والثالثه عشره یزداد بمرور الوقت: کأن روحانی أصبح الرئیس نفسه والرئیس أصبح رجل الدین نفسه! یقول روحانی إننا بنینا ۶۵٪ من مساکن مهر ، ونفذنا الاقتصاد الخالی من النفط ، وقدمنا النفط والمیاه والکهرباء مجانًا ، لکن لم یقدرنا أحد. وقال رئیسی “نحن نقبل برجام ونقبل المفاوضات ونواصل. ومؤخرا قال إن خلق الوظائف والسکن یستغرق وقتا طویلا”. لماذا تحدث هذه المطابقه بهذه السرعه؟ وبینما ننتظر شهرین آخرین سیقول روحانی: کنا حکومه قویه وقویه وسیقول السید رئیسی: حکومتنا حکومه فطنه وأمل لأنها أعادت الأمل للشعب. وإذا عدنا إلى الوراء قلیلاً ، فإننا نرى أن هذه الحلقه المفرغه تعید نفسها دائمًا. منذ وقت لیس ببعید ، اعتبر الشعب الإیرانی أن سلاله القاجار سبب للبؤس ، لذلک جاء الدستور. کانت الشرعیه تعتبر سببا للبؤس ، جاء رضا خان ضد الدین. تم إلقاء اللوم على بهلوی فی الانقلاب الأمریکی. ألقوا باللوم على أمریکا ، جاء الإصلاحیون! لکن الجمیع عادوا إلى مکانهم! ۵۰ عامًا من البرمجه فی تنظیم البرنامج ، یتم نسخها دائمًا من بعضها البعض! تم توجیه الأرقام فقط. فی بعض الأحیان زاد الخط الثقافی ، وأحیانًا الخط العسکری وأحیانًا الخط الزراعی ، وما إلى ذلک. ولکن فی هذه التقلبات ، سلک المجتمع طریقه الخاص ، على سبیل المثال ، انخفضت القیمه النقدیه ، وهناک العدید من المعارضین والمؤیدین ، وفی کل مره کان أحدهم یحکم ولکن العمله الوطنیه ضاعت! کان یاما کان هناک القرآن ، ثم العباسی وسنار والشاهی ریال. والآن تومان. لذلک ، یجب أن یکون المدیر الحکیم قادرًا على تحویل التقلبات إلى عملیه تطوریه. إذا کان الأمر کذلک ، فلن یستغرق الأمر وقتًا طویلاً! لأنه لا توجد حاجه لعمل نحوی جدید. بدلاً من ذلک ، یتم تنفیذ العمل الجدید عندما یحتاج إلى ذلک. على سبیل المثال ، لیس لدینا بطاله بالفعل! هذه البطاله الرسمیه هی أیضا فی أیدی عدد معین من الناس بسبب العدید من الوظائف. فی مجال الإسکان ، هذا الموضوع أوضح: الجمیع یعلم أن لدینا ثلاثه ملایین منزل شاغر فی طهران! لهذا السبب تم طرح موضوع ضریبه السکن الفارغ لهذا الغرض. لذلک لیست هناک حاجه لانتاج مساکن ولکن یجب تحسین توزیعها. إذا وصفنا نمط توزیع المساکن ، فکل شیء مشابه. فی طهران ، هناک حاجه إلى ملیون منزل سنویًا ، بینما من الممکن بناء ثلاثه ملایین. لذلک فهو أکثر من ضروری ، لکنه لا یصل إلى الناس. ولمعالجه هذا النقص ، یمکن للحکومه: مصادره المجمعات الشاغره أو الإبقاء علیها حتى بیعها وتوفیرها للأزواج الشباب. تخصیص الأراضی الصالحه للزراعه مثل المراعی وبعض أجزاء الغابات للقرویین. بینما تنظم الحکومه الأزواج الشباب ، یقوم نظام الإنتاج العادی فی البلاد بشکل روتینی بإنتاج مساکن جدیده. لذلک ، لن یکون هناک نقص فی المعروض. لو الحکومه لا تملک سلطه على ۷ آلاف مسکن! أن تکتسب من الرأسمالی ، لذلک من الأفضل ألا تفعل شیئًا. لأنه بمرور الوقت ، سیفعل الرأسمالی ذلک بنفسه. وبأدوات القروض والأقساط وغیرها ، ستترک کل شیء للأزواج الشباب. هذا یعنی أن التوظیف والإسکان دائمًا ما یکونان فی حاله توازن. یضطرب توازنها عندما تتدخل الحکومه ، أو یحتکر الرأسمالی. لذلک ، إذا تدخلت الحکومه لمحاربه الاکتناز ، فإن المجتمع سیحقق توازنه فی التوظیف والإنتاج والإسکان والأسعار والسلع. الصیغه العامه لأی أزمه مستمده من هذا: یتعارض القطاع الخاص مع الحکومه أو القطاع الرسمی مع القطاع غیر الرسمی. والحل للأزمه هو توحیدهم.
Zamana gerek yok!
On ikinci ve on üçüncü hükümetlerin sloganlarının benzerliği zamanla artıyor: Sanki Ruhani aynı cumhurbaşkanı ve cumhurbaşkanı aynı din adamı oldu! Rouhani, Mehr konutlarının %65’ini inşa ettiğimizi, yağsız ekonomiyi uyguladığımızı, petrolü, suyu ve elektriği ücretsiz verdiğimizi ama kimsenin bizi takdir etmediğini söylüyor. Raisi, “Barjam’ı kabul ediyoruz, müzakereleri kabul ediyoruz ve devam ediyoruz” dedi ve “Son zamanlarda, iş ve konut yaratmanın zaman alıcı olduğunu söyledi.” Böyle bir eşleşme neden bu kadar çabuk oluyor? İki ay daha beklerken Ruhani diyecek ki: Biz güçlü ve güçlü bir hükümettik ve Sayın Reisi diyecek ki: Hükümetimiz sağduyulu ve umutlu bir hükümet çünkü halka umut verdi. Ve biraz daha geriye gidersek, bu kısır döngünün her zaman kendini tekrar ettiğini görürüz. Çok uzun zaman önce, İran halkı Kaçar hanedanının sefalet nedeni olduğunu düşündü ve anayasa geldi. Meşruiyet sefalet sebebi sayıldı, Rıza Han dine karşı geldi. Pehlevi, Amerikan darbesinden sorumlu tutuldu. Amerika’yı suçladılar, reformistler geldi! Ama herkes yerine döndü! Program organizasyonunda 50 yıllık programlama, her zaman birbirinden kopyalandı! Sadece numaralar yönlendirildi. Kimi zaman kültür çizgisi arttı, kimi zaman askeri çizgi, kimi zaman tarım çizgisi vs. Ama bu iniş çıkışlarda toplum kendi yoluna gitti örneğin parasal değeri azaldı, muhalifleri ve yandaşları çok, ve her seferinde onlardan biri hüküm sürüyordu, ama ulusal para birimi gitti! Bir zamanlar Kuran vardı, sonra Abbasi ve Sanar ve Shahi, Rials. Ve şimdi Tuman. Bu nedenle basiretli bir yönetici, dalgalanmaları evrimsel bir sürece dönüştürebilmelidir. Eğer öyleyse, zaman alıcı olmayacak! Çünkü yeni gramer çalışmalarına gerek yoktur. Aksine, yeni iş gerektiğinde yapılır. Mesela bizde gerçekten işsizlik yok! Bu resmi işsizlikler de birçok iş nedeniyle belirli sayıda insanın elindedir. Konut konusunda bu konu daha net: Tahran’da üç milyon boş evimiz olduğunu herkes biliyor! Bu nedenle boş konut vergisi konusu bu amaçla gündeme getirildi. Bu nedenle konut üretmeye gerek yoktur, ancak dağılımı iyileştirilmelidir. Konut dağıtım modelini tarif edersek, her şey benzer. Tahran’da yılda bir milyon eve ihtiyaç varken, üç milyon inşa etmek mümkün. Bu nedenle gereğinden fazla ama insanlara ulaşmıyor. Bu eksikliği gidermek için hükümet şunları yapabilir: satılıncaya kadar boş komplekslere el koyabilir veya bakımını yapabilir ve onları genç çiftlere sağlayabilir. Köylülere mera ve bazı orman bölümleri gibi ekilebilir araziler tahsis edin. Hükümet genç çiftleri organize ederken, ülkenin normal üretim sistemi rutin olarak yeni konutlar üretiyor. Bu nedenle, asla eksik olmayacaktır. Devletin 7 bin konut yapma gücü yoksa! Bir kapitalistten almak, bu yüzden hiçbir şey yapmamak daha iyidir. Çünkü zamanla kapitalist bunu kendisi yapacaktır. Ve kredi, taksit vb araçlarla her şeyi genç çiftlere bırakacak. Bu, yasal olarak istihdam ve konutun her zaman dengede olduğu anlamına gelir. Hükümet müdahale ettiğinde veya kapitalist tekelleştiğinde dengesi bozulur. Dolayısıyla devlet istifçilikle mücadele için müdahale ederse, toplum istihdam, üretim, konut, fiyat ve mal dengesine kavuşacaktır. Herhangi bir krizin genel formülü şundan türetilir: özel sektör hükümetle veya kayıtlı sektör ile kayıt dışı sektör çatışır. Ve krizin çözümü onları birleştirmek.
