نوشته های مشابه
قدرت مانند دیگر علوم انسانی دارای تفاوت های بنیادی با علوم غربی است. علوم غربی قدرت را برمبنای ترس می داند(کوارسیو) و همه سهم بودجه را در نظامی متمرکز می کند! اما در اسلام بر پایه رحمت و جهانی بودن است، که ماموریت پیامبر هم اعلام می شود:( و ما ارسلناک الا رحمتا للعالمین). به قدری رحمت مهم است که محبت و عشق را در جات آن دانسته اند. از نظر و مشیت الهی، رحمت باعث نزدیکی به خدا، غضب به معنی دوری از خدا است. یعنی اینکه براساس عشق و محبت جهان گسترش می یابد، و انسانها بر همه جهان مسلط می شوند. ولی بر اثر ترس یا غضب، از هم دور شده و نابود می شوند. همه تمدن های بشری، تا موقعی که خود را دوست مردم، و خواهان جذب آنها می دانتند رشد کردند. ولی هنگامیکه به زور و ستم متوسل شدند، از بین رفتند. که فرموده اند( العدل اساس الملک) یعنی رعایت عدالت اساس حکمروایی است. اهداف قدرت هم تفاوت می کند. در غرب اهداف قدرت بدست آوردن سود شخصی، و منافع فردی است و اگر منتقدانی هم داشته، از منافع گروهی بالا تر نرفته. اما در اسلام علاوه بر مزد وپاداش، درجه بالاتری بنام بهره مندی از همه امکانات برای همه اجزا بشری است.(فمن یعمل مثقال ذزه) یعنی خداوند نه تنها برای بشر، دستمزد تعیین کرده و پرداخت می کند:(لیس للانسان الا ماسعی) بلکه به او امکانات و پاداش بیشتری در بهشت می دهد. در درجات بالاتر انسان را به صفت: خلاق نیز منصوب می کند. یعنی از چیزی که نیست، آن را مطابق دلخواه خود خلق میکند.(و لحم طیر مما یشتهون) همه اینها، در صورتی است که دو رکن اساسی قدرتمندی رعایت شود: (الذین ان مکنا فی الارض اقاموالصلات و اتوالزکات) و آن دو رکن تئوری فرهنگی و اقتصادی است. باید که نماز را برپا دارند، و زکات را بر قرار کنند. چرا می فرماید نماز را برپا دارند؟ زیرا که اگر همه انسان ها برای نماز قیام کنند، به این معنی است که: از طلوع فجر رویشی از انسانها آغاز می شود(موج مکزیکی مانند از زنجیره انسانی): همه برخاسته و به سوی قبله نماز می خوانند. و این در ۲۴ ساعت همه مدارات زمین را پر می کند. منحنی خواب انسان هم به صورت زیگزاکی است: یعنی وقتی از خواب فجر بیدار شد، بعد از نماز نمی خوابد تا نزدیک ظهر، مدتی بخواب قیلوله رفته، سپس برای نماز ظهر بپا می خیزد. بعد از ادای نماز ظهر و صرف نهار، مدت کوتاهی استراحت کند. برای فعالیت و نماز عصر برمی خیزد، باغروب افتاب نماز مغرب او آغاز و صرف شام است. بعد از نماز عشا باید بخوابد. درنیمه های شب هم به تناوب، برای نماز شب بیدار شود. این یعنی رویش گیاه مانند انسانها در سطح کره زمین، با مرکزیت مکه و در تمام ساعات روز. در مورد زکات نیز از فعل مشارکت استفده شده: یعنی زکات را بپردازند(دوطرفه) ثروتمندان به دولت بپردازند و دولت به فقرا بپردازد. تا سیستم مالی و بازرگانی، یا همان ارتباطات انسانی شکل بگیرد. در واقع قدرت الهی در ارتباط دائم با خدا و مردم شکل می گیرد. هرچه قدر انسان از خدا بترسد و دستورات او را اجرا کند، در بین مردم بانفوذ تر و با قدرت بیشتری خواهد بود. در این زمینه میتوان به تفاوت انبیا با رهبران غیر مذهبی اشاره کرد: رهبران غیرمذهبی که براساس ترساندن مردم قدرتمند شدند بعد از مرگ از یاد می روند. اما رهبران الهی نفوذ و قدرتشان دائما رو به افزایش است و بعد از مرگ هم ادامه دارد. چرا که رهبران غیر الهی از مردم می ترسند و مردم را هم از خود می ترسانند! ولی رهبران الهی مردم را دوست دارند،و با دشمنان مردم که: رهبران غیر دینی هستند مبارزه می کنند: فقط چون از خدا می ترسند. نه از مردم.
Fundamentals of Power in Islam
Power, like other humanities, is fundamentally different from the Western sciences. Western science considers power based on fear (quartz) and concentrates all the share of the budget in the military! But in Islam, it is based on mercy and universality, which is also the mission of the Prophet: (And we are sent except mercy to the worlds). Mercy is so important that they have known love and affection in its places. According to divine providence, mercy brings one closer to God, anger means distance from God. It means that the world expands on the basis of love and affection, and human beings dominate the whole world. But due to fear or anger, they are separated and destroyed. All human civilizations grew as long as they loved the people and wanted to attract them. But when they resorted to force, they perished. As they have said (justice is the basis of kingship) means observing justice is the basis of governance. The goals of power are also different. In the West, the goals of power are personal gain, and individual interests, and if there are critics, they are not higher than group interests. But in Islam, in addition to wages and rewards, there is a higher degree called the enjoyment of all facilities for all human components. It gives him more opportunities and rewards in heaven. In higher degrees, he also appoints human beings as creative. That is, from what it is not, it creates it according to its own desire. (And the taste of the bird is like it). It is cultural and economic. They should perform the prayer, and establish the zakat. Why does he say that they perform prayers? Because if all human beings stand up for prayer, it means that: From the dawn of dawn, a growth of human beings begins (Mexican wave like from a human chain): Everyone rises and prays towards the qibla. And this fills all the orbits of the earth in 24 hours. The sleep curve of a person is also zigzag: that is, when he wakes up from the dawn, he does not sleep after the prayer until near noon, he sleeps for a while, then he gets up for the noon prayer. After the noon prayer and lunch, rest for a short time. He gets up for evening activities and prayers. He should sleep after Isha prayer. In the middle of the night, wake up alternately for night prayers. This means that plants grow like humans on the surface of the earth, centered in Mecca, at all hours of the day. In the case of zakat, the verb participatory is also used: that is, zakat is paid (bilaterally) by the rich to the government and the government pays to the poor. To form a financial and commercial system, or human relations. In fact, divine power is formed in constant communication with God and people. The more man fears God and obeys His commands, the more influential and powerful he will be among the people. In this regard, we can point out the difference between prophets and non-religious leaders: non-religious leaders who became powerful based on intimidation of the people will be forgotten after death. But the influence and power of divine leaders is constantly increasing and continues after death. Because non-divine leaders are afraid of the people and they are scaring the people too! But divine leaders love the people, and fight the enemies of the people who are: non-religious leaders: only because they fear God. Not from the people.
أصول القوه فی الإسلام
تختلف القوه ، مثل العلوم الإنسانیه الأخرى ، اختلافًا جوهریًا عن العلوم الغربیه. العلم الغربی یعتبر القوه على أساس الخوف (الکوارتز) ویرکز کل نصیب من المیزانیه فی الجیش! أما فی الإسلام فهی مبنیه على الرحمه والشمولیه ، وهی أیضًا مهمه الرسول: (وَإِلاَّ نَرْسَلُنَا إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ) الرحمه مهمه لدرجه أنهم عرفوا الحب والموده فی أماکنها. وفقًا للعنایه الإلهیه ، فإن الرحمه تقرب الإنسان من الله ، والغضب یعنی الابتعاد عن الله. وهذا یعنی أن العالم یتسع على أساس الحب والعاطفه ، والبشر یسیطرون على العالم کله. لکن بسبب الخوف أو الغضب ، یتم فصلهم وتدمیرهم. نمت جمیع الحضارات البشریه طالما أحبوا الناس وأرادوا جذبهم. لکن عندما لجأوا إلى القوه هلکوا. کما قالوا (العدل أساس الملک) معناه أن إحقاق العدل هو أساس الحکم. أهداف القوه مختلفه أیضًا. فی الغرب ، أهداف القوه هی المکسب الشخصی والمصالح الفردیه ، وإذا کان هناک نقاد ، فهی لیست أعلى من مصالح المجموعه. لکن فی الإسلام ، بالإضافه إلى الأجور والمکافآت ، هناک درجه أعلى تسمى التمتع بجمیع المرافق لجمیع مکونات الإنسان. یمنحه المزید من الفرص والمکافآت فی الجنه. فی الدرجات العلیا ، یعیّن أیضًا البشر على أنهم مبدعون. أی ، مما هو لیس کذلک ، فإنها تخلقه وفقًا لرغبتها الخاصه. إنه ثقافی واقتصادی. ویؤدون الصلاه ویؤدون الزکاه. لماذا یقول أنهم یصلون؟ لأنه إذا وقف جمیع البشر للصلاه ، فهذا یعنی أنه: من فجر الفجر ، یبدأ نمو الإنسان (موجه مکسیکیه مثل سلسله بشریه): الجمیع یرتفع ویصلی باتجاه القبله. وهذا یملأ جمیع مدارات الأرض خلال ۲۴ ساعه. کما أن منحنى نوم الإنسان متعرج: أی: إذا استیقظ من نوم الفجر لا ینام بعد الصلاه حتى قرب الظهر ، ینام فتره ، ثم یقوم لصلاه الظهر. بعد صلاه الظهر والغداء ، استریحی لفتره قصیره. یستیقظ فی المساء ویصلی ، وفی المساء تبدأ صلاه المغرب ویتغشى. ینام بعد صلاه العشاء. فی منتصف اللیل ، استیقظ بالتناوب لصلاه اللیل. وهذا یعنی أن النباتات تنمو مثل الإنسان على سطح الأرض ، متمرکزه فی مکه ، فی کل ساعات النهار. فی حاله الزکاه ، یتم استخدام الفعل التشارکی أیضًا: أی یدفع الغنی الزکاه (بشکل ثنائی) للأغنیاء وتدفع الحکومه للفقراء. لتکوین نظام مالی وتجاری ، أو علاقات إنسانیه. فی الواقع ، تتشکل القوه الإلهیه بالتواصل المستمر مع الله والناس. کلما خاف الإنسان من الله وأطاع أوامره ، زاد تأثیره وقوته بین الناس. فی هذا الصدد ، یمکننا أن نشیر إلى الفرق بین الأنبیاء والقاده غیر الدینیین: القاده غیر الدینیین الذین أصبحوا أقویاء بناءً على ترهیب الناس سوف یُنسى بعد الموت. لکن تأثیر وقوه القاده الإلهیین یتزایدان باستمرار ویستمران بعد الموت. لأن القاده غیر الإلهیین یخافون الناس ویخیفون الناس أیضًا! لکن القاده الإلهیون یحبون الناس ، ویقاتلون أعداء الناس: القاده غیر المتدینین: فقط لأنهم یخافون الله. لیس من الناس.
Fundamentos del poder en el Islam
El poder, como otras humanidades, es fundamentalmente diferente de las ciencias occidentales. ¡La ciencia occidental considera el poder basado en el miedo (cuarzo) y concentra toda la parte del presupuesto en el ejército! Pero en el Islam, se basa en la misericordia y la universalidad, que es también la misión del Profeta: (Y somos enviados excepto la misericordia a los mundos). La misericordia es tan importante que han conocido el amor y el afecto en sus lugares. Según la providencia divina, la misericordia acerca a Dios, la ira significa distanciarse de Dios. Significa que el mundo se expande sobre la base del amor y el afecto, y los seres humanos dominan el mundo entero. Pero debido al miedo o la ira, son separados y destruidos. Todas las civilizaciones humanas crecieron mientras amaban a las personas y querían atraerlas. Pero cuando recurrieron a la fuerza, perecieron. Como han dicho (la justicia es la base de la realeza) significa que observar la justicia es la base del gobierno. Los objetivos del poder también son diferentes. En Occidente, los objetivos del poder son el beneficio personal y los intereses individuales, y si hay críticos, no son superiores a los intereses del grupo. Pero en el Islam, además de los salarios y las recompensas, existe un grado más alto llamado disfrute de todas las facilidades para todos los componentes humanos. Le da más oportunidades y recompensas en el cielo. En grados superiores, también designa a los seres humanos como creativos. Es decir, de lo que no es, lo crea según su propio deseo. Es cultural y económico. Deben realizar la oración y establecer el zakat. ¿Por qué dice que realizan oraciones? Porque si todos los seres humanos se ponen de pie para la oración, significa que: Desde el amanecer, comienza un crecimiento de seres humanos (ola mexicana como de una cadena humana): Todos se levantan y rezan hacia la qibla. Y esto llena todas las órbitas de la tierra en 24 horas. La curva de sueño de una persona también es en zigzag: es decir, cuando se despierta del sueño del Fajr, no duerme después de la oración hasta cerca del mediodía, duerme un rato y luego se levanta para la oración del mediodía. Después de la oración del mediodía y el almuerzo, descanse un rato. Se levanta para las actividades nocturnas y las oraciones, y por la noche comienzan sus oraciones del Magreb y cena. Debería dormir después de la oración de Isha. En medio de la noche, levántese alternativamente para las oraciones nocturnas. Esto significa que las plantas crecen como humanos en la superficie de la tierra, centradas en La Meca, a todas horas del día. En el caso del zakat, también se usa el verbo participativo: es decir, los ricos pagan (bilateralmente) el zakat al gobierno y el gobierno paga a los pobres. Formar un sistema financiero y comercial, o relaciones humanas. De hecho, el poder divino se forma en constante comunicación con Dios y las personas. Cuanto más teme el hombre a Dios y obedece sus mandamientos, más influyente y poderoso será entre la gente. En este sentido, podemos señalar la diferencia entre profetas y líderes no religiosos: los líderes no religiosos que se hicieron poderosos a partir de la intimidación son olvidados después de la muerte. Pero la influencia y el poder de los líderes divinos aumentan constantemente y continúan después de la muerte. ¡Porque los líderes no divinos tienen miedo de la gente y también la están asustando! Pero los líderes divinos aman a la gente y luchan contra los enemigos de la gente que son: líderes no religiosos: solo porque temen a Dios. No de la gente.
