نوشته های مشابه
بر خلاف تصور غرب گدایان، تبلیغات در شرق سابقه بسیار طولانی دارد! برای خود اصول و مبانی محکمی نیز تدوین نموده است. فقط یک فرق اساسی با تبلیغات غربی (پروپاگاندا) دارد: اینکه براساس فطرت بشری بنا شده، و عاری از دروغ و بزرگنمایی می باشد. مانند اینکه می گفتند: مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید. یعنی کیفیت کالا اصلی ترین وسیله تبلیغ کالا بود، بطوریکه مشتری را هنگام عبور به خود جلب می کرد. اما امروزه بجای کالای مورد عرضه، از جاذبه های غیر قابل عرضه! استفاده می کنند. یعنی از یک زن زیبا برای فروشندگی استفاده می کنند، تا مشتری به خاطر زیبایی زن جذب شود، نه بخاطر کالای عرضه شده. این یک اصل اساسی از ابتدا در ایران و تمدن ایرانی بوده است. مورد تایید اسلام هم می باشد. زیرا امری فطری و عاری از هرگونه تقلب است. استفاده ابزاری از روشهای دیگر جذب مشتری، به معنی بی کیفیت بودن کالا هم می باشد. بطور مثال بسته بندی زیبا و یا استفاده از یک: هنرپیشه معروف که شاید اصلا استفاده از ان کالا هم نداشته باشد. دومین اصل عدم اغراق است. گاهی دروغ گویی بعنوان ابزار تبلیغات استفاده می شود، ولی اعتبار ان کم است. مثلا به دروغ گفته شود: این روغن باعث رویش مو در سر می شود. تا هنگامیکه برای اولین بار باشد موثر است، ولی وقتی تعدادی فروخته شد و بی اثر بود، سری دوم قابل استفاده نیست. لذا این نوع تبلغات برای افراد یا کالاهایی است، که دوره گردی می کنند و به هر محل، بیش از یکبار نمی گذرند. اما کسانی که ثابت هستند، از روش اغراق یا مبالغه استفاده می کنند. و کیفیت کالا را بیش از انچه که هست معرفی می کنند، یا با روانشناسی مشتری، هرچه او دوست دارد می گویند. استفاده از پیشرفته ترین ابزار زمانه، و ابداع روش های نوین همیشه در دستور کار بوده است. لذا یک تجارت دائم و پایداری را برای منطقه شرق ایجاد کرده بود، که میتوان جاده ابریشم را مثال بارز آن دانست. بطور مثال جار زدن، هدیه دادن، و پخش اگهی ها، از این روش است. اینها هم از دواصل قبلی استفاده می کنند. یعنی از دروغ و بزرگنمایی جدا هستند. در واقع جنبه اطلاع رسانی و افزایش آگاهی را دارند. جار زدن به این معنی است که: شما خبر ندارید چنین کالایی در مغازه هست. اصل سوم حقیقت و بیان درست آن است. این امر در رسانه های عظیم هم قابل رصد است. تلویزیون و یا صدا وسیما، در تبلیغات بازرگانی باید اطلاع رسانی کند. آگاهی جامعه را بالا ببرد، توجه آنها را به توان های داخلی جلب کند. متاسفانه پرو پاگاندا یا همان تبلیغات غربی، برعکس این عمل می کنند. ابتدا حملات ناجوانمردانه بر علیه: توان محلی یا داخلی انجام می دهند، تا مردم از خرید آنها منصرف شوند. بعد در مورد کیفیت کالاهای خود دروغ می گویند، یا آنها را بزرگنمایی می کنند. در دویست سال گذشته کار تبلیغات بازرگانی غربی ها، همین روش بوده: می گفتند کالای ایرانی نخرید، بلکه کالای خارجی بخرید. لذا کسانی که فریب ین تبلیغات را می خوردند، مانند تقی زاده ها می گفتند: از نوک انگشت پا تا فرق سر باید ا ز اروپایی خرید کنیم. مخالفان خود را امل می نامیدند. امل همان ام البنین است، که به مسخره گفته می شد. در حالیکه مردم ایران پیشرفت غربی را نمی خواستند، نه اینکه بلد نبودند. می گفتند نه شیر شتر می خواهیم! نه دیدار غرب. اما آنها تبلیغ می کردند که ایرانی ها، لولهنگ هم نمی توانند بسازند. ترور فخری زاده این حقیقت را آشکار کرد که: اگر ایرانی ها بخواهند از فرنگی ها جلوتر می افتند. تعداد این دانشمندان کم نیست. جالب تر اینکه امریکا و اروپا، به مدد همین دانشمندان ایرانی رشد کردند!
Islamic principles and foundations of commercial advertising
Contrary to what western beggars think, propaganda in the East has a very long history! It has also developed strong principles and foundations for itself. There is only one fundamental difference with Western propaganda: that it is based on human nature, free from lies and exaggeration. As they said: Musk is to smell yourself, not to say Attar. That is, the quality of the goods was the main means of advertising the goods, so that it attracted the customer when passing. But today, instead of the goods offered, non-marketable attractions! use. That is, they use a beautiful woman to sell, so that the customer is attracted because of the woman’s beauty, not because of the goods offered. This has been a basic principle from the beginning in Iran and Iranian civilization. It is also approved by Islam. Because it is innate and free from any fraud. Using tools as another method of attracting customers also means that the product is of poor quality. For example, beautiful packaging or the use of a famous actor who may not have used that product at all. The second principle is not to exaggerate. Sometimes lying is used as a propaganda tool, but its credibility is low. For example, to lie: this oil causes hair growth on the head. It is effective as long as it is the first time, but when some are sold and ineffective, the second series can not be used. Therefore, this type of advertising is for people or goods, who travel and do not go to any place more than once. But those who are consistent use the method of exaggeration or exaggeration. And they introduce the quality of the product more than it is, or with the customer’s psychology, they say whatever he likes. Using the most advanced tools of the time, and inventing new methods has always been on the agenda. Therefore, it had created a permanent and stable trade for the eastern region, of which the Silk Road can be considered a clear example. For example, shouting, giving gifts, and distributing banners are some of these methods. These also use the previous two principles. That is, they are separate from lies and magnification. In fact, they have the aspect of informing and raising awareness. Screaming means: You do not know there is such a product in the shop. The third principle is truth and its correct expression. This can also be seen in the mass media. Television or radio and television must provide information in commercial advertisements. Raise public awareness, draw their attention to internal capabilities. Unfortunately, Peru Paganda, or Western propaganda, does the opposite. First, they carry out cowardly attacks against: local or domestic power, so that people stop buying them. Then they lie about the quality of their goods, or exaggerate them. In the last two hundred years, the work of Western commercial propaganda has been the same: they said do not buy Iranian goods, but buy foreign goods. Therefore, those who were deceived by these advertisements, like the Taghizadehs, said: From the tip of the toe to the scalp, we must buy from Europe. Their opponents called themselves Amal. Amal is the same as Umm al-Banun, which was called ridiculous. While the Iranian people did not want Western progress, not that they did not know. They said no, we want camel milk! Not meeting the West. But they propagandized that the Iranians could not make pipes either. Fakhrizadeh’s assassination revealed the fact that: if the Iranians want, they will fall ahead of the French. The number of these scientists is not small. More interestingly, America and Europe grew with the help of these Iranian scientists!
المبادئ الإسلامیه وأسس الإعلان التجاری
على عکس ما یعتقده المتسولون الغربیون ، فإن الدعایه فی الشرق لها تاریخ طویل جدًا! کما أنها طورت مبادئ وأسس قویه لنفسها. لا یوجد سوى اختلاف جوهری واحد مع الدعایه الغربیه: أنها قائمه على الطبیعه البشریه ، خالیه من الأکاذیب والمبالغه. کما قالوا: المسک أن تشتم نفسک ، لا أن تقول العطار. أی أن جوده البضاعه کانت الوسیله الرئیسیه للإعلان عن البضائع ، بحیث اجتذبت العمیل عند المرور. لکن الیوم ، بدلاً من السلع المعروضه ، عوامل جذب غیر قابله للتسویق! استعمال. أی أنهم یستعینون بالمرأه الجمیله للبیع ، بحیث ینجذب الزبون لجمال المرأه ، ولیس بسبب البضائع المعروضه. کان هذا مبدأً أساسیاً منذ البدایه فی إیران والحضاره الإیرانیه. کما وافق علیه الإسلام. لأنها فطریه وخالیه من أی احتیال. استخدام الأدوات کطریقه أخرى لجذب العملاء یعنی أیضًا أن المنتج ذو جوده ردیئه. على سبیل المثال ، تغلیف جمیل أو استخدام ممثل مشهور ربما لم یستخدم هذا المنتج على الإطلاق. المبدأ الثانی هو عدم المبالغه. یستخدم الکذب أحیانًا کأداه دعایه ، لکن مصداقیته منخفضه. على سبیل المثال ، للکذب: هذا الزیت یسبب نمو الشعر على الرأس. إنها فعاله طالما أنها المره الأولى ، ولکن عندما یتم بیع بعضها وغیر فعاله ، لا یمکن استخدام السلسله الثانیه. لذلک فإن هذا النوع من الإعلانات مخصص للأشخاص أو البضائع الذین یسافرون ولا یذهبون إلى أی مکان أکثر من مره. لکن المتسقین یستخدمون أسلوب المبالغه أو المبالغه. وهم یقدمون جوده المنتج أکثر مما هی علیه ، أو حسب نفسیه العمیل ، یقولون ما یحبه. کان استخدام أکثر الأدوات تقدمًا فی ذلک الوقت ، وابتکار طرق جدیده دائمًا على جدول الأعمال. لذلک ، فقد أوجدت تجاره دائمه ومستقره للمنطقه الشرقیه ، یمکن اعتبار طریق الحریر مثالاً واضحًا لها. على سبیل المثال ، الصراخ وتقدیم الهدایا وتوزیع اللافتات هی بعض هذه الأسالیب. تستخدم هذه أیضًا المبدأین السابقین. أی أنها منفصله عن الأکاذیب والتعظیم. فی الواقع ، لدیهم جانب الإعلام ورفع الوعی. الصراخ یعنی: لا تعلم بوجود مثل هذا المنتج فی المحل. المبدأ الثالث هو الحق وصحیح التعبیر. یمکن ملاحظه ذلک أیضًا فی وسائل الإعلام. یجب أن یوفر التلفزیون أو الرادیو والتلفزیون المعلومات فی الإعلانات التجاریه. إذکاء الوعی العام ولفت الانتباه إلى القدرات الداخلیه. لسوء الحظ ، فإن بیرو باغاندا ، أو الدعایه الغربیه ، تفعل العکس. أولاً ، ینفذون هجمات جبانه ضد: السلطه المحلیه أو المحلیه ، حتى یتوقف الناس عن شرائها. ثم یکذبون بشأن جوده بضائعهم أو یبالغون فیها. فی المائتی عام الماضیه ، کان عمل الدعایه التجاریه الغربیه هو نفسه: قالوا لا تشتری البضائع الإیرانیه ، بل تشتری البضائع الأجنبیه. لذلک فإن الذین خدعتهم هذه الدعایه ، مثل التقی زاده ، قالوا: یجب أن نشتری من أوروبا من طرف إصبع القدم إلى أخمص قدمها. أطلق خصومهم على أنفسهم أمل. أمل هی نفسها أم البنین التی کانت تسمى سخیفه. بینما الشعب الإیرانی لا یرید التقدم الغربی ، لا یعنی ذلک أنهم لا یعرفون. قالوا لا نرید حلیب الإبل! لا تقابل الغرب. لکنهم دعوا إلى أن الإیرانیین لا یستطیعون صنع الأنابیب أیضًا. کشف اغتیال فخری زاده حقیقه أنه إذا أراد الإیرانیون فسوف یتقدمون على الفرنسیین. عدد هؤلاء العلماء لیس صغیرا. والأکثر إثاره للاهتمام أن أمریکا وأوروبا نمتا بمساعده هؤلاء العلماء الإیرانیین!
Principes islamiques et fondements de la publicité commerciale
Contrairement à ce que pensent les mendiants occidentaux, la propagande en Orient a une très longue histoire! Il a également développé des principes et des bases solides pour lui-même. Il n’y a qu’une seule différence fondamentale avec la propagande occidentale: qu’elle est basée sur la nature humaine, libre de mensonges et d’exagérations. Comme ils l’ont dit: le musc, c’est se sentir soi-même, pour ne pas dire Attar. Autrement dit, la qualité des marchandises était le principal moyen de publicité des marchandises, de sorte qu’elle attirait le client lors du passage. Mais aujourd’hui, au lieu des biens proposés, des attractions non commercialisables! utilisation. Autrement dit, ils utilisent une belle femme pour vendre, de sorte que le client est attiré à cause de la beauté de la femme, pas à cause des produits proposés. Cela a été un principe de base depuis le début en Iran et dans la civilisation iranienne. Il est également approuvé par l’Islam. Parce qu’il est inné et exempt de toute fraude. Utiliser des outils comme autre méthode pour attirer les clients signifie également que le produit est de mauvaise qualité. Par exemple, un bel emballage ou l’utilisation d’un acteur célèbre qui n’a peut-être pas du tout utilisé ce produit. Le deuxième principe est de ne pas exagérer. Le mensonge est parfois utilisé comme outil de propagande, mais sa crédibilité est faible. Par exemple, mentir: cette huile provoque la croissance des cheveux sur la tête. Il est efficace tant que c’est la première fois, mais lorsque certains sont vendus et inefficaces, la deuxième série ne peut pas être utilisée. Par conséquent, ce type de publicité s’adresse aux personnes ou aux biens, qui voyagent et ne se rendent pas plus d’une fois dans un endroit. Mais ceux qui sont cohérents utilisent la méthode de l’exagération ou de l’exagération. Et ils introduisent la qualité du produit plus qu’elle ne l’est, ou avec la psychologie du client, ils disent ce qu’il veut. Utiliser les outils les plus avancés de l’époque et inventer de nouvelles méthodes a toujours été à l’ordre du jour. Par conséquent, il avait créé un commerce permanent et stable pour la région orientale, dont la Route de la Soie peut être considérée comme un exemple clair. Par exemple, crier, offrir des cadeaux et distribuer des banderoles font partie de ces méthodes. Ceux-ci utilisent également les deux principes précédents. Autrement dit, ils sont séparés des mensonges et des grossissements. En fait, ils ont l’aspect d’information et de sensibilisation. Crier signifie: vous ne savez pas qu’il existe un tel produit dans la boutique. Le troisième principe est la vérité et son expression correcte. Cela peut également être vu dans les médias de masse. La télévision ou la radio et la télévision doivent fournir des informations dans les publicités commerciales. Sensibiliser le public, attirer son attention sur les capacités internes. Malheureusement, Peru Paganda, ou propagande occidentale, fait le contraire. Premièrement, ils mènent des attaques lâches contre: le pouvoir local ou domestique, pour que les gens arrêtent de les acheter. Ensuite, ils mentent sur la qualité de leurs produits ou les exagèrent. Au cours des deux cents dernières années, le travail de propagande commerciale occidentale a été le même: ils ont dit de ne pas acheter de produits iraniens, mais d’acheter des produits étrangers. Par conséquent, ceux qui ont été trompés par cette propagande, comme les Taghizadehs, ont dit: Nous devons acheter en Europe du bout des pieds au cuir chevelu. Leurs adversaires s’appelaient Amal. Amal est la même que Umm al-Banun, qui a été qualifiée de ridicule. Si le peuple iranien ne voulait pas du progrès occidental, non pas qu’il ne le sache pas. Ils ont dit non, nous voulons du lait de chamelle! Ne pas rencontrer l’Occident. Mais ils ont fait la propagande que les Iraniens ne pouvaient pas non plus fabriquer de tuyaux. L’assassinat de Fakhrizadeh a révélé le fait que: si les Iraniens le veulent, ils devanceront les Français. Le nombre de ces scientifiques n’est pas limité. Plus intéressant encore, l’Amérique et l’Europe se sont développées avec l’aide de ces scientifiques iraniens!
