پاسخ) این “پهلوی”، ماجرا دارد. اینها ایلیاتی و از ایل پالانی در منطقه #سوادکوه بودند. در واقع، رضا پالانی بود. خود او تا وقتی انگلیسیها او را بالا آوردند، اصلا کلمه پهلوی را نشنیده و معنای آن را نمیدانسته است.
کلمه “پهلوی” را از سفیر #انگلیس و از آلمانیها، و هر یک به دلیلی، شنیده و این نام فامیلی، پیشنهاد آنها بوده است. سفیر آلمان در خاطراتش نوشته هرتسفلد در ایران روزی با رضا شاه، از “پهلوی” می گوید. او میپرسد: پهلوی چیست و چه معنایی دارد؟ برایش توضیح میدهند که پهلوی، زبان فارسی قدیم قبل از فارسی دری بوده و بعدها به ساکنان #خراسان به همین دلیل، “پهلوی” هم اطلاق شده، اما اینجا یک شباهت صوری و لفظی بهانهای شد که از پالانی به پهلوانی و به پهلوی، نقل و انتقال صورت بگیرد.
جالب است که بعدها #آلمان هیتلری برای جذب رضاخان از اردوگاه انگلیس به اردوگاه آلمان، مقوله نژاد آریایی را با این رویکرد، مطرح کرد که مثلا با آلمان ها از یک نژادید و متحد شوید که البته ریشه علمی و تاریخی ندارد. خود آلمانها هم در واقع، قبول نداشتند که ایرانیان هم از نژاد آریایی باشند. #هیتلر ازدواج آلمانیهای خالص! را با اقوام و نژادهای متعدد ازجمله ایرانیان هم، ممنوع کرده بود بنابراین طرح نژاد آریایی، در یک دوره، محمل تبلیغاتی جهت نفوذ نازیها در ایران و در رقابت با انگلستان شد اما در پروژه اصلی، کار، کار انگلیسیها بود که بویژه درسالهای پس از کودتا به بحث “آریایی و پهلوی” و… از منظر دیگری و در جهت ایدئولوژی سازی برای رژیم کودتا و اسلام ستیزی و قطع رابطه مردم ایران با فرهنگ قرآنی و زبان #عربی با پوشش گفتمان “ایران باستانی” دامن زدند. مهم این بود که “رضاخان پالانی”، ناگهان “رضاشاه پهلوی” شد. در هر صورت، طرح “ایران باستان” و نامگذاری “پهلوی”، ازسوی سفارتهای غربی و مستشرقین مستعمراتی و کاملا سیاسی، طراحی شد. حتی وقتی هنگام صدور شناسنامه معلوم شد قبلا شخص دیگری این فامیل را انتخاب کرده و بنام محمود پهلوی، ثبت شده،رضاخان دستور داد نام این شخص باید تغییر کند و محمود پهلوی، تبدیل به محمود محمود شد که ظاهرا کارمند دولت بوده و جایی خواندم بیربط با آن محمود محمود رمان نویس نیست.
یعنی نامهای پالانی، پهلوانی، پهلونژاد، همه سیاسی و مورد حساسیت و کنترل حکومتی قرار گرفت زیرا تبدیل “پالانی” به “پهلوی”، جزئی از پروژهی “ایدئولوژیسازی”انگلیس برای تئوریزه کردن “سلطنت جدید”، و لازم بود یک “نسب نامه”ی دروغین با جعل تاریخی دست و پا شود. استاد رحیم پور