نوشته های مشابه
متاسفانه بحث انحرافی بزرگی در طول این مدت به راه افتاده که: سعی دارند پزشکی را تجاری سازی کنند! البته اصولا تجاری سازی علم ممنوع است: زیرا همان داستان علم بهتر است یا ثروت. که می گویند علم هم یاد بگیریم تا به ثروت برسیم. در اینجا یک مغلطه شیطانی وجود دارد: و آن اینکه ابزار را هدف قرار می دهد. یعنی علم به انسان قدرت و ثروت می دهد. ولی ثروت نباید هدف علم باشد. هدف از علم باید شناخت خدا، و ذوب در مشیت او باشد (أول العلم معرفه الجبار و آخر العلم تفویض الأمر إلیه) زیرا خداوند می فرماید: من شما را خلق کردم تا مرا عبادت کنید! (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ) یعنی نفرمود که من شما را خلق کردم که: برای خودتان ثروت و قدرت درست کنید. برعکس فرمود: انسان اگر ثروتمند شود طغیان می کند( إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَىٰ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى) پس تحصیل ثروت و قدرت آن هم از طریق علم امری نامشروع و ضد الهی است. حال چرا می فرماید امر را به خدا واگذار کنیم؟ چون فرمود: غصه نان و نام را نخورید که روزی شما در آسمان ها است. و من خدا متکفل روزی شما هستم. پس معنی تجاری سازی این است که: ما علم را که موهبت آسمانی و هدیه الهی است، زمینی کنیم و برای خود: ابزار قدرت و ثروت بسازیم. طبیعی است که نتیجه چنین علمی می شود: بمب اتم و انفجار ناکازاکی. و نتیجه چنین پزشکی هم می شود: داروهای فایزر آمریکایی و واکسن انگلیسی. بنا براین اول باید بین علم اسلامی و غیر اسلامی تفاوت قائل شویم و بعد بین شقه ها و مشتق های ان اعم از علوم طبیعی و علوم انسانی بحث نماییم. علم به ما هو علم نداریم. علم جهت دارد. یک جهت آن دنیایی و مادی است و جهت دیگر ان آسمانی و الهی. علم مادی می خواهد عرش را به فرش تبدیل کند! و علم الهی می خواهد فرش را به عرش ببرد. خاک را کیمیا کند و انسان از عالم ناسوت به عالم لاهوت سیر کند. این دو علم در طول زمان در موازات یکدیگر حرکت کردند. معلم اولی خدا و پیامبران بودند و معلم دومی شیطان و دانشمندان شیطان پرست.گفته های حضرت ابراهیم تبدیل به سفسطه های ارسطویی شد. جنانکه مولانا می فرماید: پای استدلالیون چوبی بود! پای چوبی سخت بی تمکین بود. فلسفه که اساس آن استدلال است و از عقل به نقل می رسد فلسفه باطلی است. و باید که از نقل به عقل برسد. یعنی هرانچه از خدا شنید، براساس آن استدلال کند. برهان همه دانشمندان باید ایات قرانی باشد. نه آنکه کافر شود! قران را کنار بگذارد و یکبار بدون دین، قران را بخواند و تعقل کند تا به قران برسد. زیرا راه دوم بی نتیجه است. کسی که به عقل تکیه کند: به همه چیز می رسد یکی از انها: ممکن است قران باشد. ولی از قران شروع کند حتما به عقل می رسد: زیرا قران می فرماید (افلا تعقلون؟) آیا از عقل استفاده نمی کنید. به همین سبب هم میتوان گفت: ثروت و اقتدار و اشتهار و حتی شهوت، محصول تعقل است نه تاله. یعنی اگر ما با عقل خود به تنهایی، تصمیم بگیریم طبیعی است که نفس خود را مقدم می داریم! خواسته نفس ما چیزی جز ثروت و قدرت نیست: عقل هیچگاه خود را تسلیم بی چیزی یا بی شهرتی نمی کند. در حالیکه خداوند بشر را به بی چیزی(فقر) امتحان می کند.( وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ) یعنی دانشمندان مومن به فقر امتحان می شوند. و آنها اگر فقر را فرو گذارند، و به ثروت روی آورند، در امتحان الهی شکست خورده اند.زیرا خواهش های نفسانی بر انها پیروز شده. از فقر شکایت کردن هزاران دلیل عقلی دارد! زن و بچه انسان و دوستان باعث می شوند: دانشمند به ثروت روی اورد، تا ثابت کند علم خوب است و نفعی برای انها داشته است.
Medical commercialization prohibited!
Unfortunately, a big deviant debate has been going on during this time: they are trying to commercialize medicine! Of course, commercialization of science is forbidden in principle: because the same story of science is better or wealth. They say that we should also learn science in order to achieve wealth. There is an evil fallacy here: that it targets the tool. That is, science gives man power and wealth. But wealth should not be the goal of science. The goal of knowledge should be to know God, and to melt in His providence () because God says: I created you to worship Me! () Does not mean that I created you to: Make wealth and power for yourself. On the contrary, he said: If a person becomes rich, he will rebel (), so acquiring wealth and power through science is also illegitimate and anti-divine. Now why does he say to leave the matter to God? Because he said: Do not grieve for the bread and the name that one day you are in the heavens. And I am the God of your day. So the meaning of commercialization is: we make science earthly, which is a heavenly gift and a divine gift, and make for ourselves: a tool of power and wealth. Naturally, the result is such a science: the atomic bomb and the Nagasaki explosion. And the result of such medicine: American Pfizer drugs and English vaccines. Therefore, we must first distinguish between Islamic and non-Islamic science, and then discuss its divisions and derivatives, including the natural sciences and the humanities. We do not know science. Science has a direction. One direction is worldly and material and the other direction is heavenly and divine. Material science wants to turn the throne into a carpet! And divine knowledge wants to take the carpet to the throne. Alchemize the soil and let man travel from the world of impurity to the world of divinity. The two sciences moved parallel to each other over time. The first teacher was God and the prophets, and the second teacher was Satan and the satanic scientists. The words of Abraham became Aristotelian sophistry. Rumi says: The foot of the argument was wooden! The hard wooden foot was disobedient. Philosophy based on reason and quoted from reason is a false philosophy. And it must reach the intellect from the narration. That is, to argue based on everything he hears from God. The argument of all scientists must be Qur’anic verses. Not to become an infidel! Put aside the Qur’an and read the Qur’an once and without reason and reason to reach the Qur’an. Because the second way is fruitless. One who relies on reason: achieves everything One of them: It may be the Qur’an. But starting from the Qur’an, it will surely reach the intellect: because the Qur’an says () Do you not use the intellect? For this reason, it can be said: wealth, power, fame and even lust are the product of reason, not waste. That is, if we decide with our intellect alone, it is natural that we put our souls first! The desire of our souls is nothing but wealth and power: the intellect never surrenders itself to nothingness or fame. While God tests mankind for nothing (poverty). That is, scientists who believe in poverty are tested. And if they give up poverty and turn to wealth, they have failed the divine test, because the desires of the flesh have overcome them. There are thousands of rational reasons to complain about poverty! The wife and children of man and friends cause: The scientist turned to wealth, to prove that science is good and has benefited them.
تسویق الأدویه ممنوع!
لسوء الحظ ، کان هناک نقاش منحرف کبیر یدور خلال هذا الوقت: إنهم یحاولون تسویق الطب! بطبیعه الحال ، فإن تسویق العلم ممنوع من حیث المبدأ: لأن نفس قصه العلم أفضل أو الثروه. یقولون أننا یجب أن نتعلم العلوم أیضًا من أجل تحقیق الثروه. هناک مغالطه شریره هنا: أنها تستهدف الأداه. أی أن العلم یمنح الإنسان القوه والثروه. لکن الثروه لا ینبغی أن تکون هدف العلم. یجب أن یکون هدف المعرفه معرفه الله ، والذوبان فی عنایته () لأن الله یقول: لقد خلقتکم لتعبدونی! () لا یعنی أننی خلقت لک: اصنع الثروه والسلطه لنفسک. على العکس من ذلک ، قال: إذا ثری الإنسان یتمرد () ، وبالتالی فإن اکتساب الثروه والسلطه بالعلم هو أیضًا غیر شرعی وضد الإله. والآن لماذا یقول ترک الأمر لله؟ لأنه قال: لا تحزن على الخبز وعلى اسم أن یوم ما فی السماء. وانا اله یومک. لذا فإن معنى التسویق هو: إننا نجعل العلم أرضیًا ، وهو هدیه سماویه وعطیه إلهیه ، ونصنع لأنفسنا: أداه للقوه والثروه. وبطبیعه الحال ، فإن النتیجه علم: القنبله الذریه وانفجار ناغازاکی. ونتیجه هذا الدواء: أدویه فایزر الأمریکیه ولقاحات إنجلیزیه. لذلک یجب أولاً التمییز بین العلم الإسلامی وغیر الإسلامی ، ثم مناقشه أقسامه ومشتقاته ، بما فی ذلک العلوم الطبیعیه والعلوم الإنسانیه. نحن لا نعرف العلم. العلم له اتجاه. اتجاه واحد دنیوی ومادی والاتجاه الآخر سماوی وإلهی. علم المواد یرید أن یحول العرش إلى سجاده! والمعرفه الإلهیه ترید أن تأخذ السجاده إلى العرش. خُلِق التربه ودع الإنسان یسافر من عالم النجاسه إلى عالم الألوهیه. انتقل العلمان بالتوازی مع بعضهما البعض بمرور الوقت. المعلم الأول کان الله والأنبیاء ، والمعلم الثانی هو الشیطان وعلماء الشیاطین ، وأصبحت کلمات إبراهیم سفسطه أرسطیه. یقول الرومی: إن قدم الحجه خشبیه! کانت القدم الخشبیه الصلبه غیر مطیعه. الفلسفه المبنیه على العقل والمقتبسه من العقل فلسفه خاطئه. ویجب أن یصل العقل من السرد. أی أن یجادل بناءً على کل ما یسمعه من الله. یجب أن تکون حجه جمیع العلماء آیات قرآنیه. لا تصیر کافرا! ضع القرآن جانباً واقرأ القرآن مره واحده وبدون سبب وسبب للوصول إلى القرآن. لأن الطریقه الثانیه غیر مثمره. من یعتمد على العقل: یحقق کل شیء. واحد منهم: قد یکون القرآن. ولکن انطلاقا من القرآن سیصل بالتأکید إلى العقل: لأن القرآن یقول () ألا تستخدم العقل؟ لهذا السبب یمکن القول: الثروه والسلطه والشهره وحتى الشهوه هی نتاج العقل ولیس الهدر. أی ، إذا قررنا بعقلنا وحده ، فمن الطبیعی أن نضع أرواحنا أولاً! إن رغبه أرواحنا ما هی إلا الثروه والسلطه: العقل لا یسلم نفسه أبدًا إلى العدم أو الشهره. بینما الله یختبر الجنس البشری من أجل لا شیء (فقر) ، أی العلماء الذین یؤمنون بالفقر یتم اختبارهم. وإذا تخلوا عن الفقر ولجأوا إلى الغنى ، فإنهم فشلوا فی الاختبار الإلهی ، لأن شهوات الجسد قد تغلبت علیهم. هناک آلاف الأسباب العقلانیه للشکوى من الفقر! زوجه وأولاد الرجل والأصدقاء السبب: لجأ العالم إلى الثروه ، لیثبت أن العلم خیر ونفعهم.
Commercialisation médicale interdite!
Malheureusement, un grand débat déviant a eu lieu pendant cette période: ils essaient de commercialiser la médecine! Bien sûr, la commercialisation de la science est interdite en principe: parce que la même histoire de la science est meilleure ou la richesse. Ils disent que nous devrions également apprendre la science afin de devenir riche. Il y a une erreur maléfique ici: qu’il cible l’outil. Autrement dit, la science donne à l’homme puissance et richesse. Mais la richesse ne doit pas être le but de la science. Le but de la connaissance devrait être de connaître Dieu et de se fondre dans Sa providence () parce que Dieu dit: Je vous ai créé pour M’adorer! () Cela ne veut pas dire que je vous ai créé pour: faire de la richesse et du pouvoir pour vous-même. Au contraire, il a dit: Si une personne devient riche, elle se rebellera (), donc acquérir la richesse et le pouvoir par la science est également illégitime et anti-divin. Maintenant, pourquoi dit-il de laisser la question à Dieu? Parce qu’il a dit: Ne vous affligez pas pour le pain et le nom qui un jour est dans les cieux. Et je suis le Dieu de votre temps. Le sens de la commercialisation est donc: nous faisons de la science une science terrestre, qui est un don céleste et un don divin, et nous faisons pour nous-mêmes: un outil de puissance et de richesse. Naturellement, le résultat est une telle science: la bombe atomique et l’explosion de Nagasaki. Et le résultat d’une telle médecine: les médicaments américains Pfizer et les vaccins anglais. Par conséquent, nous devons d’abord faire la distinction entre la science islamique et non islamique, puis discuter de ses divisions et de ses dérivés, y compris les sciences naturelles et les sciences humaines. Nous ne connaissons pas la science. La science a une direction. Une direction est mondaine et matérielle et l’autre direction est céleste et divine. La science des matériaux veut transformer le trône en tapis! Et la connaissance divine veut amener le tapis sur le trône. Alchimisez le sol et laissez l’homme voyager du monde de l’impureté au monde de la divinité. Les deux sciences se sont déplacées parallèlement l’une à l’autre au fil du temps. Le premier enseignant était Dieu et les prophètes, et le second était Satan et les scientifiques sataniques.Les paroles d’Abraham devinrent la sophistique aristotélicienne. Rumi dit: Le pied de l’argument était en bois! Le pied de bois dur était désobéissant. La philosophie basée sur la raison et citée d’après la raison est une fausse philosophie. Et il doit atteindre l’intellect à partir de la narration. Autrement dit, argumenter sur la base de tout ce qu’il entend de Dieu. L’argument de tous les scientifiques doit être des versets coraniques. Ne pas devenir un infidèle! Mettez de côté le Coran et lisez le Coran une fois et sans raison ni raison pour atteindre le Coran. Parce que la deuxième voie est infructueuse. Celui qui se fie à la raison: accomplit tout L’un d’eux: c’est peut-être le Coran. Mais à partir du Coran, il atteindra sûrement l’intellect: parce que le Coran dit () N’utilisez-vous pas l’intellect? Pour cette raison, on peut dire: la richesse, le pouvoir, la renommée et même la luxure sont le produit de la raison et non du gaspillage. Autrement dit, si nous décidons avec notre seul intellect, il est naturel que nous accordions la priorité à notre âme! Le désir de nos âmes n’est rien d’autre que richesse et pouvoir: l’intellect ne s’abandonne jamais au néant ou à la renommée. Alors que Dieu teste l’humanité pour rien (la pauvreté), c’est-à-dire que les scientifiques qui croient en la pauvreté sont testés. Et s’ils abandonnent la pauvreté et se tournent vers la richesse, ils ont échoué au test divin, parce que les désirs de la chair les ont vaincus. Il y a des milliers de raisons rationnelles de se plaindre de la pauvreté! La femme et les enfants de l’homme et des amis provoquent: Le scientifique s’est tourné vers la richesse, pour prouver que la science est bonne et leur a été bénéfique.
